عصر ایران؛ محسن ظهوری ـ بر فراز قلعه، «بابک خرمدین» سپاه «افشین» را دید که برای نبرد آمدهاند. بر قلعهای که در گذشته های دورتر ساخته شده بود و حالا «بابک» از آن برای قوام لشگر خود بهره میبرد. داستان «قلعه بابک» را در این قسمت از «ایران به روایت آثار» ببینید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در قسمت قبل منتشر شد:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* تابستان ۲۲۶ خورشیدی
اینجا آخرین پناهگاه مخالفان خلیفه بنیعباس بود. قلعهای بر بلندای کوه، که آن را «بَذ» یا «جمهور» خواندهاند و پس از این نبرد، به نام «بابک» شناخته میشود. دژی محکم و نفوذناپذیر که به دست «افشین» سردار ایرانی خلیفه بنیعباس فتح شد و پایان دو دهه نبرد علیه خلافت عرب در آن رقم خورد.
«بابک» پس از سقوط قلعه از آنجا میگریزد و نهایتا به دست هشتمین خلیفه عباسی اعدام میشود اما یاد او با این قلعه میماند؛ یکی از مشهورترین دژهای کوهستانی ایران که شاهکاری در معماری نظامی بوده. بنایی در ۳ کیلومتری شهرستان کلیبر که گرچه معماری امروزش را به ساسانیان یا اشکانیان نسبت میدهند، اما ساخت اولیه آن را مربوط به سالها دورتر هم دانستهاند؛ به روزگار حکمرانی کادوسیان در سههزار سال پیش.
دژ بابک، با درههایی عمیق در اطرافش فتحنشدنی بود. تنها راه رسیدن به قلعه مسیری باریک بوده که نیروهای مهاجم فقط میتوانستند پشتسر هم و به ستون یک از آن عبور کنند تا به معبری باریکتر رو به دروازه قلعه برسند با سربازانی منتظر در دو برج دیدهبانی کنارش. قلعهای ساخته شده از سنگ و ساروج که در برابر سرمای سخت زمستان و برف و باران سنگینش مقاوم بود، محاصرههای طولانی را تاب میآورد و نگهبانان در برجهای دیدهبانی دورتادورش میتوانستند تا کیلومترها دورتر را زیر نظر داشته باشند.
«بابک خرمدین» پس از عقبنشینیهای پیاپی نهایتا دل به نفوذناپذیری همین قلعه بسته بود. جایی که تیر و کمان به آن کارگر نمیشد و راهی برای رساندن سلاحهای سنگینی چون منجنیق و دژکوب به آن نبود. قلعهای که بابک در آن میتوانست به قول «ابوعلی بلعمی» در کتاب تاریخش با تعداد کمی سرباز جلوی سپاهی بایستد: «سپاه آنجا درنتوانستی رفتن. که صد پیاده در گذاری بیستادندی، اگر صدهزار سوار بودی، بازداشتندی.»
اما نشد؛ «افشین» که به فرمانروايي خراسان دل بسته بود و رسیدن به آن را در خشنودی «معتصم عباسی» از کشتن «بابک» میدید، سرانجام توانست به قلعه نفوذ کند. گرچه پس از ورود به قلعه هم باید در معبرهای باریک با سربازان بابک میجنگید، اما سپاهیان «افشین» بیشمار بودند و او توانست پس از تلفات بسیار در سپاهش، این کار سخت را شدنی کند.
حالا این قلعه ویرانه در برابر ماست؛ جایی که هر سال گردشگران زیادی برای دیدنش میروند تا بقایای مکانی را ببینند که تیم باستانشناسی به رهبری «سیفالله کامبخشفرد» در اوایل دهه ۴۰ خورشیدی از زیر خاک بیرون آورد. قصری با بنایی باشکوه در کنار تالار بزرگ و اطاقهای بسیار و آبانباری برای انباشت آب باران و برف. قلعهای که حالا به نماد مقاومت ایرانیان در طول تاریخ تبدیل شده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیشتر ببینید:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ