عصر ایران؛ نگار فیضآبادی- خبر فوت رضا، نوجوان ۱۸ سالهای که در برنامه ماه عسل معروف شد، با سرعت هرچه تمامتر در فضای مجازی منتشر شده است. رضا کودک کار بود، ۱۳سال داشت و در ماه عسل گفته بود: «من هیچ آرزوی ندارم، چرا؟ چون وقت نکردم بهش فکر کنم، صبح تا شب سر کار بودم اصلا نتونستم بهش فکر کنم». حالا همین ویدئو با تیتر درشت «رضا خودکشی کرد» در اینستاگرام میچرخد.
برنامههایی مثل ماه عسل براساس خودافشایی مهمانها رونق گرفت. آدمها قصه پرغصه زندگیشان را بهطور خودخواسته روایت میکردند. از درست و غلط این روایتگری که بگذریم، باید جواب این سوال را پیدا کنیم که آیا بازنشر خبر خودکشی یک نوجوان، آنهم به شکل افراطی، کار درستی است؟
بعضی از کاربران، سازندگان ماه عسل را سرزنش میکنند و اتهام بیتوجهی به سرنوشت رضا را به احسان علیخانی میچسبانند و سعی میکنند علت خودکشی را از همین اطلاعات کم حدس بزنند. البته که خود علیخانی مفصل ماجرا را شرح داده است اما عدهای همچنان فکر میکنند فقط فقر آدمها را به سمت خودکشی میکشاند.
کافی است هشتگ خودکشی را در اینستاگرام جستجو کنید. صدها پست از ویدئوی رضا بازنشر شده است. کسانی که تلویزیون را مقصر میدانند حالا خودشان بیوقفه آن ویدئو را در صفحهشان میگذارند. اما کارکرد این پستها چیست؟
اینکه صاحبنظران و کارشناسان درباره یک سوژه مهم و چالشبرانگیز مینویسند کاملاً قابل درک است. کار آنها همین است که تحلیل و حرف جدیدی را به خبر اضافه کنند تا ابعاد مختلف موضوع مشخص شود. اما چرا کاربران عادی و همینطور صفحات پربازدید، خبر یک خودکشی را بازنشر میکنند؟ آنهم بدون نظر کاربردی و مفیدی! البته سوژههای داغ اجتماعی بهانهای میشوند تا افراد حرف دلشان را بزنند. درست مثل کسانی که مینویسند «من هم آرزویی ندارم!». این را هم باید بهحساب آزادی بیان در شبکههای اجتماعی گذاشت که هرکسی میتواند حسابی داشته باشد و حرف دلش را بگوید. صفحههای پر فالوور اما قصهشان فرق میکند. بُرد خبری آنها بیشتر است و با یک صفحه خصوصی قابل مقایسه نیستند.
خوب میدانیم که نوجوانها در اینستاگرام فعال هستند. امثال رضا کم نیستند. نوجوانهایی که روی لبه افسردگی حرکت میکنند و پشتوانه و کمکی ندارند. آیا کسی به فکر این بچهها هست؟
آیا کاربران درباره «خودکشی تقلیدی» میدانند؟ خبر خودکشی باید با ملاحظات خاصی منتشر شود، چون میتواند به دیگران سرایت کند. اما از آنجاییکه نسبت آموزشها با عجله مردم برای انتشار خبرهای جنجالی تناسبی ندارد، نتیجهاش میشود اینکه بهجای آگاهیبخشی درباره پیشگیری از خودکشی، فقط بیوقفه ویدئوها را با هشتگ خودکشی منتشر میکنیم.
خودکشی بهعنوان مخربترین راهحل برای خود فرد و حتا خانواده و اطرافیانش، مسئلهای نیست که بشود ساده از کنارش گذشت. خیلی از مردم آرزو میکنند کاش مسئولان کاری برای بیآرزویی نوجوانها و جوانها بکنند، اما ممکن است ناآگاهانه به کسی که افکار خودکشی دارد بگویند «تو که جرئتش رو نداری، فقط شوخی میکنی اگه راست میگی ثابت کن و...».
مطالبه از مسئولان برای رسیدگی به اوضاع نابهسامان یک بحث است، اینکه خودمان هم بهعنوان شهروند یاد بگیریم با کسی که قصد خودکشی دارد چطور رفتار کنیم موضوع دیگری است. اما متأسانه خیلی وقتها دومی را نادیده میگیریم. شاید برای همین است که چنین خبرهایی بیمحابا در اینستاگرام پخش میشود. بیآنکه بدانیم ممکن است نوجوانهای دیگری تحتتأثیر این خبر قرار بگیرند!