۱۹ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۹ آبان ۱۴۰۳ - ۰۰:۳۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۷۱۹۸۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۵ - ۱۸-۰۳-۱۳۹۸
کد ۶۷۱۹۸۸
انتشار: ۱۰:۳۵ - ۱۸-۰۳-۱۳۹۸

زنگنه: فضا را برای بابک زنجانی‌ها باز نمی‌کنم/ چه دستگاه پوزی در دفتر من بوده است؟ یک کارمند ساده که مأمور خرید بوده، برای انجام کارهایش دستگاه پوز گرفته

آیا اگر وزیر نفت بخواهد فساد انجام دهد، اینطور با پوز آن هم در دفترش و علنی کار می‌کند؟ من با حقوق کارمندی زندگی کرده‌ام.

وزیر نفت با بیان اینکه "وزرای نفت نباید بگذارند افراد ناسالم، نسبت به آن‌ها طمع کنند"، گفت: من آدم خوش اخلاقی نیستم و نمی‌توانم آدم خوش اخلاقی باشم. خوش اخلاق باشم نسبت به پول وزارت نفت طمع می‌کنند

به گزارش خانه ملت، بیژن زنگنه وزیر نفت در گفت‌وگویی از سختی‌های فروش نفت در شرایط تحریم که به تعبیر او از زمان جنگ تحمیلی نیز سخت‌تر بوده می‌گوید و درباره خشونت، نامهربانی‌ها و دشمنی‌های‌مان نسبت به یکدیگر و اینکه فراموش کرده‌ایم دشمن ما آمریکا و اسرائیل هستند هشدار می‌دهد و حرف و حدیث‌هایی همچون اینکه بیژن زنگنه اهل رفیق بازی و باندبازی است را تهمت و افترا از سوی افرادی می‌داند که او دستشان را از خرید و فروش نفت کوتاه کرده است و به زعم خودش نسبت به پول وزارت نفت طمع دارند.

آقای زنگنه جنابعالیکه سال‌هاست سکان وزارت نفت را در دست گرفته اید، خسته نشده اید؟ بهتر نیست فرد جوانی در راس این وزارتخانه قرار گیرد؟

خسته نیستم چراکه در حال حاضر روزی 17 تا 18 ساعت کار می‌کنم و در شرایط کنونی که جنگ شدید اقتصادی هستیم، انگیزه بسیاری دارم اما با قرار گرفتن فرد جوانی در راس وزارت نفت موافق بودم، هرچند جوانی، تنها به سن نیست بلکه به قول مقام معظم رهبری، به روحیه جوانانه بستگی دارد. زمان تشکیل دولت دوازدهم به آقای روحانی بسیار اصرار کردم که برای وزارت نفت، فرد جوانی انتخاب کند، بنده نیز کمک خواهم کرد، اما آقای رئیس‌جمهور نپذیرفتند. من در طول عمر کاری خود، هرگز اقدام‌کننده و متقاضی برای پذیرش مسئولیتی نبوده‌ام، این مسئولیت بوده که آمده و من هم پذیرفته‌ و کار کرده‌ام. اکنون هم نه خسته هستم و نه پیر به آن معنا که روحیه و شادابی کاری نداشته باشم.

قدرت ریسک پذیری‌تان کم نشده است؟

ریسک‌پذیری مسئله‌ای دیگر است. در تحریم‌های فعلی شخصا می‌توانستم شلوغ وپلوغ و پر سرصدا کار ‎کنم و اختیارات بسیاری برای خود از حاکمیت بگیرم، اما با این وجود قانونمند کار می‌کنم وبرای هر کار جدیدی مصوبه می‌گیرم و طبق آن عمل می‌کنم به نحوی که همه بزرگان، مطلع باشند و بدانند چه تصمیماتی می‌گیریم. در بحث فروش نفت در دوران تحریم‌ها و یا با شیوه جدید، 7 نفر زیر تصمیمات را امضاء می کنند که یکی از آن امضاءها از وزارت نفت است و 6 امضاء آن از جاهای دیگر.

بالاخره قدرت ریسک‌پذیری‌تان کم شده است یا نه؟

ریسک‌پذیری یعنی چه؟ فقط خیلی سربسته می‌توانم اشاره کنم و بگذرم که اگر بخواهم ریسک‌پذیری را معنا کنم باید بگویم؛ بزرگترین ریسک در کار ما این است که نفت را به کسی بفروشیم، اما ندانیم که پولش برمی‌گردد یا خیر!

آقای وزیر برخی می‌گویند؛ شما نمی‌خواهید مصیبت‌ زندان پس از دوره وزارت را به جان بخرید و این موضوع سبب کندی کارها و پایین آمدن قدرت ریسک شما شده، آیا شما با این تحلیل موافقید؟

شما حاضرید به زندان بروید؟! چه کسی حاضر است کار و خدمت کند و پس از آن به زندان برود؟ هیچ کس نمی‌خواهد به چنین مرحله‌ای برسد، در مورد همکاران من هم نباید به این شکل باشد و باید آن‌ها امنیت کافی داشته باشند. ما اکنون در وزارت نفت فعالیت‌های بسیاری انجام می‎دهیم که نمی‌گویم خلاف قانون است اما از رویه‌های متعارف خارج است که در مورد انجام این کارها اجازه گرفته‌ایم و تصمیمات در یک گروه می‌شود و برای همه تصمیمات مصوبه داریم. باید کار را با دقت و حوصله پیش برد نه با عجله، البته این تامل سبب نمی شود که در انجام کارها تأخیر کنیم.

می‌گویند اخیراً شما اختیارات بسیاری از سران سه قوه گرفته‌اید، درست است؟

این را آقای ضرغامی (ریس سابق صدا و سیما) گفته بودند، من هم شنیده‌ام اما نمی‌دانم این اختیارات تام که به من داده‌اند، چیست!؟

شما تأکید داشتید که وزارتخانه آرایش جنگی دارد اما عده‌‌ای معتقدند هنوز اینگونه نیست، منظورتان از آرایش جنگی چیست؟

بنده اصطلاح آرایش جنگی را نگفتم، آن شخصی که گفته باید بگوید منظورش چیست؟! من این حرف را در پاسخ آقای ضرغامی نوشتم که اگر بخواهم با ادبیات ایشان صحبت کنم، می‌گویم نه تنها ما مدت‌هاست آرایش جنگی گرفته ایم بلکه درگیر جنگیم.

منتها نباید بگویم این جنگ چطور است؟ البته نمی‌خواهم امروز رجز بخوانم چراکه الان وقت رجز خوانی نیست . نمی‌توانم یکسری مسائل را افشا کنم . بعضی‌ها می‌خواهند با فشار آوردن من را در یک موضعی قرار دهند که برخی از فعالیت‌های‌مان را افشا کنم.

امروز خیلی فکر کردم که بعضی حرف‌ها را بگویم یا نگویم حتی با برخی از همکاران مشورت کردم و اکثراً گفتند این مسائل را مطرح نکنم چراکه می‎‌تواند به ضررمان تمام شود.

در یکی از سخت‌ترین مقاطع تاریخی پس از 40 سال قرار داریم، به نظر شما شرایط فعلی چه تفاوتی با جنگ تحمیلی دارد؟

شرایط فعلی سخت‌تر است، البته در زمان جنگ، بنده وزیر نفت نبودم بلکه مسوولیت وزارت جهاد سازندگی را بر عهده داشتم بنابراین باید بگویم؛ فرق این دوره با زمان جنگ در این است که آن زمان اگر صدام بمباران نمی‌کرد ما می‌توانستیم هر میزان، نفت مورد نظر خود را بفروشیم، از نظر تامین کشتی نیز مشکلی نداشتیم و البته می‌توانستیم پول نفت را از هر بانکی در جهان دریافت کنیم و با آن، هر کالایی را هم خریداری کنیم اما اکنون فروش نفت، تامین کشتی و جا به جایی پول و حتی خرید بسیاری از کالاها با مشکل رو به رو شده است. این دوره از تحریم حتی با تحریم دوره‌ گذشته هم بسیار متفاوت است، درواقع شدیدترین تحریم‌های سازمان یافته تاریخ ، علیه ملت ایران اعمال و تجربه می‌شود، بنابراین باید بدانیم با چه جنگ شدیدی درگیر هستیم. اگر این شدت و سختی درک نشود -که به نظرم برخی‌ها آن را درک و حس نمی‌کنند- دچار ارزیابی‌های غلط می‌شویم.

پس از حذف معافیت‌های نفتی برای کشورهای خریدار نفت ایران، فروش‌ نفت کشورمان به چند بشکه رسیده است؟

من در مورد عدد نه در دوره قبل و نه در حال حاضر چیزی نمی‌گویم تا روزی که ان شاء الله تحریم‌ها برداشته شود.

پس کاهش داشته‌ایم؟

من چیزی نمی‌گویم.

در مدت اخیر اظهارات بابک زنجانی نیز بسیار پر سر و صدا شد، تاکنون چه میزان از بدهی‌های او به وزارت نفت پرداخت شده است؟

طبق گزارش کارشناسی، اموالی که طی سال‌های گذشته ارزیابی شده حدود 2هزار میلیارد تومان می‌شود که البته مبلغ ارزیابی 600 میلیون دلار با نرخ دلار آن زمان بود، این اموال در اختیار وزارت نفت است اما متأسفانه فروش نرفته است هرچند می‌خواهیم آن‌ها را بفروشیم چراکه به پولش احتیاج داریم، باقیمانده طلب وزارت نفت به جز بهره آن بیش از 2 میلیارد دلار است و زنجانی باید این مبالغ را پرداخت کند، البته بعید می‌دانم چنین پولی نیز داشته باشد، پول دارد اما نه در این حد و اندازه، چراکه اکنون 2هزار میلیارد دلار می‌شود 25 هزار میلیارد تومان که به یقین زنجانی چنین پولی ندارد.

از شرکای خارجی بابک زنجانی خبری نیست؟

به احتمال زیاد شرکایی در خارج وجود ندارند. البته کارگزارانی دارد ولی شریک معنا و مفهوم دیگری دارد. به نظرم این مسائل جنگ روانی است و می‌خواهد فشار بیاورد که اگر مثلاً در فلان بانک حساب باز کنید پول می‌دهند، البته بانکی که برای باز کردن حساب پیشنهاد داده 10 میلیون دلار سرمایه‌اش است و 200میلیون دلار بدهی دارد. آن هم در یک کشور بسیار کوچک، اما سوال این است چطور می‌توان در این بانک حساب باز کرد مانند اینکه بخواهی در کوزه کوچک ، یک دریاچه را جا بدهی. زنجانی حرف‌های عجیب و غریبی می‌زند!

آقای زنگنه برخی‌ افراد و گروه‌های همسو با زنجانی این روزها بی‌محاباتر از گذشته به وزارت نفت می‌تازند، ارزیابی شما چیست؟

بخش اصلی کار ما در مقابل این مسائل تحمل، صبوری و حوصله است، چاره‌ای نیست. آن‌ها اکنون می‌خواهند نفت را زمین بزنند و اگر نفت را زمین بزنند کشور را زمین زده‌اند چراکه بخش مهمی از کشور به نفت وابسته است. نفت و دیپلماسی دو بخش مهم برای کشور در کنار بانک مرکزی به شمار می‌آیند، البته باید پولی باشد تا بانک مرکزی عملیاتی‌اش کند، منظور پول نفت، پتروشیمی، گاز و... است، بخش مهمی از صادرات غیرنفتی ایران نیز در حوزه پتروشیمی است.

اگر بتوانند نفت را زمین بزنند برای‌شان اتفاق خوبی افتاده است و اکنون عده‌ای با به کارگیری بعضی رسانه ها براین اساس عمل می‌کنند، البته ما نیز در حد توان خود پاسخ می‌دهیم اما آتش توپخانه آن‌ها شدید است.

ظاهرا دادستان به تازگی وزارت نفت را ملزم کرده تا اسناد و مدارک برای بازپرداخت بدهی بابک زنجانی در اختیار این نهاد قرار بدهید، علت 5 ماه تاخیر وزارت نفت در این کار چیست؟

چنین موضوعی نبوده، اصلا بحث اسناد و مدارک در کار نیست، آقای دادستان یا معاون دادستان نظرشان این بوده که برای اتمام حجت، یک حساب در خارج باز شود که بابک زنجانی پول‌های ادعایی خود را واریز کند که ما هم از بانک مرکزی درخواست کردیم که اجازه افتتاح حساب بدهد البته بانک مرکزی معتقد است که این بانک معرفی شده توسط اقای بابک زنجانی، بانک بی‌اعتباری است و قرار بر این بوده که اگر پول به فرض بسیار ضعیف هم به این حساب واریز شد، زمانی تسویه حساب شود که پول به حساب مورد نظر دولت ایران و بانک مرکزی و شرکت نفت واریز شود.

شما حوزه راهبردی منابع انسانی را به دو جوان واگذار کردید که هیچ کدام سابقه‌ای در وزارت نفت ندارند و این موضوع باعث نارضایتی بدنه وزارتخانه و پایین آمدن راندمان کاری شده است، ماجرا از چه قرار است؟

من ایجاد یک جریان جوانگرایی را در وزارت نفت در نظر داشتم، بنابراین نه تنها این تفکر و کار را رد نمی‌کنم بلکه جزو افتخارات خود می‌دانم، سنی از من گذشته و سابقه طولانی در نفت دارم، حدود 22 سال پیش در حوزه نفت وارد شدم. بالاخره سعی می‌کنم در زیر بال و پر خودم، جوان‌هایی را رشد دهم و بالا بیاورم و این افراد صاحب اعتبار شوند و کار کنند. بالاخره باید افراد جوان سر کار باشند یا سالخورده؟

یک عده در وزارت نفت بازنشسته شدند و برخی برای من مطالبی نوشتند تحت این عنوان که "تو با بازنشسته کردن این افراد با آنها تسویه‌حساب سیاسی کرده‌ای". در حالی که مجلس این قانون را تصویب کرد و شخصا مخالف آن بودم اما پس از تصویب قانون، دستگاه‌ها باید قانون را اجرا کنند، براساس این قانون، بسیاری از معاونان وزارتخانه که بازنشسته بودند، از ادامه خدمت باز ماندند و من به حکم قانون عمل کردم، البته هر روز پس تصویب این قانون از دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور از ما سوال می‌کردند که برکناری مدیران بازنشسته وزارت نفت چه شد؟

می‌توانید این افراد جوانان را که بر روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اید را معرفی کنید؟

آقای دکتر مینو معاون منابع انسانی وزارتخانه، فرد جوانی است. ایشان دارای مدرک تحصیلی مهندسی صنایع هستند و در رشته حسابداری و در آخر هم در برنامه‌ریزی استراتژیک دکتری دارند. بعد هم به وزارت نفت آمده و 17 سال سابقه کار دارند و اگر بخواهیم فردی با 30 سال سابقه منصوب کنیم که دیگر جوان نیست، پیرمرد و یا پیرزن است. ایشان مسئول معاونت منابع انسانی است و کارهای بسیار خوبی هم انجام داده است. همچنین خیلی‌ها می‌گویند من دستیار جوانی دارم که ایشان هم نزدیک به 40 سال سن دارد و 6 سال هم در وزارت نفت سابقه دارد و همزمان با ورود من به وزارتخانه آمده است اما ایشان تعیین‌کننده مسائل نیروی انسانی نیست و صرفا در بعضی از شوراهای بررسی‌کننده مسائل مرتبط با منابع انسانی حضور دارند و نقش ایفا می‌کنند.

ما کار بسیار خوبی را سال گذشته با این تیم جوان برای سامان‌دهی وضعیت حقوق نیروهای مدت موقت انجام دادیم که کار بسیار مهمی بود و نزدیک به 40هزار نیرو از آن متأثر بودند، امسال هم به این موضوع خواهیم پرداخت و در مرحله بعد برای نیروهای پیمانکاری کار خواهیم کرد.

بخشی از این حرف‌ها که می‌گویند؛ کار را به دو جوان بی‌تجربه واگذار کرده‌ام، بی‌انصافی است و بخشی دیگر هم به این دلیل است که یکی از فردی خوشش می‌آید یا نمی‌آید. اصل ماجرا این است که عده‌ای از سال 92 همزمان با ورود من به وزارت نفت با تمام قدرت علیه من کار کردند و هنوز هم فعالیت می‌کنند، البته حرف‌های‌شان هم خیلی عوض نشده همان حرف‌هایی که آن موقع می‌زدند اکنون نیز تکرار می‌کنند، شاید حق‌شان هم باشد اما می‌خواهم بگویم چیز جدیدی نیست.

شما گفتید آن دستیارتان نزدیک به 6 سال سابقه کار دارند، طبق آیین‌نامه خود وزارتخانه باید اعضاء سابقه 15 ساله داشته باشند.

این سابقه 15 ساله برای عضویت در هیأت مدیره شرکت نفت است که وزیر این اختیار را دارد که یک سوم این افراد را هم با اختیارات خود انتخاب کند.در حالی که دستیار مورد اشاره در هیات مدیره شرکت نفت عضویت ندارد.

می‌گویند زنگنه اهل رفاقت و باندبازی هستید به همین دلیل می‌خواهد تیم خودش را داشته باشد، چقدر با این حرف موافقید و اصولا شما در وزارت نفت چه سنجه‌هایی برای انتخاب افراد توانمند دارید؟

یکی از مشکلات و دلایلی که من آسیب می‌بینیم این است که اهل رفیق‌بازی و برگزاری به اصطلاح، گعده نیستم! تمام دوستانم افرادی هستند که در حین کار و در محیط کاری با آن‌ها آشنا شد‌ه‌ام و به توانمندی و شخصیت آن‌ها واقف و علاقه مند شده ام بنابراین من نه باندبازم، نه رفیق باز، اما همیشه تیمی را برای خودم ترتیب می دهم که بتوانند با من کار کنند و با هم هماهنگ باشیم.

وقتی مربی برای تیمی مانند تیم ملی فوتبال ارنجی را تنظیم می‌کند، نمی‌آید به هر باشگاهی سهمیه بدهد که دو تا از این باشگاه و دو تا از آن باشگاه بیایند، این طور، تیم ملی نابود می‌شود. او توانمندی افراد را می‌بیند و متناسب با آن‌ها کار می‌کند. افرادی که با من کار می‌کنند نیز باید بتوانند خیلی کار کنند چراکه من از اول وقت صبح می‌آیم و شب ها هم جزو آخرین نفراتی هستم که از وزارتخانه می‌روم. این دوره ، پنجشنبه و جمعه‌ها هم سرِ کار هستم و تعطیلی ندارم. می‌خواهم افرادی به عنوان همکار داشته باشم که واقعا کار کنند و هر وقت به آن‌ها تلفن زدم تلفنشان خاموش و خارج از دسترس نباشد و قدرت خلاقیت و ریسک‌پذیری در حد خودشان داشته باشند و بتوانند کار خود را درست انجام دهند و فهم درست از سیاست ها داشته باشند.

پس می‌توان انتخاب‌های خارج از وزارتخانه شما را اینطور توجیه کرد؟

انتخاب‌های خارج از وزارتخانه‌ی من بسیار محدود است، در شرکت نفت فقط آقای کرباسیان بوده که ایشان نیز در صنعت نفت سابقه داشته، در سال 76 که وزیر بودم ایشان معاونم بودند، از طرفی ایشان مسائل بنگاهداری را در سطح بالا می‌فهمد و درک درستی از اقتصاد دارد و در سطح نظام قابل اعتماد است. من فقط چند نفری را خارج از وزارتخانه آورده‌ام که تعدادشان بسیار محدود است، یک ون هم نیستند چه برسد به مینی‌بوس و اتوبوس و اکثر همکارانم، کارمندان نفت هستند.

اصلا نمی‌توان در وزارت نفت فردی را از بیرون آورد چراکه تا وارد شود و کار را یاد بگیرد دوره کاری تمام می‌شود و ما فرصت نداریم، درواقع باید کسی بیاید که تا پشت ماشین می‌نشیند بتواند تریلی را راه ببرد و نه اینکه ماشین را چند بار به گاردریل بزند و یا در جوی آب بیاندازد.

از ساماندهی حقوق‌ها در وزارت نفت صحبت کردید، برنامه‌‌تان در مورد اصلاح و ارتقاء وضعیت نیروهای قراردادی‌، پیمانی‌ و باقی اعضای این وزارتخانه چیست؟

سال گذشته در مورد وضعیت قراردادی‌ها تغییرات جدی ایجاد کردیم که براساس نظرسنجی‌هایی که با خودشان انجام شد در مجموع رضایت‌شان جلب شده و متوجه شدند که مدیریت وزارتخانه به فکر آن‌ها است. به عنوان مثال بیمه تکمیلی یکی از کارهای مهمی است که موجب کاهش هزینه وکاهش دغدغه آن‌ها شد.

حقوق‌ها را نیز به دو شکل بالا بردیم؛ یکی حقوق همه را بالا بردیم و همچنین دوباره حقوق آنهایی را که در کارخانه‌ها و واحدهایی مانند سکوها، کارخانه‌های تقویت فشار گاز، کارخانه‌های NGL‌، واحدهای بهره‌برداری نفت ویا پالایشگه های گاز کار می‌کردند، در حد توانایی مالی نفت، بالا بردیم.

همچنین برای پیمانکاران هم کار خواهیم کرد.اما به دلیل اینکه هنوز طراحی آن تمام نشده نمی‌توانم چیزی بگویم البته پیمانکاران، کارگر ما نیستند و پیمانکارند اما در مورد حقوق پیمانکاران هم می‌توانیم بگوییم اینطور پرداخت انجام شود و بعد ما هم قراردادهای‌مان با پیمانکاران را در همان چارچوب اصلاح کنیم.

می‌گویند شما اهمیت و ارزش نیروهای قراردادی را کم می‌بینید؟چرا؟

بله گاهی برخی به من می‌گویند که اهمیت و ارزش نیروهای قراردادی را کم می‌بینم اما باید توضیح دهم که در سال 1384، وزارت نفت 84 هزار نیروی رسمی و 53 هزار نیروی پیمانکار داشت که مجموع آن 138 هزار نیرو می‌شود، اما زمانی که در سال 92 به وزارتخانه برگشتم و بسیاری از پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها واگذار شده بودند و درواقع باید نیروهای نیروهای وزارت نفت کم شده باشند اما تعداد نیروهایی که به من دادند 217 هزار نفر بود! این یعنی چه؟ حتی قسمتی از این صنعت توسعه پیدا نکرده بود و اتفاقی در آن نیفتاده بود، چطور یک دفعه 80 هزار نفر نیرو به آن اضافه شده است؟!. چطور این اتفاق افتاده بود در حالی که 15 الی 20 هزار نفر از آن خارج شده بودند؟!، بدین معنا که در این 8 سال 100 هزار نیرو به وزات نفت اضافه شد. این یعنی چه؟ چرا 100 هزار نیرو به نفت اضافه شد در حالی که این وزارتخانه با همان تعداد نیروی قبلی اداره می‌شد و مشکلی در اداره نداشت و جالب آنکه در همان دوره که در نفت بودم اعتقاد داشتم که نیروها سازماندهی درستی نشده‌اند.

همچنین اگر زمانی تصمیم به استخدام رسمی بگیریم که باید برای آن آگهی و اعلان عمومی کنیم، از نظر من باید به نیروهای قراردادی اولویت داده شود.

وضعیت استخدام و اشتغالزایی در این وزارتخانه چگونه است؟

معتقدم نمی‌توان مشکل بیکاری در کشور را از طریق استخدام در دولت حل کرد، این موضوع را در مجلس هم گفتم. در توان دولت نیست. با اضافه شدن کارمند، دولت و ملت هر دو زمین می‌خورند و بعد هم مشکلات درست می‌شود. زمانی که نیروی بسیاری در جایی وجود داشته باشد به جای اینکه کار را بهبود ببخشند آن را ضعیف می‌کنند یعنی چند نفر در روز 2 تا 3 ساعت کار کنند، اما آن‌ها که در واحدهای عملیاتی هستند ناچارند خیلی بیشتر کار کنند.

بسیاری معتقدند به دلیل آنکه بخش خصوصی چندان به پرسنل خود توجه نمی‌کند جوان‌ها علاقمند به کار در دستگاه‌های دولتی هستند تا مزایای بیشتری کسب کنند، نظر شما به عنوان یک فردی که سالها در دولت بوده چیست؟

ممکن است این طور باشد، اما به‌ هرحال همه در ایران می‌خواهند کارمند بخش دولتی باشند. کارمند دولت بودن برای افرادی که اهل ریسک نیستند شغل بسیار خوبی است، چراکه یک حقوقی را همیشه دریافت می کنید و کسی هم تا آخر بیرونت نمی‌کند و شغلت تا همیشه هم هست.

باید ببینیم در دنیا چه کارمی‌کنند؟ هرچند همیشه می‌گویند؛ کدام کار ما به دنیا شبیه است که این یکی باشد؟ به همین دلیل من در مدتی که هستم حتی یک نفر را هم بیرون نکردم، دلم هم نمی‌آید اما اینکه مجدد 20 هزار نیرو جذب کنم هم انصاف نیست، آن هم به چه شکلی، سفارش! بنابراین اگر قرار باشد نیرو بگیریم باید به روالی باشد که برای همه مردم شرایط یکسان فراهم شود.

نخبه‌ها چه کار کنند و البته افرادی که سن‌شان بالا می‌رود؟

نخبه‌ بحث دیگری است که باید کارهایی برای آن‌ها در سطح کشور انجام شود. البته نخبه اگر نخبه باشد بیکار نمی‌ماند.

انتقادی در این بخش مطرح می‌شود مبنی بر اینکه معمولا مسئولان و مدیرانی که خود و فرزندان‌شان کار دولتی دارند به مردم می‌گویند کار دولتی بد است.

من فقط خودم کار دولتی دارم و دوباره به سر کار برگشته‌ام اما نه بچه‌ها و نه همسرم کارمند دولت نیستند.

به آقای کرباسیان اشاره کردید، یکسری از افراد انتقادی را مطرح می‌کنند مبنی بر اینکه آقای علی کاردر(مدیرعامل سابق شرکت نفت) بازنشسته شد و آقای زنگنه یک بازنشسته دیگر را جایگزین کرد.

همکار عزیز و ارزشمندم، جناب آقای کاردر به دلیل کسالت، خودشان حاضر نشدند ادامه دهند وگرنه من برای ایشان درخواست اجازه می‌کردم لذا من به آقای کرباسیان درخواست همکاری دادم، چراکه شرکت نفت بزرگترین بنگاه ایران و دومین بنگاه بزرگ خاورمیانه است و نمی‌توان شرکت نفت را به دست هر کسی داد، باید شخصی باشد که مطمئن باشید سابقه خوبی دارد و نمی‌شود این بخش را با آزمون و خطا پیش برد. در جاهای دیگر مانند شرکت پالایش پخش جوانی گذاشتم که زیر 40 سال سن دارد، در شرکت گاز کسی را که تا 10 تا 15 سال دیگر می‌تواند کار کند را گذاشتم، در شرکت پتروشیمی نیز همین طور، درواقع اکثرا از نیروهای جوان هستند.

برخی می‌گویند شما در مدت اخیر چالش‌های بسیاری با تعدادی از اعضای کابینه دولت دوازدهم داشتید مثلا با وزیر اطلاعات، وزیر امور خارجه، رئیس بانک مرکزی و همین‌طور با قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء (ص)، ماجرا از چه قرار است؟

مطلقا خلاف است. با همین قاطعیت می‌گویم. من با آقای ظریف، وزیر اطلاعات، آقای همتی، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) چه در زمان مدیر قبلی، آقای عبداللهی که برادر عزیزی برای من بود و چه در دوره مدیریت آقای دکتر سعید محمد، هیچ مشکلی نداشته‌ام که حتی صدای‌مان را بالا ببریم بنابراین مطلقا خلاف می‌گویند.

برای من جالب است که عده‌ای در رسانه‌ها، خیال‌پردازهای خیلی خوبی هستند که حیف است استعدادهای آن‌ها هدر رود و این افراد باید فیلمنامه بنویسند و براساس آن‌ها، فیلم و کارتن تهیه شود و از آن‌ها در این بخش استفاده شود، به نظرم این افراد تخیل قوی دارند و می‌توانند چهره‌های خیالی، حتی بهتر از "هری پاتر" خلق کنند، اینگونه داستان‌سرایی‌های تخیلی، کار این افراد است.

شاید بحث کارشناسی با دعوا را از هم تفکیک نمی‌کنند، درست است؟

خیر، حتی جر و بحث کاری هم نداشتیم. مطلقا نادرست می‌گویند؛ افرادی که این مطالب را در بعضی رسانه ها می نویسند، خجالت هم نمی‌کشند که خلاف می‌گویند.

این دروغ‌ها را چه کسانی می‌گویند؟

نمی‌دانم. شما رسانه‌ها پیدایشان کنید چراکه این افراد می‌توانند شخصیت‌های بزرگتر از "هری پاتر" خلق کنند!

آقای مهندس خبرگزاری خانه ملت در اوایل وزارت‌تان در دولت یازدهم سوالی در مورد دکل‌های نفتی از شما پرسید که سر و صدای بسیاری ایجاد کرد، می‌خواهم بدانم سرانجام دکل‌ها نفتی به کجا رسید؟

هنوز هم ادامه دارد و با پیگیری‌هایی ما دادگاه آن اخیرا برگزار شد و قوه‌قضاییه در این زمینه تصمیم می‌گیرد، اما جالب است بدانید؛ شرکت تأسیسات دریایی، از دادگاه انگلستان به نفع خودش حکم گرفته تا اموال شخصی که این منابع مالی کشور را اختلاس کرده ضبط کنند و در ایران هم دادگاه مراحل خود را طی می‌کند، اما این مسائل برای کشور پول نشده، البته مردم باید از این مسائل آگاه باشند که کشور خسارت‌هایی از سوی برخی افراد دیده و ما به سادگی از کنارش می‌گذریم و بعد همان افراد آسیب زننده هیاهوهایی در کشور ایجاد می‌کنند.

من در عسلویه صحبت کردم که آقای بابک زنجانی را فراموش نکنید، فردا یا پس فردای آن روز گفتند که زنگنه در حال خروج از کشور به جرم جاسوسی و اختلاس دستگیر شد!. آیا این موضوع اتفاقی است؟گفتند "خسن و خسین" هر سه دختران "مغاویه" بودند، گفتند اولا خسن نیست حسن است، ثانیا خسین نیست حسین است و ثالثا دختر نبودند، پسر بودند و در آخر هم سه تا نیستند دو تا هستند، مغاویه هم نبود بلکه معاویه است، اصلا معاویه نبود این دو ، پسران حضرت علی (ع) بودند. همه را نادرست گفتند و خجالت هم نمی‌کشند. با سربلندی حرف‌شان را هم می‌زنند و انگار هیچ مسئولیتی هم در مقابل حرف‌های‌شان ندارند.

شما معتقدید حرف‌هایی که درباره‌یتان می‌گویند دروغ است، ریشه این نگاه‌ها به شخص شما چیست و از کجا نشأت می‌گیرد؟

خودتان تحلیل کنید.

شما چه تحلیلی دارید؟

زبان گویا، جیب بسته و کمربند محکم !

می‌گویند شما فضا را برای افرادی که می‌خواهند هر کاری کنند بسته‌اید، لطفا در این باره توضیح دهید؟

من فضا را باز نمی‌کنم که یکسری بیایند دوباره بابک زنجانی درست کنند. حتما چنین اجازه‌ای نمی‌دهم، بارها گفته‌ام تا زمانی که این امانت دست من است با همه وجود تلاش می‌کنم که از این امانت مردم حفاظت کنم حتی به قیمت جانم که هیچ، به قیمت آبرویم هم، انشاءالله نمی‌گذارم از پول ملت ببرند. نمی‌گذارم از این پول ببرند و من بمانم.

تنها انگیزه‌ام از ماندن در وزارت نفت این است که تلاش کنم اولا نگذاریم آمریکا به هدفش برسد و ثانیا تا جایی که در توانم است از درد و رنج مردم کم کنم. نیامده‌‌ام برای بقای خودم پول مردم را به کسی دهم و برای خودم رفیق درست کنم، در حالی که می‌توانم در وزارت نفت هزاران نفر رفیق داشته باشم چرا پول دستم است. به هر کسی لبخند بزنم چیزی نصیبش می‌شود، وضع مالی‌اش خوب می‌شود، تشکر می‌کند، من آدم خوش اخلاقی نیستم و نمی‌توانم آدم خوش اخلاقی باشم. خوش اخلاق باشم نسبت به پول وزارت نفت طمع می‌کنند.

وزیر نفت باید چگونه باشد؟

من معتقدم وزرای نفت نباید بگذارند افراد ناسالم، نسبت به آن‌ها طمع کنند. ما باید در کارمان، نسبت به همکاران‌مان و نسبت به اموال مردم سختگیر باشیم. عده‌ای می‌خواهد فضا را باز کنیم. فضا برای چه کسی باز باشد؟ من شخصا فضا را برای کسانی که می‌خواهند خدمت کنند باز می‌کنم و دست‌شان را هم می‌بوسم اما اگر کسی می‌خواهد بیاید و از اموال مردم ببرد و پول را پس ندهد و اینکه کسی سفارشش را کُنَد که من کاری کنم، هرگز این کار را نمی‌کنم.

مگر چند سال دیگر زنده‌ام؟، نمی‌خواهم نفرین و لعنت مردم را برای خودم بخرم آن دنیا هم باید جوابگوی خداوند باشم. چطور می‌توانم جواب خدا را بدهم؟ اکنون هم نمی‌دانم چطور باید جوابگوی خداوند باشم، چه برسد به اینکه بخواهم این اتفاقات را عمدی انجام دهم و بیت‌المال از دست برود، به چه دلیلی؟ این به آن معنا نیست که نفت نمی‌فروشیم بلکه با تمام قدرت کار خود را می‌کنیم و هرطور که لازم باشد انعطاف داشته باشیم، این انعطاف را خواهیم داشت اما این بدین معنا نیست که بی‌حساب و کتاب کار کنیم، چراکه هر کاری باید به تایید هیأتی متشکل از 7 نفر برسد، بدون آن‌ها من هیچ کاری انجام نمی‌دهم. نه برای اینکه می‌ترسم، بلکه کار باید ضابطه و نظم داشته باشد، همه چیز نوشته شده، امضا شده و مشخص است. این نیست که روی یک کاغذ سیگار بنویسم و به دست کسی بدهم، خیر. همه چیز مشخص است و به طور سرّی نگهداری می‌شود.

برخی معتقدند این حجم از فشارها بر روی شما به دلیل این است که راه ورود برخی افراد را به معاملات نفتی بستید یا به اصطلاح جلوی بخور بخورها را گرفته‌اید، این عده که این وسط متضرر می‌شوند چه کسانی هستند؟

من در جواب نامه آقای ضرغامی نوشتم؛ "تعجب می‌کنم از افرادی که در این شرایط در فکر غارت مردم هستند!،" شرایطی که مردم در سختی هستند و برخی از افراد جامعه برای تأمین پول یک قوطی شیرخشک مانده‌‌اند و ممکن است افرادی به دلیل نداشتن درآمد به کارهای خلاف شرع دست بزنند، آن وقت در این شرایط به این سختی، عده‌ای می‌خواهند صدها میلیارد تومان از پول مردم را غارت کنند!

این فقط غارت پول نیست چراکه آثار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی‌اش در جامعه باقی می‌ماند، حرام‌خواری چیز بدی است و آثار زنجیر‌ه‌ای در جامعه به جای می‌گذارد و بنیاد جامعه را نابود می‌کند و از هم می‌پاشاند و فسادهای متعدد نه تنها در اقتصاد بلکه در فرهنگ، سیاست، خانواده و همه چیز می‌آورد.

صریح بگویید این عده که با ممانعت شما به ورود آن‌ها در معاملات نفتی متضرر می‌شوند چه کسانی هستند؟

نمی‌توانم صریح بگویم. شما خودتان کشف کنید. شما خبرنگارید و باید همین چیزها را کشف کنید. یک خبرنگار "ماجرای واترگیت" را کشف کرد. در مورد داستان دستگاه پوز در دفتر من، حتی یک خبرنگار نرفت موضوع را بررسی کند و هر کسی حرف‌ خودش را زد و همه حرف‌هایی که فردی به خلاف گفت را تکرار کردند، چرا نرفتند ببینند که اصل این موضوع چه بود؟

گفتند، در دفتر من طلا و دلار کشف شده، آیا من برای ملاقات افراد با خودم از آن‌ها طلا و دلار می‌گرفتم؟ آیا وزیر نفت این کار را می‌کند؟ همه این داستان‌ها را می‌نشینند و ‌می‌بافند.

به تازگی هم از دو نفر از نمایندگان مجلس به دلیل اظهارنظر در مورد اتفاقات (ماجرای دستگاه پوز) دفترتان شکایت کرده‌اید، لطفا در این مورد توضیح دهید؟

از آن‌ها به هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان و به قوه‌قضاییه شکایت کرده‌ایم و حتما آنجا رسیدگی می‌کنند. دومین بار است که از یکی از این نمایندگان شکایت می‌کنیم. چه دستگاه پوزی در دفتر من بوده است؟ یک نفر کارمند ساده مدت موقت که مأمور خریدهای جزیی بوده، برای انجام کارهایش دستگاه پوز گرفته و همکارانش که از وجود این دستگاه مطلع شده‌اند، پرداختی‌های خودشان شامل پول برق و آب، نقد کردن کارت بانکی، انتقال کارت هدیه یا نفت کارت را از طریق این دستگاه پوز انجام می‌دادند، در طول دو سال هم گردش مالی این دستگاه حدود یک میلیارد تومان بوده و با بازرسی انجام شده نیز کاملا مشخص شده که هیچ مورد خلافی هم واقع نشده حالا در مورد چنین موضوع ساده و شفافی باید این تهمت‌ها را بزنند؟!

آیا اگر وزیر نفت بخواهد فساد انجام دهد، اینطور با پوز آن هم در دفترش و علنی کار می‌کند؟ من با حقوق کارمندی زندگی کرده‌ام. هاضمه ما کوچک است. اگر من یک ریال پول حرام در زندگی‌ام بود، کسانی هستند که به اندازه یک میلیارد تومان بزرگش می‌کردند.

خدا را شاکرم که نه پدرم لقمه حرام به دهان ما گذاشت و نه بنده لقمه حرام در دهان بچه‌هایم گذاشته‌ام، همکاران سالم بسیاری هم داریم. البته حرام‌خوری در جامعه زیاد شده است و وقتی جلوی یک عده از این حرام‌خوری‌ها را می‌گیریم به ما حمله می‌کنند. چه کار کنم؟ اجازه دهم من هم شریک‌شان شوم؟ من که نمی‌توانم با آن‌ها شریک شوم پس تا می‌توانند پشت من حرف می زنند.

من نمی‌توانم از اموال بیت‌المال دست بردارم. اینجا (در وزارت نفت) پول بسیار است، اینجا در حالت عادی سالی 150 الی 160 میلیارد دلار پول می‌چرخد. عده‌ای می‌خواهند چیزی از این پول به دست بیاورند. دوستی و دشمنی‌شان هم بر این اساس است. من چنین دوستی و دشمنی را نمی‌خواهم که یکی دوست من باشد برای اینکه به او کار دهم. من توصیه نمی‌پذیرم، انعطاف نشان نمی‌دهم، من در مورد همه چیز خشک و قانونی برخورد می‌کنم.

بخشنامه صرفه‌جویی به همه ادارات وزارت نفت فرستادم و گفتم با هر کس که خلاف آن رفتار کند برخورد می‌کنم و کردم. باید یک سازمان بزرگ، با انضباط و قدرت اداره شود و نمی‌توان آن را رها کرد، هزار و یک نوع فساد از آن درمی‌آید. با همه این کارها هم گاهی فساد می‌شود و یک جایی از دست در می‌رود و اتفاقی می‌افتد. مهم نیت و اهتمام ما است. نیت ما برخورد با فساد است. ما کمیته‌هایی برای برخورد با فساد تشکیل دادیم و من به هر کس که گزارشی دهد از اینکه من برای برخورد با فساد جدی برخورد نکرده‌ام به او جایزه می‌دهم. ضمن آنکه سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات را مانند افراد خودمان می‌دانم.

زمانی که مسئله دستگاه پوز مطرح شد، خبر آمد وزارت اطلاعات قصد داشته به این مسئله ورود کند اما شما اجازه ندادید، لطفا در این باره توضیح دهید؟

خیر، وزارت اطلاعات در ابتدا سوالاتی پرسید و سپس بچه‌های بازرسی وزارت نفت موضوع را بررسی کردند و به مسئولان این وزارتخانه گزارش دادند و ماموران وزارت اطلاعات زمانی که دیدند که چیزی نیست رفتند. اولین کسی که مدعی شد ، بازرسی خود نفت بود، آن‌ها اطلاعاتی کسب کردند مبنی بر اینکه یک حساب بیش از حد گردش مالی دارد، بنابراین آمدند و بررسی کردند و گزارش را دادند و رفتند و اصلا چیز خاصی نبود.

این دستگاه پوز در اختیار یک کارمند موقت ساده بوده که مأمور خریدهای جزئی بوده و این بنده خدا در مقابل کارهایی هم که برای دیگران انجام ‌داده حتی یک ریال دریافت نکرده، انسان بسیار بی‌پیرایه‌ای است و با حقوق ماهانه 2 تا 3میلیون تومان هم زندگی می‌کند و قابل احترام است. خیلی از این داستان‌ها که برخی می‌نویسند جالب است و سخت‌تر اینکه چطور این داستان ها را می‌بافند و می‌گویند، در چشم آدم نگاه می‌کنند و حرف خلاف می‌زنند.

طی 2 سال اخیر دو پرونده اختلاس یا همان دزدی که خودتان از این اصطلاح استفاده کردید، در وزارتخانه مطرح شد که یک نفر به خارج از کشور فرار کرد، آیا این افراد دستگیر شدند؟

خوشبختانه فرد خلاف کاری که در پخش فرآورده‌های نفتی بوشهر بود فورا دستگیر شد و شخصی هم که در اکتشاف بود عمدتا از سپرده‌های پیمانکاران برداشت می‌کرد و این کار را هم از سال 87-88 آغاز کرده بود. متاسفانه آدم ظاهر‌الصلاحی بوده که هیچ دستگاهی اعم از سازمان بازرسی کل، حراست کل، وزارت اطلاعات، دیوان محاسبات، سازمان حسابرسی که بازرس قانونی شرکت است، درخصوص اختلاس‌های او گزارش نداده بودند و خود شرکت نفت این مسئله را متوجه شد. مدیر بالاتر این شخص در یک مقطع این مسئله را می‌فهمد و زمانی که متوجه می‌شود، از این فرد می خواهد تا توضیح دهد که در همین اثنا فرار می‌کند.

خوشبختانه قوه قضائیه در این مورد خوب عمل کرد چراکه این فرد ظاهرا به اندازه پولی که برده بود اموال در داخل کشور داشته که تمام اموال را قوه‌قضائیه توقیف کرده تا زمانی که حکم صادر شود، درواقع اموال فروخته می‌شود و پول بر می‌گردد. من هم کسانی را که مستقیم در این قضیه بودند، به دلیل اهمال، فوری برکنار کردم و تعدادی را هم به هیأت تخلفات ارجاع دادم.

کیفرخواست پرونده را هم دیده‌ام، کسانی که در نفت بوده‌اند، هیچ کدام متهم به مشارکت یا تبانی در این فساد نشده‌اند البته تعدادی از افراد مدیریت اکتشاف که از سال 88 در این بخش فعالیت می‌کرده‌اند، به دادگاه معرفی شده اند و تنها گفته اند اهمال در انجام وظایف یعنی اینکه کوتاهی و بی‌توجهی کرده اند و تنها این تخلف صورت گرفته است. خود فرد متهم، پدر همسر و قوم و خویشان فرد در این پرونده همکاری داشته اند و این افراد را به جرم دزدی دستگیر کردند. فکر می‌کنم پول دولت برگردد، البته ما نیز در بهبود سیستم‌ها و مراقبت‌ها و حسابرسی داخلی ، دقت بیشتری اعمال کرده ایم.

خبری از فردی که می‌گویید فرار کرده دارید؟

خیر او در خارج از کشور است و دستگیری وی دیگر وظیفه ما نیست.

یکی از موضوعاتی که از ابتدای ورود شما به کابینه دولت یازدهم مطرح شد بحث کرسنت بود. شما چند وقت پیش گفتید؛ دراین باره شفاف‌سازی‌هایی می‌کنید، آیا زمانش نرسیده که توضیحات خود را بیان کنید؟

طبق زمان بندی، این پرونده اکنون باید تمام شده بود و حکم را هم می‌دادند اما ازسوی طرف مقابل ما در پرونده اتفاقاتی افتاد که کار را طولانی کرد، بنابراین هنوز پرونده کرسنت زنده است به همین دلیل مایل نیستم درباره آن حرف بزنم، هرچند حرف‌های جالب و شنیدنی هم در این مورد دارم اما بیان آن‌ها را به مصلحت کشور نمی‌دانم، مگر اینکه به نقطه‌ای برسم که من را ناچار به این کار کنند تا بسیاری از چیزها را بگویم و اگر ناچار بشوم، بسیاری از این اسرار را فاش می‌کنم اما اگر این اسرار فاش شوند بسیاری از افراد که صدای‌شان بلند است، خوش‌شان نخواهد آمد. حکم اگر صادر شود می‌توان حرف‌های زیادی زد.

اگر کسی در دور زدن تحریم‌ها در دوره پیش خوب کار کرده شما به دنبال آن بودید که از ظرفیت او هم استفاده کنید؟

حتماً. من در مجلس هم گفتم؛ هل مِن ناصر یَنصُرُنی، هل من معین یعنی کسی هست کمک کند؟، اگر هست بیاید کمک کند، هر جا می‌روم می‌گویم بیایند و کمک کنند، اما کسی که بیرون کاسبی نداشته باشد. وزارت نفت جایی است که باید نسبت به آن به شدت حساس بود. هر کسی که می‌خواهد باشد اما باید کار کند نه اینکه اینجا بیاید و کار دیگری هم کند!. از همه هم استقبال می‌کنم و از همه نیز استفاده کرده‌ام، از همه افرادی که حاضرند وقت بگذارند، آبرو بگذارند استفاده میکنم، چراکه اینجا مسئله آبرو مطرح است.

در برخی اظهارنظرها گفته شده که آقای "رستم قاسمی" اعلام آمادگی کرده که به شما درخصوص فروش نفت مشورت دهد اما شما استقبال نکردید، آیا این موضوع صحت دارد؟

آقای رستم قاسمی صد در صد کنار ما است. نمی‌گویم 90 درصد بلکه می‌گویم؛ ایشان اکنون صد در صد کنار ما است

معاون بین‌الملل شما از کشف یک "بازار خاکستری" برای فروش نفت خبر داند. این بازار چگونه بازاری است؟

ایشان گفته‌اند پس از خودشان بپرسید اما فکر کنم ایشان خواسته اصطلاحی در مقابل بازار سفید و سیاه خلق کند. بازار سفید بازار شفاف است و بازار سیاه بازار قاچاق و غیرقانونی است. ایشان خواسته یک چیز مابین خلق کند و راست هم می‌گوید. بالاخره ما فروش‌های غیررسمی یا غیرمتعارفی داریم که همه این فروش‌ها غیرعلنی است چراکه اگر علنی باشد، آمریکا فوراً جلوی آن را می‌گیرد، احتمالا آقای زمانی‌نیا می‌خواستند چنین چیزی را بیان کنند.

افرادی می‌گویند این بازار همان شیوه قاچاق است و برخی دیگر می‌گویند این همان مسیر مناسب کشف شده توسط وزارت نفت برای دور زدن بی‌عدالتی‌ها است، شما چه نظری دارید؟

هر چه می‌خواهند بگویند. ما جز این بازار، بازاری نداریم.

می‌توانید بگویید در این بازار چه میزان فروش دارید؟

خیر. نمی‌توانم هیچ چیزی در این مورد بگویم.

منتقدان شما می‌گویند گاز را به ترکیه گران‌ فروخته‌ایم و این موضوع سبب احتمال کاهش صادرات گاز ایران به اروپا در آینده خواهد شد، نظر شما چیست؟

بالاخره ما گرانفروشی داشته‌ایم یا ارزان فروشی؟، ترکیه دو بار علیه ما بر سر قیمت گاز به داوری شکایت کرده، یک بار در زمان آقای دکتر میرکاظمی بود که داوری قیمت را 12 تا 14 درصد کاهش داد و یک بار در زمان بنده که داوری مجددا 13 تا 14 درصد قیمت را کاهش داد که مجموع 24- 25 درصد کاهش قیمت داشتیم چراکه می‌گفتند قیمت شما بالا است.

شما مقصر نبودید؟

بحث مقصر نیست. دفعه اول داوری بین‌المللی 12 تا 14 درصد قیمت گاز را در زمان دولت قبل کاهش داد کسی چیزی نگفت و سکوت خبری بود اما در این دولت الحمدلله همه شفاف‌سازی می‌کنند و گفتند چرا شما در داوری خوب دفاع نکردید و باعث شدید ثروت و منافع کشور از دست برود. بالاخره کدام درست است؟ ما نمی‌دانیم چه چیزی درست است. یکی می‌گوید گران فروختید یکی دیگر می‌گوید چرا نرفتید دفاع کنید که قیمت را کاهش ندهند؟؟ قیمت ما اکنون حدود قیمت صادراتی روس‌هاست.

آیا روسیه جایگزین ایران در فروش گاز به اروپا نشده است؟

روسیه در حال حاضر تقریبا انحصار بازار اروپا را در دست دارد و کسی را راه نمی‌دهد و در اروپا رقیب ایران است، بنابراین نباید این مسائل را با هم قاطی کنیم. "رفاقت" با "رقابت" دو امری است که باید در کنار هم به آن‌ها توجه کرد. نباید فکر کنید کشوری که رفیق است، رقیب نیست. ما هم رفیق هستیم و هم رقیب، اما روسیه نمی‌گذارد کسی در آن بازار وارد شود، البته این دلیلی مبنی بر اینکه که ما وارد آن بازار نشویم نیست!

ایران باید در بازار ترکیه حضور داشته باشد و اگر خواهان حضور در بازار ترکیه حضور هستیم باید در قیمت‌ها رقابت کنیم. در هر بازاری می‌خواهید حضور داشته باشید باید رقابت کنید. بازارها به این ترتیب پیش می‌روند، بنابراین اینکه می‌گویند در صادرات گاز به ترکیه گران‌فروشی کرده‌ایم را قبول ندارم، اما زمانی که گاز و نفت در بازار فروخته می‌شود و ما ناگهانی و بی‌خود قیمت را پایین بیاوریم طوری که طرف مقابل انتظار ندارد، عاقلانه نیست؟ چراکه به من می‌گویند شما اموال مملکت را به چه اجازه ای بخشیدید؟

آقای وزیر در نامه 72 نماینده مجلس به سران سه قوه ذکر شده که روسیه به ایران پیشنهاد کرده -هزینه انتقال کسری گازی که روسیه برای صادرات به اروپا دارد -را پرداخت می‌کنند تا ایران گاز را به روسیه انتقال دهد و از طریق روسیه صادرات گاز انجام شود اما گفته شده شما با این مسئله موافقت نکردید و جلوی این پروژه را گرفته‌اید.

قطعا به آقایان نمایندگان گزارش نادرست داده‌اند. یک صفحه بیاورند که روس‌ها چنین نامه‌ای به ما نوشته‌اند. چرا این حرف‌ها را می‌گویند، کدام نامه؟ کدام پیشنهاد طرف روسی؟ مطلقا هیچ چیزی نبوده نه در زمان من و نه قبل از من. هرچه هم که می‌گوییم اینطور نیست، باز هم تکرار می‌کنند. به نظرم اشخاصی به دوستان نماینده گزارش خلاف واقع داده‌اند. سند آن کجاست؟ اهالی رسانه باید کشف کنند سند این ادعاها کجاست؟

آن قرارداد کجاست؟ نشان دهید؟ ما که در وزارت نفت هستیم این نامه را از روسیه نداریم و اصلا آیا عقل ما کم است؟ آیا کشور صاحب ندارد؟ آیا اگر روس‌ها چنین چیزی بگویند فقط در گوش من می‌گویند و اگر من بگویم نه، آنها می‌روند پی کارشان؟ چندین بار آقای پوتین با رئیس جمهور ما و مقام معظم رهبری ملاقات داشتند آیا این مسئله در حدی نیست که آقای پوتین به ایشان بگوید که مثلا ما به وزیر شما چنین پیشنهادی دادیم و ایشان قبول نکرده است و آیا آنها هم از بنده نمی‌پرسند به چه دلیل با این پیشنهاد مخالفت کرده‌ای؟ اصلا پیشنهاد به این مهمی نباید به وزارت خارجه ما هم منعکس شود و یا در جلسات کمیسیون مشترک اقتصادی بین دو کشور مطرح شود؟

البته این هم شنیده شده که ترکیه گفته کار خط لوله و فاینانس را برای صادرات و ترانزیت گاز ایران به اروپا انجام داده و همه چیز آماده است و شما در جواب گفته‌اید باید خط لوله از گرجستان برود!

این حرف هم مطلقا خلاف است! اصلا ترکیه چنین پیشنهادی به ما نداده است و من هم روحم از این موضوع خبر ندارد. تمام این حرف‌ها نادرست است. یک عده به اسم کارشناس، خبرهای نادرست به نمایندگان محترم می‌دهند و آنها را نگران می‌کنند و به ناچار نمایندگان هم عکس‌العمل‌هایی نشان می‌دهند.

سال‌ها پیش، یکبار مقاماتی از گرجستان به ملاقات من آمدند و گفتند شما گاز خودتان را با خط لوله به یکی از بنادر گرجستان در دریای سیاه بیاورید و در آنجا، آن را به LNG تبدیل و صادر کنید که من هم گفتم این پیشنهاد بسیار بعید است که اساسا حتی توجیه اقتصادی داشته باشد . چرا که صرف نظر از خیلی مسایل دیگر، بهتر است که ما کارخانه LNG را در سواحل جنوبی خودمان احداث کنیم.

گفته شده چینی‌ها در سال 90یا 91 با ما قراردادی بسته‌اند که یک میلیون بشکه نفت در روز برداشت کنند و شما آن قرارداد را بهم زده‌اید، درست است؟

این هم باز از همان حرف های شاخ دار است . آخر این قرارداد کجاست ؟ ما که در وزارت نفت از این قرارداد خبر نداریم . لطفا نسخه ای از این قرارداد را ارائه بدهند. واقعا این دوستان، تصویری از مدیریت نفت ارائه می دهند که انگار نتانیاهو در وزارت نفت مستقر است و با تمام قدرت دارد تیشه به ریشه اسلام و ایران می‌زند. مگر کشور دستگاه های نظارتی ندارد؟

موضوعی درباره سرمایه‌گذاری یک شرکت برزیلی برای ساخت پالایشگاه مطرح شده است که شما با آن مخالفت کرده‌اید، چرا؟

بله من هم شنیده‌ام که گفته‌اند یک برزیلی عنوان کرده، می‌خواهم پالایشگاهی با ظرفیت یک میلیون و 200 هزار بشکه در روز احداث کنم و نصف سهام آن را هم مجانی به ایران بدهم و اصلا نمی‌خواهد شما پولی بگذارید! آیا می‌دانید ارزش این سهام رایگان یعنی چقدر؟ ارزش آن 12 میلیارد دلار است. حداقل سرمایه‌گذاری پالایشگاه در هر بشکه 20 هزار دلار است و یک پالایشگاه 1.2 میلیون بشکه‌ای حداقل 24 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری می‌خواهد، یعنی این فرد برزیلی می‌خواسته 12 میلیارد دلار به ما بدهد و در مقابل من فقط باید بگویم نفت تو را تأمین می‌کنم. درواقع من 12 میلیارد دلار را به راحتی از دست داده‌ام. اینطور که باید از ما تست روانشناسی برای سلامت عقل بگیرند که از چنین پیشنهادی استقبال نکرده ایم .

آیا فقط ایران در دنیا نفت دارد؟ آمریکا، عربستان و بسیاری از کشورهای دیگر نیز نفت دارند، برای چه این فرد باید چنین امتیاز بی نظیری را فقط به ایران بدهد؟ حرف‌هایی می‌زنند که بسیارعجیب است! یکی دو بار شخصی نزد من آمد که 1.2 میلیون دلار هم پول نداشت و آن وقت درباره میلیاردها دلار حرف می‌زد. هر دفعه پیش من آمد، به او گفتم که با این سرمایه‌گذاری موافقم، استقبال می‌کنم، کتبی هم نوشتم موافقم و بعد هم گفتم شما فقط برو به آن شرکتی که گفته فاینانس و سرمایه‌گذاری می‌کند بگو یک نامه به من بنویسد،گفتند که شرکت چینی CNPC یا SINOPEC گفته اند که اینکار را انجام می دهد.

در پاسخ گفتم من مدام با CNPC یا SINOPEC ملاقات دارم، تا به حال حتی یک کلمه در مورد این سرمایه‌گذاری عظیم که می‌گویید با من حرف نزده‌اند. بگویید یک نامه به ما بنویسند که ما در جریان این سرمایه‌گذاری هستیم و می‌خواهیم سرمایه‌گذاری کنیم، گفت می‌روم و می‌‌آورم، رفته که بیاورد....

آیا در وزارت نفت با مشتریان قلابی که برای سرمایه‌گذاری و یا خرید نفت مراجعه می‌کنند، مواجه شده‌اید؟

شاید روزانه 10 نفر برای خرید نفت به ما مراجعه می‌کردند که 70 درصد آنها مشتری واقعی نیستند. محتمل است که بخواهند اطلاعات بگیرند که ما چطور نفت می‌فروشیم و چطور می‌خواهیم پول‌های‌مان را دریافت ‌کنیم، می‌خواهند از تمام سیستم ما سردرآورند، البته تا آن‌ها حرف می‌زنند متوجه منظورشان می‌شویم. می‌فهمیم که می‌خواهند از داخل و خارج، ایرانی و غیرایرانی از ما اطلاعات به دست بیاورند، خیلی‌ها می‌گویند؛ یک فرد ثروتمندی هست که 30 میلیارد دلار پول دارد و آماده است 3 میلیارد دلار آن را فوری پرداخت کند که ما همه این داستان‌ها را می‌دانیم و این داستان تکراری است. برخی از این داستان‌سرایان می‌گویند " فردی عاشق ایران بوده و اصلا یک شیخ کویتی است و فوری پول می‌آورد."، اما بیشتر مواقع این داستان ها کذب محض است.

برخی می‌گویند شما مانع انعقاد قرارداد خط لوله صلح انتقال گاز ایران به پاکستان و از آنجا به هند شدید و گفتید؛ پاکستانی‌ها فقیر هستند و پولی ندارند به ما دهند اما می‌گویند همین پاکستانی‌ها و هندی‌ها از طریق ترکمنستان و خط لوله تاپی گاز را به افغانستان و بعد هم هند و پاکستان صادر کرده‌اند، لطفا توضیح بفرمایید.

اولا در متن قرارداد انتقال گاز که در زمان دولت آقای احمدی‌نژاد بسته شده، اسم هند نبود و فقط شامل صادرات به پاکستان می‌شد، هند اصلا چنین چیزی را نه در آن زمان و نه قبل و بعدش قبول نکرد. (زمانی هم که من به وزارت نفت آمدم هندی‎‌ها گفتند؛ اصلا زیر بار خط لوله پاکستان نمی‌رویم)، بنابراین این قرارداد را صرفا با پاکستان بستند که البته کار خوبی هم بود، ما هم خط را تا نزدیک مرز رساندیم اما پاکستان، خلاف قرارداد، در داخل خاک خود به بهانه تحریم حتی یک متر از خط لوله را هم نکشیده است و بعد هم گفتند؛ آمریکا و دو کشور عربستان و امارات به آن‌ها فشار می‌آورند که این کار را نکنند، ما چند بار با آن‌ها صحبت کرده‌ایم، اخیراً هم که آقای "عمران خان" به ایران آمد، دوباره درباره این موضوع بحث شد. یکسری‌ افراد نیز برای ما بحث‌های حقوقی درست می‌کنند، اکنون ما از پاکستان طلبکاریم و اگر از پاکستان شکایت کنیم باید به ما خسارت بدهد.

بعضی‌ها می‌گویند؛ وزیر نفت ما نمی‌خواهد که انتقال گاز به پاکستان انجام شود، آن وقت پاکستان می‌گوید که وزیر نفت خودشان نمی‌خواهد گاز به پاکستان دهد، لذا اگر زمانی بخواهیم حقوقی بحث کنیم همین را به ما می‌گویند که نمایندگان مجلس شما گفته‌اند وزیر نفت ایران، نمی‌خواهد به پاکستان گاز منتقل کند! در حالی که ما همیشه می‌خواستیم و اکنون نیز می‌خواهیم که به این کشور گاز صادرکنیم. چنین حرفی را هم نزده‌ایم، البته ما چند بار رفته‌ایم و گفته‌ایم که حتی اگر کشور یا شرکت ثالث این وسط بیاید، ما قبول داریم، چین، روسیه و هر کشوری که ما قرارداد را به او منتقل کنیم و او به پاکستان بفروشد که مسئله تحریم را کاهش دهد.

اگر می‌شود در مورد قرارداد تاپی توضیح دهید؟

برخی می‌گویند اکنون پاکستان و هند از خط لوله تاپی گاز دریافت می‌کنند اما خط تاپی کجاست؟ اصلا هنوز خطی کشیده نشده است؛ چطور این کشورها از گاز خط تاپی استفاده می‌کنند؟ زمانی که خطی کشیده نشده پس احتمالا در هوا این انرژی را انتقال می‌دهند! تا مرز افغانستان خط لوله آمده و مانده است. مدام می‌گویند؛ از آن خط استفاده می‌کنند و شما باعث شده‌اید پاکستان و هند بروند و از تاپی گاز دریافت و مصرف کنند، اصلا این خط لوله کجاست ؟

عده‌ای هم می‌گویند که هندی‌ها به ما پیشنهاد داده‌اند که چند 10 میلیارد دلار خرج می‌کنند تا گاز را از ایران منتقل کنند و من پاسخ داده‌ام خیر! که این مطلب هم بر مبنای اطلاعات مغرضانه و غلط بیان شده و مطلقا کذب است.

این افراد می‌گویند؛ هندی‌ها می‌خواهند خط را از دریا بکشند، بله بحثی با شرکت گازپروم روسیه به عنوان بزرگترین شرکت صادرکننده گاز دنیا در این خصوص شد. ما و روسیه یک موافقتنامه‌ و یادداشت تفاهم امضا کردیم که گازپروم موافقت هند و پاکستان را اخذ کند که این خط از طریق دریا کشیده شود. در سفر رئیس جمهور به مسکو این تفاهم‌نامه امضا شد اما هنوز یکی از این کشورها موافقت خودش را اعلام نکرده و تا این موافقت هم نشود کار انجام نمی‌شود.

از طریق اقیانوس هند این خط لوله منتقل می‌شود؟

بله، ما همیشه آماده بودیم به هند گاز صادر کنیم و اکنون هم حاضریم اما این حرف‌ها که می‌زنند که هندی‌ها می‌خواستند ده‌ها میلیارد دلار پول بیاورند و من نگذاشته‌ام، کذب است و دنیا به این سادگی‌ها که بعضی‌ها فکر می‌کنند، نیست؛ خیلی روابط پیچیده‌تر و مشکل‌تر است. در نتیجه می‌خواهم بگویم در انتقال گاز به پاکستان موضوعاتی که گفته شده خلاف واقع است و با هند هم قراردادی منعقد نشده بوده است، چیزی در خط تاپی در جریان نیست و فقط یک ایده است، یک مقدار کار کردند که در داخل خاک خود ترکمنستان بوده و هر وقت که خط کشیده شد می‌توان درباره آن بحث کرد اما ما همیشه حاضر بوده و هستیم که به هند و پاکستان چه از خشکی، چه از دریا گاز دهیم.

برنامه وزارت نفت برای توسعه میادین مشترک گازی و نفتی با کشورهای همسایه مانند عراق و قطر چیست؟

دو محدوده در میدان‌های مشترک داریم که تمرکزمان بر روی آنهاست؛ یکی پارس جنوبی و دیگری غرب کارون، البته میدان‌های دیگری مانند فرزاد B و میدان‌های مشترکی با عراق در منطقه ایلام و خوزستان همانند میدان کوچکی به نام خرمشهر داریم، اما میدان گازی پارس جنوبی و دیگری در غرب کارون دو میدان اصلی برای فعالیت وزارت نفت هستند که تمام تمرکزمان را در این مدت بر روی این دو میدان گذاشته و موفق هم بودیم و در پارس جنوبی تولیدمان از قطر هم بیشتر شده است.

امسال 60 میلیون مترمکعب دیگر گاز وارد مدار می‌کنیم و تا آخر سال آینده نیز همه فازها جز فاز 11 پارس جنوبی ان شاء الله تمام می‌شود. تاکنون 14 فاز را وارد مدار شده است که باید دقت کرد در تمام تاریخ فعالیت وزارت نفت تا ابتدای دولت یازدهم، 10 فاز پارس جنوبی افتتاح شده و 14 فاز در دولت فعلی وارد مدار شده است و همان طور که گفتم امسال نیز 60 میلیون مترمکعب دیگر گاز تولید می‌شود یعنی دو فاز و نیم دیگر افتتاح می شود و فقط فاز 14 می‌ماند.

زمانی که سال 92 در غرب کارون تولید را شروع کردیم ظرفیت آن 70 هزار بشکه در روز بود که اکنون با وجود تمام تحریم‌ها به 350 هزار بشکه رسیده و در این بخش، تولید ما از عراق بیشتر شده است، واقعا کار مهمی در این بخش انجام شده و خیلی اذیت شده ایم، اما در این حوزه تمرکز کرده و منابع مالی آن را با وجود تمامی مشکلات تامین کردیم و در شرایط سخت و دشوار توانستیم منابع را تامین کنیم، بنده در همان ماه‌های میانه سال 92 که سکاندار وزارت نفت شدم، فازهای پارس جنوبی را در اولویت بندی 1 و 2 قرار دادم که منابع به اولویت 2 تنها در حد نگهداشت تخصیص داده شد، اما در فازهای با اولویت 1 از ظرفیت شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران استفاده کردیم که اگر این اولویت‌بندی‌ها انجام نمی شد، هم اکنون کشور گاز نداشت و در غرب کارون نیز اولویت‌بندی‌هایی صورت گرفت و فعالیت اجرایی پیش رفت.

درباره میادین مشترک با عربستان توضیح دهید؟

فروزان و فرزاد A و B از میادین مشترک ایران و عربستان است.

عربستان در این حوزه با ایران همکاری می‌کند؟

خیر. هیچ همکاری بین دو کشور در میادین فروزان و فرزاد A و B وجود ندارد.

اخیراً با شما مصاحبه‌ای درباره فرزاد B داشتیم، آنجا گفتید؛ آخرین مذاکرات با هندی‌ها برای حضور در این میدان انجام شده که اگر هندی‌ها حضور نیافتند، شرکت ایرانی فعالیت اجرایی این پروژه را برعهده می‌گیرد، آیا صحبت جدیدی در این بخش انجام شده است؟

یکی از مواردی که در نامه 72 نماینده محترم به سران محترم سه قوه نوشته شده بود همین مسئله میدان فرزاد B است که آقایان گفته بودند که یک قرارداد مشارکت تولید امضا شده بوده و من آن را لغو کرده‌ام. افرادی که چنین ادعایی می‌کنند و آن را به نمایندگان محترم منتقل کرده‌اند، خوبست قرارداد را نشان دهند تا ببینیم چه قراردادی بوده است؟ این هم از همان حرف‌هاست . چراکه هیچ قراردادی امضاء نشده بود .

بعد هم در این نامه گفته‌اند که چرا قرارداد PSA امضا نکرده‌اید؟ من قرارداد PSA امضا کنم؟! اگر چنین کاری می‌کردم که شما سر من را از تنم جدا می‌کردید. دوستان، شما با قراردادهای IPC به این دلیل که کمی شبیه قراردادهای PSA بوده و به آن تمایل دارد، مخالفت کردید، حالا چگونه از قرارداد PSA صحبت می‌کنید؟

علاوه بر آن که وزارت نفت، اجازه ندارد قرارداد PSA امضا کند و فقط اجازه دارد قرارداد IPC و مشابه آن امضاء کند و از نظر من اگر بخواهند قراردادهای PSA امضا کنند که بنده با آن مخالفم و لزومی برای امضای آن وجود ندارد‌، باید موردی به مجلس رفته و تصویب شود، اما اصل موضوع این بوده که اصلا قراردادی با طرف هندی امضا نشده است. در دولت قبل یک قراری گذاشته‌اند و یک پیشنهادی به طرف هندی داده‌اند و طرف هندی نیز هیچ پاسخی نداده و موضوع تمام شده است و سپس دولت یازدهم روی کار آمده است، حالا برخی افراد می‌گویند قراردادی با هند امضا شده و قرار بوده طرف خارجی 10 میلیارد دلار در میدان فرزاد B سرمایه‌گذاری کند که وزارت نفت زیر آن زده است، در حالی که اصلا قراردادی امضا نشده است.

وزارت نفت برای توسعه میدان فرزاد B چقدر در برابر هندی‌ها انعطاف کافی داشته است؟

وزارت نفت بالاترین انعطاف‌های تاریخی را با طرف هندی داشته است و در سفری که رئیس‌جمهور در اوایل سال 97 به کشور هند داشت، با وزیر نفت هند قراری گذاشتیم که تا سپتامبر سال گذشته پروژه میدان فرزاد B فعال شود، ما امتیازهای بزرگی به آن‌ها دادیم که یکی از آن‌ها این بود که اولا آن‌ها از ابتدا قرار بود LNG درست کنند که گفتند ما LNG درست نمی‌کنیم چراکه پول نداریم یا اینکه برای ما صرف نمی‌کند و بعد به آنها گفتیم باید اصل و فرع هزینه سرمایه‌گذاری آن‌ها در میدان را در قالب بیع متقابل و از محل تولیدات میدان پرداخت می‌کنیم، اما هندی‌ها گفتند که از محل میدان را قبول نداریم و از جای دیگر پرداخت کنید که در این مورد ما از آقای رئیس جمهور اجازه گرفتیم که از محل صادرات‌مان به عراق و ترکیه هزینه آن ها را پس دهیم که تا به حال چنین چیزی در قراردادهای‌مان نداشته‌ایم که این موضوع را نیز به طرف هندی اعلام کردیم و در تمام جوانب، انعطاف نشان دادیم اما ظاهرا هندی‌ها به دلیل تحریم‌ها برای توسعه میدان فرزاد B قراردادی منعقد نکردند.

ایران هند را یک شریک استراتژیک و یک دوست قدیمی و قابل اعتماد برای خود می‌داند اما برای انعقاد قرارداد توسعه میدان فرزاد B به هر دلیلی حضور نیافتند بنابراین اگر پس از بازه زمانی مشخص برای حضور در این میدان اعلام آمادگی نکنند، چاره‌ای نداریم جز آنکه با یک پیمانکار ایرانی قرارداد منعقد کنیم، البته از هم اکنون دستور داده شده که مقدمات فعالیت برای حضور یک پیمانکار ایرانی آغاز شود یعنی اسناد مناقصه را تهیه و فرآیند کارها را انجام دهند، همچنین یک نامه به رئیس محترم جمهور نوشته‌ام تا در جلسه سران سه قوه مطرح شود تا به وزارت نفت اجازه دهند از صندوق توسعه ملی منابعی در اختیار وزارت نفت قرار گیرد تا بتوان فعالیت اجرایی فرزاد B را آغاز کرد.

تکلیف نهایی فرزاد B چه می شود؟

فعالیت اجرایی فرزاد A و B حدود 5.2 میلیارد دلار هزینه دارد که حدود 2.2 میلیارد دلار هزینه فاز اول فرزاد B است که می‌توان براساس آن روزانه یک میلیارد فوت مکعب تولید داشت که اگر هزینه آن پرداخت شود می‌توان فعالیت اجرایی آن را آغاز کرد. این میدان با عربستان مشترک است که عربستان بهره‌برداری آن را آغاز کرده و این تنها میدان مشترکی بوده که هنوز سامانی نیافته است.

روابط ایران با چین و هند، روابطی استراتژیک است و ما تنها به دلیل یک طرح نمی‌توانیم روابط‌مان را با این کشورها تحت تأثیر قرار دهیم، حتما باید در مورد فرزاد B با هندی‌ها صحبت کنیم و به آن‌ها اعلام کنیم که بیش از این نمی‌توانیم صبر کنیم و نمی‌خواهیم چالشی در روابط بین ایران و این کشورها برقرار شود، حتی اگر تحریم‌ها برداشته شود در هر مرحله‌ای که باشیم، باز آمادگی داریم که هندی ها در قرارداد توسعه میدان گازی فرزاد B حضور یابند و این پروژه را ادامه دهند.

در مورد فاز 11 پارس جنوبی صحبت کنیم، چرا از شرکت‌های داخلی برای تکمیل این پروژه استفاده نمی‌کنید؟ تکلیف فاز 11 پارس جنوبی چه می شود؟

می‌خواهم قبل از اینکه وارد بحث توسعه فاز 11 پارس جنوبی شوم، کمی در مورد موضوع شرکت‌های داخلی صحبت کنم. عده‌ای این بحث را مطرح می‌کنند که وزارت نفت پس از برجام گفت که با چینی‌ها و روس‌ها کار نمی‌کند و فقط با غربی‌ها کار می‌کند، چنین چیزی صحت ندارد، وزارت نفت پس از برجام تاکید کرد که با تمام کشورهای دنیا کار می کند و برای کشورهای دوست همانند روس ها و چینی‌ها اولویت و رجحان‌هایی قائل شد اما یک کشور نمی‌تواند اتکای کار خود را فقط بر دو کشور قرار دهد.

ایران به تمام کشورهای دنیا اعلام کرد که می‌توانند در پروژه‌های نفتی و گازی ایران حضور یابند و شرکت‌های متفاوتی در ایران حضور یافتند که مذاکرات مفصلی برای 21 میدان انجام شد که اگر این قراردادها امضا می‌شد تولید نفت ایران را 2.2 میلیون بشکه افزایش می‌داد. نگویید که چنین افزایشی امکان‌پذیر نیست، چراکه عراق در طول 6- 7 سال توانست تولیدات خود را از زیر 3 میلیون بشکه در روز به نزدیک 5 میلیون بشکه برساند. هم اکنون صادرات عراق نزدیک به 4.5 میلیون بشکه در روز است، در حالی که در گذشته هیچ وقت تولیدش چندان بیشتر از عدد 3 میلیون بشکه نبوده است، اما اکنون تولیدات این کشور از ایران پیشی گرفته و وضعیت صادرات این کشور نیز بسیار خوب است.

شرکت ملی نفت ایران، پس از برجام با 17 تا 18 شرکت معتبر، یادداشت تفاهم امضا کرده و وارد مذاکرات قراردادی شد که با انعقاد آن‌ها بیش از50 میلیارد دلار رقم اصل قراردادها می‌شد، حال اگر می‌خواستیم تمام عملیات توسعه این میادین را ایرانی‌ها انجام دهند، پولش از کجا می‌آمد؟!، هم اکنون برای توسعه فرزاد B به ایرانی‌ها پیشنهاد داده می‌شود، می‌گویند پول نداریم، از بخش‌های دیگر پول بگیرید، بنابراین وزارت نفت باید از شرکت‌های خارجی منابع مالی دریافت می‌کرد و اگر ایرانی‌ها می‌خواستند با این شرکت‌های خارجی فعالیت کنند، می‌توانستند در حد سهم خود از صندوق توسعه ملی تسهیلات دریافت کنند.

این موضوع که وزارتخانه برای توسعه صنعت، از خارجی‌ها استفاده کرد نه تنها به دلیل کمبود نقدینگی بلکه مهمتر از منابع مالی نیاز کشور به تکنولوژی بود، البته نوعی از تکنولوژی که در آن ضمانت وجود داشته باشد و تولید از آن خارج شود، نه اینکه 10 میلیارد دلار در میدانی همانند آزادگان پول هزینه شود و بعد به میزان تولید اضافه نشود که با این اقدام در واقع پول را هدر داده‌ایم، از آنجا که بخشی از افزایش تولید صرف بازپرداخت پول می‌شود هیچ وقت شرکت‌ها ریسک نمی‌کنند، سیستم IPC روی این موضوع کار می‌کرد، پس وزارت نفت بر این اساس اعلام کرد که سرمایه‌گذار خارجی در قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی حضور یابد و 20درصد این قرارداد نیز به یک شرکت ایرانی یعنی همان پتروپارس و 30 درصد به CNPC چین واگذار شد و 50.1 درصد این قرارداد نیز سهم توتال شد.

وضعیت کنونی فاز 11 پارس جنوبی چگونه است؟

در حال حاضر CNPC چین 80.1 درصد قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی را در اختیار دارد و رهبر قرارداد است و باید با حضور در فاز 11 پارس جنوبی فعالیت اجرایی خود را انجام دهد که حدود 6 ماه است که در حال مذاکره بر روی این موضوع با ایران است اما همانگونه که گفتم روابط ما با چینی‌ها مهم‌تر از این است که بخواهیم به دلیل یک قرارداد تلخش کنیم، البته من به همراه آقای دکتر لاریجانی به چین رفته و با این شرکت برای تعیین تکلیف فاز 11 پارس جنوبی صحبت کردم و هفته بعد از این سفر نیز مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نیز با آن‌ها صحبت کرد و آن‌ها هم دوباره به ایران آمدند و هم اکنون نیز در حال ادامه مذاکره هستیم اما نمی‌خواهیم صحبت‌ها تلخ باشد و به چالشی در روابط‌مان تبدیل شود.

اکنون برای توسعه فاز 11 پارس جنوبی 5.5 میلیارد دلار منابع مالی نیاز داریم و فاز اول آن فقط 2.4 میلیارد دلار منابع می‌خواهد که در این خصوص نامه ای به سران محترم سه قوه نوشته‌ام و در شورای عالی هماهنگی اقتصادی مطرح است که اگر فرضاً چینی‌ها نخواستند در قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی حضور یابند این منابع از محل صندوق توسعه ملی برای توسعه فاز 11 پارس جنوبی تخصیص یابد.

فقط برای فاز اول باید 2.4 میلیارد دلار منابع مالی در اختیار وزارت نفت قرار گیرد تا بتوان این فاز را اجرا کرد و 70 درصد کار نیز توسط ایرانی‌ها انجام می‌شود، البته حتی اگر توتال به فعالیت خود در توسعه فاز 11 پارس جنوبی ادامه می داد، بالای60 درصد فعالیت عمرانی این پروژه توسط ایرانی‌ها انجام می‌شد یعنی اینکه در قرارداد این موضوع که اپراتور، لیدر، سرمایه‌گذار، طراح و مدیر اصلی کیست، یک مسئله است و این موضوع که کارهای عملیات لوله کشی، ساخت لوله، تجهیزات، سکو و غیره را چه کسی انجام می‌دهد، موضوع دیگری است که براساس مدل قراردادی IPC باید شرکت های اجرا کننده بخش های مختلف یک طرح، در مناقصه حضور یابند و هر شرکتی در مناقصه برنده شد آن بخش از پروژه در اختیارش قرار می گیرد که برای ایرانی‌ها فرصتی طلایی بود تا در این پروژه ها برنده شوند و البته در اولین مناقصه‌هایی که توسط توتال برگزار شد تقریبا بیشتر ایرانی ها برنده شدند.

جناب وزیر حضرتعالی در سفر آقای لاریجانی به چین همراهشان بودید، تحلیتان از این سفر چیست؟

سفر دکتر لاریجانی به چین سفر مهمی بود و ایشان از طرف مجلس این سفر را انجام ندادند، بلکه از طرف نظام به این سفر رفتند و سفر موفق و خوبی هم بود و چینی‌ها اصلا سرد برخورد نکردند و می‌دانستند هیئت ایرانی حامل نامه مقام معظم رهبری است و اصلا این حرف‌هایی که گفته شده چینی‌ها من را به حضور نپذیرفتند و نخواستند بپذیرند، نادرست است، چراکه ما در سفر به چین با هر شخصی که خواستیم ملاقات و مذاکره کردیم و رفتار آن‌ها نیز بسیار گرم و خوب بود، البته شرکت CNPC چین در این سفر به من گفت که این شرکت 100 طرح نفتی در 33 کشور دارد و تنها یک طرح در ایران و در فاز 11 پارس جنوبی است.

قبول دارید توتال پس از اینکه از ایران رفت تمام اطلاعات پارس جنوبی را به قطر برد و تجهیزات‌شان را بسیار گران‌تر و با بهره به ایران داد؟

اینکه گفته می‌شود توتال اطلاعات فاز 11 پارس جنوبی را در اختیار قطری‌ها قرار داده صحیح نیست، این شرکت نمی‌توانسته اطلاعات ایران را در اختیار قطر قرار دهد و به آن‌ها نداده است و قطر نیز وزن اصلی تولید گاز در میدان مشترک فاز 11 پارس جنوبی را در اختیار ندارد و درصد کمی از میدان گازی قطری در دست توتال است، البته توتال می‌داند که اگر اطلاعات فاز 11 پارس جنوبی را در اختیار قطر قرار دهد باید خسارت سنگینی پرداخت کند، ضمن اینکه ما خودمان در چارچوب کمیته مشترک فنی با قطر اطلاعات تبادل می‌کنیم اما این موضوع که گفته می‌شود تجهیزات را گران‌تر در اختیار ایران قرار دادند، باید گفت؛ اصلا توتال به ما تجهیزاتی نداده است و برای تمامی پروژه‌ها باید مناقصه برگزار می‌کردند و در هر پروژه‌ای هر شرکتی که برنده شد تجهیزات را ساخته و در اختیار پیمانکار اصلی (مثل توتال) قرار می‌دهد که در اولین مناقصات برای سکو و لوله شرکت‌های ایرانی برنده شدند. در این نوع قرارداد، توتالِ نوعی، فقط پول مدیریت دریافت می‌کند و سود اصلی این شرکت در سرمایه‌گذاری و دانش فنی آن است نه در اجرای پروژه و در اجرای پروژه سودی نمی‌برد، بلکه فقط درصدی بابت مدیریت پروژه دریافت می‌کند.

ما یک ضمانت‌نامه اجرایی از شرکت‌های خارجی به خصوص در مورد توتال نداشتیم و به نظر می‌رسد باید چنین ضمانتی از آن‌ها گرفته می‌شد، نظر شما چیست؟

در بحث تضمین، ما هیچ‌چیز پنهان نداشتیم، اولا جنس قراردادهای IPC یا بیع متقابل‌های قدیم، از نوع سرمایه‌گذاری است و هیچ سرمایه‌گذاری در زمان سرمایه‌گذاری به طرفی که به او مجوز سرمایه‌گذاری داده، ضمانت نمی‌دهد. آیا در حال حاضر اگر یک نفر اجازه توسعه یک معدن را برای سرمایه‌گذاری اخذ کند، ضمانت می‌دهد که اگر برای توسعه معدن حضور نیافت، جریمه پرداخت کند؟، خیر، نهایتا می‌گویند مثلا بعد از یک سال اگر سرمایه‌گذاری را آغاز نکرد مجوزش را تمدید نمی‌کنیم یا آن را لغو می‌کنیم، ما اکنون میلیون‌ها بشکه مجوز برای احداث پالایشگاه داده‌ایم، مگر از کسی ضمانت اخذ کرده ایم؟ همچنین برای توسعه پتروشیمی‌ها مجوز و ضمانت تامین خوراک می‌دهیم اما ضمانت نمی‌گیریم، درباره قرارداد توسعه فاز 11 نیز همین طور است.

یک سال و نیم فرآیند بررسی الگوی قراردادهای IPC در نهادهای مختلف و تصویب آن در دولت به طول انجامید، اشکالاتی از آن گرفتند و تغییراتی پیدا کرد و در نهایت دولت سه بار برای شرایط عمومی قراردادهای نفتی مصوبه داد که همه موارد در آن ذکر شده اما موضوع ضمانت در آن وجود ندارد و تمام مسائل در الگوی قراردادهای IPC صریح و روشن است.

قرارداد توتال نیز براساس الگوی قراردادهای IPC و مصوبات دولت تنظیم شده که این قراردادها به هیأت تطبیق می‌رود و توسط 7 نفری که رئیس جمهور آن‌ها را تعیین کرده، کنترل می‌شود و بعد به هیأت عالی منابع هیدروکربوری که اعضای آن شامل دادستان کل کشور، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه، رئیس کمیسیون انرژی، رئیس بانک مرکزی، وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه است ارسال و تأیید می‌شود و تمام این فرآیندها در قرارداد با توتال طی شده است.

البته خیلی خوب بود اگر در قرارداد با توتال ضمانت می‌گرفتیم تا اگر از قرارداد خارج شدند 2 میلیارد دلار به ما خسارت پرداخت کنند، اما ما فقط پدر دامادیم و پدر عروس هم باید در عقد موافق باشد، متأسفانه باید دو امضا زیر هر قراردادی باشد که فقط یکی از این امضاها متعلق به ماست و طرف مقابل هم قبول نمی‌کند، یعنی بعضی از شرایط خیلی خوب است، اما طرف مقابل انجام نمی‌دهد.

اما چرا ما در قرارداد با توتال موضوع ضمانت را قرار ندادیم، همانطور که گفتم چون در درجه نخست ذات و فطرت این قراردادها سرمایه‌گذاری است و در سرمایه‌گذاری تضمین نمی‌دهند، در درجه بعدی نیز شرکتی همانند توتال که قرارداد امضا می‌کند حتما می‌خواهد کار انجام دهد و تجربه و تاریخ نیز این موضوع را نشان می‌دهد، چراکه تمام شرکت‌های معتبر نیز اینگونه فعالیت می‌کنند و این شرکت‌ها قراردادی امضا نمی‌کنند که آن را انجام ندهند. ما در گذشته به این شرکت‌ها نفت می‌فروختیم و فقط در حد یک کاغذ از آن‌ها ضمانت می‌گرفتیم که پول نفت را پرداخت کنند و ضمانت شرکتی از آن‌ها اخذ می‌شد یعنی اینکه شرکت اعتبار دارد.

سهام شرکت Sinopec و CNPC چین چند هزار میلیارد دلار ارزش دارد و این شرکت‌ها با سرمایه‌گذاری که هیچ سرمایه‌ای ندارد، تفاوت دارند. آیا فقط ایران در صنعت نفت ‌سرمایه‌گذاری می‌کند؟ خیر، ده‌ها کشور در حوزه صنعت نفت خود سرمایه‌گذاری می‌کنند و حتی شرایط جذاب‌تری ارائه می‌دهند تا شرکت‌های سرمایه‌گذار را جذب کنند، بنابراین اگر ما در این شرایط ، شرایط را سخت کنیم با ما قرارداد نمی‌بندند، شرایط به گونه‌ای نیست که 60 شرکت برای یک طرح صف کشیده باشند و ما بین این 60 شرکت با سخت کردن شرایط قرارداد منعقد کنیم.

گاهی اوقات یک الی دو شرکت برای سرمایه‌گذاری در یک میدان تمایل نشان می‌دهند، بنابراین ما نباید شرایطی تعیین کنیم تا هیچ شرکتی برای سرمایه‌گذاری تمایلی نشان ندهد، وزارت نفت هیچ چیزی را مخفی نکرده و خیلی روشن و شفاف عنوان کرده در قرارداد با توتال چه می‌کند و بر همین اساس هم عمل کرده است، حالا یک عده یادشان آمده و می‌گویند باید ضمانت اخذ می‌شد و در واقع این‌ها با هر قراردادی مخالف بودند، اگر دولت قبل قرارداد PSA یعنی قرارداد مشارکت در تولید منعقد کند، ایرادی ندارد اما اگر این دولت قرارداد IPC و بیع متقابل ببندد، اشکال دارد؟ بعضی از دوستان مخالف اصل انعقاد قراردادها هستند، آیا ما منابع مالی داریم که خودمان میادین مختلف را توسعه دهیم؟ اگر منابع مالی در کشور وجود دارد به میدان فرزاد B و فاز 11 پارس جنوبی تخصیص داده شود چراکه باید حدود 6- 7 میلیارد دلار برای این پروژه ها اختصاص یابد.

آقای وزیر اگر می‌توانستید به عقب برگردید در متن قراردادها طوری که کمتر ضرر کنیم تجدیدنظر می‌کردید؟

به نظرم نمی‌توان هیچ کار عمده دیگری در ساختار این قراردادها انجام داد، خروج شرکت‌ها از ایران به وزارت نفت ارتباطی ندارد، بلکه مربوط به سیاست و روابط خارجی کشور است، وزارت نفت کار خود را درست و کامل انجام داده است.

وزارت نفت در سال 1389 با قرارگاه خاتم‌الانبیاء و برخی شرکت‌های دیگر قرارداد 35 ماهه برای توسعه فازهای 13، 14، 17،18،20،21 و 22، 23 و 24 پارس جنوبی منعقد کرد و رقم خاصی هم برای هر قرارداد در نظر گرفته شد که در بخشی از این قراردادها، نه زمان رعایت شد و نه قیمت. دلیل پیمانکاران این پروژه‌ها چیست؟ می‌گویند تحریم. ما هم این دلیل را می‌پذیریم و درست است، تحریم هزینه‌ها را بالا می‌برد و مدت را طولانی می‌کند، اما چگونه است زمانی که توتال یا سایر شرکت‌های خارجی از قرارداد خارج شدند باید آن‌ها را اعدام کنیم اما با شرکت های داخلی‌ باید در نهایت سهل‌گیری کار شود، اگر تحریم اثر می‌گذارد برای همه تاثیرگذار است.

شرکت توتال اعلام کرده که در شرایط تحریم نمی‌تواند نقل و انتقال ارز انجام دهد که درست می‌گوید چراکه در حال حاضر هیچ بانکی به اسم شرکت ایرانی و به نفع ایران کار نمی‌کند و توتال تمام تلاش خود را از طریق دولت فرانسه به کار بست تا از دولت آمریکا مجوز معافیت بگیرد اما نتوانست، نه اینکه عمدی در کار باشد که بخواهد فعالیت پروژه توسعه فاز 11 پارس جنوبی را متوقف کند، خیر، این شرکت تمام تلاش خود را کرده اما نتیجه‌ای نداشته است، شرکت چینی نیز چنین وضعیتی دارد، آیا چین می‌خواهد به ایران ضربه بزند؟ خیر. این شرکت نیز مصالح خود را می‌بیند، این شرکت‌ها می‌خواهند با ایران کار کنند اما می‌بینند مشکلات برای‌شان ایجاد می‌شود، لذا از انجام همکاری منصرف می‌شوند.

آقای زنگنه یکی از موضوعاتی که در متن الگوی قراردادهای جدید نفتی مطرح شد بحث فضا دادن به روس‌ها و چینی‌ها بود، عده‌ای می‌گویند در قرارداد با توتال و یا سایر قراردادها شما راه را برای ورود مشتریان سنتی بستید در حالی که شما بارها تأکید کردید که راه برای حضورشان هموار است اما باز گفتند در قرارداد توتال این دیده نمی‌شود، نظر شما چیست؟

در قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی این موضوع رعایت شده است، چراکه در قرارداد با توتال برای توسعه این میدان 30 درصد سهم به چینی واگذار شده که در حال حاضر پس از خروج توتال نیز 81.5 درصد سهم قرارداد در دست چینی‌ها است.

می‌گویند آن زمان شما سبب دلخوری چینی‌ها شدید، درست است؟

نه دلخوری چینی‌ها بابت این موضوع نبود، ناراحتی چینی‌ها مربوط به سال 93‌ است که ما آن‌ها را از پروژه‌ای که در آزادگان داشتند حذف کردیم، دلیلش هم این بود که تولید آزادگان پس از 3 سال و نیم هیچ پیشرفتی نکرده بود و آنها هیچ کاری نکرده بودند و تولید از 44 هزار بشکه به 28 هزار بشکه کاهش پیدا کرده بود و به همین دلیل ما دو سال قبل از برجام، چینی‌ها را به دلیل اینکه گفتیم کار نمی‌کنید کنار گذاشته و می‌خواستیم خودمان فعالیت در این میدان را انجام دهیم که با اقدامات وزارت نفت حجم تولید در میدان آزادگان افزایش یافت، البته این موضوع مربوط به گذشته‌هاست و اکنون روابط ما با همان شرکت هم بسیار خوب است و نباید مانند "نفاثات فی العقد" بود.

آیا بعدها پیشنهاد همکاری در این میدان به چینی‌ها داده شد؟

ما علاوه بر آزادگان برای یادآوران نیز به چینی‌ها پیشنهاد همکاری دادیم و هم اکنون برای انعقاد قرارداد با آن‌ها اعلام آمادگی کرده و تاکید کرده‌ایم که حاضریم انحصاری با شما مذاکره کرده و قرارداد منعقد کنیم. همچنین با روس‌ها نیز دو قرارداد بزرگ یکی برای میدان‌های نفتی پایدار غرب و آبان و یکی برای پایدار شرق، دالپری و چشمه خوش منعقد کردیم، این دو قرارداد با روس‌ها را برای 5 میدان بسته‌ایم که دو مورد از آن میدان مشترک است و برای مابقی نیز با روس‌ها تفاهم‌نامه امضا کردیم اما خودشان نیامدند و حتی برای میدان منصوری تا مراحل آخر پیش رفته بودیم تا با روس‌ها قرارداد امضا کنیم اما با اعمال تحریم‌های جدید روس ‌ها دیگر تمایلی به انعقاد قرارداد نداشتند.

آقای وزیر عده‌ای تحلیل کردند که اوپک در آستانه فروپاشی است، می‌خواستم تحلیل شما را از این گفته‌های کارشناس‌ها بدانم ایران برنامه‌ای برای خروج از سازمان دارد؟

ایران برنامه‌ای برای خروج از سازمان اوپک ندارد و ابراز تأسف می کند از اینکه بعضی از اعضای اوپک، این سازمان را به یک کانون سیاسی برای مقابله با دو عضو بنیانگذار اوپک یعنی ایران و ونزوئلا تبدیل کرده‌اند و دو کشور منطقه، در این سازمان با ما دشمنی می‌کنند، ما دشمن آن‌ها نیستیم اما آن‌ها با ما دشمنی می‌کنند و اوپک را تبدیل به سازمان سیاسی کردند و از نفت به عنوان سلاح در بازار جهانی و جهان علیه ما استفاده می‌کنند.

نفت سلاح نیست و نباید نفت را سیاسی کرد، ما همیشه گفته‌ایم بازار نفت باید غیرسیاسی باشد و نباید از نفت به عنوان سلاح استفاده شود، چراکه دود این کار به چشم اوپک و اعضای آن می‌رود و اعتقاد من این است که این کشورها اوپک را به سمت فروپاشی می‌برند، ولی ما می‌خواهیم اوپک حفظ شود، این دو کشور با دعوا در داخل اوپک و ستیزه‌گری بین اعضا، این سازمان را تضعیف کرده و به سمت فروپاشی می‌برند.

بالاخره کشوری مانند عربستان از این سازمان خارج می‌شود یا خیر؟

عربستان هم خارج نمی‌شود.

سرانجام ایران در اوپک را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ما در اوپک می‌مانیم، اما مسائلی که در بالا ذکر کردم به حیثیت، کلیت، استحکام‌ و ثبات اوپک آسیب می‌زند و مسئولیتش با کشورهایی است که این کار را می‌کنند.

آیا عربستان و امارات می‌توانند خلاء نفتی ایران را در بازارهای جهانی تأمین کنند؟

هیچ کس نمی‌تواند این خلاء را جبران کند.

پس کشورها می‌خواهند برای جبران خلاء نفتی ایران چه اقدامی انجام دهند؟

هیچ کار، بازار بی‌ثبات و شکننده است و این کشورها تمام تلاش‌شان را می‌کنند تا با تبلیغات و کوچک‌نمایی اتفاقات، اجازه ندهند قیمت نفت افزایش یابد و قیمت را به زور پایین نگه می‌دارند که این اقداماتی است که در بازار توسط عده‌ای در جهت منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی و به خواست این دو کشور در حال انجام است و این به ضرر مردم، کشورهای عضو اوپک و تولیدکنندگان نفت است و حتی به ضرر مصرف‌کنندگان نیز است، چراکه در بازار ایجاد بی‌ثباتی می‌کند و شکنندگی در بازار برای هیچ کشوری سودی ندارد و این نوسانات قیمتی که ظرف 24 ساعت 5-6 دلار قیمت نفت کاهش می‌یابد، به نفع هیچ کس نیست، فکر نکنید این به نفع مصرف‌کننده است چراکه در این شرایط هیچ‌ فردی تکلیف خود را نمی‌داند و کشوری که تولیدکننده نفت بوده نمی‌داند نفت را نگه دارد یـــا بفروشد، لذا نوسان کم بازار نفت به نفع همه است و نوسان زیاد به نفع هیچ کس نیست.

باید چه اقدامی برای ساماندهی این بازار انجام داد؟

باید دست سیاست را از سر نفت بردارند و نفت نباید سیاسی باشد، چراکه نفت کالایی است که باید در بازار ورود و خروج داشته و آزاد باشد، نفت اسلحه نیست و کالای مورد نیاز اقتصاد جهانی است و آمریکا باید نفت را از سیاست رها کند و خرید و فروش آن باید در اقتصاد آزاد اتفاق بیفتد.

چرا با اتفاقاتی که در منطقه افتاد و کاهش صادرات نفت ایران، اما مثل دوره قبل قیمت نفت افزایش نداشت؟

در دوره قبلی تحریم های ایران قیمت نفت افزایش پیدا نکرد و در این دوره نیز افزایشی نداشته است که به نظر من آمریکا با تکیه بر جریان امپراطوری رسانه‌ای صهیونیستی سعی می‌کند که نگذارد قیمت نفت افزایش یابد.

قیمت نفت در دولت قبلی تا 120 و 130 دلار هم رسید، پس افزایش داشته اینطور نیست؟

افزایش نفت در دولت قبلی به دلیل تحریم ایران نبود، بلکه مسائل دیگری وجود داشت‌ که قیمت جهانی نفت در دنیا افزایش یافت، اما در حال حاضر نفت شیل تقویت شده و وضعیت آمریکا با 10 سال قبل تفاوت زیادی دارد.

آیا آمریکا نفت شیل را به بازار تزریق می‌کند؟

بله، البته وابستگی‌ ایالات متحده به واردات نفت بسیار کم شده است.

فکر می‌کنید بعد از پشت سر گذاشتن فصل تابستان اگر تحریم نفتی ادامه پیدا کند، قیمت نفت افزایش می‌یابد؟

بحث‌های سیاسی و روانی یک مساله و فیزیک واقعی بازار نفت مساله‌ای دیگر است، در حال حاضر نیز وضعیت نگران‌کننده است و هر چه به سمت جلوتر حرکت کنیم، اوضاع خوب نمی‌شود و با کاهش حضور ایران در بازار شرایط بازار بدتر می‌شود اما بحث‌های روانی و سیاسی هر دو سبب شده‌اند قیمت نفت افزایش نیابد و در واقع رسانه‌های همسو با سیاست‌های آمریکا سعی می‌کنند تمام اتفاقات را کوچک‌نمایی کنند و سهم نبودن ایران در بازار را کمرنگ کرده و ذخایر دنیا را زیاد نشان دهند و به دروغ قدرت و ظرفیت مازاد نفت عربستان را بیش از آن که هست، نمایش دهند تا بازار ملتهب نشود و این‌ها کارهای روانی در بازار است.

آقای وزیر با توجه به اوضاع بازار جهانی، آیا در اجلاس آینده اوپک شرکت می‌کنید؟

بله

اوپک را برای مدیریت بازار انرژی چقدر موفق می‌دانید؟

تنها سازمان جهان سومی‌ها که در آن حرفی برای گفتن دارند، اوپک است.

فرق تحریم‌های این دوره با دوره های قبلی چیست؟

تحریم این دوره با دوره قبل تفاوت بسیار و تعیین‌کننده‌ای دارد، اولین نکته اینکه در دوره قبل میعانات گازی مشمول تحریم نبود و 20 کشور از آسیا، اروپا و آفریقا شامل ژاپن، چین، هند، مالزی، آفریقای جنوبی، کره جنوبی، سنگاپور، سریلانکا، ترکیه، تایوان، بلژیک، چک، فرانسه، آلمان، یونان، ایتالیا، هلند، لهستان، انگلیس و اسپانیا دارای معافیت از سازمان ملل برای واردات نفت از ایران بودند و عدد و رقمی برای صادرات نفت ایران اعلام نکرده بودند، بلکه به این کشورها گفته بودند که تغییرات جدی در واردات نفت از ایران ندهید، اما در حال حاضر حتی یک کشور هم وجود ندارد که معافیت نفتی برای خرید نفت از ایران داشته باشد و حتی میعانات گازی نیز به لیست تحریم‌ها اضافه شده و تحریم‌های کشتیرانی و بانکی هم شدیدتر از دوره قبل شده است.

همچنین کشور چین در دوره قبلی تحریم‌ها، واردات نفت خود از ایران را کاهش نداد، اما در این دوره بعد از ماه می هیچ برداشتی نداشته است، به هرحال زمانی که امکان فروش نفت براساس معافیت‌ها وجود داشته باشد، راه‌های دسترسی برای فروش غیرمتعارف بیشتر می‌شود، اما زمانی که همه راه‌های فروش متعارف بسته بشود، فروش‌های غیرمتعارف نیز سخت‌تر می شود.

جایی خودتان گفته بودید که مشتریان نفتی ایران مشخصا یونان و ایتالیا پاسخ تلفن شما را نمی‌دهند، می‌شود توضیح بدهید.

من این را در جلسه غیرعلنی مجلس گفتم که یونان و ایتالیا معافیت دارند، اما تلفن همکاران ما را که با آن‌ها تماس می‌گیرند، جواب نمی‌دهند تا مشخص شود که وضعیت معافیت‌شان چگونه است، مسائلشان چیست و چرا نمی‌آیند نفت خریداری کرده و به کشور خود منتقل کنند، لذا مسئله به این شکل که در رسانه‌ها بیان شده نبوده است که مثلا فردی به خانه کسی زنگ بزند و چون قهر هستند جواب تلفنش را نمی‌دهد، بلکه این دو کشور به این دلیل که نمی‌خواستند نفتی خریداری کنند، جواب نمی‌دادند و تا آخر هم نفتی خریداری نکردند

نظر شما این است که تحریم‌های این دوره سخت‌تر است؟

آمریکا در دوره جدید راه‌های دور زدن تحریم ها را سخت‌تر کرده است و ما برای گذر از این شرایط مبارزه سنگینی می‌‌کنیم، در حال حاضر اگر یک کشتی به سمت بنادر ایران حرکت کند ازسوی بنادر کشورهای دیگر تحریم می‌شود و در دوره قبلی تحریم‌ها سازمان ملل متولی و پیگیر بود، اما در حال حاضر شخص آمریکا پیگیر است و اراده‌اش برای اعمال این تحریم‌ها چندین برابر گذشته بوده و سازماندهی مفصلی کرده است، آمریکایی‌ها در این 5- 6 سال اخیر در موضوع تحریم‌های به اصطلاح هوشمند به بلوغی شیطانی رسیده‌اند، یعنی به نقطه‌ای رسیده‌اند که می‌خواهند جلوی تمامی راه‌های ما برای مقابله با تحریم‌ها را بگیرند، البته ما نیز برای مقابله با اقدامات آمریکا فکر کرده و مرتب راه‌های جدیدی پیدا کرده و می‌کنیم و به هرحال این جنگی است که ما در آن محکم ایستاده‌ایم و عقب‌نشینی نمی‌کنیم.

آقای وزیر می‌گویند شما چندان تمایلی به فروش نفت در بورس ندارید و از آن استقبال نمی‌کنید، این گفته درست است؟

وزارت نفت به فروش نفت در بورس تمایل دارد و قبل از اینکه در بودجه سال 98 عرضه نفت به صورت ریالی مصوب شود، من اجازه این اقدام را از شورای عالی هماهنگی اقتصادی اخذ کردم و امسال آن را در بودجه گنجاندند، لذا وزارت نفت در سال جاری به صورت مستمر در بورس، نفت عرضه می‌کند و من نیز با این کار موافقم‌، اما باید اندازه هر چیزی را بدانیم و وزن و اندازه بخش‌های مختلف را فراموش نکنیم.

این موضوع که برخی می‌گویند در بورس، نفت عرضه نمی‌کنیم، صحیح نیست، چراکه مطابق قانون هر هفته، نفت در بورس عرضه می‌کنیم و من به بعضی از این دوستان که مدعی هستند عرضه نمی‌کنیم،گفته‌ام که خودشان مسئولیت کار را برعهده گیرند و حتی اگر نمی‌خواهند مسئولیت کار را به عهده بگیرند، پای کار آمده و مشارکت و کمک کنند اما من نمی‌توانم برای اینکه 30 هزار بشکه نفت بفروشم، نرخ نفت ایران را در بازار جهانی نابود کنم، چراکه به هرحال نرخی که در بورس اعلام می‌شود بر بازارهای دیگر ما اثر می‌گذارد، البته وقتی می‌گوییم خریداران نفت در بورس، ریالی پول خرید را پرداخت کنند، امتیاز بزرگی به افراد می‌دهیم و تاکنون نیز امتیازات زیادی در بورس داده ایم.

به چه دلیل عرضه را محدود جلو می‌برید؟

ما عرضه را محدود نمی‌کنیم و هم اکنون براساس قانون ماهانه 5 میلیون بشکه نفت در بورس عرضه می‌کنیم اما باید خریداری وجود داشته باشد، وقتی نفت را در بورس نمی‌خرند من باید چه کاری انجام دهم، اولین بخش را عرضه می‌کنیم، نمی‌خرند و دومی هم به همین ترتیب، لذا اگر نفت را خریداری کردند وزارت نفت بیشتر عرضه خواهد کرد و حتی اگر بیشتر از 5 میلیون بشکه در ماه نیز بخرند نفت ارائه می‌دهد بنابراین باید خریدار وجود داشته باشد و وزارتخانه یک طرف قضیه‌ است.

با توجه به اینکه ساختارهای عرضه نفت در بورس ایران فراهم نیست بسیاری از منتقدان می‌گویند نمی‌توانیم به نتیجه گرفتن از آن خوشبین باشیم، شما چه نظری دارید؟

ما تا قبل از این، به هیچ‌وجه در حجم پایین یعنی کمتر از یک میلیون بشکه‌ نفت در هیچ جا عرضه نمی‌کردیم، اما اکنون گفته‌ایم که نفت در واحدهای 35 هزار بشکه‌ای ارائه می‌کنیم که این 35 هزار بشکه یعنی 5 هزار تن، در حالی که پیش از این هرگز چنین عرضه‌ای نداشته‌ایم. ما برای عرضه نفت در بورس زیرساخت فیزیکی ایجاد کردیم و حتی گفتیم از راه زمینی نیز می‌توانیم آن را ارائه دهیم و انعطاف بسیاری نشان داده‌ایم.

نظر مجلس نسبت به شما، وزارتخانه و سیاست‌های‌تان چگونه است البته می‌توان نمونه آن را در کلید زدن استیضاح چند باره شما مشاهده کرد، استیضاح جدید هم چند روز پیش کلید خورد، بنابراین می‌خواهیم نظر شما را در مورد این استیضاح و نگاه مجلس نسبت به سیاست‌های‌تان بدانیم.

نظر مجلس را خودتان از نمایندگان محترم بپرسید، اما گاهی می‌توان نظرات مجلس را زمانی که سوالی توسط نماینده‌ای مطرح می‌شود درک کرد! در مورد استیضاح هم می‌توان گفت طبق قانون اساسی حق نمایندگان است.

این دوره ی مجلس نماینده‌ها با بیش از 200 امضاء از وزارت نفت در ارتباط با نقش موثر در اوپک و حفظ سهم ایران تقدیر کردند، توضیحی در این خصوص بفرمایید.

تشکر می‌کنم از نمایندگان محترمی که از فعالیت‌های وزارت نفت تقدیر کردند.

در بحث گازرسانی برخی می‌گویند در استانی که خودتان در آنجا متولد شده‌اید (کرمانشاه) کم‌کاری‌های صورت گرفته است، آیا این موضوع را قبول دارید؟

درست می‌گویند، من در مجلس هم گفتم از نظر گازرسانی 3- 4 استان عقب هستند، آذربایجان غربی، کرمانشاه، کرمان و خراسان جنوبی از همه عقب‌تر هستند البته من گفتم که قوم و خویشی با کسی در کار ندارم و دلیل این عقب ماندگی ضعف مدیریت استان بوده است که بعدها مدیران آن استان‌ها را تغییر دادند و امور را اصلاح کردند، البته اکنون که آخر کار گاز رسانی است به این استان‌ها منابع بیشتری تخصیص می‌دهیم.

دلیل کلید خوردن استیضاح جدید در مجلس چه بوده است؟

خُب یک عده به کار ما ایراداتی وارد می‌کنند و مرا قبول ندارند، البته از روز اول هم قبول نداشتند البته این حق‌شان است به هر حال نمایندگان محترم نظراتی دارند و حق‌شان است که سوال و استیضاح کنند.

درخصوص موضوع "لابی" برخی منتقدان می‌گویند اسم 2- 3 نفر از روسای کمیسیون‌ها جزو افرادی است که از شما امتیازات خاصی گرفته‌اند آیا چنین چیزی را قبول دارید؟

خیر، بنده تلاش می‌کنم با عموم نمایندگان محترم تعامل خوبی داشته باشم، البته به طور طبیعی با بعضی از نمایندگان محترمی که روسا و یا اعضای کمیسیون‌های به اصطلاح تخصصی مرتبط با نفت هستند، مانند کمیسیون‌های انرژی، صنایع و معادن، برنامه، بودجه و محاسبات و اقتصادی، به دلیل مسائل کاری ارتباط بیشتری دارم چراکه ما با این کمیسیون‌ها دائما کار داریم، تماس می‌گیریم، جلسه برگزار کرده و صحبت می‌کنیم اما این ارتباطات الزامی به معنای دادن امتیازی به این دوستان نیست . همچنین در مورد کارهایی که در مناطق مختلف اجرای طرح‌های اصلی صنعت نفت همانند عسلویه و غرب کارون انجام می‌شود لزوما با نمایندگان محترم آن مناطق ارتباط بیشتری داریم.

آقای وزیر اگرچه نامه 72 نماینده مشخصاً به شخص شما نبوده و خطاب به سران سه قوه بود اما شما چه اقداماتی در راستای پیگیری مفاد آن نامه انجام دادید؟

همان طور که گفتید نامه خطاب به من نبود و به دست من هم نرسید و آن را در رسانه‌ها دیدم، نامه خطاب به سران سه قوه و رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت بود، البته برخی از نمایندگان محترم، بعدها گلایه کردند که چرا جواب نامه ما را ندادید که در پاسخ باید گفت؛ نمایندگان محترم، نامه را اصلا خطاب به من ننوشتند که من جواب نامه را دهم البته من نامه‌ای به سران محترم قوا نوشته و از آن‌ها درخواست کردم تا این مباحث را در یک جلسه سران مطرح کرده و حرف‌های دو طرف را بشنوند و سپس قضاوت کنند و کاری بیش از این نمی‌توانستم انجام دهم، همچنین اعلام آمادگی کردم که سوالات را در حضور نمایندگان پاسخ دهم، علاوه بر آن از طریق رسانه‌ها به برخی سوالات جواب دادم و بقیه موارد نیز به انصاف و قضاوت افراد برمی‌گردد.

آمادگی برگزاری جلسه با 72 نماینده را دارید؟

اگر دوستان بخواهند جلسه‌ای برگزار شود، من آمادگی دارم.

در مصاحبه‌ای که به مناسبت عید نوروز با آقای محمد دهقان داشتیم، ایشان اعلام کردند حاضریم جلسه‌ای با آقای زنگنه تشکیل دهند، البته اینطور نباشد که آقای زنگنه برای ما صحبت کنند و ما اجازه صحبت نداشته باشیم و حتی گفتند حاضرند در مجلس یا هر جای دیگر با حضور خبرنگاران این اتفاق بیفتد و دو طرف با هم صحبت کنید، آیا شما استقبال می‌کنید؟

بله من از این موضوع استقبال می‌کنم و برای روشن شدن اذهان نمایندگان محترم مجلس و نیز افکار عمومی، آمادگی کامل دارم که در کمیسیون انرژی یا جایی دیگر در ساختار مجلس، جلسه‌ای تشکیل شود البته باید اداره‌کننده آن جلسه مشخص و مورد توافق باشد.

می‌خواهیم بدانیم در این شرایط خاص کشور توقع شما از مجلس و نمایندگان برای برون‌رفت از وضعیت تحریمی فعلی چیست؟

به نظرم ما هم اکنون در نوک حمله‌ایم و در آسیب‌ها تمام آتش‌ها روی ما ریخته می‌شود، من انتظار دارم اگر مجلس به یک نفر به‌عنوان وزیر رأی می‌دهد تا زمانی که وزیر هست و به او رأی داده‌اند، از او حمایت کند و هر وقت هم که نمی‌خواهند بگویند که برود اما از کسی هم که بعد به جای او می‌آید، سفت و سخت حمایت کنند.

معتقدم که تنها با همدلی می‌توانیم کارها را جلو ببریم و اکنون وقت این بحث‌ها نیست، البته فشارها که زیاد می‌شود آدم‌ها بعضی اوقات دعوای‌شان می‌شود و هر کسی فکر می‌کند تقصیر بغل دستی‌اش است در حالی که کسی مقصر نیست و به دلیل جنگ اقتصادی مشکلات و شرایط سخت در کشور، این مسائل ایجاد می‌شود چراکه در حال حاضر شرایط ما از جنگ تحمیلی سخت‌تر است. منتهی کشته و زخمی نداریم و دشمنان می‌خواهند ریشه ما را بزنند و ما باید مقاومت کرده و از این شرایط با قدرت عبور کنیم و همه با یکدیگر همدل بوده و ترامپ را تطهیر نکنیم و بگوییم مشکلات تقصیر ترامپ نیست و تقصیر خودمان است.

یکی از بحث‌های که منتقدان مطرح می‌کنند این است که ایران از ظرفیت سوآپ نفتی و گازی مانند ترکمنستان و عراق به خوبی استفاده نمی‌کند، در این باره توضیحی دارید؟

از کجا می‌دانند که ما برای استفاده از این ظرفیت‌ها اقدام نکرده‌ایم؟ توضیحی بیشتر درباره این موارد نمی‌دهم چراکه سرّی است. برخی منتقدان می‌گویند چرا نفت ایران را برای تصفیه به پالایشگاه‌های دیگر کشورها نمی‌برید که بعد از پالایش فرآورده آن را بفروشید؟ خُب این سوال مطرح می‌شود که چطور نفت را به این کشورها صادر کنیم؟کدام پالایشگاه حاضر است نفت ما را تحویل بگیرد، بعد هم این مدعیان محترم از کجا می‌دانند که ما در این حوزه اقدامی انجام نداده‌ایم؟ من که نمی‌توانم در جلسه بزرگ در این باره توضیح دهم. متاسفانه حرف‌های در یک جلسه 3 نفره نیز فاش می‌شود چه برسد به جلسه 300 نفره که امکان هر چیزی وجود دارد.

آیا امکان ساخت پالایشگاه در مناطق مرزی برای دور زدن تحریم‌ها وجود دارد؟

بحثی که این روزها بسیار آن را مطرح می‌کنند این است که می‌گویند اجازه دهید در مرزها پالایشگاه‌های کوچک ساخته شود و نفت به کشورهای همسایه صادر شود. به اعتقاد من نباید بی‌وزن حرف زد ، به عنوان مثال درمرزهای‌مان با افغانستان و پاکستان، پالایشگاه احداث کردیم، باید با کامیون نفت خام را حمل کنیم چراکه در این مناطق خط لوله نداریم، حال حتی اگر این نفت را منتقل کردیم، مگر کل تقاضای پاکستان و افغانستان برای خرید فرآورده نفتی از ایران، چند بشکه در روز است؟ به علاوه مگر مصرف قابل تامین افغانستان و پاکستان از ایران چند بشکه در روز است؟ 50 هزار بشکه در روز هم نمی‌شود که بخواهیم در مناطق مرزی پالایشگاه احداث کنیم، در حالی که حجم صادرات نفت ایران در اردیبهشت 97، حدود 2.8 میلیون بشکه در روز بوده است. به هرحال ما از اینکار استقبال و حمایت می‌کنیم.

البته ما در حال حاضر به بسیاری از این کشورها فرآورده صادر می‌کنیم و خیلی هم نمی‌خواهیم تبلیغ کنیم. مشکل این است که نمی‌توانیم درباره مهمترین کارهایی که انجام می‌دهیم حرفی بزنیم و با هر فردی هم مشورت می‌کنم می‌گوید؛ حرف نزن چراکه مسائل افشا می‌شود.هم اکنون در کشور ظرفیت موجودِ پالایشگاهای کوچک، حدود 100 هزار بشکه است، اما 5 هزار بشکه بیشتر میعانات گازی برداشت نمی‌کنند، چرا؟ ما برای احداث پالایشگاه تا 2 میلیون بشکه موافقت اصولی و مجوز صادر کرده‌ایم که حدود 500 الی 600 هزار بشکه آن مربوط به پالایشگاه کوچک است . چرا احداث نمی‌کنند؟

وزارت نفت که نمی‌تواند پالایشگاه احداث کند، نکته بعدی اینکه وزارت نفت پالایشگاه ستاره خلیج فارس را احداث کرده و در حال توسعه آن است که اگر این پالایشگاه نبود هم‌اکنون باید با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کردیم، برخی از افراد در رسانه‌ها و فضای مجازی، به گونه ای با وزارت نفت برخورد می‌کنند که گویی مدیریت وزارت نفت، یک کار خوب هم در کارنامه 6 ساله خود ندارد و همه افراد در این وزارتخانه خیانت کار هستند و کار آن‌ها ضرر زدن به منافع ملی است و اصلا مثل اینکه ما مأمور سازمان اطلاعات مخفی آمریکا یا موساد بوده‌ایم که به وزارت نفت آمده‌ایم تا کشور را نابود کنیم و ظاهرا فقط یک عده از آقایان به این موضوع پی‌برده و مابقی نیز متوجه نشده‌اند و کشور نیز صاحب و سیستم اطلاعاتی ندارد و یک عده به راحتی خیانت کرده، منافع ملی را نابود می کنند و هیچکس هم با آن‌ها کاری ندارد.

به نظر من باید مقداری به این موارد فکر کرد که مگر می‌شود که ما بخواهیم هر روز به کشور ضربه بزنیم و هیچکس هم کاری به ما نداشته باشد، یعنی من حدود 28 سال است که به این کشور ضربه می‌زنم و کسی هم نفهمیده است اما فقط یک عده معدودی این موضوع را که من به کشور ضربه می‌زنم را فهمیده‌اند.

آقای مهندس آیا ثروت شخصی شما غیرمتعارف است؟

من هر ثروتی داشته‌ام بارها در مواعد مقرر قانونی، به رییس محترم قوه‌قضاییه اعلام کرده‌ام و یک بار مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی در سال 84 نامه‌ای خطاب به من نوشتند که اموال شما را بررسی کرده‌ایم، هیچ ثروت غیرمتعارفی به اموال شما افزوده نشده و این مایه افتخار کشور است که یک نفر 22 سال وزیر بوده و هیچ ثروت غیرمتعارفی ندارد، البته این موضوع را منتقدان هم می‌دانند و اگر یک قران تخلفی از من سر می‌زد، تا حالا هر یک قران را به یک میلیارد تومان تبدیل کرده بودند، الحمدلله من روی آن حساسیت داشتم و خواهم داشت و در انتخاب همکارانم هم به پاکدستی و سلامت آن‌ها توجه دارم.

مخالفانی که در رسانه‌ها و جاهای دیگر بر علیه وزارت نفت حرف می‌زنند مسأله‌شان این موضوعات نیست، البته برخی افراد روی نمایندگان محترم مجلس تاثیر می‌گذارند و من نیز این افراد را مقصر می‌دانم، نه دوستان مجلسی را که از این افراد اطلاعات غلط می‌گیرند، چراکه این افراد با اطلاعات غلط نمایندگان را نگران کرده و آن‌ها را به اشتباه می‌اندازند.

ارتباط شما با نمایندگان دوره قبل و کنونی چگونه بوده است؟

من بارها چندین جلسه با آقایان توکلی، نادران، نجابت و حسین‌زاده بحرینی در دوره قبل مجلس داشته‌ام، انسان‌های منصفی بودند و علیرغم اینکه ما از نظر سیاسی با هم همفکر نیستیم، اما بر سر الگوی قراردادهای جدید نفتی با یکدیگر صحبت کردیم و بعضی از مواردی را که من مطرح کردم آن‌ها پذیرفتند و برخی حرف‌هایی را هم که آن‌ها عنوان کردند من پذیرفتم چراکه ما با هم دعوا نداشتیم و به یکدیگر نزدیک شدیم، در موضوع کرسنت نیز بارها با هم صحبت کرده و از آن‌ها کمک خواستم و آن‌ها نیز کمک کردند.

اکنون 8 سال است تعاونی مسکن وزارت نفت 50 تا 150 میلیون تومان از کارمندان پول گرفته‌اند که برای آن‌ها در قالب پروژه شهر زیبا خانه بسازند اما این اتفاق نیفتاده است، این تاخیر چه دلیلی دارد؟

اولین بار است که در طول تاریخ بشریت من این موضوع را می‌شنوم! تاکنون هیچ چیزی در این باره به من منتقل نشده!

ظاهرا یکی از اجداد شما وزیر بوده و دستور داده پس از مرگش وصیت نامه اش در بیستون منقش شود، توضیحی در این باره می دهید؟

جد بزرگ ما "شیخ علی خان زنگنه" وزیر شاه سلیمان صفوی بوده است، این طور که نوشته‌اند ایشان شخص فاضلی بوده‌اند و ظاهرا مثل من هم خیلی مراعات بیت‌المال را می‌کرده اند و مَثَل معروفی است که می‌گوید " شاه می‌بخشد، شیخ علی خان نمی‌بخشد" داستان این است که شاه بعضی شب‌ها در مراسمی حضور می‌یافته و فردی برایش شعری می‌خوانده و شاه دستور می‌داده که مثلا 200 سکه به این فرد صله دهید و آن فرد نیز فردا نزد "شیخ علی خان" می ‌فته و مطالبه سکه‌ها را می‌کرده، اما شیخ علی خان که وضع خزانه را می‌دانسته در پاسخ می‌گفته، چه سکه‌ای؟ تو یک چیزی گفته‌ای ، شاه خوشش آمده و او هم چیزی گفته، تو خوشت آمده، این به آن در ، سکه کجا بود؟

آیا این وصیت‌نامه منقش شده است؟

این موضوع را شنیده‌ام اما شخصا به دنبال مشاهده آن نرفته‌ام، البته چند "شیخ علی خان" وجود داشته که یکی "شیخ علی خان اولی" است، و زنگنه‌ها در دوره صفویه در حکومت قدرت داشته‌اند، مثلا "گنج علی خان زنگنه" حاکم کرمان بوده و ظاهرا "ملک خان زنگنه"، حاکم فارس و خوزستان بوده که در باغملک زندگی می‌کرده است . هم اکنون نیز زنگنه‌هایی که در باغملک زندگی می‌کنند همه فامیل ما هستند و اکثرا به دلیل اصالت کردی‌شان فامیلی کرد زنگنه دارند، البته زنگنه‌ها وسیع هستند و حتی در عراق فراوانند، در سلیمانیه، کربلا و نقاط دیگر حضور دارند، تعداد آن‌ها در ایران نیز فراوان است، حتی بعضی‌ها اصالت‌شان زنگنه است ولی فامیلی‌شان زنگنه نیست. این‌ها را چون اصرار کردید گفتم وگرنه به کار مردم و این شرایط نمی‌آید.

از نظر شما به عنوان شخصی که سال‌ها عضو کابینه بودید، برون‌رفت از شرایط اقتصادی کنونی چه راه‌هایی دارد؟

فقط باید با یکدیگر بسازیم و مهربان باشیم، در حال حاضر با هم بسیار خشن هستیم. اصلا رأفت و مهربانی میان ما نیست، خشونت بین ما بسیار شدید است، زمانی که برای رأی اعتماد این دوره به مجلس آمدم، فقط یک حرف زدم گفتم؛ امام خمینی(ره) زمانی که دخترها و پسرها برای عقد نزد ایشان می‌رفتند یک نصیحت به آنها می‌کردند و می‌گفتند " با هم بسازید" که در حال حاضر ما در این کشور باید با هم بسازیم اما اصلا با یکدیگر نساخته و مهربان نیستیم و خیلی خشونت داریم، به هیچ وجه به یکدیگر لبخند نمی‌زنیم، همه اخم‌ها در هم بوده و خشن با هم رفتار کرده و برخوردهای تند انجام می‌دهیم و گویی فراموش کرده‌ایم دشمنانی داریم به اسم اسرائیل و آمریکا و حتی برخی دشمنان منطقه‌ای داریم که می‌خواهند سر به تن هیچکدام ما نباشد.چرا اینگونه با هم رفتار می‌کنیم؟!، ما یک ملتیم و در یک مجموعه قرار داریم باید با هم مهربان باشیم، منافقان هم اکنون در کاخ سفید نفوذ کرده‌اند، آیا ما فراموش کرده‌ایم "آقای بولتون" اکنون نماینده منافقان در کاخ سفید است!، در کاخ سفید منافقین علیه ما کار می‌کنند، ما چرا نباید با هم مهربان باشیم و چرا با یکدیگر همدل نیستیم، تنها در صورت همدلی و مهربانی کارها جلو می‌رود، رعایت حق مسلمانی را هم کنار گذاریم که نمی‌توانیم ، حق هم میهنی را هم رعایت نمی‌کنیم.

برچسب ها: زنگنه ، نفت
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
United States of America
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۸
2
4
فضا رو برای آقازاده ها و نماینده ها باز میکنی :))
داستان خاندان مدیچی که از روستا آمدند و اروپا را متحول کردند: خطای تک تخصص بودن چیست؟! گاردین : در حادثه آمستردام ؛ هواداران اسرائیلی آغازکننده تنش بودند! لیبرمن : یهودیان اروپا به اسرائیل مهاجرت کنند عراقچی : هیچ وقت از تهاجم روسیه به اوکراین حمایت نکرده ایم رئیس اسرائیل : حوادث آمستردام ۷ اکتبر را یادآوری کرد/ این حادثه جدی و زنگ خطر است وعده ترامپ به محمود عباس: برای توقف جنگ تلاش خواهم کرد اتهام جدید آمریکا به ایران : فردی به نام فرهاد شاکری را برای ترور ترامپ اجیر کرده بود! عراقچی : جمشید شارمهد رهبر یک گروه تروریستی بود / اگر خانواده اش مایل باشند، ما مشکلی نداریم که کالبد شکافی صورت گیرد دختر امام خمینی(ره) : غزه و لبنان به حمایت ما نیاز دارند تا بمانند و مقاومت کنند سقوط سنگ در جادۀ هراز یک فوتی برجای گذاشت آکسیوس : در تماس تلفنی ترامپ با زلنسکی، ایلان ماسک نیز روی خط بود/ رئیس جمهور اوکراین از آنچه که از ترامپ شنید، دلگرم شد صید کوسه ماهیان ممنوع ۷ خاصیت شگفت انگیز کیوی زمان حراج ربع سکه جدید/ آخرین مهلت واریز وجه اعلام شد یونیفل : اسرائیل عمداً نیروهای ما را هدف قرار می‌دهد