عصرایران؛ مصطفی داننده- چرا باید این همه خبر اختلاس بشنویم؟ چرا باید این همه فساد اقتصادی در کشور رخ بدهد؟ چرا باید این همه مردم تشنه رسیدن به پول بیشتر باشند؟
این سوال چند پاسخ ساده دارد که آنهم به سبک زندگی ما و جامعهای که ساختهایم بر میگردد.
اول: حرام خواری برای برخی از مردم عادی شده است. دیگر برای عدهای فرق نمیکند پولی که به دست میآورند، مال مردم است، حق یتیم است، دست رنج مرد یا زنی است که سالها کار کردهاند. آنها فقط به دنبال پول هستند. حاضر هستند همه را به خاک سیاه بنشانند و خود در برجی در کانادا زندگی کنند.
اختلاس گران و خورندگان مال مردم به این نتیجه رسیدهاند که با دزدی به جای جهنم به کانادا میروند. البته این مسئله تنها به اختلاس ارتباط ندارد. خیلی از ما دیگر آنچنان به رزق حلال اعتقاد نداریم. در اداره کارت میزنیم و وارد میشویم و بعد ترک کار میکنیم و به کارهای شخصی میرسیم بدون اینکه کارت خروج را زده باشیم.
به خاطر کاری حقوق میگیریم و کم کاری میکنیم. با یک کارت هدیه چشممان را به واقعیتها میبندیم و هزاران مثل این که نشان میدهد دیگر حلال و حرام برای بعضی از ما فرقی نمیکند و خوشبهحال آن پیرمرد تبریزی که قبل از وزن کردن چای، پاکت خالی چای را وزن میکند و میگوید: « من به شما چای کیلوئی می فروشم نه پاکت پس به ازای وزن پاکت باید چای بدهم!»
دوم: پول مساوی خوشبختی شده است. بسیاری از ما فکر میکنیم هر کسی پول دارد پس خوشبخت است. بسیاری به دنبال پول میدوند تا خوشبختی را به دست بیاورند. دیگر خوشبختی در خانه 50 متری نیست در سفرهای ساده نیست در خندههای شبانه پای یک سریال طنز نیست. خوشبختی در خانهها 500 متری و ماشینهای لاکچری است. در لباسهای مارکدار.
این سبک زندگی است که باعث شده است همه به دنبال پول بدوند و به راهی که میخواهند پول دربیاورند فکر نکنند. یادمان نرود پول داشتن بد نیست، اما همه چیز نیست.
کافی است کمی به گذشته برگردیم به دهه 70 و شصت که تقریبا بسیاری از ما تجربه زندگی در آن دو دهه را داریم. چقدر همه ما بر این باور داریم که زندگی در آن زمانها بهتر بود و مردم به هم نزدیکتر. چقدر حال همه خوب بود و زندگیها رنگ داشت.
خانهها کوچک بود، سفرهها یک نوع غذا داشت اما دلها خندان بود.
سوم: پول داشتن نشانه موفقیت است. هرکسی پول بیشتری داشته باشد موفق تر است. آدمهای پولدار جایگاه بهتری نزد جامعه دارند. در سالهای نه چندان دور مردم برای آدمهای خوب احترام قائل بودند اما امروز برخی تنها و تنها جلوی افراد قد خم میکنند که پول دارند.
بعضی بچهها به پدران خود میگویند چرا تو موفق نبودهای و پول درنیاوردهای؟ پدری که سالم زندگی کرده و پول حلال در آورده است، محکوم است به بی عرضگی.
اینها را که میبینی متوجه میشوی که چرا این همه اختلاس و مال مردم خوری در جامعه زیاد شده است. باید رنگ جدیدی به جامعه پاشید که در آن پول نقشی نداشته باشد.
شما هم الان توی محل کار مشغول چه کاری هستی؟ خواندن اخبار؟!
برادر عزیز آقای داننده اقتصاد دولتی نفتی و رانتی همیشه ایجاد فساد میکند. باید از سرنوشت همه کشورهای بلوک شرق سابق درس بگیریم و اقتصاد را از دست ارگانها و نهادها و پادگانها بیرون بکشیم و به صاحبان اصلی آن مردم بسپاریم
وگرنه ما نه بی اخلاقیم و نه اهل سوء استفاده و نه ژن غیر از آدمی مانند کره جنوبی و اسکاندیناوی داریم .
پس مشکل ما نیستیم اقتصاد را آزاد کنند و اخلاقیات ما را هم ببینند
پول هم از مسیر درست به دست بیاید خوب است و ایجاد کار و رفاه و شادی کرده و فقر را ازبین میبرد
حتما راههایی برای بهتر سدن هست. توکل به خدا
یه موقعی هفت تا بچه بودیم بابامون پول نون ساده رو هم نداشت چون حقش رو خورده بودن!!!!!!!! الان هفت تا دکتر و معلم و مهندس و.... هستیم!!!! تا حالا حسرت او چیزهائی رو که نداشتیم خوردیم!!! الان حق نداریم واسه نداشته هامون تلاش کنیم!!!!!! نمیگم بریم از راه حرام پول دربیاریم!! اما همه که اینو قبول ندارن از هر راهی بتونن پول درمیارن شاید اونها هم تو بچگی نداری کشیدن حق باباشون خورده شده!! میدونین چرا اینجوری شده!!! چون عدالت نیست چون اختلاف طبقاتی هست چون ریا و تزویر و دروغ هست!!! حق اون کارگر این نیس که نتونه یه کیلو گوشت واسه خونه اش بگیره واسه بچه اش نتونه لباس نو بگیره اما چون بی عدالتی هست نمیتونه!!!! آقای داننده درد این جامعه عدم وجود صداقت و عدالت هستش و لاغیر!! پول خوشبختی نمیاره اما نمیذاره بدبخت بشی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اما با تبانی و زور از کار اخراجش کردن و الان بیکاره
تو این مملکت بخوای با وجدان کار کنی کله پا میکنن ادمو
حالا من موندم چکار کنم با وجدان کار کنم یا نه
که رحم اگر نکند مدعی، خدا بکند
التماس عمل به رفتارهای مناسب
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی
متشکرم