يک زن و مرد که در پروندههايی جداگانه همسران خود را کشتهاند، در دادگاه کيفري استان تهران محاکمه شدند. به گزارش خبرنگار ما، اين زن و مرد در پي درگيري و دعوا با همسرانشان آنها را به قتل رساندند.
به گزارش شرق، در اولين پرونده که در شعبه 11 دادگاه کيفري استان تهران رسيدگي شد، مردي ميانسال همسرش را به قتل رساند. اين حادثه دو سال قبل اتفاق افتاد و مأموران با تماس تلفني متهم در جريان ماجرا قرار گرفتند. با حضور مأموران در محل و انتقال جسد به پزشکي قانوني تحقيقات دراينباره آغاز شد. مأموران متوجه شدند درگيري متهم و همسرش از چند روز قبل آغاز شده بود و روز حادثه با اوجگرفتن درگيري متهم با چاقو به همسرش حمله کرد و او را به قتل رساند.
با تکميل پرونده و صدور کيفرخواست رسيدگي به اتهام قتل، محمود 60ساله به شعبه 11 سپرده شد. او در برابر قضات ايستاد تا از خود دفاع کند. در ابتداي جلسه رسيدگي کيفرخواست عليه متهم خوانده شد سپس پسران او بهعنوان وليدم در جايگاه قرار گرفتند.
آنها ابتدا درخواست قصاص کردند اما رئيس دادگاه آنها را به صلح با پدرشان دعوت کرد و گفت: اين مرد هرچند مرتکب قتل مادرتان شده است اما پدر شماست و درخواست قصاص براي او باعث ميشود زندگي شما از وضعيتي که حالا گرفتارش هستيد، بدتر شود بنابراين شما را به بخشش پدرتان دعوت ميکنم.
در ادامه دو پسر جوان گفتند اگر پدرشان راضي به دادن ديه باشد، او را ميبخشند در غير اين صورت همچنان قصاص ميخواهند. سپس نوبت به متهم رسيد. او اتهام قتل همسرش را قبول کرد و گفت: من و همسرم سالهاي زيادي بود که با هم زندگي ميکرديم.
ما مستأجر بوديم و چندباري جابهجا شده بوديم. در خانه جديد به دلیل اينکه همسرم خيلي بدرفتاري ميکرد، آبرويم در خطر بود. مدتي بود ميانه من و همسرم به دلیل اختلافاتي که با خواهرزنم داشتيم، خراب شده بود. عروسي فرزند خواهرزنم بود و همسرم ميخواست در عروسي شرکت کند و من مخالف بودم چون با داماد دعوا کرده بودم. با اين حال، همسرم در عروسي شرکت کرد و من را ناديده گرفت.
متهم ادامه داد: روز حادثه هم ميگفت ميخواهد به ديدن خواهرش برود كه من مخالفت کردم و گفتم نبايد برود. او فحاشي کرد، داد ميزد و فحش ميداد. گفتم آبروي من را جلوي همسايهها بردهاي. هر روز از خانه ما صداي فحاشي و درگيري بيرون ميرود. او به جاي اينکه کوتاه بيايد، بدتر کرد و من خيلي ناراحت شدم. نتوانستم خودم را کنترل کنم به آشپزخانه رفتم و يک چاقو برداشتم و به او حمله کردم و چند ضربه زدم.
متهم در ادامه گفت: من از کرده خودم پشيمان هستم و از پسرانم عذرخواهي ميکنم اما پولي براي پرداخت ديه ندارم. من يک زمين داشتم که فروختم و پول آن را به هر دو پسرم دادم تا کار کنند. ميتوانند آن مبلغ را ديگر برنگردانند و به جاي ديه بردارند. به هر حال، من هر چه دارم متعلق به فرزندانم است. بعد از پايان گفتههاي متهم، قضات شعبه 11 براي صدور رأي دادگاه وارد شور شدند.
در دومين پرونده که باز هم در دادگاه کيفري استان تهران رسيدگي شد، زن جواني که 18 سال از شوهرش کوچکتر بود، مدعي شد همسرش را بهدليل توهين و تحقيرهايش به قتل رساند. اين پرونده يک سال قبل تشکيل شده و متهم که زني 36ساله است، همان زمان به قتل شوهر 54ساله خود اعتراف کرده بود. با اعلام خبر اين قتل به مأموران و آغاز تحقيقات، لاله به جرمش اعتراف کرد و گفت: من در اين سالها خيلي از دست همسرم عذاب کشيدم و روز حادثه هم نتوانستم کارهايش را تحمل کنم و او را کشتم.
وقتي از دختر نوجوان متهم و مقتول بازجويي شد، گفت: پدرم خيلي مرد بدخلقي بود مدام فحاشي و مادرم را اذيت ميکرد. کتک ميزد و فحش ميداد. روز حادثه هم خواهرم را که هشتساله است، کتک زد و فحش داد. مادرم از دستش عصباني شد، پدرم بهسمت مادرم رفت و او را زد و فحش داد. بعد قلبش گرفت و روي کاناپه افتاد. مادرم که خيلي عصباني بود، نتوانست خودش را کنترل کند. پارچهاي دور گردن پدرم پيچيد و آنقدر فشار داد تا او خفه شد.
زن جوان وقتي مورد بازجويي قرار گرفت، گفت: همسرم وقتي با من ازدواج کرد، از همسر اولش جدا شده بود و من آن زمان 20سالم بود. شوهرم از همسر اولش يک فرزند داشت و من و همسرم هم صاحب دو دختر شديم که حالا يکي 14ساله و ديگري هشتساله است. همسرم از همان ابتدا فردي تندمزاج بود و خيلي با من تندي و بدرفتاري ميکرد. وقتي من را کتک ميزد و فحاشي ميکرد، تحمل ميکردم اما وقتي با بچهها اين برخورد را ميکرد، نميتوانستم تحمل کنم.
روز حادثه شوهرم داشت با دختر کوچکم درس کار ميکرد که يکدفعه از دست او عصباني شد و به سمتش حمله کرد. بچه را کتک زد و فحش داد من خيلي ناراحت شدم گفتم حق نداري با بچه اينطور رفتار کني. او اين بار بهسمت من حمله کرد و درگيري بين ما بالا گرفت. شوهرم حالش بد شد و روي کاناپه افتاد. من که خيلي ناراحت بودم روسري را دور گردنش پيچيدم و او را خفه کردم. با تکميل تحقيقات و صدور کيفرخواست پرونده براي رسيدگي به شعبه 4 دادگاه کيفري استان تهران رفت. در جلسه رسيدگي دو دختر متهم و مقتول اعلام گذشت کردند اما فرزند ديگر مقتول که از همسر اول اوست، درخواست قصاص کرد.
وقتي نوبت به متهم رسيد، او قتل را قبول کرد و گفت: من به دلیل فشار زيادي که تحمل ميکردم، کنترلم را از دست دادم و به سمت همسرم حمله کردم و او را کشتم. او مرد بدخلقي بود خيلي عصباني بود و من و بچهها را خيلي کتک ميزد. همين کارش باعث شده بود که از او متنفر باشم. قضات بعد از پايان جلسه دادگاه براي صدور رأي وارد شور شدند.