حسامالدین سراج، خواننده موسیقی سنتی و نوازنده درباره ماجرای اذانی که متعلق به هشت سال پیش بود صحبت کرد.
به گزارش ایسنا، حسامالدین سراج، خواننده موسیقی سنتی و نوازنده گفت: «اذانی که با صدای من شنیده شده است متعلق به هشت سال پیش است. دوستی به نام آقای نداف دارم که قاری قرآن است. او خیلی با صفا است و گفت اذانی بگو. گفتم لطف کن و شرایطش را فراهم کن. استودیو آماده کرد و رفتیم ضبط کردیم و خوشبختانه از رادیو و تلویزیون پخش نشد. خوشحالم این آیههای عطرآگین الهی از زبان من پخش شد. درباره علت پخش نشدن از تلویزیون و رادیو آقای نداف گفت ایرادی که گرفتهاند این بود که «حی علی الصلاة» را نباید به هم میچسباندی و باید فاصله میدادی.»
او در ادامه یادآور شد: «در زمان قدیم کسبه اصفهان عادت داشتند اذان میگفتند. یکی از اقوام اذان صبح را در خانه خودش میگفت و بچهها با صدای اذان پدر بیدار میشدند. اذان آیتی است که ما را به سمت حق، خداوند و مهربانی دعوت میکند.»
سراج که مهمان حجتالاسلام زائری و محمدرضا حسینیان در برنامه «باغ رمضان» بود، در پاسخ به این پرسش که آیا میراث خوبی به نسل بعدی میدهیم، توضیح داد: «من در هر دو زمینه معماری و موسیقی خود را شاگرد میدانم. شاگردی توفیق است.»
او بیان کرد: «رشته موسیقی من ایرانی است از استاد شهناز، صدای نی استاد کسایی و از صدای استاد تاج اصفهانی و از شنیدن صدای استاد محمدرضا شجریان لذت میبرم و برای من نوستالژی ایجاد کرده است. این نوع از موسیقی هویت ما است. در آینده اگر بپرسند این نسل چه نوع موسیقی را گوش میدادند، موسیقی مقامی و نواحی و سنتی و ایرانی را ذکر خواهند کرد. اما همان منفعت طلبی در دوران جدید آرام آرام ما را به سمتی خواهد برد که موسیقی دوران گذشته را جوانها به فراموشی خواهند سپرد. البته باز در این حوزه هم جوانها کار میکنند و ساز میزنند. امید دارند نسبت به آینده و احترام دارند نسبت به نسل گذشته. آهنگ همایون توسط استاد تاج اصفهانی بسیار قوی خوانده شده است. به غیر از صدا و تسلط بر هنر بسیار انسان وارسته و با اخلاقی بوده است. در اصفهان برای او احترام ویژهای قائل بودند. اینها کسانی بودند که آواز را به بزرگی گره زده بودند و به خاطر معرفتشان مردم به اینها علاقهمند شدند. آنچه را که از حافظ و مولانا شنیده بودند در زندگی خود اجرا میکردند.»
سراج درباره اذان استاد تاج که در مصر قرائت شده است، گفت: «نمیدانم تا چه حد صحت دارد، ولی شنیدهام که او گفته میخواستم تقیه کنم؛ چون در کشور اهل تسنن بودم ولی به «اشهد ان علی ولی الله» رسیدم نتوانستم و حالم عوض شد.»
او همچنین درباره اینکه مشکل از کجاست که سلیقه موسیقایی جامعه تنزل کرده است و برای بهبود اوضاع چه باید کرد، توضیح داد: «برنامهریزی فرهنگی لازم است. ما دولتهای دیگر را دیدهایم. در اروپا برای موسیقی کلاسیک برنامهریزی دارند. تالارها در هفته برنامهای هم برای موسیقی کلاسیک دارند. صندلی سالن را به صورتی توزیع میکنند که فروخته شود بلیتش. به عنوان یک هنر مزاحم نگاه نمیکنند که کی از بین میرود ما راحت شویم. در برخی مسئولان دیدهام این نگاه را که به موسیقی سنتی به چشم مزاحم نگاه میکنند و میخواهند به موسیقی پاپ نگاه کنند که پولساز است.»
او ادامه داد: «با این اسم مشکل دارم؛ وقتی میگوییم وزارت فرهنگ و هنر ایران یعنی نماینده فرهنگ و هنر ایران. ولی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، هنر مطرح میشود یا ارشاد مردم؟ این سوال من است. نگرش مبنایی این اسم را تغییر داده است اسمش را برمیدارند و فرهنگ و ارشاد اسلامی میگذارند. وظیفه این وزارتخانه تبلیغ فرهنگ و هنر است یا ارشاد هنرمندان. هنرمندان دهه ۶۰ کارهای خوبی خلق کردهاند در مقامی و کلاسیک. یک سیری را جامعه ما طی کرده است و موسیقی تفننی یا تفریحی لازم است. یک زمانی مانع میشدند و همین سبب تشنگی بیشتری میشد و آرام آرام کلا مردم به این سمت رفتند و خود مسئولان فرهنگی نماینده این نوع از موسیقی هستند که منفعت طلبی برخی را تامین کند.»