اینها از جمله سوالاتی است که طی سالها به ذهن بسیاری از ما رسیده است و حتی شاید روزی از جمله انتظارات طبیعی ما از رسانهای بود که امروز از آن با عنوان «ملی» یاد میشود. اما به مرور زمان بر اساس فراموشی یا خستگی به دست فراموشی سپرده شدند و امروز اگر این سوالات را از دغدغهمندان ادب و کتاب بپرسید با سیلی از انتقادات مواجه خواهید شد که بیوقفه به سمت شما روانه میشود.
هفته کتاب بیش از هر موضوع دیگری سرانه پایین مطالعه در کشور و ضعیف شدن صنعت نشر را یادآور میشود؛ فرهنگی که انتظار میرود به کمک رسانهها و به ویژه صداوسیما در جامعه نهادینه شود.
به مناسبت هفته کتاب به سراغ تعدادی از فعالان و برنامهسازان حوزه کتاب، شعر و ادبیات در تلویزیون رفتهایم و در گفتوگو با آنها وضعیت تولید برنامههای ادبی در سیما و جایگاه شعر و ادب در برنامههای تلویزیونی به بحث گذاشتیم.
وضعیت شعر از وضعیت کتابخوانی در رسانه ملی بدتر است
کوروش انصاری که پیشتر تهیهکنندگی برنامه «نقد شعر» در شبکه چهار سیما را بر عهده داشت، با بیان اینکه «کمبود سرانهی مطالعه و کتابخوانی را نمیتوان فقط بر عهده صداوسیما گذاشت»، اظهار کرد: به هر حال رسانه ملی بخشی از تبلیغات را بر عهده دارد و نمیتوان همه انتظار را از این سازمان داشت. اما به طور کلی اگر میخواهیم به کتاب و فرهنگ کتابخوانی در کشورمان اهمیت بدهیم باید برنامهریزی درست در این زمینه داشته باشیم. اینکه فقط در برنامهها بگوییم کتاب بخوانیم و کتاب خواندن خوب است کافی نیست. تاکنون چند برنامه ساخته شده که در آن گفته شود کتابخوانی استرس را از ما دور میکند؟ وقتی کتاب میخوانیم ذهنمان خلاق و فرهنگ واژگانمان غنیتر میشود. چقدر در سریالها و فیلمهای ما افرادی نشان داده میشوند که اهل کتاب خواندن هستند؟
او با بیان اینکه «متاسفانه به مزایای کتابخوانی کم توجه میشود»، ادامه داد: روح ادبیات و کتاب در جامعه ما کمرنگ است و در این شرایط شبکههای اجتماعی هم مزید بر علت هستند. چراکه در جامعه ما خواندن مطالب کوتاه در شبکههای اجتماعی باعث میشود تا دیگر افراد به کتابخوانی روی نیاورند. این در حالی است که در کشورهایی که خودشان تولید و استفادهکننده تلفنها و دستگاههای هوشمند هستند، سرانه مطالعه بیشتر از کشور ماست. جالب است که حداقل تیراژ کتاب در ژاپن ۱۵ هزار نسخه است و ما در بهترین حالت برای انتشار سه هزار تیراژ داریم. بنابراین مشکل اصلی ماهیت این شبکهها نیست، بلکه ایراد به موضوعات دیگری همچون سانسور برخی کتابها و عدم نهادینه کردن فرهنگ کتابخوانی برمیگردد.
این تهیهکننده بدبینی مردم به کتابها را از دیگر دلایل پایین بودن فرهنگ کتابخوانی در کشور برشمرد و گفت: این بدبینی از اینجا ناشی میشود که عدهای مافیای کتاب، آثار افست در تعداد محدود چاپ میکنند تا صرفاً از مزایای دولتی برخوردار شوند. همه این موارد جمع میشود و ما در نهایت میبینیم که سرانه کتابخوانی در کشور ما کم است. مدیران صداوسیما، تهیهکنندگان و همه باید همت کنیم و دست به دست هم دهیم تا تفکر کتابخوانی در جامعه نهادینه شود. کتابخوانی نیاز به فرهنگسازی ندارد، بلکه نیاز به نهادینه شدن دارد.
انصاری با بیان اینکه «وضعیت شعر از وضعیت کتابخوانی در رسانه ملی بدتر است»، خاطرنشان کرد: خیلی از مدیران تلویزیونی اصلاً علاقهای به شعر ندارند و اگر مقام معظم رهبری علاقهمندی خودشان به شعر را اعلام نمیکردند مطمئنم که حتی در خیلی از شبکهها اصلاً به مقوله شعر نگاهی نمیشد. همچنین باید به این نکته توجه کرد که حافظ، سعدی، مولانا و ... جایگاه ارزشمند خودشان را دارند، اما متاسفانه برخی از برنامهها شعر را تنها در آنها خلاصه میکنند؛ در صورتی که ما شاعران معاصر و قدیمی بسیاری داریم که باید به آنها نیز پرداخته شود.
هیچگاه برای تولید برنامههای ادبی مشکلی نداشتم
اسماعیل آذر، مجری برنامه «مشاعره» نیز درباره جایگاه شعر و ادب در برنامههای تلویزیونی اظهار کرد: طبعاً ادبیات ما با فرهنگ ایرانی و دین ما پیوندی عمیق دارد؛ به گونهای که بیشترین برداشتهای شخصیتهایی مثل سنایی، مولوی، حافظ و... در سرودن شعرهایشان از قرآن بوده است. این نشان میدهد که ادبیات ما متضمن فرهنگ دینی ماست. این موضوع را به عنوان مقدمهای گفتم که هر چقدر در این زمینه اهتمام شود جا دارد که غلظت و مساحت آن بیشتر شود. اما اینکه صداوسیما چقدر به این موضوع میرسد تا آنجا که بنده در جریانم هر برنامهای که با موضوع ادبیات و شعر به سازمان پیشنهاد شود، در صورتی که از لحاظ کیفی و فنی استانداردهای لازم را داشته باشد با استقبال مواجه میشود. اینکه این باور وجود دارد برنامههای ادبی کمتر از آنچه که انتظار میرود در صداوسیما تولید میشوند شاید به خاطر کمکاری استادان این رشته و تهیهکنندگان است.
او اضافه کرد: سالهاست که در حوزههای مختلف ادبیات با صداوسیما همکاری دارم و همیشه با تسهیلات خوبی در این راه همراه شدم و هیچگاه برای تولید برنامههای ادبی مشکلی نداشتم و طبیعتاً این نشان میدهد که دیگران هم مشکلی نداشتهاند. بلکه مشکل اصلی اینجاست که برخی از تهیهکنندگان و کارشناسان ما به اینگونه برنامهها اقبال نشان نمیدهند. بنابراین راهحل تولید برنامههای ادبی بیشتر این است که طرحهای بیشتری به سازمان ارائه شود.
مجری سری برنامههای «مشاعره» با بیان اینکه «زبان فارسی ارزش هویتی برای ما ایرانیان دارد»، یادآور شد: به همین خاطر افراد زیادی که در رأس آنها مقام معظم رهبری قرار دارد، بر ساخت برنامههای ادبی تاکید کردهاند که باید به این موضوع اهمیت داده شود.
برخی از برنامههای ادبی صرفاً شوی تلویزیونی هستند
همچنین عمران عبدالهی که این روز برنامه «چارکتاب» را از شبکه چهار سیما راهی آنتن میکند، درباره شرایط تولید برنامههای ادبی در تلویزیون اظهار کرد: به طور کلی میتوان گفت که از برنامههای ادبی چندان استقبال نمیشود. در حال حاضر برنامه «چارکتاب» از لحاظ اسپانسر با اقبال مواجه نمیشود. این در حالی است که اگر موضوع برنامه به غیر از کتاب و ادبیات باشد، اسپانسر راحتتر جذب آن میشود. الان برنامه «چارکتاب» به قول معروف از جیب ساخته میشود و سود آنچنانی ندارد، ولی چون موضوع آن کتاب است و خودمان دوست داریم، تولید آن را ادامه میدهیم. ولی متاسفانه بدلیل مشکلات مالی نمیتوانیم آنطور که میخواهیم کار را تولید کنیم.
او با بیان اینکه «متاسفانه در کشوری که به کتاب اهمیت داده نمیشود، فرهنگ، پیشرفت، صنعت و ... آن نیز با مشکل مواجه است»، گفت: در این شرایط برخی از برنامههای تلویزیونی که در حوزه کتاب تولید میشوند صرفا شوی تلویزیونی هستند و آنچنان که باید به فرهنگ کتابخوانی نمیپردازند.
این تهیهکننده اضافه کرد: در برنامههایی که در حوزه کتاب و ادبیات تولید میشود باید مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد بررسی و به پرسشهایی همچون چرایی پایین آمدن سرانه مطالعه کتابخوانی در کشورمان نسبت به ۳۰ سال گذشته پاسخ داده شود. در سالهای گذشته که بسیاری از علوم هنوز شناخته نشده بودند و کتابها در موضوعات مختلفی منتشر نمیشدند، سرانه مطالعه نسبت به امروز بالاتر بود. این موضوعات به بحثهای کارشناسی شده نیاز دارد و صداوسیما باید نسبت به تولید برنامههایی در این زمینهها اهتمام بورزد. برنامهای که پیشتر درباره سینما و مشکلات آن در تلویزیون ساخته شده بود باعث شد تا برخی از مشکلات سینما کم شود و امروز شاهدیم که سینمای ما با استقبال بیشتری از سوی مردم مواجه شده است. این در حالی است که به عناوین مختلفی به موضوع کتاب و کتابخوانی اهمیت داده نمیشود و این موضوع نیاز به ریشهیابی دارد.
عبداللهی یکی از دلایل پایین بودن سرانه مطالعه در کشور را استفاده زیاد از شبکههای اجتماعی دانست و افزود: مطالب کوتاهی که در شبکههای اجتماعی درباره موضوعات مختلفی منتشر میشود نشان از باسواد شدن افراد ندارد. این مطالب اغلب دارای منافع معتبر نیستند و خواندن آنها اصلا به معنی افزایش سرانه مطالعه در کشور نیست. این در حالی است که وقتی مردم کتابی را مطالعه میکنند علاوه بر اینکه به معلومات خودشان اضافه میشود به صنعت نشر نیز کمک کردهاند. زمانی هم که صنعت نشر کتاب در کشور قوی شود به این معنی است که سرانه مطالعه و کتابخوانی در آن کشور افزایش یافته و طبعا استفاده از گوشیهای همراه نیز کاهش پیدا میکند.