عصر ایران؛ محسن ظهوری - بعدازظهرهای روز جمعه، وقت قصهگویی بلبل هزاردستان سینمای ایران بود که هزار داستان در سر داشت و هربار یکی را رو میکرد. سینماگر تاریخدانی که به شیوه قدما قصه میگفت؛ حکایت و روایت و لذت، توأمان. کسی که زیبایی هنر و دهشت گلوله را به هم بافت، و قصهای نوشت برای مجموعهای تلویزیونی که پخش آن در بعدازظهرهای تعطیل جمعه، شد برنامه ثابت بسیاری از مردم در اواسط دهه شصت؛ روزهای جنگ و تلخی و سختی.
هزاردستان، مجموعه قصهای جذاب و گیرا شد که لذتش هنوز در یاد بسیاری از بینندههایش به یادگار مانده. سریالی که روایتگر بخش پرحادثهای از تاریخ معاصر ایران بود؛ تاریخی به روایت راویاش علی حاتمی که فرق داشت با آنچه مورخان گفتهاند. او بینندههایش را ۱۵ قسمت در ذهن خود به روزگاری از تهران برد که ایران در تب و تاب دو جنگ جهانی بود. دو ویرانی و دو قحطی بزرگ برای ایران. از اواخر قاجار تا پایان دوره رضاخان؛ روزهای ترور و داغ و درفش. حاتمی گرچه دغدغه تاریخ معاصر داشت، اما خود را مقید به تاریخ نکرد. او وقایع را از صافی ذهن خود عبور داد و دست به انتخاب گزیدهای از شخصیتها در تاریخ زد.
علی حاتمی، برای پرداخت شخصیتهای اصلی سریالش مثل رضا، ابوالفتح، شعبان استخوانی، خان مظفر و مفتش ششانگشتی، از شخصیتهای واقعی تاریخ استفاده کرد که در این گزارش مفصلا توضیح داده شده. او با این شخصیتهای اصلی و بیش از ۵۰ شخصیت فرعی، فیلمنامه هزاردستان را سامان داد تا به رویای ساخت آن که از سال ۱۳۵۴ در سر داشت نزدیک شود. رویایی به نام جاده ابریشم که در طول سالها به هزاردستان تغییر نام داده بود. او فیلمنامه را سال ۵۷ تمام کرده بود، اما تا تصویب آن هنوز راهی طولانی داشت.
حاتمی مجبور شد نزدیک به ده بار فیلمنامه این سریال را بازنویسی کند تا نهایتا مجوز ساختش را یک سال پس از انقلاب بگیرد. در این مدت بلاهای زیادی بر سر فیلمنامه او آمد و چندبار مجبور شد دوباره از اول همه آن را بنویسد، اما آنچه نهایتا صداوسیمای ایران مجوزش را داد، تنها بخشی از فیلمنامه پروپیمان او بود. با همه اینها علی حاتمی ناامید نمیشد. او طرح ساخت شهرک سینمایی ایران را در دست داشت و به ساخت سریال مشغول شد. قصه پرآبچشم ساخت این سریال ماندگار و تکهتکه کردن توسط صداوسیما را در این گزارش ویدئویی ببینید.
عزت اله انتظامی
محمدعلی کشاورز
جمشید مشایخی
داوود رشیدی
علی نصیریان