عصرایران؛ احسان محمدی- فصل نقل و انتقالات، فصل برهکُشان بازیکنان و دلالان است. جایی که مثل مذاکرات 1+5 مذاکرات پشت درهای بسته شروع میشود، رابط ها و واسطهها با پیشنهادهای جدید میآیند، زیر قولهای قبلی میزنند، شایعات بالا میگیرد، خبرها در روزنامهها منتشر میشود و یک بازیکن درحالیکه به استقلال چشمک میزند بهطرف دفتر مدیر باشگاه پرسپولیس میپیچد و به خبرنگاران میگوید برای تصمیم نهایی به ندای «قلبش» گوش میدهد!
سال 86 نزدیک فصل نقل و انتقالات هرروز در صفحه اول یک روزنامه ورزشی یک بازیکن میآمد. مصدوم بود و ماهها دور از بازی. خبرها هم کوتاه بود: «... MRI داد»، «... کنار زمین به دویدن و تمرین کردن پرداخت»، «... با مربی تیم در مورد تصمیمات آیندهاش گفتوگو کرد».... این خبرها تکرار میشد. پی ماجرا را که گرفتم مشخص شد که بازیکن مذکور با یکی از خبرنگاران دوست بود و با این شیوه هرروز نامش در خبرها میآمد و بدون اینکه بازی کند «دیده میشد» و قیمتش در بازار نقل و انتقالات نهتنها افت نمیکرد بلکه بالا هم میرفت!
موضوعاتی مثل این را در سیاست هم داریم. چهرههایی هستند که هرازگاهی در روزنامههای سیاسی و خبرگزاریها از آنها گفتوگوهایی منتشر میشود پر از «باید» اینطور بشود و «باید» آنطور نشود! کلیگوییهای بیحاصل که تنها فایدهاش ایجاد این تصور در خواننده است که «فلانی هنوز در شطرنج سیاست بازیگر است»!
نکته آزاردهنده اما منت گذاشتن بازیکنان بعد از عقد قرارداد است. اینکه پشت درهای بسته باشگاه را تحتفشار قرار میدهند، از کوچکترین آپشن نمیگذرند، تخفیف نمیدهند، تهدید میکنند که به تیم رقیب میروند یا به مراجع قضایی شکایت میکنند یا حتی دست به افشاگری میزنند، اما بعد از امضای قرارداد با لبخندهای دیپلماتیک جلوی دوربینها میگویند «فقط به خاطر دل هواداران ماندم»!
طبعاً هر تیم بازیکنان ارزشمندی دارد که مدیران و هواداران نازشان را میخرند و دوست دارند بمانند اما تکرار این جمله از سوی بازیکنان متوسط دلآزار است. شما که تا آخرین ریال را طلب میکنید و قیمتتان چند برابر کیفیت واقعیتان است دیگر برای چه سر هوادار «منت» میگذارید؟!
هواداران فوتبال درک میکنند که در عصر حکمرانی «پول» زندگی میکنیم و شما همخرجتان زیاد است، پولتان را بگیرید، محکم و باکیفیت بازی کنید ولی منت نگذارید که تنها دلیلتان برای ماندن در باشگاه «دل هواداران» است. لیونل مسی و رونالدو هم این اداها را در نمیآورند! تا وقتی در یک باشگاه هستند با تمام وجود بازی میکنند، شرایط را نپسندند برابر با بندهای قرارداد یا پول بیشتری طلب میکنند یا به باشگاه دیگری میروند.
این حرفها شبیه شوخیهای زشتی است که هر فصل از سوی برخی تکرار میشود. طبعاً بازیکنانی وجود دارند که عاشق یک باشگاه هستند و با قرارداد پائینتر هم میمانند و لذت میبرند اما تجربه نشان داده که بسیاری از آنها وقتی بازنشسته و فراموش میشوند با حسرت از گذشته یاد میکنند و اینکه تحت تأثیر احساسات پیشنهادهای خوب را رد کردند و حالا کسی به خاطر آن وفاداری پرهزینه یک لیوان آب همدستشان نمیدهد!
فوتبال حرفهای، قاعدههای حرفهای دارد. قرارداد خوب ببندید، دست از قهر و آشتیهای کودکانه بردارید، آنقدر که به گوشیهایتان دل میدهید به تمرین دل بدهید، در زمینبازی با تمام وجود بجنگید و لطفاً سر هوادار فوتبال منت نگذارید!