علیرضا افشاری
موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در قبال انتقادات یا اتهامات یا ابهامات نهادهای حقوق بشری غربی در تمام این سالها به جز انکار و تکذیب، تأکید بر متفاوت بودن حقوق بشر غربی با حقوق بشر اسلامی بوده و به همین خاطر نهادهایی با عنوان اخیر شکل گرفتند.
اکنون که بخش وسیعی از سرزمین افغانستان شامل هرات و کابل به دامان طالبان افتاده نمیخواهم از زاویۀ علاقهمندیِ شخصیام - حوزهی فرهنگی ایران که هرات یکی از کانونهای مهم شرقیِ آن است - به موضوع نگاه کنم.
بلکه یادآوری نکتهای دیگر را در نظر دارم چرا که جان انسانها مهم است. جسته و گریخته خبرهای انسانیِ تلخی از افغانستان به گوش میرسد و لابهلای دیگر نوشتههای شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که دلِ هر خوانندهای را به درد میآورد تا کمی بیآبی و گرانی و مرگومیرِ دهشتناکِ ناشی از بیماری کرونا را فراموش کنیم هر چند سخنگویان طالبان درصدد تکذیب بر می آیند و دوست دارند تصویر متفاوتی به نسبت 20 سال قبل شکل گیرد.
مرکز مستقلِ علمی و مردمیای هم وجود ندارد تا راست و خطای این خبرها را بنمایاند و از مسؤولان کشوری هم - گویا که این اتفاقاتِ تلخ در گوشهای پرت از قارهای دیگر رخ دهد و نه در کنارشان - هیچ موضعگیریای شنیده نمیشود... اما مگر ما سالها به حقوق بشر غربی ایراد نمیگرفتیم و خود مدعی گونهای دیگر از حقوق بشر نبودیم؟
پس، دستکم میتوان انتظار داشت در حد همان استانداردهای حقوق بشر اسلامی در موضوع ورود کند. به عنوان نمونه، فرستادن ناظرانی از سوی نهاد حقوق بشر اسلامی برای گزارش وضعیت افغانستان زیر سلطه طالبان ضروری و متناسب به نظر می رسد تا شاید در حدِ کمینهها به آن مردمِ خسته و درمانده یاری رسانده شود و الگویی را که سالها از آن سخن گفته میشد اکنون آشکارا رونمایی شود..پس این گوی و این میدان برای «حقوق بشر اسلامی».
هر قدر هم توجیه شود که نباید درگیر شد تا جنگی درگیرد یا طالبان یک واقعیت است یا قول هایی دادهاند تا با 20 سال پیش متفاوت باشند، با منطق حقوق بشر اسلامی که در نفی حقوق بشر غربی به آن استناد شده اما چنین ضرورتی را ایجاب می کند.
* عصر ایران: متن آقای افشاری مفصل و هم دلانهتر بود اما تنها بخش «حقوق بشر اسلامی» و نهادهای مربوطه در ایران به عنوان یک پیشنهاد متفاوت انتخاب و نقل شد.