عصر ایران؛ مازیار آقازاده - 9 روز بی خبری از "جمال خاشقچی" روزنامهنگار منتقد دولت سعودی کافی است تا انگشت اتهام بزرگی علیه دولت "آل سعود" از اقصی نقاط دنیا روانه شود.
"محمد بن سلمان" همهکاره عربستان و ولیعهد جاهطلب سعودی، در 3 سال گذشته در ماه عسل انجام اصلاحات داخلی و ماجراجویی خارجی ، بالاخره در تله مهلکی گیر افتاد.
او در بیش از 3 سال گذشته هزاران نفر از غیرنظامیان یمنی را در حملات هوایی و موشکی به زیر خاک فرستاده است، صدها نفر از رقبای احتمالی خود را در کشورش به اتهاماتی چون فساد دستگیر کرده است، دهها فعال حقوق زنان را دستگیر و روانه زندان کرده است و.. اما با وجود همه اینها به مدد انجام اصلاحاتی – از بالا- در عرصههای اجتماعی و اقتصادی سعودی،همواره دست حمایت ایالات متحده آمریکا و کشورهای عربی متحد و برخی دولتهای اروپایی را در پشت سر خود داشته است؛ اما میوه ممنوعهای که خورده شد- یا دستکم در مظان اتهام خوردن میوه ممنوعه قتل یک روزنامهنگار منتقد- به لحاظ شکلی به قدری سنگین است که میتواند همه رشتههای دولت "بن سلمان" را پنبه کرده و او را به گوشه "رینگ" پاسخگویی قرار دهد.
ماجرا بسیار هولناک است؛ "جمال خاشقچی"، فردی که منتقد جدی دولت "محمد بن سلمان" بوده با پای خودش وارد کنسولگری کشور متبوعش در شهر استانبول شده و در حالی که نامزدش در بیرون کنسولگری انتظار خروج او را میکشیده، دیگر بیرون نیامده است! و این در حالی است که مقامات دولت سعودی منکر این قضیه بوده و مدعیاند او در کنسولگری نیست و پس از پایان کارش این محل را ترک کرده است! اما این ادعا را هیچ کس باور نمی کند، به ویژه اینکه نشانهها و قرائنی است که 15 مامور اطلاعاتی سعودی که همان روز از عربستان به استانبول وارد شده بودند، در کنسولگری انتظار خاشقچی را میکشیدهاند!
تا اینجای کار همه قرائن و شواهد علیه دولت سعودی است و دولت سعودی در جایگاه متهم ردیف اول قرار گرفته و حتی نزدیکترین متحدان سعودی از جمله ایالات متحده آمریکا انتظار پاسخگویی شفاف دولت ریاض را دارند.
حتی رابطه در ظاهر بسیار نزدیک "محمد بن سلمان" با خانوده ترامپ باعث نشده تا رییس جمهور آمریکا در روزهای گذشته چند بار به صراحت موضوع را پیش نکشیده باشد و خواستار روشن شدن ابعاد ماجرا نشده باشد؛ چون فشار افکار عمومی و جامعه مدنی و رسانهای آمریکا روی پیگیری این پرونده زیاد است.
رسانههای آمریکایی و غربی نیز سنگ تمام گذاشتهاند و همهروزه پیگیر ماجرا هستند. "جمال خاشقچی" به واسطه اقامت در آمریکا و ستون نویسی برای روزنامه واشنگتن پست و داشتن ارتباط با جامعه رسانهای آمریکا شخصیت شناخته شدهای بود و "سربه نیست کردن" او آن هم با شرایطی که روی داده، قطعا یک حماقت محض است. از سوی دیگر به واسطه نقش مستقیم و غیر مستقیم دولت سعودی در حملات تروریستی 11 سپتامبر - 15 تروریست از 19 تروریست این حادثه تبعه سعودی بودند و بسیاری از شاهزادگان سعودی از القاعده حمایت مالی می کرده اند- بسیاری در آمریکا دل خوشی از دولت سعودی ندارند و این ماجرا فرصتی در اختیار آنها قرار می دهد تا فشار خود را به دولت واشنگتن برای تجدیدنظر در رابطه با عربستان سعودی، افزایش دهند.
از همین الان سناتورهای جمهوریخواه در کنگره برای عربستان سعودی و محمد بن سلمان خط و نشان میکشند و تهدید میکنند که اگر مشخص شود خاشقچی به دست دولت سعودی "سربه نیست شده باشد" همه گزینهها از جمله تحریمهای تسلیحاتی علیه سعودی روی میز بررسی سناتورها خواهد بود.
دولت سعودی چند هفته پیش در برابر یک انتقاد معمول و ساده دولت کانادا از وضعیت حقوق بشر در این کشور تاب نیاورد و به شدیدترین وجه واکنش نشان داد، واکنشی که از نظر بسیاری از رسانهها و تحلیلگران و حتی سیاستمداران لیبرال آمریکایی واکنشی گستاخانه ارزیابی شد و حتی بسیاری دولت ترامپ را نکوهش کردند که با حمایتهای بیشائبه خود از "محمد بن سلمان" و دولت سعودی، باعث گستاخی دولت ریاض شده و در فقره نزاع دیپلماتیک سعودی با دولت کانادا، سکوت پیشه کرده است.
اما حالا با ماجرای "خاشقچی" زبان دنیا به ویژه متحدان غربی دولت سعودی برای نکوهش دولت بن سلمان باز شده است و "خوردن میوه ممنوعه" باعث شده همه رشتههای محمد بن سلمان پنبه شود و بدون کمترین تردیدی در صورت روشن شدن دست داشتن دولت سعودی در سربهنیست کردن احتمالی جمال خاشقچی، این مساله سنگینترین عواقب را برای دولت سعودی در پی خواهد داشت، به نحوی که میتوان این ماجرا را بالقوه طلیعهساز پایان ماه عسل تُرکتازی دولت سعودی در عرصه سیاست جهانی و تحمیل انزوایی سنگین علیه دولت ریاض دانست.
دولت محمد بن سلمان با درگیر شدن در ماجرای ناپدید شدن "جمال خاشقچی" در مهلکهای اساسی گیر افتاده است؛ مهلکهای که در صورت مشخص شدن توطئه سربه نیست کردن خاشقچی از سوی دولت و دستگاه اطلاعاتی ریاض، میتواند حتی به بازنگری بسیاری از دولتهای غربی در نوع رابطهشان با دولت سعودی منجر شود و دولت سعودی که طی ماهها و سالهای گذشته مستظهر به حمایت همهجانبه متحدان غربی و عربی خود بود، در فشار سخت دیپلماتیکی گرفتار خواهد آمد.
سربه نیست کردن خاشقچی به دلیل داشتن اهمیتی نمادین موضوعی بسیار حساس است، موضوعی که جامعه مدنی و رسانهای غرب به هیچ وجه از کنار آن نخواهند گذشت و به شدت روی دولتهای خود فشار وارد خواهند آورد تا این بار "سفت و سخت" در برابر دولت ریاض بایستند.
از هماکنون نشانههای این سونامی دیپلماتیک را میتوان مشاهده کرد، از مطالبی که رسانههای آمریکا در نقد سیاستهای محمد بن سلمان مینویسند تا زمزمههای سناتورهای جمهوریخواه و دموکرات علیه دولت سعودی همه و همه نشانگر روزهای سخت و بدی برای محمد بن سلمان هستند.
گویی با خوردن این میوه ممنوعه همه آن تعریف و تمجیدها درباره اصلاحات اجتماعی و اقتصادی در "مملکت عربی سعودی" به باد فنا رفته است و پرده از واقعیات و پشت پرده دولت سعودی افتاده است.
البته با وجودی که هنوز برای قضاوت نهایی درباره سرنوشت جمال خاشقچی باید تا زمان آشکار شدن تمامی ابعاد ماجرا منتظر ماند، اما تا اینجای کار دولت عربستان سعودی در بدترین مهلکه دیپلماتیک خود طی 3-4 سال اخیر افتاده است.