۱۲ خرداد ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۴۸۷۲۹
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۴ - ۱۹-۱۰-۱۳۹۷
کد ۶۴۸۷۲۹
انتشار: ۱۱:۵۴ - ۱۹-۱۰-۱۳۹۷

کوآلای قهرمان

یکی بود یکی نبود توی جنگل های استرالیا کنار یک رود خانه درخت بزرگی قرار داشت که کبوتری با جوجه هایش روی آن درخت زندگی می کردند هر چه جوجه ها بزرگتر می شدند به غذای بیشتری نیاز داشتند برای همین کبوتر مادر و پدر با هم به دنبال غذا رفتند.

یک روز که جوجه ها تنها مانده بودند، یک گنجشک قشنگ پر زد کنار لانه جوجه ها نشست، جوجه ها که تابحال هیچ پرنده ای جز مادر و پدر خودشان ندیده بودند با دیدن گنجشک از ترس سرهایشان را زیر پرهایشان کردند «مثلا پنهان شدند» .

گنجشک گفت: چرا از من می ترسید ؟ به من می گن گنجشک منم بچه هایی مثل شما دارم، آمدم برایشان غذا پیدا کنم، آنها کرم هایی که روی درخت شما هستند را خیلی دوست دارند. آنها به گنجشک گفتند: چقدر تو زیبا هستی و چه قشنگ سریع بال می زنی و پرواز می کن، گنجشک گفت: خداوند این بالهای زیبا را به من داده تا با آن ها به هرجایی که می خواهم پرواز کنم و از نعمت های خدا برای خودم و بچه هایم غذا تهیه کنم. جوجه ها داشتند با گنجشک صحبت می کردند که درخت تکان خورد فوری ترسیدند و دوباره سرهایشان را لای پرهم پنهان کردند.

یک حیوان بزرگ با پنجه های قوی، گوشهای پهن و بدن پشمالو که خیلیم با نمک و مهربون به نظر می رسید به درخت چسبیده بود.

به جوجه ها نگاه کرد و گفت: نترسید شما که غذای من نیستید. جوجه ها گفتند: ما را چه جوری دیدی ما که پنهان شدیم. کوالا گفت: ولی فقط شما سرتان را پنهان کردید بدنتان بیرون بود جوجه های قشنگ اسم من کوآلا است من نوعی خرس درختی هستم و در همسایگی شما با خانواده ام کنار این درخت زندگی میکنم.

جوجه ها گفتند: خوش به حالت می تونی همه جا بروی. کوآلا گفت: ولی من و همه حیوانات که بال نداریم دوست داریم مثل شما پرنده باشیم و در آسمان آبی و زیبای خداوند پرواز کنیم خدا نعمت بزرگ پرواز کردن را به شما داده صبر کنید بزرگتر شوید، عجله نکنید، شما هم می توانید مثل مادر و پدر خودتان قشنگ به هرجایی که خواستید پرواز کنید.

یک مرتبه کوآلا دید عقابی به لانه کبوترها برای شکار جوجه ها می آید، کوالا سریع فریاد زد: خطر و خود را روی لانه ی جوجه ها انداخت و با پنجه های خود به بال های پرنده شکاری می زد، تا پرنده را دور کند.

گنجشک که این صحنه را دید خود را به کبوتر پدر و مادر رساند و گفت: جوجه هایتان در خطر هستند زود بیائید. خانم کاکلی و کوآلا با کمک هم به هر زحمتی که بود پرنده ی شکاری را دور کردند. کوآلا کمی زخمی شده بود ولی خوشحال بود که توانسته جوجه های همسایه را نجات بدهد.

کبوتر مادر از گنجشک و کوآلا برای نجات جان جوجه هایشان تشکر کرد و بعد از آن داستان شجاعت کوآلا در جنگل پیچید و همه او را کوآلای قهرمان می نامیدند.

ارسال به دوستان
کیک شیره انگور، یک عصرانه سالم و خوشمزه کشف ۵ جسد با دست و پا‌های قطع شده در قرارگاه آدولف هیتلر در لهستان (+عکس) تلگرام در آستانه تغییری بزرگ است 5 تکه بهشت در منطقه‌ای بیابانی؛ زیباترین روستاهای کرمان برای سفر (+عکس) شارژ سریع سیمی یا شارژ بی سیم؛ کدامیک برای سلامت گوشی بهتر است؟ بهترین فیلم‌های تابستان سال ۲۰۲۴ که باید ببینید (+عکس) نامه‌های 1900 ساله‌ای که در «قبرستان حیوانات» کشف شدند (+عکس) رژه آلمانی‌ها در نازی‌آباد؛ مهندسان آلمانی در نازی‌آباد چه می‌کردند؟ کار در «جهنم» به روایت عکس‌های تکان‌دهنده (+عکس) اولین باستان شناس تاریخ،‌ خودش پادشاه بزرگی بوده است! (+عکس) رازآمیزترین «هرم» مصر باستان که 14 سال قبل کشف شد(+عکس) نام و نام خانوادگی واقعی حضرت عیسی چه بود؟ ۱۳ بنای باستانی که رازی خارق العاده در ساخت آن ها نهفته است (+عکس) این ۱۳ موجود زنده در بدن انسان زندگی می‌کنند! چهره آن‎‌ها را ببینید تغییر چهره زن چینی ارسطو در سریال «پایتخت» بعد از ۱۱ سال + بیوگرافی
وبگردی