یکی از امکاناتی که اخیرا در اختیار عموم افراد قرار گرفته، نظرسنجی اینترنتی است؛ کاری به ظاهر ساده و کمهزینه یا در واقع بدون هزینه که اجراکننده گمان میکند یافتههایش بسیار گرانبها خواهد بود.
عباس عبدی در ادامه یادداشت خود در روزنامه «اعتماد» نوشت: الان که وارد فصل انتخابات میشویم بازار آن داغ خواهد شد. هر فرد یا کانالی که مخاطبان قابل توجهی داشته باشد، میکوشد که از این امکان خود استفاده کند. بهطور قطع یافتههای آن میتواند معرف واقعیتی باشد و چه بسا ارزشمند است ولی مشکل اصلی این است که باید مشخص کرد این یافتهها معرف چه واقعیتی است.
اگر قرار باشد هر کس در هر کانالی یا پیجی یک یا چند سوال را طرح کند و نتایج آن را به عنوان افکار عمومی تعمیم دهد، خوب همه این کار را خواهند کرد و آنگاه خواهیم دید که با صدها افکار عمومی گوناگون در موضوع واحدی مواجه هستیم. برای آنکه بدانیم نتایج این نظرسنجیها تا چه اندازه با یکدیگر متفاوت است، کافی است یک نظرسنجی را همزمان و در مدت محدود در تلگرام، اینستاگرام و توییتر یک نفر و نه حتی افراد متفاوت، طرح و نتایج آنها را مقایسه کرد. همچنین میتوان یک پرسش را در یک پیج یا کانال یا اکانت توییتری سه نفر متفاوت طرح و نتایج آن را مقایسه کرد. میتوان همزمان یک سوال را در فضای مجازی نیز به صورت حضوری یا تلفنی طرح و نتایج را مقایسه کرد. بهطور قطع و یقین همه این موارد با یکدیگر تفاوتهای جدی خواهند داشت. علل آن نیز روشن است.
در درجه اول همه این نظرسنجیها جامعه آماری گوناگونی دارند، به عبارت دیگر حتی اگر هیچ مشکلی در پاسخها نباشد، نتایج معرف آرای گروههای گوناگونی است. کسانی که عضو کانال بنده هستند یا مطالب آن را در جاهای دیگر میبینند و به نظرسنجی پاسخ میدهند، متفاوت هستند از کسانی که عضو کانال یک اصولگرای تندرو یا طرفدار براندازی هستند. حتی مخاطبان من در توییتر متفاوت هستند از مخاطبانم در کانال تلگرامی. مشکل دیگر در نظرسنجیهای اینترنتی اریب و انحراف شدیدی است که میان پاسخدهندگان با کسانی که پاسخ نمیدهند، وجود دارد. این مساله در نظرسنجیهای تلفنی و خیابانی تا حدودی کنترل میشود ولی در نظرسنجی اینترنتی امکان چنین کنترلی وجود ندارد. در نظرسنجیهای مجازی میتوان مسخرهبازی درآورد و پاسخهای به کلی نامربوط و غلط داد در حالی که این کار در نظرسنجیهای کلاسیک بسیار کمتر رخ میدهد، چون پاسخگو متوجه این است که درک تناقضات از طرف پرسشگر ممکن است و بالاخره در نظرسنجیهای مجازی لشکر ترولها (اوباش) میتوانند وارد میدان شوند و با یک اقدام هماهنگ نتایج مشخصی را به نظرسنجی بار کنند.
نکته دیگر این است که در نظرسنجیهای میدانی پیداکردن روابط میان متغیرها و دریافت مفاهیمی عمیقتر از ظاهر فراوانیها ممکن است ولی این امکان در نظرسنجیهای مجازی کمتر وجود دارد. به این دلایل و نیز حضور افراد غیر معتبر و دارای پیشفرضهای غیرعلمی و با انگیزههای سیاسی در این میدان، اعتبار این نظرسنجیها را مخدوش و دریافت گزارههایی معتبر از آن را بسیار سخت میکند. به همین علت ترجیح دارد که از استناد به این نظرسنجیها پرهیز کرد، چراکه به راحتی میتوان خلاف آن را نیز ارائه کرد. این به معنای آن نیست که این نظرخواهیها به کلی بیفایده است و انجام نشود، بلکه به معنای آن است که اولا در استفاده از آنها باید احتیاط کامل کرد. دوم اینکه استنتاج از آنها به نسبت سخت است و باید اهل موضوع بود تا بتوان نتیجهای را آن هم با احتمال خطای فراوان به دست آورد.
توصیه کلی این است که نظرسنجیهای مراکز معتبر را معیار قرار دهیم، آن هم با تحلیلی کارشناسانه. اعداد به خودی خود واجد معنایی دقیق نیستند. از فضای مجازی به گونه دیگری میتوان واقعیات را استخراج کرد. شاید نظرسنجی، کماعتبارترین آنها در این فضا باشد.