عصر ایران - بعد از درگذشت شهادت گونه سید ابراهیم رئیسی در سانحه ناگوار سقوط بالگرد، یک جریان سیاسی به طور مبالغه آمیزی پروژه تقدیس آن مرحوم را کلید زد و در طول چند روز محدود، کرامات و فضائلی برای او بیان کرد و منتشر ساخت که گویی یکی از قدیسان و معصومان در میان ما بوده و حالا که رفته است، تازه می فهمیم که چه انسان مقدسی را از دست داده ایم: سخنانی از قبیل این که از او ، حتی مکروه هم سر نمی زد یا امام علی و امام رضا علیهماالسلام به او پیام داده اند، نقل خاطراتی با القاء این که او از آینده خبر داشت و این که او همراه امام زمان (عج) رجعت خواهد کرد و... .
حتی در تعداد تشییع کنندگان او نیز اغراق کردند و در و دیوار تهران را پر کردند که 12 میلیون نفر به بدرقه رئیس جمهور فقید رفته اند ؛ حال آن که هر چند مراسم تشییع، شکوهمند و پرشمار و در شأن بود، اما این عدد، قطعاً محصول اتاق فکر تولید محتواهای مبالغه آمیز بوده است.
به نظر می رسد فارغ از ابعاد عاطفی ماجرا ، دو هدف جدی سیاسی در اغراق گرایی های اخیر وجود دارد:
1 - هدف نخست این است که با منزه جلوه دادن رئیسی، دولت او را که به سال آخر رسیده و قاعدتاً باید مورد نقد و ارزیابی قرار می گرفت، مصون از انتقاد و معاف از پاسخگویی کنند؛ وقتی فضا چنان سنگین می شود که گویی رئیس دولت، یک عارف کامل واصل معصوم مرتبط با معصومین بوده که قرار است همزمات با ظهور، با امام زمان (عج) بازگردد، چه کسی جرأت می کند چنان دولتی را نقد کند؟!
واقعیت این است که مرحوم رئیسی، فردی بوده مانند بقیه مردم و سیاستمداری بوده مانند سایر سیاستمداران رده بالای جمهوری اسلامی و با نقاط ضعف و قوتی که طبیعتاً هر انسان و هر سیاستمداری دارد؛ دولت او نیز همانند هر دولتی، توفیقاتی داشته و ناکامی هایی.
به صلاح ملک و ملت نیست که دور رئیس جمهور فقید، هاله ای از تقدس درست کنند و نگذارند دولت و عملکرد او مورد نقد و بررسی قرار گیرد. البته که حفظ حرمت درگذشتگان امری اخلاقی و انسانی است و باید لحاظ شود ولی می توان در دایره ادب و احترام، عملکرد دولت سیزدهم را نقد کرد تا رئیس جمهور بعدی، از نقاط قوتش بهره گیرد و ضعف ها را علاج کند.
به عنوان مثال به ویژه در طول رقابت های انتخاباتی باید بررسی شود که چرا برغم آن که وعده داده شده بود تورم ،ابتدا نصف و سپس تک رقمی می شود، این اتفاق رخ نداد؟ چرا برغم رسیدن به سال آخر دولت، دورنمایی از تحویل 4 میلیون مسکن وعده داده شده دیده نمی شود؟ چرا ارزش پول ملی همچنان نزولی است؟ چرا وضعیت اینترنت با وجود وعده های داده شده، وخیم تر شده؟ و سوالات متعدد و جدی دیگر.
نکته اینجاست که هر چند مرحوم رئیسی، رئیس دولت بود ولی بسیاری از این پاسخ ها را باید دولتمردان وی که زمام امور کشور را در دست داشته اند و دارند، بدهند و حق ندارند، پشت تابوت "رئیس جمهور شهید" پنهان شوند و از پاسخگویی طفره بروند.
2 - دومین هدف از پروژه مقدس سازی، بهره برداری انتخاباتی است. به باور یک جریان سیاسی فرصت طلب، هر چقدر فضا عاطفی تر شود و هر اندازه چهره ای فرازمینی از مرحوم رئیسی درست کنند، بهتر می توانند سوار بر موج شوند و به سمت صندلی خالی مانده ریاست جمهوری بروند. آنها برای رسیدن به این هدف سیاسی، از واژه مقدس "شهید" نیز سوء استفاده می کنند و کاندیدای خود را که به زعم خود قرار است جای شهید رئیسی بنشیند "شهید زنده" می نامند: "شهیدی به جای شهیدی دیگر! تا ما به مواهب قدرت برسیم."
در واقع، هدف غایی، نه تکریم رئیس جمهور فقید که بهره برداری از او برای نشستن بر جای اوست و این را، مردم به خوبی می فهمند ولی ای بسا سیاست بازان قدرت طلب، نمی فهمند که مردم می فهمند!
به زودی مردم ایران تصمیم خواهند گرفت که آیا راه پیشین ادامه یاید یا مسیر دیگری - حتی اندکی بهتر - برای ایران و فرزندان ایران باید طی شود.
حرف دلمون رو زدی
شما روحانی رو بابت هشت سال افتضاح پاسخگو کردید؟
اما خطاب به نوجوانان و جوانان عرض کنم که ما اعتقاد داریم هرکه هر که را اسرار حق آموختند. مهر کردند و دهانش دوختند.
از اصول قطعی است که صاحبین کرامت ، آن را جار نمی زنند و اینها کار کاسبین است و نباید به آن توجهی کرد.
واقعیت ، میزان استقبال مردم از انتخابات مجلس بود و اینکه اگر بیش از چهل درصد مردم در انتخابات شرکت کنند، هیچ یک از دولتمردان فعلی بر سر کار نخواهند مانند واین تبلیغات به کارشان نخواهد آمد.
میخوان کسی در مورد وعده های شکست خورده رئیسی صحبت نکنه