عصر ایران؛ سروش بامداد – مجلۀ فرهنگی و اجتماعی «دیلمان» در نگاه اول یادآور «بخارا»ست بی آن که تقلیدی از آن باشد. این تشبیه هم به خاطر همت مدیر و سردبیر مجله – مهدی بازرگانی – است که در این 12 شماره نشان داده برای دیلمان هیچ کم نمیگذارد و هم از حیث فرم و نگاه فرهنگی و تنوع مطالب دریافتی.
با این حال، دیلمان به جای تکیه و تأکید بر نامهای بزرگ فرهنگی (مانند بخارا) به موضوعات توجه میکند و پرونده محور است و در شمارۀ فروردین و اردیبهشت 1400 که ما آن را نوروزی تلقی میکنیم یک پروندۀ پُر و پیمان به «مافیا» اختصاص داده و چنان متنوع است که انگار سفرۀ متنوعی از انواع مافیاها که -شاید تا کنون نام برخی از آنها را نیز نشنیده بودیم- گسترانیده که اگر سطور بعدی را مطالعه کنید درمی یابید تیتر این یادداشت، تا چه حد واقعبینانه است!
در آغاز، باران زند افشاری دربارۀ «پشت پردۀ احتکار واکسن کرونا از سوی کشورهای ثروتمند» نوشته با عنوان «مافیا در کمین طلای مایع» و بدین ترتیب پس از اصطلاحاتی چون طلای سیاه و طلای سبز و طلای کثیف با «طلای مایع» هم آشنا میشویم.
شاپور رواسانی هم ترجیح داده بحثی کلی دربارۀ «مافیای اقتصادی غارتگر در ایران» را پیش بکشد و با توجه به این که اکثر قریب به اتفاق منابعی که نقل کرده از روزنامه کیهان است میتوان حدس زد «استاد اقتصاد اجتماعی کشورهای قابل رشد» با خاستگاه تفکرات چپ، جز دولت، در جاهای دیگر رد پایی از مافیا ندیده و نیافته و وقتی این مقاله را در کنار مقالۀ «درس قرن» - رمز گشایی از متن برجام و مذاکرات هستهای با مضمون انتقاد از علی لاریجانی و جواد ظریف قرار می دهیم ناخواسته این ذهنیت شکل میگیرد که خط و ربط سیاسی مجله گویا چنان است که رضایت دستگاههای خاص جلب شود اما به گفت و گو با دکتر غلامعباس توسلی دوست نزدیک دکتر علی شریعتی و از درگذشتگان سال 99 که می رسیی احساس میکنی در قضاوت تند رفتهای و دیلمان را میتوانی حرفهای ببینی و حق بدهی مراقب خود باشد.
به جز مقالۀ شاپور رواسانی که کلی و فاقد اطلاعات دقیق و مصداقی و سوگیرانه علیه یک کاندیدای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری و مبتنی بر ادعاهای کیهان است بقیۀ مطالب دربارۀ مافیا تازه و بکر و خواندنی است.
در گفت و گو با مجید تفرشی سند پژوه ایرانی مقیم لندن که بر روی اسناد آزاد شدۀ مربوط به ایران در بریتانیا تحقیق و مطالعه میکند و دربارۀ مافیای سلاح در عصر پهلوی دوم این نکته قابل توجه است: «اواخر سال 56 خورشیدی ایران به کمپانی های بزرگ تسلیحاتی اعلام میکند ایران دیگر توان پرداخت مبالغ خریدها را ندارد چون نقدینگی به صفر رسیده و از این پس معاملات به صورت تهاتری با نفت انجام خواهد شد.»
دیلمان به بهانۀ کرونا بار دیگر سراغ کرونا رفته و از آن به عنوان «ماشین پولساز مافیا» یاد کرده و وقتی در یادداشتی به قلم هانا روبرت میخوانیم « در دورۀ 150 سالۀ حضور مافیا در جنوب ایتالیا این سازمان در هر بحرانی مانند زلزله و شیوع وبا، از تنظیم قراردادهای ساخت و ساز یا به جیب زدن بودجۀ مالی تأسیسات بهداشت عمومی سودهای فراوان به دست آورده است » درمییابیم مافیا، تنها یک تمثیل به باندهایی در ایتالیای دهه ها پیش نیست و همچنان در همان قالب در حال فعالیتاند و مقالۀ بعدی (ریشه های مافیا) به این پرسش پاسخ میدهد که «چرا مافیا از سیسیل ایتالیا ظهور کرد؟»
«مافیای دارو در ایران» موضوع بحث بعدی است که در گفت و گو با فرامرز اختراعی بررسی شده است. مصاحبه شونده این گونه معرفی شده است:« فرامرز اختراعی دل پُری از مافیای دارو دارد. او که بنیانگذار صنعت مادۀ مؤثرۀ دارو در کشور، صادر کنندۀ نمونۀ دارو و اکنون رییس اتحادیۀ تولید کنندگان مواد دارویی است، معتقد است تخصصی بودن بحث دارو سبب شده مافیای دارو نه تنها افکار عمومی که نهادهای نظارتی را نیز بفریبد. در رسانه ها تبلیغات میکند، پزشکان را میخرد و یارگیری میکند و لحظه ای از پا نمینشیند.»
داستان اما به مافیای سلاح و واکسن و دارو محدود نشده و ناصر فکوهی از مافیای دانش و دانشگاه هم سخن به میان آورده و میگوید: «وقتی سخن از دانش و دانشگاه و دانشمند به میان میآید تصاویری اسطوره یا ذهن ما را اشغال میکند که نه در گذشته واقعیت داشته و نه امروز واقعیت دارد» و از کشور خودمان این گونه مثال میآورد: « اقتصاد و بازار کنکور، تقلبات گسترده با فروش رساله و کتاب یا رقابت دانشگاهها برای به دست آوردن بودجه های پژوهشی و چگونگی مصرف آنها » و به صراحت اضافه میکند: « در سطح جهانی هم از پاکیزگی کامل در رفتار و گفتار و کردار دانشگاهیان خبری نیست» و به رسوایی چند دانشگاه بزرگ آمریکا بر سر پذیرفتن فرزندان هنرپیشههای پولساز هالیوود اشاره میکند.
گفت و گو با صالح نیکبخت – حقوقدان- نیز خواندنی و رفع کنندۀ شایبهای است که برخی مقالات سیاسی ایجاد میکند و البته توضیح میدهد ورود مافیا به دستگاه قضا به این معنی نیست که دستگاه قضایی، مافیایی است اما مردم نه به اکثریت عادل که به اقلیت خاطی مینگرند.
دربارۀ مافیای آموزش میتوان حدس زد که سراغ چه کسی رفته باشند: «مجید حسینی» که صحبتهای پیشین او در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بارها بازنشر شده است.
مجید حسینی میگوید: « شبکۀ آموزش سیما هر دقیقۀ خود را به مدرسان کنکور فروخته تا مدام بگویند اگر دروس ما را بخوانید حتما در کنکور قبول می شوید. تلویزیون در ایران اصلیترین مقلد سرمایه داری آموزشی در بخش کنکور است. من در برنامۀ خندوانۀ تلویزیون دربارۀ سرمایه داری آموزشی صحبت کردم اما 160 دقیقه برنامه پخش نشد چون مافیای آموزش را نقد کرده بودم در حالی که هیچ یک از شاخصهای سیاسی و اعتقادی تلویزیون را نقد نکرده بودم.»
«مافیا، خشونت وسیاست»، «مافیا از پشت عینک دودی علم»، «چرا سینما تصویر دلربایی از مافیا ارایه میدهد»، «چرا بزهکاران، کانادا را دوست دارند»، «تجارت پورنوگرافی درانحصار مافیای یاکوزا» و درآمد 10 میلیارد دلاری ژاپن از صنعت تنکامگی و خانههای صورتی، 10 کتاب دربارۀ گانگسترها و ادبیات مافیایی و نیز شیوههای مبارزه با مافیا به اضافۀ مطالب متعدد و متنوع دیگر به قاعده باید به شما انگیزه بدهد که به جای خرید یک عدد پیتزا با قیمت بیش از 55 هزار تومان یا در کنار آن شاید که برای سلامت شما هم مفید نباشد 55 هزار تومان بدهید و «دیلمان» یا دیلمان هم بخرید و تا آخر تعطیلات نوروز سرگرم باشید.
این نکته را نمی توان در پایان نیاورد که مدیر و سردبیر در رشت زندگی و فعالیت میکند و اگر چه مجله در تهران چاپ میشود اما باید در قیاس با نشریاتی که در بیرون از تهران آماده و منشر میشوند، سنجید و به همین خاطر امتیاز بالاتری به آن داد هر چند انتظار میرود در هر شماره به گیلان هم توجه ویژه داشته باشد.
---------------------------------------
بیشتر بخوانید/ (دیگر مجلات معرفی شده در نوروز 1400):
*«آنگاه»؛ هم لذت خواندن، هم مغازله با فرم
* تجربه؛ حرفهایتر و خواندنیتر/ آمریکا ملکالشعرا دارد!
* بخارا؛ نه لبِ لعل، نه غنچۀ دهان، نه خالِهندو، فقط دو چشمِ افسونگر
* اندیشه پویا؛ 100 نام در تحریریۀ خیالی قرن
* تجارت فردا؛ 45 مقالۀ برتر اقتصادی دنیا در 130 سال
*سالنامۀ شرق؛ "کانسیستنسی" یا استواری؟!