شفقنا نوشت: با شیوع کرونا ویروس، سبک زندگی مردم و بسیاری از مشاغل تحت تاثیر قرار گرفت و فضای مجازی محوریت ویژه ای پیدا کرد و دورکاری پررنگ تر شد. با تمرکز بر شرایط فعلی، عقلانیت حکم می کند که با تشکیل تیم های کارشناسی آینده پژوهی، به آینده نسبتا طولانی همراه با کرونا و بعد از کرونا فکر کنیم.
در گفتگو با سید تقی کمالی، آینده پژوه و پژوهشگر ارتباطات و رسانه سعی داریم به بررسی تاثیرات این دوران بر گسترش فضای ارتباطی و وسایل ارتباطی بپردازیم و تاثیرات دوران پساکرونا بر فضای رسانه ای و اقتصائات آن را برشماریم.
کمالی معتقد است که حکمروایی دیجیتال (Digital Governance) سازوکار پیش روی ما برای آینده است و هوشمندسازی اساس چنین اکوسیستمی است.
او می گوید: شکل گیری جامعه هوشمند از طریق تجهیر به فناوری های مدرن نیازمند هوشمندی، خردورزی و عقلانیت جامعه اعم از دولتمردان، مدیران و شهروندان است. رسانه ها در دوران پساکرونا باید بتوانند خود را با این اکوسیستم همراه کرده و سیاست ها، راهبردها و برنامه های خود را در همین راستا تنظیم کنند.
*فکر می کنید که این دوران چه تاثیری بر فرم، سازمان و محتوای رسانه ها می گذارد و بهتر است رسانه ها خود را برای چه تغییر و تحولاتی در آینده آماده کنند؟
برای پاسخ به این سئوال لازم است از دو وجه ویژگی ها و ابعاد ساختاری و فرایندی و همچنین آثار و نتایج اجتماعی رسانه ها سخن بگوییم که ماحصل برنامه ها و اقدام های آنها نقش آفرینی برای بهسازی اجتماعی و فرهنگی در مقاطع گوناگون با هدف حفظ انسجام و همبستگی اجتماعی و انتقال میراث فرهنگی است. از سوی دیگر مهم است بدانیم، ما در دورانی زندگی می کنیم کهVUCA خوانده می شود یعنی بی ثبات(Volatile) ، نامعلوم (Uncertain)، پیچیده (Complex) و مبهم (Ambiguous) است.
بنابراین هر سازمانی اعم از سازمان رسانه ای برای امکان پذیر ساختن تداوم حیات خود نیاز دارد این موارد را در تنظیم خط مشی ها و تصمیم گیری های خود وارد کند و متناسب با تغییرات و تحولات مبتنی بر سیگنال های دریافتی، دیده بانی، پویش و پایش محیطی برنامه ریزی پابرجا و پایداری را برای مسیر پیش رو طراحی کرده و منابع و سرمایه های خود را بر مدار یک نگاه همه جانبه و کل نگر مدیریت کند. بر همین اساس شکل ساختاری و سازوکارها و رویه های رسانه ها منبعث از تنوع تحولات و تغییرات، روندها و رویدادها قابل بازتعریف و انعطاف پذیری می شود.
مخاطرات و بحران ها در کمین هر سازمان و کسب و کاری است چه اینکه این مخاطرات و بحران ها بیماری های واگیر مانند کووید – ۱۹ باشد که در یک مقطع آثار فوری و فراگیر ایجاد می کند و چه تغییرات اقلیمی که در خط سیر روند خود آثار طولی و دراز مدت را بوجود می آورد. مخاطرات متعددی امکان وقوع دارند که با هوشمندی می توان در برابر آنها غافلگیر نشد چه بلایای طبیعی باشند و چه حملات سایبری.
رسانه ها در این شرایط ضمن اینکه نیاز به بازتعریف موقعیت خود دارند از لحاظ کارکردی در آموزش و راهنمایی، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به منظور کمک به بهبود وضعیت جامعه ایفای نقش می کنند. شیوع ویروس کرونا سبب شد حساسیت سازمان ها و حکومت ها به آینده پژوهی و کندوکاو راهکارهای هوشمندانه برای زیست در عصر جدید معطوف شود و این اتفاق خجسته ای است.
*با این حال برای آمادگی در چنین فضایی رسانه ها نیازمند چه ملزوماتی هستند؟
برای آماده سازی رسانه ها در مواجهه با شرایط مخاطره و بحران ابتدا باید تفکر بلند مدت و آینده اندیشی در میان مدیران رسانه ها شکل بگیرد و بر اساس چنین تفکری هفت اصل را در دو بخش سخت افراری اعم از ساختاری، راهبردی و سیستمی و همچنین نرم افزاری شامل کارکنان، مهارت ها، سبک ها و ارزش ها مدنظر قرار بدهند. رسانه ها لازم است بر مبنای شرایط تمرکز، رسمیت و پیچیدگی ساختاری را به گونه ای تعریف کنند تا بتوانند در موقعیت های مختلف متأثر از رویدادهای احتمالی بازآرایی ساختاری متناسب با آن شرایط را بوجود بیاورند و در کنار آن راهبردهای مقتضی را برای مواجهه با تغییرات و تحولات که در شکل مسئولیت ها و تعهدات نمایان می شود تدوین کرده و سیستم های اطلاعاتی و فناوری خود را در همین راستا تجهیز و به روزرسانی کنند.
از سوی دیگر منابع انسانی رسانه ها اعم از سردبیران، دبیران، خبرنگاران، عکاسان و متخصصان فنی، هنری و … که فعالیت هایشان در وضعیت های متفاوت ثابت یا متغییر و تمام وقت یا پاره وقت است در چارت تشکیلاتی ایفای نقش دارند که ساماندهی آن متاثر از شرایط از لحاظ کمیت و کیفیت دستخوش تغییر می شود و این به عنوان امری گریزناپذیر با عوامل متعددی مرتبط است. باید به توانمندسازی منابع انسانی هم توجه داشت.
اینکه در موقعیت های گوناگون به چه دانش ها و مهارت هایی نیاز است و چگونه می توان با دگرگونی های محیطی و فراگیر روبه رو شد. سبک مدیریتی اصل دیگری است که مبین الگوی رفتاری مدیران رسانه در مقاطع مختلف است تا ضمن وجود یک الگوی پایه بتوان شیوه های مدیریتی در شرایط متغیر را تعریف و اجرا کرد که به ورزیدگی و نخبگی رهبران و مدیران بستگی دارد. در نهایت این ارزش های مشترک هستند که دوام و پایداری و تحمل پذیری را میسر می کنند تا افراد در کنار یکدیگر در انواع شرایط و حالات بتوانند ماموریت ها و وظایف رسانه ای خود را به نحو مطلوب ایفا کنند.
*به طور کلی اقتضائات دوران پساکرونا برای رسانه ها (از نظر فعالیت نیرو، فرم، سازمان، محتوا، مباحث فنی، زیرساختی و…) چیست؟
ما در موج چهارم فناوری قرار داریم. ویژگی برجسته این موج مجازی شدن امور است. کرونا سبب شد این روند تسریع شود و جهان با قدرت و سرعت بیشتری مجازی شدن امور را در دستور کار قرار بدهد. حکمروایی دیجیتال (Digital Governance) سازوکار پیش روی ما برای آینده است و هوشمندسازی اساس چنین اکوسیستمی است. شکل گیری جامعه هوشمند از طریق تجهیر به فناوری های مدرن نیازمند هوشمندی، خردورزی و عقلانیت جامعه اعم از دولتمردان، مدیران و شهروندان است.
رسانه ها در دوران پساکرونا باید بتوانند خود را با این اکوسیستم همراه کرده و سیاست ها، راهبردها و برنامه های خود را در همین راستا تنظیم کنند. سیاستگذاران، ناشران و پلت فرم ها در این فضا نقش بارزی دارند. روزنامه نگاری آنلاین رسانه ها را وارد وادی جدیدی می کند که الزامات قابل توجهی دارد. انطباق پذیری با فضای جدید و درک فرصت ها و چالش های آن یک ضرورت است.
رسانه ها در ایجاد، کسب، انتقال دانش و اصلاح رفتار خود در واکنش به شرایط بینش تازه به دست می آورند و روزنامه نگاری آنلاین در پوست اندازی، رشد و بقای رسانه ها میدان داری می کند. اصحاب رسانه برای موفقیت در این عرصه نیاز به شناخت مفاهیم جدید و بازنگری در رفتار، توسعه مهارت ها و کسب توانایی های جدید و بهبود عملکرد دارند.
با توسعه روزنامه نگاری آنلاین ضمن دسترسی گسترده، فراگیر و ارزان به اخبار، مسائل و موضوعات محلی بیشتر در معرض تهدید قرار می گیرند. مطالب مربوط به سیاست، امور مالی، سرگرمی و ورزشی بیشتر از سوی مردم پیگیری می شود اما نگرانی درباره انتشار اخبار مربوط به منافع عمومی با هدف پیگیری مسائل جامعه (دموکراسی، مشارکت و توسعه) در سایه اخبار سبک زندگی و سرگرمی وجود دارد که روزنامه نگاری با کیفیت (High – quality Journalism) را تهدید می کند هر چند بازنشر اخبار در شبکه های اجتماعی بیشتر می شود اما گسترش اطلاعات نادرست و اخبار جعلی این نگرانی ها را دوچندان می سازد که در خصوص بیماری کووید – ۱۹ نیز این موضوع مشاهده شد.
رسانه ها با کاهش تعداد کارکنان، دفاتر محلی و دسترسی به منابع سرمایه گذاری مواجه اند. این موارد رسانه ها را نیازمند مهندسی مجدد در ساختار و فرایند می کند تا راه حل های مناسب را متناسب با زمانه بیابند. مدل های تجاری و کسب درآمد رسانه ها تغییر می کند. اگر پیش از این تبلیغات و تیراژ محل اصلی درآمدزایی نشریات بود، امروزه تبلیغات آنلاین و بهره گیری از هوش تجاری با دامنه وسیع و متنوع خود فرصت های جدیدی را پیش روی رسانه ها و شرکت های فناوری گسترانده است. از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۷ فروش نشریات چاپی ملی و محلی حدوداً به نصف کاهش یافته و این همچنان ادامه دارد. ضمن اینکه در سال ۲۰۱۸، ۷۴ درصد بزرگسالان و ۹۱ درصد جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال در بریتانیا به طور هفتگی به شیوه آنلاین اخبار را پیگیری کرده اند.
در عین حال که از تعداد کارکنان کاسته می شود شکل همکاری نیز تغییر می کند. دورکاری و کاهش ساعات حضور در دفاتر رسانه ها از این جمله است. برای درک این روند که کرونا آن را تشدید کرده است به عنوان نمونه می توان رسانه های بریتانیا را مثال زد که کارکنان آنها از سال ۲۰۰۷ تاکنون از حدود ۲۳ هزار نفر به ۱۷ هزار نفر رسیده است. یک وجه این تعدیل نیرو هوشمند شدن سامانه ها و تجهیز تحریریه ها به فناوری های مدرن از جمله هوش مصنوعی است که در رسانه های سازگار با اکوسیستم مشاهده می شود.
این رسانه ها موقعیت خود را بازتعریف کرده، نه تنها درآمدزایی را حفظ می کنند بلکه آن را به طور چشمگیری ارتقا می دهند اما در مقابل پیامد این دگرگونی در سایر رسانه ها کاهش درآمد، تعداد تیراژ (ریزش مخاطب) و سفارش تبلیغات است. بنابراین باید بگویم که رسانه ها برای دوام و بقای خود به مشاوران کسب و کار و همکاری آینده پژوهان نیاز دارند تا بتوانند نوآوری داشته و فناوری را به کار بگیرند و مدل های تجاری خود را ترسیم کنند. بی شک بازار اخبار در حال تحول است چون روزنامه نگاری آنلاین شیوه مصرف خبری مردم را تغییر داده است.
رسانه ها در عصر دیجیتال باید با اقتصاد شناور همراه بشوند. اقتصاد شناور متکی بر تعریف فضای خود، باز تعریف آن و موقعیت یابی مجدد است. برای آن باید تجربه های کسب شده را احصا کرد، دایره ذینفعان را شناخت، راهبرد های مناسب را طراحی کرد، منابع جدید درآمدی در موقعیت جدید را مشخص نمود و پیشران ها برای حرکت در این فضای رقابتی را شناسایی کرده و به کار گرفت.
*با توجه به نیاز مضاعف به رسانه ها به ویژه تلویزیون و رسانه های اینترنتی در این دوران، تمرکز آنها باید به چه رویکرد و تولید چه محتوایی باشد؟
همانطور که اشاره کردم پیگیری مطالب خبری در فضای جدید گرایش پررنگی به سبک زندگی و سرگرمی دارد. حتی دنبال کردن اخبار سیاسی با چنین گرایشی است. رسانه ها برای اینکه رونامه نگاری خوب (Good Journalism) را تقویت کنند باید ضمن مدنظر قرار دادن علایق کاربران توجه آنان را به سوی اخبار مرتبط با منافع عمومی جلب کنند. ارتقای سلامت، ایمنی و امنیت مردم و نظارت بر عملکرد مسئولان و مطالبه گری از ایشان از جمله این اخبار است.
در واقع با تقویت این اخبار است که جایگاه واقعی رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی نمایان می شود. طراحی و عرضه بسته های رسانه ای در قالب «سرگرمی اجتماعی» برای شرایط خاص مانند دوران کرونا به منظور ارتقای آموزش و ترویج و هدایت رفتار کاربری موثر هستند.
کاهش تیراژ نشریات را می توان پوسته تحول رسانه ای دانست و ساختار و محتوا را هسته آن. اهمیت و ماهیت رسانه ها و نیاز بدان ها تغییر جدی نمی کند آنچه دستخوش تغییر و تحول است به طور عمده دگرگونی در شیوه های دسترسی، توزیع و درآمد و گسترش گزینه های انتخاب، شخصی سازی و جستجوی علایق است. در این فضا تصویر، ویدئو و بازی جایگاه برتر را دارند. بصری شدن محتوا رسانه های جدید را به تولید و اشتراک گذاری عکس و فیلم سوق می دهد.
مشارکت کاربران در رسانه های اجتماعی و شهروند – خبرنگاران در رسانه های جریان اصلی و یا ترکیب هر دو به بازار رسانه ای رونق بسیاری داده است. حجم بازار جهانی رسانه ها و سرگرمی در سال ۲۰۰۸، ۱.۷ تریلیون دلار بود که تا سال ۲۰۲۴ به ۵.۷ تریلیون دلار می رسد. پس مشخص می شود که رسانه ها برای سودآوری نیاز به شناخت ذائقه کاربران دارند تا شیوه کسب و کار خود را بر مدار آن تنظیم کنند. در آینده پژوهی رسانه ها ما در انتظار عصر پسا سواد هستیم که در آن محتوای نوشتاری به حداقل می رسد. در سال های پیش رو اینترنت، تلویزیون دیجیتال، تلویزیون آنالوگ، بازی ها، رادیو دیجیتال، رادیو آنالوگ، سینما و نشریات چاپی به ترتیب در اولویت قرار می گیرند.
*فکر می کنید جهان مجازی و اینترنت بر روی زندگی و مشاغل آینده چه تاثیری خواهد گذاشت؟
در حکمروایی دیجیتال نیاز به تفکر دیجیتال است. تحول دیجیتال پارادایم ها را تغییر می دهد و راهبردها و راهکارهای جدید خلق کرده و آنها را جایگزین شیوه های گذشته می کند. در عصر دیجیتال سازمان ها به نگاه نو، نوآوری و رهیافت های خلاقانه احتیاج دارند. سرمایه گذاری بر روی فناوری های نوظهور روز به روز فزونی می گیرد. هم اکنون هوش مصنوعی دست کم بازار ۷۰ میلیارد دلاری در اختیار دارد و از آن با عنوان «آینده همه چیز» تعبیر می شود.
هوش مصنوعی در روزنامه نگاری آینده نقش محوری خواهد داشت. بازار تجاری با همراهی رسانه ها و فناوری ها، اندیشه و هنر و تلفیق یادگیری ماشین، پردازش زبان طبیعی و شبکه های عصبی موجب تحول در صنایع، کسب و کار و رسانه ها می شود و شکل گیری زنجیره ارزش دیجیتال را به دنبال دارد.
این چیزی است که در مدیریت رسانه ای (به طور خاص) و در عرصه های اقتصادی، صنعتی، تجاری و خدماتی (به طور عام) طرف توجه قرار می گیرد. وارد عرصه های جدید حکمروایی می شویم و بخش خصوصی در فعالیت های رسانه ای نقش آفرینی دارد و در حوزه توسعه رسانه های دیجیتال و سامانه های هوشمند سرمایه گذاری قابل توجهی می شود و حکمراویی از طریق جمع آوری، پردازش و بهره برداری از داده ها و اطلاعات کاربران موقعیت ویژه ای به شرکت های فناوری، ارتباطات و رسانه ها می دهد. چشم انداز آینده معطوف به صنایع دیجیتال بوده و معماری رسانه ها مبتنی بر تحول دیجیتال است و پیشروی در ابتکار عمل موجب ارتقای جایگاه رسانه ها و کسب سهم بیشتر از بازار می شود.