عصر ایران؛ مهرداد خدیر- رییس مجلس شورای اسلامی گفته است: «این که ترامپ دوباره رییس جمهور شود یا بایدن، هیچ تفاوتی در سیاست اصلی ضربه زدن به ملت ایران حاصل نخواهد شد. چون دشمنی آمریکا با ملت ایران ریشه دار است و ما باید مردم را قوی کنیم.»
اگر منظور آقای قالیباف این است که سرنوشت خود را نباید با نتیجۀ انتخابات آمریکا گره بزنیم یا موضعی تاکتیکی است تا ترامپ نتواند ادعای خود را تکرار کند که «اگر جو خواب آلود پیروز شود، ایران و چین و روسیه صاحب آمریکا میشوند» حرف و موضع درستی است ولی این ادعا که همه مثل هماند حرف پرت و بی ربطی است و مثالهای متعدد میتوان ارایه داد که بطلان این ادعا را ثابت میکند.
40 سال قبل و در مجلس اول شورای اسلامی دو نماینده که در دو قطب مخالف تعریف می شدند و منتقدِ هم بودند هشدار دادند بحران گروگان های سفارت آمریکا را باید در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر و با توجه به مرگ شاه و منتفی شدن مطالبۀ استرداد او حل کرد تا کاخ سفید به دست جمهوری خواهان نیفتد.
این دو دکتر ابراهیم یزدی و شیخ محمد منتظری بودند که با توجه به تجارب بین المللی و منطقه ای معتقد بودند شکست کارتر به سود ایران نیست و از آمدن ریگان نباید استقبال کرد. در مقابل نمایندگان دیگر می گفتند کارتر و ریگان تفاوتی ندارند و رییس جمهوری در ایالات متحده ویترین است و سیاست ها جای دیگر تعریف و تعیین میشود.
البته بعضا در این باور صادق نبودند چرا که تمام تلاش خود را به کار بستند تا مادام که کارتر هست گروگان ها آزاد نشوند و کارتر شکست بخورد و گروگان ها هنگامی در دوسلدورف آلمان تحویل شدند که پیروزی رونالد ریگان قطعی شده بود.
در همین ایران خودمان و طی 31 سال و در یک متن واحد قانونی و حقوقی چهار رییس جمهوری متفاوت روی کار آمده اند که مثل هم نبوده اند.
در این که اصول گرایان رادیکال دونالد ترامپ را ترجیح می دهند البته تردیدی نیست اما این که بگوییم ترامپ و بایدن مثل هم اند سخنی عامیانه است.
همچنان جهان سیاست متأثر از نقش اشخاص است و شخصیت های حقیقی تأثیرگذارترند تا ساختارهای حقوقی. حال آن که تصور غالب، غلبه ساختارهای حقوقی بر حقیقی است. مثلا تصور کنید ترکیب شورای نگهبان تغییر کند، آیا تصمیمات و مصوبات آنان تغییر نخواهد کرد؟
درست است که هم برای دموکرات ها و هم جمهوری خواهان، امنیت اسراییل اهمیت دارد و مادام که جمهوری اسلامی با اسراییل در مخاصمه است مشکل ریشه ای حل نمیشود اما همین حالا مگر همچنان عضو برجام نیستیم و اگر بایدن پیروز شود و آمریکا به برجام بازگردد مذاکره را از سر نخواهیم گرفت یا به بایدن می گوییم چرا خارج شدی و تو همان ترامپی؟!
در همین عربستان سعودی آیا ملک عبدالله با بنسلمان تفاوت نداشت یا در افغانستان، حامد کرزای با اشرف غنی؟
این که سیاست داخلی را به انتخابات آمریکا گره نزنیم یک بحث است و این که همه را مثل هم بدانیم بحثی است دیگر. 40 سال پیش در همین تهران آیت الله طالقانی نماز جمعه را اقامه می کرد و نصف تهران چهار میلیونی پشت سر او نماز می گزاردند و سخنران پیش از خطبه ها هم محمد مجتهد شبستری بود که از دموکراسی می گفت. نماز جمعه حسب ظاهر همان است اما آیا شمار شرکت کنندگان قبل از آن که کرونا تعطیل کند یا نگاه سخنرانان قبل از خطبه ها همان است که بود و تفاوت نکرده است؟
سلسلۀ صفویه هم شاه عباس کبیر داشت هم شاه سلطان حسین. قاجاریه نیز هم آقا محمد خان و هم احمد شاه. این تصور که همه مثل هم اند نادرست و عوامانه است اما روشن است که پاره ای سیاست ها مشترک یا بنیادین است. کما این که پای مرز و امنیت که به میان بیاید حکومت ها موضع واحدی دارند اما بازهم شیوه اجرا و اِعمال، تفاوت دارد.
کمترین دستاورد پیروزی بایدن برای ایران احیای برجام و امکان از سرگیری صادرات نفت و مثبت شدن رشد اقتصادی و دست کم تأثیر روانی آن بر اقتصاد ایران است اما به این معنی نیست که دست روی دست بگذاریم و ببینیم آن طرف چه می شود.
تفاوت نداشتن بایدن و ترامپ به این معنی است که اگر اولی پیروز شود و بگوید به برجام بازمی گردیم استقبال نکنیم در حالی که پیداست به سرعت استقبال خواهیم کرد و بعید هم نیست رییس جمهور برای این که ورق را برگرداند تبریک هم بگوید. وقتی رییس جمهور سابق با رادیو فردا مصاحبه می کند رییس جمهور لاحِق چرا شکست ترامپ را تبریک نگوید؟
من البته سخن آقای قالیباف را به دو گونه - یکی با صدای بلند و دیگری نجوای درون گروهی- میفهمم. صدای بلند این که به شکست ترامپ دل نبندید. اوضاع او از آنچه تصور می شد بهتر شده و بنا را باید بر ماندن او در کاخ سفید بگذاریم نه رفتن.
نجوا هم از این قرار که اگر ترامپ بماند اعتدالگرایان بختی برای پیروزی ندارند. زحمت اصلاحطلبان که البته با شورای نگهبان است اما اگر ترامپ برود و قرار بر احیای برجام باشد چه بسا نزد کثیری از مردم که بیش از هر زمان دیگری دریافتهاند سیاست خارجی چه تأثیری بر زیست و معیشت و سود سهام و قیمت ارز و مهمتر از همه میزان فروش نفت دارد امیدهایی تازه شود.
همه با هم تفاوت دارند و گزارۀ «همهشان مثل هماند» نادرست است. چه در سیاست و چه حتی در فوتبال یا هر عرصۀ دیگر. اتفاقاً اگر تفاوت در کار نبود چه بسا ادعا نمیشد مثل هماند.
باور نمیکنید؟ به پیرامون خود نگاه کنید! آیا زنان و مردانی را نمیشناسید که هنگام جدایی میگویند همۀ مردها یا همۀ زنها مثل هماند. اما چند صباحی دیگر همانها را کنار مردی دیگر یا زنی دیگر میبینید حال آن که اگر همه مثل هم بودند تجربۀ قبلی را نباید با یکی دیگر که مثل همان است تکرار میکردند!
------------------------------------
بیشتر بخوانید:
*قالیباف: نباید به این شکستهای حقوقی و سیاسی آمریکا دلخوش باشیم/ ترامپ و بایدن تفاوتی ندارند
*بایدن سیاست خود در قبال ایران را تشریح کرد