عصرایران؛ احسان محمدی- الان بسیار کمتر، ولی قبلاً دیدن پدر یا مادری که در بازار، کودک نافرمانش را کتک میزد، خیلی صحنه عجیبی نبود. کسی گوشی همراه نداشت که فیلم بگیرد و در شبکههای اجتماعی هوا کند، حرف زدن در مورد «حقوق کودک» هم زیادی لوکس و خارجکی بود. اگر کسی اعتراض میکرد، ممکن بود با این پاسخ حق به جانب و پرخاشگرانه روبرو شود:«بچۀ خودمه، به تو چه؟»
یکی از توصیههای مکرر روانشناسان و رفتارشناسان این است که در انتشار عکس و ویدیو از فرزندانتان در شبکههای اجتماعی نه تنها خسیس باشید بلکه بهتر است این کار را اصلاً نکنید و البته مثل اکثر توصیههای این دو قشر کمتر کسی به آنها گوش میدهد تا روزی که آسیب از راه میرسد و کاسه «چه کنم، چه کنم؟» دستمان میگیریم.
هیچ آماری در دست ندارم که نشان بدهد چند کودک در گوشهگوشۀ ایران بعد از تلاش برای تقلید حرکات آکروباتیک «آرات» دست و پایشان شکسته، سرکوفت خوردهاند، تحقیر شدهاند، روحشان مچاله شده یا حتی نسبت به شنیدن اسم این پسربچه دچار حساسیت شده و با چشمان اشکبار خوابیدهاند.
نسلی از ما این حس را نسبت محمدحسین طباطبایی داشت. کودکی که اشراف عجیبی به قرآنمجید داشت و مدام در برنامههای تلویزیونی حاضر میشد. او الان روحانی کمحرفی است که به کار علمیاش در حوزه میپردازد و احتمالاً خبر ندارد چند صدهزار کودک به او رشک بردند، با او مسابقه دادند و شبها با حسرت و اندوه خوابیدند.
پیش از این هم درباره گرتا تونبرگ دختر سرشناس حوزه محیط زیست نقدونظرهای بسیاری با تحسین و نکوهش مطرح شد که آیا این شکل سلبریتی ساختن از کودکان از مصادیق کودکآزاری و سوء استفاده است یا نه؟ (اینجا بخوانید)
فارغ از بحثهای مختلفی که از منظرهای ارتباطی و روانی و حتی اقتصادی میتوان مطرح کرد سوالی که قصد پرداختن به آن را داریم این است که آیا او ستاره فوتبال آینده ایران میشود و چنان که پدرش عنوان کرده برای ایران جام جهانی میآورد؟
افشین خماند روزنامهنگار اهل مطالعه در رشته توئیتی به این موضوع پرداخته که این بخشاش را دوست دارم:«آنقدر فوتبال را میشناسم که در مورد آیندۀ هیچکس پیشگویی نکنم، آنقدر نابغه، آنقدر استعداد دیدهام که به هیچ کجا نرسیدند و آنقدر متوسط دیدهام که قلهها را فتح کردهاند که معتقدم که در فوتبال باید آینده را در آینده دید برای همین در مورد آیندۀ آرات حرفی ندارم».
هیچ بعید نیست او تحت حمایتهای درست- نه آنچه امثال تتلو در فضای مجازی برایش انجام میدهند- به بازیکن خوب و نامآوری تبدیل شود اما وارد کردن بچهها به بازی بزرگترها خطرناک است و هیچ کودکی حتی نابغه، روح پولادین ندارد تا بتواند زیر بار فشارها و توقعات تاب بیاورد و نشکند. بهویژه کودکی که گوشی دستاش است و حتماً به تعداد لایکها و کامنتها نگاه میکند و چند کودک را در دنیا میشناسیم که لیونل مسی یک مهارت آنها را تحسین کرده باشد؟ این تحسین، لذتبخش است اما تضمینی برای آینده نیست.
کافی است به مسابقات جامجهانی زیر 17 سال دنیا نگاه کنیم. از سال 1985 که این مسابقات برگزار میشود لیست قهرمانان را بررسی کنیم:
نیجریه: 5 قهرمانی و دو بار نایب قهرمانی
برزیل: سه بار قهرمانی و دو بار نایب قهرمانی
غنا و مکزیک: دو بار قهرمان
عربستان، اتحاد جماهیر شوروی، فرانسه، سوئیس و انگلیس: یک بار
نامی از آلمان، اسپانیا، آرژانتین و ایتالیا نیست. آیا این نشاندهنده برتری فوتبال عربستان و نیجریه نسبت به تیمهای بزرگ دنیاست؟ آیا نیجریه و سوئیس و عربستان و غنا میتوانند در ردههای پایه بازیکنان را مدیریت کنند اما بعد با همان بازیکنان در جامجهانی دستاوردی تقریباً صفر دارند؟ آیا همیشه دست به تغییر شناسنامهها میزنند و بازیکن بزرگسال را جای نوجوان جا میزنند؟
احتمالاً مسائل متعددی در این اتفاق دخیل است. آفریقا پر از استعدادهای عجیب در فوتبال است اما بسیاری از آنها وقتی به بزرگسالی میرسند هرگز کیفیت کودکی را ندارند. برخلاف آلمان و ایتالیا و اسپانیا که به تربیت بازیکنان در ردههای پایه بدون تحت فشار قرار دادن آنها برای کسب موفقیت به هر قیمتی شهرت دارند.
صرف مهارتهای تکنیکی روی فرش و موکت یا در تمرین برای درخشش در مسابقات واقعی و فتح جامجهانی (ادعای پدر آرات) کفایت نمیکند. بسیاری از جوانها و نوجوانهایی که در پارکها با توپ فوتبال حرکات نمایشی انجام میدهند، گاهی از مارادونا، مسی، رونالدو و زیدان و رونالدینهو تسلط بیشتری بر توپ دارند اما آیا قادرند در یک مسابقۀ محلی پیروز شوند؟
همواره شجاع خلیلزاده را به خاطر اعتراضها و حاشیههای بیهودهاش نقد کردهایم اما در این ماجرا او از معدود کسانی بود که درست و دقیق حرف زد:« آرات (حسینی) فوتبالیست خوبی میشود اما بازیکنی در این سن نباید درگیر صفحات مجازی باشد. من آرزوی بازی آرات در رئال و بارسا را دارم اما حرف علی کریمی این است که این بچه که همشهری ما هم هست باید روی فوتبال تمرکز کند».
خلاصه اینکه اگر قصد دارید فرزندانتان فوتبالیست شوند، لازم نیست حتماً با «نسخۀ آرات» آنها را تحت فشار قرار بدهید تا با حرکات نمایشی روی فرش و موکت، لایک جمع کنند. بازیکنان واقعی روی زمینهای واقعی تمرین میکنند و هیچ مربی عاقلی، سرنوشتاش را دست کسی نمیدهد که فوتبالش خوب نیست حتی اگر چند میلیون فالور داشته باشد و لیونل مسی و دیبالا و رونالدو و زیدان او را لایک کنند. با این همه میتوانید بگویید:«بچۀ خودمه، به تو چه؟!»
کاش کسی پیدا بشه نقد منصفانه به علی کریمی بنویسه، بازیکنی که بنده نیز به توان فنی اش اعتقاد داشتم و دارم، ولیکن این طرز برخورد اصلا مناسب نبوده جوری که بچه کم سن و سال رو به حاشیه ببره! ایشون اگه اعتقاد به جمله ای که بعدا بیان کردن، داشتن، همون جا روی پستش میتونست این کامنت رو بنویسه. علی کریمی ای که همه میدونند بیشتر بودن فالوراش (نسبت به فوتبالیست های دیگه) اغلب به خاطر پست های انتقادی و سیاسیه، نه صرفا به خاطر فوتبال و توان فنی اش!
علی کریمی کسی هست که در طلایی ترین دوران فوتبالش که داشت اوج میگرفت به داور حمله ور شد و کلی عقب افتاد و بعد ها به دلیل تنبلی در تمرین ها در حالی که به یکی از بهترین باشگاه های دنیا راه یافته بود کلا رو به افول گذاشت تا اینکه در نهایت سر از فوتبال حاشیه خلیج فارس در آورد! اینو نگفتم که خطاهاش رو بهش یادآور بشم، بلکه از این جهت بود که ایشون یادشون بیاد که آدم ها میتونن مرتکب خطا بشن و به خطاکار باید کمک کرد نه اینکه بیشتر بهش آسیب رسوند.