دکتر رضا غنی لو - پژوهشگر فرهنگی اجتماعی
در بحبوحه تشکیل دولت جدید و معرفی وزرا دلم به حال وزارت جدیدالتاسیس میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی سوخت.
موضوعی به این میزان از اهمیت از بد حادثه حتی به علت ترتیب حروف الفبا هم در انتهای معرفی وزرا قرار گرفته بود و به علت رکود گردشگری و صنایع دستی و فقدان بودجه نگهداری میراث فرهنگی در وانفسای فضای اقتصاد تورمی مورد تارگت نمایندگان مجلس حداقل در روز اول واقع نشد و همه در تعقیب وزرای نفت و صنعت و معدن و کشور و کشاورزی دوان بودند. چرا یکی از ۱۰ تجارت و کسب و کار برتر درجهان آینده در ایران حال و روز خوشی ندارد؟
نمیخواهیم به اعداد و ارقام متوسل بشویم و به تحلیل های مستند رفرنس بدهیم. حقیقت درهمین نزدیکی است!فقط باید چشم هارا شست وباخود صادق بود بدون تعارف وصغری وکبری چیدن. برای تغییرخود!
اجزا این وزارتخانه با توجه به سنخیت بنیادین باهمدیگر سنجاق شده اند وترکیبی موزائیکی را شکل داده اند ۳ سازمان مستقل سابق که مجددا هرکدام به موازات هم کارقبلی را تکرار می نمایند وارتباط هوشمندانه وارگانیک با همدیگر ندارند. بخش های وزارتخانه را می شود به یک مادر (میراث فرهنگی) که درگذشته باعث افتخار خانواده بوده ولی امروز از کارافتاده است و فقط خوب خاطره تعریف می کند تشبیه کرد.
خرج مادر را قرار است برادر بزرگتر (صنعت گردشگری) تقبل نماید. پدر خانواده ( دولت) پول سرمایه گذاری برای ایده های برادر بزرگتر را ندارد و درثانی اخلاقیات هم در کسب کار برای او بسیار حائز اهمیت است.
پسر دوستان خود (ترکیه ومالزی وامارات) را برای پدر مثال می زند و می خواهد طرحی نو در بیاندازد و مورد تحسین واقع شود. ولی اخلاقیات و اعتقادات خانواده به او اجازه هر کاری را نمی دهد و در ثانی شروع به هر کاری نیاز به سرمایه برای تهیه زیرساختها دارد در این حین خواهر کوچکتر(صنایع دستی) معطل بی پولی پدر و سردرگمی برادر بزرگتر نشده و برای خود با مشغول شدن به کارهای کوچک و دم دستی پول جیبی اندکی فراهم می نماید تا حداقل زنده بماند البته پدر خانواده(دولت) توقع دارد که دختر هم کمی به اقتصاد خانواده با پرداخت سهم خود (مالیات) کمک نماید.
به نظر می رسد برای برطرف شدن مشکل این خانواده باید همه تلاش و اعتماد نمایند که برادر بزرگتر ( صنعت گردشگری) بتواند حداقل ایده هایی در دسترس خود را با مشارکت رقبا و دوستانش اجرا نماید زیرا ادامه این روند ممکن نیست. جوانان دیگر موفق شدند ( ترکیه، مالزی و امارات)چرا جوانان این خانواده نه؟!
احترام مادر و گذشته او واجب است باید تاریخ خانواده را تکریم نماییم چون در واقع علت اصلی رفت و آمد های فامیل و همسایگان اوست. پدر (دولت) را باید درک کرد. او پیر شده و هزینههای دیگری هم دارد و باید کمک خرج باشیم.
خواهر کوچکتر را که با سلیقه خاص خود و ابتکاراتش همه را شگفتزده می نماید باید عزیز بداریم و چشم طمع به پول تو جیبی او نداشته باشیم مطمئناً و حتما روزی که بزرگتر و پولدار تر شود خودش به خانواده کمک خواهد کرد.
آقای پدر (وزیر) بسم الله!