دوران جنگ سرد و روزگار مسابقات تسلیحاتی بین دو ابرقدرت شرق و غرب یادگارهایی بر جای گذاشته که پناهگاه های اتمی یکی از آن است. مکان هایی مرموز و مخفی که امروزه به مکانهایی متروک یا موزه تبدیل شده اند. به گزارش عصر ایران "استیون دالینگ" گزارشگر بی بی سی از پناهگاه اتمی در آلبانی دیدن کرده و گزارشی نوشته که در ادامه می خوانید:
آلبانی در زمان حکومت کمونیستها منزویترین کشور اروپایی بود. حکومت این کشور که نگران حمله خارجی بود در خفای کامل پناهگاهی اتمی ساخته بود که حالا به جذابیت توریستی تبدیل شده است.
از طرف جاده قابل دیدن نبود. تونلی بلند که در دل تپه روبهرو حفر شده، تنها راه ورود به آن بود. این محدوده قرار نبود که محلی برای گردش من و شما باشد بلکه ورودی یک پایگاه نظامی بود.
طول این تونل تقریبا دو برابر طول زمین فوتبال است، و هوایش هم از بیرون خنکتر است. بعضی جاها آب روی زمین جمع شده است. صدای وزوزی که به گوش میرسد هر چه به وسط تونل نزدیکتر میشویم بلندتر میشود. سرباز نگهبانی که در ورودی تونل ایستاده بود در پشت سر به شکل سیاههای به اندازه یک سرباز اسباببازی دیده میشود.
در کل باید ۱۹۸ متر راه بروید تا به نقطهای برسید که مثلا قرار است پارکینگ باشد. در بالای سر بنای سازمانی خاکستری رنگی خودنمایی میکند. نامش بانکآرت ۱ است، و اگر چند دقیقه جلوتر بروید به یکی از اسرارآمیزترین مخفیگاههای جنگ سرد میرسید.
به گفته آرتمیسا موکو در بعدازظهرهای گرم تابستان تیرانا که دمای هوا به ۴۰ درجه میرسد، جایی بهتر از اینجا پیدا نمیشود.
به نظر میرسد که این مجموعه سابقا مرموز حدود ۳۰۰ اتاق داشته باشد
خانم موکو یکی از راهنماهای بانکآرت ۱ است. او که ۲۴ سال دارد و فارغالتحصیل رشته تاریخ فرهنگی است، روزهای خود را در مکانی میگذراند که چنان سری بود که تنها به نام "محوطه ۰۷۷۴" شناخته میشد، عنوانی بیروح برای سازهای که برای سپری کردن روزهای پایانی دنیا طراحی شده بود.
انور خوجه به مدت چهار دهه بر آلبانی حکومت کرد. او از پایان جنگ جهانی دوم تا نیمه دهه هشتاد میلادی بر اساس نوعی تفکر استالینیستی که هدفش رسیدن به خودکفایی و تبدیل آلبانی به کشوری مستقل و مدرن بود رهبری کشور را در دست داشت.
تبعیت متعصبانه او از مارکسیسم-لنینیسم هیچ نمونه مشابهی در دنیا نداشت. آلبانی روابط خود با یوگسلاوی را در سال ۱۹۴۸ قطع کرد، سپس در ۱۹۶۱ با شوروی قطع رابطه کرد، و بعد هم در ۱۹۷۹ با چین آن هم به این خاطر که معتقد بود آنها وظایف سوسیالیستی خود را فراموش کردهاند.
تعصب استالینیستی انور خوجه با پارانویا هم همراه بود. او که در جریان جنگ جهانی دوم به عنوان پارتیزان با نیروهای آلمان نازی جنگیده بود، مطمئن بود که دشمنان شرقی و غربی قصد دارند به این کشور کوچک کوهستانی حمله کنند. دستور داد برنامه سنگرسازی عظیمی در کشور اجرا شود تا شهروندان آلبانی بتوانند با استفاده از این مواضع بتونی دست به جنگ چریکی بزنند. و قرار بود آقای خوجه و باقی نخبگان حاکم روند مقاومت را از داخل این مخفیگاه رهبری و هدایت کنند.
محوطه ۰۷۷۴ محصول پارانویای بیمانند انور خوجه است، و عمدتا در دل دامنههای کوهستان دایئیتی در شرق پایتخت آلبانی بنا شده است. این پناهگاه که در بین سالهای ۱۹۷۲ و ۱۹۷۸ ساخته شده است، بیش از ۳۰۰ اتاق دارد که در پنج طبقه زیر زمین بنا شدهاند. ما با یکی از یادگاریهای بیپنجره و تنگ دوران جنگ سرد در یکی از گوشههای آن سر و کار داریم.
اگر غرب یا حتی شرق حمله کرده بود، محوطه ۰۷۷۴ قطعا جای شلوغی میشد. عملیات دفاعی سراسر کشور قرار بود از اینجا سازماندهی شود. چیزی حدود ۳۰۰ نفر در اینجا مستقر میشدند، از جمله ستاد مشترک ارتش.
خانم موکو میگوید "آنها برای یک سال غذا، آب و سوخت داشتند."
ساخت این پناهگاه یک پروژه کاملا مخفی بود. روی یکی از دیوارها تصویری از خوجه نقش بسته است که او را در جریان افتتاح این مجموعه نشان میدهد. او پیش از مرگش در سال ۱۹۸۵ تنها چند شب را در این پناهگاه گذراند. با این حال اقامتگاهی که برای او در نظر گرفته شده بود تختی لوکس، دفتری برای منشی، و حمامی داشت که دوشش با یک پمپ دیزلی کار میکرد.
بخش های خصوصی این اقامتگاه با چیزی که شبیه چوب تیره است دکوراسیون شده است. خانم کومو میگوید "اینها از فیبر ساخته شدهاند. باقی اتاقها، مثل اتاق نخست وزیر، با چوب کار شده است. این تنها اتاقی است که به این سبک کار شده است."
کل مجموعه در فرایندی مخفی بنا شده بود
آلبانی در سال ۱۹۹۱ انتخابات پارلمانی برگزار کرد و به این ترتیب از حکومت تک حزبی گذار کرد، اما باقی دهه دورانی سراسر آشوب بود. بیشتر ثروت این کشور توسط ترفندهای مالی پانزی بلعیده شده بود و ورشکستگی این بنگاهها در سال ۱۹۹۷ به سقوط دولت منجر شد.
در زدوخوردهای ناشی از این واقعه حدود ۲٫۰۰۰ نفر کشته شدند و خیلی از پایگاههای نظامی کشور غارت شد. محوطه ۰۷۷۴ یکی از آنها بود.
این مجموعه آخرین بار در سال ۱۹۹۹ و برای تمرینهای نظامی ارتش آلبانی مورد استفاده قرار گرفت و بعد از آن به حال خود رها شد، تا اینکه بالاخره در سال ۲۰۱۴ و در پی تلاشهای کارلو بولینو، خبرنگار ایتالیایی، مجددا گشوده شد. او میخواست توجه جهانیان را به این یادگار باقی مانده از گذشته منزوی آلبانی جلب کند.
او میگوید "سال ۲۰۱۴ بود که تصمیم گرفتم بانکآرت ۱ را بازگشایی کنم. در آن زمان وزارت فرهنگ آلبانی از مردم خواسته بود که برای جشن هفتاد سالگی استقلال آلبانی ایده پردازی کنند. تا آن موقع هیچ جایی نبود که به توریستهای خارجی، یا حتی خود آلبانیاییها، درباره اسرار دوران کمونیسم اطلاعات بدهد."
گردانندگان مجموعه وقت زیادی را صرف دکوراسیون اتاقها کردهاند تا از لحاظ تاریخی دقیق باشد
به گفته او نخستین بازدیدش از این مجموعه تاثیر شگرفی رویش گذاشته بود. "مثل اکتشاف در مکانی تاریک و مرموز بود که بعد تاریخی هم داشت و این واقعا جذاب بود."
وقتی درهای این محوطه در سال ۲۰۱۴ گشوده شد، اتفاق خیره کنندهای افتاد چیزی حدود ۷۰٫۰۰۰ آلبانیایی از آن دیدن کردند.
خانم موکو میگوید "مردم آلبانی تازه متوجه شده بودند که همچین پناهگاهی وجود دارد. همانطور که دیدید در اطراف اینجا خانه زیاد هست. اما حتی کسانی که در این اطراف زندگی میکنند هم شاخ درآورده بودند. باورشان نمیشد که چنین ساختمانی در دل کوهستان وجود دارد."
آقای بولینو سعی کرده چیزی فراتر از یک موزه بسازد و هدفش صرفا حفظ سوراخفوری رژیم نبوده است. چند تا از اتاقها به چیدمان هنری تبدیل شدهاند، و هر یک بعد خاصی از گذشته کمونیستی این کشور را نمایش میدهند، یا به نوعی از محیط تیره و تار اطراف این مجموعه الهام میگیرند.
در بازسازی اتاقهای این مجموعه از لوازم و مبلمانی استفاده شده است که در آن دوره پیدا میشد. گردانندگان مجموعه موفق شدهاند بیش از ۱۰۰ اتاق را بازسازی کنند. خیلی از فضاهای باقیمانده مجموعه یا بازسازی نشده است، یا اصلا قابل دسترسی نیست. یکی از پایگاههای فعال ارتش در آن نزدیکی است و خود محوطه ۰۷۷۴ همچنان در تملک وزارت دفاع آلبانی قرار دارد.
یکی از اتاقها به تمهیداتی اختصاص دارد که در صورت وقوع حمله اتمی اجرا میشد
آقای بولینو صادقانه میگوید که چالش بزرگی بوده است. "باید بگویم که از لحاظ تدارکات مشکلات زیادی وجود داشت، چون مکان مرطوبی است و هر چیزی در کمتر از چند روز کپک میزند.
اما چیزی که خیلی مشکلساز بود جنبه فرهنگی کار است: پیدا کردن اسناد و اشیاء متعلق به دوران کمونیسم خیلی وقتگیر بود، اما مساله مهمتر این بود که نگاهها نسبت به این مکان خیلی منفی بود و من میخواستم در آن داستان دوره مخوفی از تاریخ این مردم را بازگو بکنم. جا انداختن این واقعیت که یادآوری حقایق دوران کمونیسم به معنی دلتنگی برای آن دوران نیست کار بسیار سختی بود."
بعضی کارها جنبه سورئال دارند. گوشه اتاقها سطلهای آشغالی بود که با ستارههای سرخ مزین شده بودند، اما در عمل هواساز بودند و کارشان کاهش دی اکسید کربن موجود در هوا بود. ماسکهای شیمیایی سبک شوروی نوعی که زمانی که آلبانی هنوز با شوروی رابطه داشته به این کشور اهدا شده بود در راهروها آویزان شده است تا اتفاق مهیبی که میتوانست به اسکان ۳۰۰ نفر در این مجموعه منجر شود از یاد بازدیدکنندگان نرود.
این مجموعه با وجود محدود بودن کوچک نیست. در قلب آن سالن اجتماعاتی قرار دارد که صدها نفر در آن جا میشوند. انور خوجه و نخبگان حکومت میتوانستند در اینجا برای افرادی که در این پناهگاه اتمی محبوس شده بودند سخنرانی کنند. حالا به محلی برای برگزاری تئاتر و کنسرت راک و جاز تبدیل شده است و شما میتوانید پیش از ورود به آن نوشیدنی بخرید. اتفاق کنایهآمیزی است چون هم راک و هم جاز در زمان انور خوجه ممنوع شده بود.
راهروهای پناهگاه پر از هواسازهایی است که دی اکسیدکربن هوا را تصفیه میکردند
این مجموعه به سرعت دارد به یکی از محبوبترین جاذبههای توریستی آلبانی تبدیل میشود و اجرای کنسرت تنها یکی از برنامههای آن است. آقای بولینو میگوید نقشههای زیادی برای آن دارد.
در این حین بانکآرت دارد به یکی از دلایل اصلی برای سفر به آلبانی تبدیل میشود. سنادا موراتی، یکی از گردانندگان این مجموعه، میگوید بر تعداد بازدیدکنندگان بریتانیایی و آمریکایی افزوده شده است و از کشورهای دوری مثل نیوزیلند هم برای بازدید آمدهاند.
خانم موکو میگوید بانکآرت تمام تلاش خود را کرده است تا هم واقعیتهای دوران کمونیستی آلبانی را نشان دهد و هم از لحاظ سیاسی بیطرف باقی بماند.
گمان میرود که در حکومت ۴۰ ساله انور خوجه حدود ۵۵۰۰ نفر اعدام شده باشند و ۲۵٫۰۰۰ نفر هم زندانی. شهروندانی که قصد داشتند از نردههای مرزی عبور کنند ممکن بود که همان جا اعدام شوند.
او میگوید "به نظرم موزه باید خیلی حساس باشد. ما هم زوایای روشن کمونیسم را نشان میدهیم و هم زوایای تاریکش را تا مردم بتوانند تصمیم بگیرند. برخی که برای بازدید میآیند تصویر انور خوجه را در جیبشان دارند."
بخاطر همین ترس است که دیکتاتور میشوند
در آخر هم فقط نابودی و بدنامی را به دست خواهند آورد