عصر ایران ؛ کاوه معینفر - 2 شب از آغاز پخش برنامه «عصر جدید» احسان علیخانی در شبکه سوم سیما میگذرد، مشخصا این برنامه ادامه دهنده برنامههای موسوم به Got Talent است که معروفترین آنها America's Got Talent از سال 2006 از شبکه ان بی سی آمریکا در حال پخش است. نمونههای بریتانیا، استرالیا، یونان، تایلند، فیلیپین و ... هم به همین شکل وجود دارد.
برنامه های استعداد یابی به شکلهای مختلفی در جهان وجود دارد، از کشف خواننده گرفته تا شعبده باز یا آشپز و حتی آهنگرانی چیره دست. هر کدام از این برنامهها هم شکل و ساختار خاص خود را دارد. برنامههای مانند آشپزخانه جهنمی hell's kitchen ، آمریکا استعداد دارد America's Got Talent ، اسطوره آمریکایی یا ستاره آمریکایی American idol ، صدا The Voice ، آبدیده در آتش Forged in Fire و ...
اساسا بحث در ارتباط با کپی بودن و یا تقلید از این دست برنامهها نیست، که اتفاقا اگر کپی صورت بگیرد بسیار بهتر است چون این شکل از برنامه سازی برای مبحث استعداد یابی (غیر تخصصی) کاربردی و جواب دهنده است. ولی مثلا در مقوله استعدادیابی تخصصی برای خوانندگی شیوه برنامه صدا (The Voice) که در آن داوران خود مربی شرکت کنندهها هم خواهند شد بیشتر جوابگو است.
حسن این گونه برنامهها این است که استعدادی که تا به حال امکان دیده شدن پیدا نکرده است از این طریق میتواند شناخته شود و حضور در این برنامه میتواند سکوی پرتابی برای او باشد تا در رشتهای که استعدادش را دارد ادامه فعالیت دهد.
اما گاهی اوقات هم اتفاقات یا اشخاصی در چنین برنامههایی دیده میشود که شاید در نگاه اول جالب و حتی شگفت انگیز باشد اما بعد از مدتی تب آن فروکش کرده و اساسا فقط در حد همان یک بار دیده شدن جذاب میماند و بیشتر از آن پتانسیلی برای ارائه ندارد.
مثلا در قسمت اول برنامه عصر جدید خانمی حضور پیدا کرد که کلمات در جملات را به شکل برعکس کردن حروف آن ادا می کرد، مثلا وقتی میگفت (تسا یبوخ همانرب دیدج رصع) منظور برعکس آن بود که میشد (عصر جدید برنامه خوبی است). یکی از داوران پرسید این استعداد چه کاربردی میتواند داشته باشد؟ و اگرچه این قابلیت و توانایی شرکت کننده در نوع خود کم نظیر و جالب است اما بعدش چه؟ این پرسش مهمی است.
در برنامه America's Got Talent یک نکته همواره مطرح و یک معیار مهم قضاوت و رای دادن داوران است، آنهم این که آیا شخص یا اشخاص صاحب این توانایی و استعداد میتوانند در لاس وگاس (پایتخت تفریح و سرگرمی) یک برنامه داشته باشند؟ یعنی برنامه آنها این توانایی را دارد که در صنعت سرگرمی سازی مطرح شود و جذب مشتری کند؟
داوران همواره به این ویژگی شرکت کننده ها اشاره میکنند که با این توانایی و این قدرت در مدیریت صحنه و شکل ارتباط با مخاطبان حاضر در سالن و داوران و بینندگان و ... این استعداد قادر به entertainment (سرگرمی) است و به قول خودشان چنین شخصی در وگاس میتواند برنامه داشته باشد، برنامهای که تماشاگر برای دیدن آن بلیت بخرد.
جدای از ارزشگذاری (درست و غلط بودن) این مدل نگاه ولی از یک نکته نباید غافل شد که داوران و برنامه سازان این برنامه با این معیار مشخص میدانند که چه هدفی را دنبال میکنند و به دنبال چه نوع استعداد برتری هستند.
یعنی برنامه فقط کشف یک استعداد و اهدا جایزهای نفیس به او نیست بلکه در پی مطرح ساختن استعدادی است که از طریق آن بتواند وارد چرخه اجرا و امرار معاش و جذب مخاطب یا سرمایه شود.
امید که عصر جدید صرفا برنامهای نشود که شخص یا اشخاصی را مطرح کرده و جایزه نفیسی به آنها بدهد و همه چیز تمام شود بلکه رویکردی اتخاذ کند که استعداد مطرح شده عرصه بروز در جامعه داشته باشد تا هم جامعه و هم صاحب استعداد دو طرفه از هم بهره برند.
برای مثال نمونه تا حدی موفق خنداننده برتر در برنامه خندوانه را داشتهایم که تا به امروز چند نفر را در زمینه استندآپ کمدی به جامعه معرفی کرده و زندگی آن اشخاص هم بعد از حضور در این مسابقه تغییر کرده و باعث شده است تا در زمینه رشته مورد علاقه خودشان به شکل حرفهای فعالیت داشته باشند.
عصر جدید هم در آغاز راه است و فصل اول آن تازه شروع شده است، قطعا مشکلات و نقصهای وجود دارد اما با تداوم آن روز به روزبهتر خواهد شد همان گونه که خندوانه رامبد جوان شد یا نود عادل فردوسی پور.
اصل حرف این است که در این شکل برنامهسازی باید تیم سازنده هدفی ورای معرفی صرف استعداد داشته باشد، یعنی هم استعداد را معرفی کنند و هم نتیجهای برای این کشف استعداد به همراه داشته باشد.
فقط دایره کله هاشون که سیاه نبود رو روی صحنه میدیدم.
ایا رسانه ملی رو گروگان گرفته اند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مگر برنامه فردوسی پور نبود که گزارشگر استعداد یابی میکردن و مسابقه گذاشتن
یکی از همکارهای من هم مقام اورد
حالا کوش؟
گزارشگر شد تو تلویزیون؟؟؟؟
کشک اندر کشک