اکبر مختاری*
محمدجواد ظریف در پاسخ به استفاده اعضای اروپایی برجام از "مکانیسم ماشه" اعلام کرد که اگر در ادامه این حرکت پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارسال گردد ایران نیز احتمال دارد که از پیمان NPT( پیمانی منع گسترش سلاحهای هستهای) – ایران عضو پنجاه ساله این پیمان است - خارج شود.
این تهدید از سوی دیپلمات ارشدی که از معماران اصلی برجام بود واکنش و سوالات بسیاری را سبب شده است. هر چند پس از این اظهار نظر ظریف سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور اعلام کرد که تهدید به خروج ایران از معاهده عدم گسترش سلاحهای هستهای در واقع در نامه اردیبهشت ماه امسال رییس جمهوری به سران گروه1+4 مطرح شده است؛ با این حال این نخستین بار بود که ظریف در مقام یکی از اصلیترین معماران برجام موضوع خروج از "ان پی تی" را مطرح کرده است.
سوال اصلی این است که آیا اعلام چنین رویکردی بهنگام سختترین فشارهای سیاسی اقتصادی امریکا علیه ایران درست بود؟ و آیا این تهدید سبب نزدیکی بیشتر اروپا و امریکا در برابر ایران نخواهد شد؟
از سالها پیش از شکلگیری برجام اقلیتی در ساختار سیاسی حاکم ایران با بیان علنی و غیرعلنی خواستار خروج ایران از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای بوده اند.
در برابر، جریانات عملگراتر در ساخت سیاسی ج.ا مخالف خروج از NPT بودهاند چرا که بر این باور بوده- و احتمالا هستند که - خروج از این پیمان زمانی میتواند موثر افتد که گزینه دست یابی به جنگ افزار هستهای نیز روی میز باشد این درحالیست که مقامات ارشد ایران علنا مخالفت خویش را با دستیابی ایران به سلاح هستهای بیان نمودهاند.
امضای توافق هسته ای ایران با پنج بعلاوه یک، با هدف برطرف سازی تحریمها و پایان دادن به یکی از طولانی ترین بحرانهای عرصه بینالملل خود تثبیتساز دیدگاهی در ایران بود که بهیچ وجه علاقه مند به دست یابی ایران به سلاح هستهای نبود.
خروج دونالد ترامپ از برجام و انفعال اعضای اروپایی برجام در برابر این خروج یک جانبه، بار دیگر سبب ساز دیدگاههای مختلف در برابرچگونگی برخورد با کشورهای عضو برجام شده است.
سناریوی خروج از NPT را میتوان از سناریوهای جدی در برابر خلف وعدههای اعضای اروپایی برجام دانست؛ اقدامی که میتواند فلسفه شکلگیری توافقی چون برجام را نیز کاملا زیر سوال برد.
خروج از NPT اگرچه ممکنست این پیام را به قدرتهای بزرگ عضو برجام مخابره کند که ایران تندترین راهها را نیز میتواند انتخاب نماید لیکن از یکسو میتواند سببساز نزدیکی بیشتر اروپا و امریکا و اسراییل در برابر ایران گردد و از سوی دیگر برای "فشار حداکثری" آمریکا علیه ایران توجیه ارزشی فراهم سازد.
یادمان نرود که برجام بیش از آنکه برای ایالات متحده مهم باشد برای اروپا مهم بوده است.
اگر برجام برای آمریکا چالش و فرصت سیاسی داشته باشد برای اروپا توجیه امنیتیاش از مطلوبیت بیشتری برخوردار است.
اروپا نسبت به آمریکا از نظر جغرافیایی به ایران نزدیکترست و از احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای برای این قاره نگرانی بیشتری دارد.
این نگرانی امنیتی اروپا از احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای چنانست که یکبار "یوشکا فیشر" وزیر خارجه اسبق آلمان بیان کرد که اروپا حاضرست یک زمستان بلرزد اما ایران به سلاح هستهای دست نیابد.
بیان مواردی چون خروج از NPT سبب میگردد حتی بهنگام مذاکرات مجدد احتمالی میان ایران وپنج بعلاوه یک، فشارها و مطالبات اروپا از ایران نیز همچو ایالات متحده حداکثری گردد.
در کنار این موارد بیان این خروج از سوی مذاکره کننده ارشد برجام خود چالش برانگیزست.
اگرچه تهدید خروج از پیمان منع گسترش با هدف کسب امتیاز از سوی ایران صورت گرفته لیکن نباید بیان این موضوع علنا از سوی محمدجواد ظریف میبود چرا که ظریف نماد رویکرد دیپلماتیک ساختار فعلیست و نباید این کارت بازی توسط این نماد مذاکراتی نظام مطرح میشد چرا که بازی با این کارت در زمان نا مناسب میتواند سبب تاثیر معکوس شود.
در نهایت اگرچه بازی با تاکتیک خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را میتوان بخشی از خط مشی سیاست خارجی ایران برای کسب امتیاز و ممانعت از بازگشت دوباره پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل دانست اما بازی با این کارت در زمان نامناسب و به شکلی کاملا مستقیم وواضح میتواند نه تنها اثر این کارت را بسوزاند بلکه آن را به ضد خودش تبدیل کند و مخاطرات و هزینههای بیشتری را برای ایران پرچالش امروز فراهم آورد.
* مدرس علوم سیاسی
بیشتر بخوانید:
واکنش آمریکا به تهدید ایران برای خروج از انپیتی: پیامی بسیار بسیار منفی
ظریف: برای توافق جدید با آمریکا مذاکره نمیکنیم/ برای مذاکره با عربستان آمادهایم
فرانسه: فعالسازی مکانیسم ماشه را در دست بررسی داریم