عصر ایران - وزیر جدید آموزش و پرورش، از هنگامی که پای در دفتر وزارت گذاشته، چندین بار بر لزوم تحول در نظام آموزشی تأکید کرده است.
البته هنوز برای قضاوت زود است که آیا او واقعاً بانی تحول در نظام آموزشی فشل، عقب مانده، ناکارآمد، استعدادکُش و پر هزینه کنونی خواهد بود یا یک مدیر دیگر در کشور به مصادیق "هزار وعده خوبان یکی وفا نکند" افزوده می شود؟!
واقعیت این است که تحول در نظام آموزشی، یک کار ملی است چرا که به طور جدی و راهبردی، با سرنوشت تک تک انسان های جامعه و نیز کلیت آن، سر و کار دارد.
بنابر این، نباید مردم در این ماجرا صرفاً تماشاگر باشند و همه چیز را به عهده چند مدیر بگذارند تا پشت درهای بسته تصمیم بگیرند؛ به ویژه آن که برخی تجربیات در کشور نشان می دهد گاه برای اصلاح یک روند، تصمیماتی گرفته و کار را خراب تر کرده اند!
بنابر این، اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران، از همه مردم ایران که منتقد نظام آموزشی و نگران آینده فرزندان شان هستند، دعوت می کند اندیشه ها، نظرات و پیشنهادهای خود درباره تحول نظام آموزشی را در زیر همین پست به طور مختصر و مفید و گویا، ارسال کنند.
نظرات شما زیر همین خبر منتشر می شود و مطالب برگزیده، با نام نویسنده شان مجلد شده و به دست شخص وزیر آموزش و پرورش رسانده خواهد شد.
برخی از محورها که می توانند مورد بررسی قرار بگیرند و درباره آنها پیشنهاداتی ارائه شود:
- آموزش پدر و مادرها
- آموزش کودکان در 4 سال نخست زندگی
- روش های آموزش پیش دبستانی
- سن آغاز تحصیلات ابتدایی
- ساعت آغاز به کار مدارس
- میزان ساعات آموزشی مدارس در مقاطع مختلف
- حذف حافظه محوری از مدارس
- کشف و پرورش استعدادها
- آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان
- آموزش مهارت های شغلی
- روش های توسعه خلاقیت
- حفظ شادمانی در دوران کودکی و نوجوانی
- مشق شب
- آموزش زبان های خارجی
- حذف آموزش های زاید و بیهوده از مقاطع تحصیلی
- اصلاح رابطه معلمان و دانش آموزان
- آموزش مداوم و بروز رسانی دانش و بینش معلمان
- انسان محوری در مدارس
- آموزش های خارج از مدرسه
- قطع رابطه کتاب های کمک درسی و کنکور زدگی با مدارس
- کاهش حجم کتاب های درسی
- سنگین بودن کیف دانش آموزان
- به رسمیت شناختن حضور بخش های صنفی و صنعتی و کشاورزی و ... در آموزش
- به رسمیت شناختن سبک های متعدد آموزشی و باز گذاشتن دست والدین برای انتخاب سبک آموزشی فرزندان شان
- نحوه همگامی و بروز شدن سریع و مستمر نظام و محتوای آموزشی با روند تحولات علمی و فناورانه جهان
- به رسمیت شناختن نظام های آموزشی خاص مناطق مختلف کشور
- استفاده مستمر و نظام مند از تجربیات کشورهای دیگر
- و ... . لطفاً در این بحث ملی مشارکت کنید؛ عصر ایران پای تحول در نظام آموزشی ایستاده است و تا آخرین حد توان ، آن را دنبال خواهد کرد. شما نیز همراه باشید و صدایتان را علاوه بر مردم، به گوش وزیر آموزش و پرورش برسانید.
همه کمک کنیم و همه، مطالبه گر باشیم.
پیشنهاد بعدی من، کاهش ساعات کار مدارس ابتدایی است چرا که کودکان بیش از حد معینی کشش حضور در مدرسه آن هم به شیوه خشک و غیر منعطف کنونی را ندارند. در دانمارک، بچه های ابتدایی تنها 3 ساعت در مدرسه اند.
مسئله آینده مملکت و سطح آگاهی جامعه است.
بیش از 95 درصد چیزهایی که در 12 سال مدرسه خوانده ایم، فقط به درد امتحان می خورند و لاغیر!
به نظر من باید توسعه مهد کودک ها در دستور کار قرار گیرد. لازمه اش نیز، آموزش علمی مربیان مهدهاست که در این زمینه خلاهای جدی و وحشتناکی داریم.
2- از روش های سعی وخطا و روش ههای من درآوردی دوری کنیم .
3- از تجریبات کشور های پیشرو مثل آلمان - ژاپن - ودیگر کشور های پیشرفته الگو برداری کنیم .
4- وضعیت حال و آینده جامعه نیاز ها و و مخاطرات را در نظر بگیریم .
5- تربیت را فقط به عهده خانواده و محیط جامعه نگذاریم . آموزش و پرورش باید توامان با یکدیگر باشد .
زمان درستی این سیستم خیلی طولانی است
ما بحثمون سر اینه که چطوری سیستم رو اصلاح کنیم که بشه موند و زندگی کرد ...
و در اين راستا روشنگري اوليا و پرورش آنها كه تنها راه موفقيت فرزندشان از نمرات بالا نميگذرد و البته اينكه باهوش بودن فرزند يك نعمت الهي و صددرصد آزمون الهي است و به هيچوجه باعث افتخار پدر و مادر نيست.
اصلا مدرسه تیزهوشان یعنی چی؟ مثلا هر کس رفت تیزهوشان باید امکانات و نحوه آموزشش فرق داشته باشه؟
همه بچه های ایران باید امکانات و آموزش هم سطح داشته باشن
در هر استان و در هر سال تحصيلي احتمال اينكه تعدادي واقعا هوش متفاوت با ديگران داشته باشند وجود دارد.روشي كه من ميگويم براي كشف "مريم ميرزاخاني" هاست نه يك مشت بچه كه جز درس خواندن كار ديگري از دستشان برنيايد.
با روش پيشنهادي شما مريم ميرزاخاني ها كه سرمايه هاي كشور هستند مورد غفلت واقع ميشوند.
مريم ميرزاخاني حتي بعد از ترك وطن هم براي وطن آوازه داشت و دوست عزيز! اگر آموزش و فرهنگ اصلاح ميشد او در كشور خودش مي ماند.
به عقیده بنده، یک کودک تیزهوش، باید خودش رو نمایان کنه و با دیگران فاصله زیادی داشته باشه نه اینکه یک ظرفیتی برای پذیرش بچه های باهوش درنظر بگیریم و سعی کنیم با آزمون و هزار راه دیگه، توجیهی برای ورودشون به اون سیستم بتراشیم.
باید تفاوت "تیزهوش" و "باهوش" کاملا تعریف و متمایز بشه.
و خوب صد البته که باید این مدارس، آموزشی خاص داشته باشند که فقط افراد تیزهوش میتونند از عهده اش بربیان. نه اینکه بواسطه اشتباه اول (که در پذیرش و پر کردن ظرفیت مدارس صورت گرفته) میانگین دیگران رو هم به پایین بکشیم که این کار ظلم در حق افراد واقعا تیزهوش خواهد بود.
البته این مطلب بخاطر دید تجاری در سیستم آموزش هست.
نگاه صنعتی به آموزش، باعث سودجویی هزار نوع مدرسه و آموزشگاه و ... شده.
مطابق قانون اساسی، آموزش باید رایگان و همگانی باشه نه اینکه با صد مدل و ترفند اون رو برای کسب درآمد، به صنعت تبدیل کنیم.
این تحلیل نقصانی بخاطر کسب درآمد بیشتر اتفاق افتاده و دست بر قضا باید گفت که اتفاقا، آموزش این گونه افراد حتما و 100% باید رایگان و دولتی باشه و میشه بجای شهریه و هزینه، از بورس کردنشون استفاده کرد.
اولا - میشه بگین بوعلی سینا به چه دردی خورد؟!
مگر غیر از اینه که در تمام دنیا، از کتاب قانون و شفا بوعلی سینا برای تکوین سیستم پزشکی و آموزش پزشکی استفاده شده!
این به درد نمیخوره! الان خود شما به این موضوع افتخار نمیکنی؟!
ثانیا - اگر همه چیز درست باشه و این نخبگان در مملکت بمانند، آیا پیشرفت اتفاق نخواهد افتاد؟! شما از سیستم آموزش و پرورش چی میخوای بجز از اعتلای کشور و سطح رفاه جامعه؟!
شما خودت چقدر درس خوندی؟! برای من عجیبه چنین اظهاراتی! بعید میدونم کسی پروفسور میرزاخانی رو بشناسه و اینطور بخواد ایشون رو و کارشون رو کوچک جلوه بده!
چون حقیقتا بازدهی نداشته.
در غیر این صورت از این فراخوان مثل فراخوانهای قبلی کار به جایی نمی برد موفق باشید
شاهديم كه حتي در مدارس تيزهوشان، دانش آموز به درس معلم اكتفا نميكند و حتي سر كلاس مدرسه حاضر نميشود و به جاي آن در آموزشگاههاي ديگر ثبت نام ميكند كه عموما گردانندگان و مدرسان آنها دبير نيستند!! مثلا پزشك زيست شناسي درس ميدهد و مهندس رياضي و البته اين بچه ها در كنكور نتيجه خوبي هم ميگيرند متاسفانه.
1- آموزش مهارت های زندگی از جمله مسئولیت پذیری، تصمیم گیری و اندیشیدن، توانایی حل مساله، کرامت انسانی، احترام به عقاید متفاوت
2- پرهیز از تزریق حفظیات به ذهن کودک
3- آموزش در قالب بازی های گروهی - Gamification
4- پرهیز جدی از القای مقایسه با دیگران در ذهن کودک (حذف سیستم نمره دهی و امتحان محوری در دبستان)
5- حذف تکلیف در خانه
6- کیف سبک
...
7 - آموزش تفکیک کامل فضای مسائل از هم دیگه . هر چیزی جای خودش باید قرار گیرد.
8- آموزش باید با برهه سنی کودک همخوان و متناسب باشه.
9- آموزش روش صحیح تعقل و ترویج منظق گرایی.
10- برقراری تعادل بین تفکر و جسم
11- افزایش آموزشهای همگانی و ارتقای سطح و روحیه همکاری و کار گروهی
....
رویکرد تجربه کردن و یاد گرفتن از تجربه به جای رویکرد انتقال اطلاعات قرار بگیرد.
آموزش به مادران بخصوص برای اینکه بچه از زمان شکل گیری نطفه تا 7 سالگی که وارد مدرسه می شود بشکل انسان توسعه محور رشد کند، متأسفانه الآن در این سن فقط به BMI کودک در این سن توجه می شود و نه چیزهای دیگر که خیلی هم مهم اند
آموزش مهارتهای ارتباطی و تعامل در مدرسه
آموزش آشپزی برای دختران و پسران در مدرسه
آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات مثلأ زبان برنامه نویسی پایتون، مجموعه آفیس، فوتوشاپ
آموزش یک ساز ایرانی به مثل سنتور
آموزش مهارتهای ورزشی مثل شنا و بسکتبال و والیبال و پینگ پونگ
آموزش قرآن همراه با تفسیر
آموزهاش مهارتهای یادگیری که با عنوان Learn to Learn گفته می شود
سفر متناوب کودکان به محیط های جنگل، کویر، کوهستانی و ایجاد بشکل اردو بنحوی با نظارت بزرگترها خود بچه ها مدیریت سفر رو به عهده بگیرند
سفر به شهرهای مختلف ایران عریز بشکل گروهی با مدرسه بنحوی که هر کودک ایرانی بعد از 12 سال تحصیل بتواند تمام شهرهای ایران و آثار تاریخی و فرهنگی هر شهر را لااقل یکبار از نزدیک دیده باشد
تمرین لهجه های مختلف شهرهای مختلف ایران به همراه کودکان هر یک از شهرها(متأسفانه ما به خاطر جهل مان نسبت به زبان ها، گویش ها و لهجه های مختلف در ایران همدیگر را مسخره میکنیم)
اگر رایگان بود، الان به صنعت تبدیل نشده بود!!
ساختار اموزش پرورش كامل است اما متاسفانه چينش مسئوليت ها
مانند بقيه اداره ها تخصصي و بر اساس شايسته سالاري نيست و عملا
كارايي واحدها تابعه كاهش مي يابد.
مشكلات فرواوان است اما اولين گام اصلاح ساختار مديريتي و شايسته سالاري است
اصلا اگه همه چیز درسته، چرا باید از کسی اجازه گرفت؟!
و اين هم با دادن امتياز مقدور است، مثلا كارشناسي ارشد پيوسته دبيري فيزيك كه دانش آموز مستعد تشويق به انتخاب اين رشته شود، تعديل مراحل گزينشي و سخت نگرفتن زياد در مسائل مذهبي (منكر اهميت موضوع نيستم، فقط كم كردن سخت گيري) و بالابردن سطح كيفي معيشت معلمان كه اين آخري مي تواند جلوي تدريسهاي خصوصي را هم تا حد زيادي بگيرد.
کی گفته بهترین معلم، یعنی بهترین رتبه کنکور؟ تو هفت عالم هیچ گزینشی مزخرف تر از کنکور ایران نیست و به هیچ عنوان برتری در کنکور به معنی برتری علمی نیست.
فعلا تنها فيلتر گزينش همين كنكور است كه من هم به ماهيتش نه، اما به وضعي كه حالا دچار شده انتقاد داردم اما در حال حاضر تنها وسيله است.
هم به لحاظ علمی و هم به لحاظ روحی.
فراغ بال معلمان باعث عشق بیشتر اونها به کارشون خواهد شد و این عشق میتونه مایه افزایش حوصله و دقت آنها در کارشون باشه.
آموزش بایستی به معنای واقعی کلمه ملی باشد
آموزش برای همه بایستی یکسان باشد حال خود والدین و بچه ها هستند که بایستی مسیر خود را انتخاب کنند
بنظر من تا معیشت و مزایای حقوقی فرهنگیان(کارمندان و معلمان) به همین روال پیش رود هیچ فایده ای ندارد و هیچ طرحی به نتیجه نخواهد رسید. وقتی برادر خود من در مقایسه با من نه حق مسکن، نه حق خواروبار نه حق ایاب ذهاب، نه کارانه نه حق لباس، نه اضافه کار مناسب، نه حق رفاهی، نه پاداش سالانه و غیره ندارد چطور انتظار دارید با همچین کارمندان بی انگیزه ای و دنبال شغل دوم طرح ها به نتیجه برسد. پس خودمان رو گول نزیم و بیشترین ضرر هم آماج فرزاندان خود ما می باشد. موفق باشید
بعضي آموزشگاههايي كه با درس خواندن بچه ها تجارت ميكنند متاسفانه شريكي از اين نوع دارند.
1- واقع بين كردن كتابهاي درسي و بروز نمودن مطابها
2- تقويت بنيه علمي و رفاهي معلمان مربوطه
3- طبق قانون اساسي اقدام كردن تا ديپلم رايگان باشد نه بصورت درجه بندي
4- سوالات امتحانت بصورت جامع و يكسان بشود
5- فرهنگسازي براي آموزش
برايم جالب است كه با وجود اينهمه دكتر و مهندس بيكار و متاسفانه گاهي وقتها خلافكار، هنوز هم فكر كنيم بچه مان مهندس يا دكتر نشود حق پدرمادري را ادا نكرده ايم!!
پیشنهاد اینجانب
کاهش حجم درسها به نصف و حتی کمتر از فعلی و در عوض ایجاد کارگاه های عملی معادل ساعات حذف شده و یا حتی بیشتر در مدارس از شروع دوره ششم ابتدایی تا پایان دوره متوسطه
به نظر من ما باید قبل از هفت سال همه والدین را از طریق مهدکودکها و پیش دبستانیها برای تربیت فرزند بهتر به صورت مستمر آموزش بدهیم
عمده ایراداتی که باید برطرف شود
1. والدین گرامی فرزند شما خاص ترین کودک عالم نیست و بپذیریم هر شخصی تواناییها و نواقصی دارد
2. پیشرفت فقط با همفکری و کارگروهی حاصل میشود
3.روحیه حق گرایی را در فرزند خود افزایش دهیم
در پایان بد نیست بدانیم کشور ما با هشتاد میلیون جمعیت و کشور هند با یک میلیارد و سیصد میلیون جمعیت پرونده های قضایی برابری دارند
باید به حال همه خودمان از جامعه آموزش و پرورش والدین برای تربیت همچین نسلی گریه کنیم
به نظر من سيستم آموزش و پرورش معلول است نه علت. علت جاي ديگري است. عباس كيارستمي جمله ي زيبايي دارد كه بيانگر حقيقت تلخي است او مي گويد« اگر كارهاي ما ايراني ها ديمي است چون ناني كه مي خوريم از گندمي تهيه شده كه به روش ديم به دست آمده است».
فقط نبايد سيستم آموزشي را نقد كرد. بقيه وزارت خانه ها هم دست كمي از آموزش و پرورش ندارند به عنوان مثال وزارت جهاد كشاورزي يكي از فشل ترين وزارت خانه هاست كه حال و روزش دست كمي آموزش و پرورش ندارد. به قول توشيرو ميفونه در فيلم ريش قرمز: «سياست براي فقرا كاري نكرده پشت هر كدام از اين بيماريها داستان فلاكت باري وجود دارد».
فلاكت آموزشي اين مملكت از خانواده ها شروع مي شود جايي كه والدين كارهاي نكرده خودشان را مي خواهند فرزندانشان به جا بياورند كافي است سري به آموزشگاههاي موسيقي بزنيد و بچه هاي 4 و 5 ساله اي را ببينيد كه هنوز به تنهايي نمي توانند دستشويي بروند ولي خانواده ها زورشان كرده اند كه موسيقي ياد بگيرند. بچه ي بيچاره بايد تاوان پدر و مادري را بدهد كه خود مسئوليت زندگي را قبول نكرده اند و حالا او بايد قضاي كار انجام نداده شان را برآورده كند.
3 - پالایش کتب درسی تاریخ معاصر ( باید اینها وجود داشته باشه اما نه در حدی که دل زدگی ایجاد کنه) ای کاش کمی بیشتر به زبان انگلیسی اهمیت داده بشه از همان مقطع ابتدایی
4 - بازنگری در مورد کنکور دانشگاهی که از همان ابتدا بدرو مادرها تو گوش بچه ها میکنند که اگر اینجوری بخونی کنکور قبول نمیشی استعداد های بچه ها شکوفا نمیشه در صورتیکی در کشورهای به قول عده ایی غرب زده از همان ابتدای کودکی متوجه میشوند که یک کودک در مهمانداری مهارت داره و آموزش میبینه برای اینکه در آینده مهماندار هواپیما بشه
مدارس سمپاد اگرچه تعدادشان كم است اما مسموم كننده ترند به دلايل زير:
1- ايجاد توهم خودبرتربيني در بين دانش آموزاني كه قبول شده اند
2- سرزده شدن دانش آموزاني كه قبول نشده اند
3- ايجاد رقابت افتضاح (بيشتر دبستانهاي غيرانتفاعي با همين آزمون كاسبي ميكنند.)
و....
1-حذف دروسی که هیچ کاربردی ندارند و اموزش بعضی از دروس فقط برای رشته های خاص
2- اموزش زبان خارجی از سن ابتدایی ولی به روش گفت گو نه اموزش گرامر که حتی بعدپایان تحصیلات دانشگاهی هم دانشجویان قادر به مکالمه نیستند.
3-کم کردن حجم کتب درسی و بیشتر کردن ساعات ورزشی و اموزش عملی.
4.اشنایی با مهارتهای ابتدایی مشاغل در دوره دبیرستان نه به شیوه طرح کاد غیر کاربردی سابق.
من به عنوان یه زن در جامعه باید اعلام کنم بخاطر سیستم ناکارامد اموزش و پرورش و هزینه های گزافی که مدارش غیر دولتی با عنماوین مختلف از ملت میگیرین و بی در و پیکر بودن مدارش چه دولتی و چه غیرانتفاعی حتی به بچه دار شدن فکر نمیکنم.
فکر اینکه بچه های ما قراره توی این مملکت بزرگ بشوند انقدر سخت و دردناک شده که برای طفل معصوم هایی که تازه به دنیا میان به جای شادی احساس تاسف میکنم.
از نظر من مهمترین کارهایی که مدارس ما باید انجام دهند به شرح ذیل است:
1- برانگیختن و بارور کردن حس استقلال و شخصیت در بچه های زیر 7 سال.
2- رشد خوداگاهی در بچه ها.
3-رایگان کردن هزینه تحصیل برای همه اقشار مختلف جامعه با در نظر گرفتن برابر بودن سطح کیفی آموزش.
4-حذف دروسی که بچه ها نیاز مبرم به یادگیری آن نخواهند داشت.
5-یاد دادن حرفه و تخصص به بچه ها.
6-حذف کنکوری که هیچ ملاک درستی برای تعیین هوش و استعداد بچه ها نیست.
7-تشویق به انجام کارهای گروهی و کمک کردن به یکدیگر
8-اشنا کردن بچه ها با خطرات احتمالی رفتارهای پرخطر
قانون مندي را به ما نياموختند
نظم را به ما اموزش ندادند
نحوه اقتصاد خانواده را بلد نيستيم
هنوز نمينوانيم مشكلات تاسيساتي ساده در منزل را رفع و رجوع كنيم
اگر كسي جلوي ما جان دهد نميتوانيم كمكهاي اوليه به او بكنيم
بسياري از شهرها و روستاهاي ما زيبا هستند و به مانند بهشت ولي به روستائيان ياد نداديم كه چگونه از اين امكانات واسه جذب توريست استفاده كنند و غصه بيكاري نخورند و به تبع آن اعتياد
خيلي عصباني و ناراحت هستم از بخش زيادي از اين وضعيت كه به زور به ما تحميل شد
2- مطالب درسی دختران و پسران باید مطابق نیازهایشان که صد البته متفاوت است تدوین شود
3- از همان دوره ابتدایی همت ویژه برای کشف استعدادها صرف شود تا دبیرستان های تخصصی در زمینهای مختلف علمی، هنری و ورزشی تشکیل شود
کمی تفکر و تامل لازم است.
معلمان و کادر آموزشی هیچ توجهی به شرایط و وضعیت دانش اموزان ندارند و متاسفانه گاهی حتی توان کنترل آنان را هم ندارند.
متاسفانه چندین سال است که نظام آموزشی کشورمان به خواب عمیقی فرورفته و نمی توان بیدار ش کرد و در بهترین حالت هم همه مشکلات را به نداشتن پول خدمت می کنند تمام هم و غم مدیران و مسئولان مدارس گرفت پول از پدر و مادر ها به عناوین مختلف است و گاهی به بدترین شکل که تحقیر دانش اموزان منجر می شود محقق می شود.
باید به حال این نظام آموزشی گریست که بخش عظم کتاب هایش به درد داشن آموزان نمی خورد و تنها باری به دوشان آنان است
2- آموزش مهارتهاي زندگي (از نحوه برخورد با انواع مسائل تا دوختودوز و آشپزي) از دبستان و متناسب با سن
3- حذف برخي دروس غيرکاربردي همچون عربي و تقويت درس قران
4- آموزش دايلوگوار زبان از همان دوران دبستان
5- جايگزيني برنامههاي آموزشي عملي به جاي نظري
6- اهميت دادن به کار گروهي
7- ....
نقش و تاثیر تکنولوژی آموزشی و فناوری اطلاعات و ارتباطات آموزشی در نظامهای آموزشی مترقی جهان به اثبات رسیده و در دوره های تحصیلی از تواناییهای آن بهره گرفته و این مقوله ،نظامهای برتر آموزشی را در جهان راهبری می نمایند.
پیشنهاد می شود این محور نیز به عنوان گرانیگاه اصلی و مورد نیاز نظام فعلی آموزش و پرورش کشور که در تمامی ابعاد مورد اشاره، کارآیی دارد، مد نظر و مورد بررسی قرارگیرد.
جناب آقای وزیر نکته ایی که همیشه ذهن مرا درگیر می کند اینست که چرا داشمندان خارج از ایران طیف سنی آنها بسیار پایین تر از دانشمندان ایرانی می باشد (البته استثنا وجود دارد) حقیقت امر آن است که باید از نخبگان برای برنامه ریزی درست و با مطالعات تطبیقی بتوان راه درست را پیدا نمود. راستی جناب وزیر من 38 سال دارم و نمی توانم چند کلمه انگلیسی صحبت کنم واقعاً مایه خجالتم ولی هرچه نگاه میکنم زبان انگلیسی من در دوره راهنمایی و متوسطه خوب بود یعنی آموزش و پرورش به من نمره قبولی داد.
به نظر بنده یکی از مهمترین و اصولی ترین راهکار برای دانش اموزان پرورش معلمان و مربیان بروز و دانش روز است که بدون توجه به دانش مربی هیچ اصلاحی از نظر مفاهیم و محتوا قابل ارزش گذاری نیست و اگر آموزنده اصلاح شود قطعا اصلاحات بعدی با توجه به نیاز دانش آموز که بر گرفته از اموخته های روز دنیامیباشد تغییر کرده و خواسته ها متعالی تر و کاربردی تر خواهد شد و دیگر اینکه برای کیفیت تحصیلی باید از مربیان و مشاوران اموزش پروش کشورهای دارای برند اموزشی قوی و کارا بهره ببریم و همچنین در بودجه و هزینه ها در سیستم اموزشی محدویتی قائل نباشیم تا به یک سطح متعارف صعود کنیم و اینده ای با نیروی علمی و پرورش یافته در نیازهای فردایمان بهره ببریم.با تشکر
همین تفکره که باعث شده اینجا باشیم
اونها باید طرز انتقاد کردن، انتقاد پذیرفتن و شرکت در مباحث علمی و عمومی، روش پیدا کردن راه درست، روش مواجه شدن با مشکلات زندگی و این چیزها را در سالهای ابتدایی آموزش ببینند. در ایران کسی دانشجوی دکترا میشه و با ساده ترین مشکلی در زندگی اش بلد نیست چطور باید مواجه بشه.
اصلاحات گرچه بسیار زمانبر خواهند بود ولی ممکن است. به نظرم با
- تغییر در کتب درسی بخصوص در دوران ابتدایی،
- تغییر روال اداره کلاسها (یک معلم و بقیه شنونده و یا کاتب)
- ایجاد انگیزه های اجتماعی در کودکان
- آموزش ارزش های واقعی (این امر حتما به آموزشهای روانشناسی مربیان بخصوص در دوران اولیه آموزش نیاز خواهد داشت)
و بسیاری از موارد مهمی که سایرین در توضیحات قبل اشاره کرده اند و لزومی به تکرار آنها نیست، میسر خواهد شد.
به امید موفقیت نظام آموزشی کشور
اثر گذار ترين كار دولت كه در تاريخ اين كشور ميتواند ماندگار باشدپرداختن به اين مقوله است . هيچ عاملي براي توسعه تعيين كننده تر از حل و فصل تضاد هاي فر هنگي و رفتاري نيست .
حياتي است كه دولت تلاش ويژه اي را براي توسعه انساني به كار گرفته و خصوصا" تحول اساسي در وزارتخانه هاي آموزش و پروش و علوم بوجود آورد به نحوي كه اعتقاد به فيزيك و شيمي ، به انسان سازي ( پرورش )تبديل گرديده واز سطح دبستان50% مواد درسي به ارتقاء فرهنگي ، فراگيري مهارتهاي زندگي و فهم و كسب مسئوليتهاي اجتماعي دانش آموزان بپردازد ،از طرف ديگر آموزشها در سطوح دبستان و دانشگاه كاربردي و متناسب با نياز هاي واقعي كشور شوند .
پیشنهاد به وزیر آموزش و پرورش این است که کلیه مدارس در سطح کشور یکسان شوند یعنی غیر انتفاعی و دولتی نباشد چیزی بین ایندو با سطوح آموزشی یکسان و شهریه متعادل متناسب با درآمد اکثر مردم . روی پرورش هم متناسب با آموزش کار شود .
2- کاهش ساعات حضور در کلاس
3- گنجاندن ساعتی از هفته بنام کلاس شادی
خروج سرمایه های فکری از یک کشور به کشور مقصد یعنی بیگاری کردن و هدر دادن سرمایه ها به نفع کشورهای مهاجرپذیر .
مثل فارسي عربي دفاع زمين شناسي و...در رشته رياضي
چون دانش آموزان در شرايط كنوني كنكور بسيار در شرايط سخت و فشار زيادي قرار دارند
چرا دانش آموز ان در اين سن وسال بايستي بجاي داشتن فراغت كافي و فعاليتهاي دلخواه خود هميشه دلهره درس وكنكور رو داشته باشند .
در هيچ كشوري اين چنين فشار وبخصوص کتاب های كمك درسي كنكور وجود ندارد.
دوما دغدغه معیشتی معلمان و فضای نامناسب فیزیکی مدارس سهم زیادی در عقب ماندگی دارند
1- بررسی و مطالعه سیستم اموزشی کشورهای موفق جهت الگو برداری
2-برگزاری انلاین و اینترنتی یک سری از کلاسهای تئوری و عدم نیاز به حضور در مدرسه
(کاهش هزینه سیستم اموزشی،یکسان و یکدست بودن اموزش ارائه شده در سراسر کشور،کاهش بار ترافیک شهرها ، عدم دلزدگی بچه ها از مدرسه و...)
3- برگزاری حضوری کلاسهای ورزش و هنر و ... جهت اموزش روابط اجتماعی
4- ارائه کلاسهای اموزش فنی و حرفه ای در بخشهای کشاورزی،صنعت، بهداشت و... از دوره راهنمایی به صورت هدفمند و همگام با علم روز دنیا
5-حذف دروس تکراری و غیر ضروری یا کاهش حجم
6-مهم- ارائه اموزش 5S ،حفظ محیط زیست،اداب اجتماعی و.. از دوران ابتدایی
1- حذف کلیه مدارس خاص تیز هوشان غیر انتفاعی عشایری شاهد نمونه هیات امنایی
2-کم شدن تعداد دانش اموزان از 35 نفر به 25 نفر
3- حذف کلیه دانشگاههای غیر دولتی
4-عمل به قانون اساسی تحصیل رایگان از ابتدایی تا پایان دبیرستان
5-پرداخت به موقع حق و حقوق معلمان
6-جذب دانشجویان نخبه در دانشگاه های تربیت معلم
7- کم شدن ساعات تدریس در مدار س ابتدایی
8-هدایت اکثر دانش اموزان به رشته های فنی وکار دانش
9-گسترش مراکز فنی و حرفه ای
10-کم شدن حجم متون درسی
11-ایجاد مراکز تفریحی و ورزشی در کنار مدارس
12- ایجاد جو شادی و نشاط در مدارس
13- استفاده از نیرو های جوان و با حوصله در مدار س
14کم کردن حجم کیف دانش اموزان ابتدایی
15- استفاده از پزشکان عمومی و دندان پزشک و روان شناس در مدارس
16-هوشمند سازی تمام مدارس
17- اموزش ضمن خدمت به فرهنگیان
18-زیاد کردن ساعات ورزش در مدارس ابتدایی
19-و........
به جای اختراع چرخ و سعی خطا به قیمت به فنا رفتن یک نسل ، محورهایی که سیستم آموزش فنلاند بر اساس اون هست را بکار بگیرند.
اما درسها: عربی و انگلیسی و فارسی؛ جغرافیا؛ ریاضیات و امار، علوم تجربی؛ کامپیوتر
ورزش (درست و حسابی)؛
آشنایی و تعمیر سیستمهای حرارتی- برودتی و برق منازل, دوزندگی و آشپزی؛ لوله کشی و کار با ابزار
تدریس:
با سوادترین معلمها ( از رشته های دانشگاهی متفاوت) با بهترین حقوق استخدام شوند و از همین معلمها ناظم و مدیر با رای اولیا انتخاب شوند.
ضمنا اعضای هیاتهای ناکارامد علمی و مدیرانی بی لیاقت بخصوص مالی- اداری تسویه و لغو امتیاز شوند. داشتن ضوابط بر روابط مقدم باشد؛ هر بیسوادی را راه ندهند.
نگذارید مسئولین بی مسئولیت آسوده و راحت زندگی نسل آینده را تخریب کنند
بدون مقدمه عرض میکنم باید تحولات عظیم در عرصه دانش و تکنولژی را باید پذیرفت و اینکه یک نظام آموزشی کماکان اندر پس یک کوچه به لحاظ محتوی و نوع آموزش باشد ،غیر قابل پذیرش است و نتیجه همین است اکنون دچار آن هستیم.
آموزش بایستی کاربردی بوده و علاوه بر اینکه دانش مورد نیاز دانش آموزان را تامین کند شیوه زندگی را در هر مقطعی فرا خور سن دانش آموز در اختیار او قرار دهد .
کنار گذاشتن مطالب بیهوده و وقت گیر از اولویت های این کار می باشد.
نوع آموزش نیز مستلزم تغییر است و متناسب با سن و مقطع تحصیلی باشد . روش مکتبی و استاد شاگردی باید دستخوش تغییر گردد .
به عنوان مثال آموزش زبان به کودکان با روشهای قدیمی به هیچ عنوان اثر بخش نیست و باید حتما به صورت شعر و بازی باشد یا آموزش علوم به دبستانی ها به صورت عملی بازی و گردش علمی باشد .این درصورتی است که مقصود یادگیری بوده وهدف بالا برده مهارت برای مواجه شدن با مسایل در جامعه باشد. درغیر این صورت اگر هدف مدرک گرایی صرف است همان روش مطالعه شب امتحان و حفظ کردن مطالب بهترین روش است.
در تبریز خیلی از بچه ها در اثر فقدان آمورش زبان مادری به ترکی استانبولی حرف می زنند و گاها انگلیسی. در حالی که زبانشون ترکی آذربایجانی هست
** ارزیابی عملکرد معلمین
** استفاده از روش های نوین تدریس همچون بازی سازی و گیمیفیکیشن در طراحی دروس
** الگوبرداری از نظام آموزشی کشورهای پیشرفته همچون فلاند و ژاپن
** گرفتن مشاور از کشورهای پیشرفته فوق (فلاند، ژاپن و ...) در خصوص پیاده سازی سیستمی برای آموزش
با سلام و تشکر در خصوص این اقدام ارزشمند:
1. همه محورهای احصاء شده برای بررسی امکان تحول، خوب تدوین شده اند.
2. موضوع تصمیم گیری برای آ . پ دارای محدودیت زمانی برای مدیران ارشد کشور میباشد به دلیل تاثیرگذاری عمیق و منحصربفرد آن در کشور و از طرفی کثرت مخاطبین بهره مند و ... خواهشمندیم بررسی موضوع در یک بستر اداری کلاسیک و در چارچوب قواعد خشک و زمانبر و سیستمهای طویل اداری مستهلک نگردد.
ممنون از فرصتی که برای این سایت وما فراهم کردید تا وزیر محترم درد دل والدین را بخواند چند وقت یش با یکی از معلمین دوره دبیرستان متوسطه اول بحث می کردم و آن معلم بزرگوار به من کارمند می گفت ما در خانه می خوریم و می خوابیم فقط در سال 3 ماه کار داریم آن هم چه کاری روزی 4 ساعت و سر ماه منتظر پیامک واریز حقوق هستیم آقای وزیر اکر این دیدگاه یک نفر معلم گرامی می باشد وای بحال بچه های ما که می خواهیم آیندهای داشته باشند پرورش دهنده کی باشد آن وقت هم می گویند حقوق ما کم است خدایش برای چنین معلمی باید یک پولی هم از او گرفت بخاطر ضرر و زیانی که هم به جامعه دانش آموزی و هم به مملکت می زندپیشنهاد من از وزیر محترم این است که ارزشیابی معلمین را قسمتی به والدین دانش آموزان وا گذار نمایند شاید این چنین انسانهایی که از خدا نمی ترسند حداقل از بنده خدا بترسد
این مشکل جز با عزم و اراده و تصویب قانون برای تمامی مدارس و صرفا با توصیه حل نمی شود.
مدارس تیزهوشان - استعدادهای درخشان- فاجعه دیگری بر شبکه آموزش کشور است.
درگیری خانواده ها برای قبولی فرزندانشان در تیزهوشان به هر طریق ممکن، اجتماع دانش آموزان براساس هویت جدیدی به نام تیزهوشی، و نابودکردن بهترین دوران زندگی آنها، از اثرات آن است.
کافی است مجموعه مدیریتآموزش و پرورش به آن حد از شعور و آگاهی برسد که مشکل جامعه ما نه تربیت نصفه و نیمه متخصص و دکتر و مهندس بلکه تربیت انسان هایی برای زندگی و هم زیستی است.
کافی است آموزش و پرورش بهآن درک برسد که "تامین" متخصص مثل تامین هر منبع دیگری با پول و ایجاد شرایط زندگی خوب امکان پذیر است - همان کاری که سالهاست اروپا، امریکا و استرالیا انجام میدهند- . اما تامین انسان، تامین مدیر، تامین اندیشمند و انسان های متفکر به این راحتی امکان پذیر نیست...
وزارت محترم آموزش و پرورش، با سلام و احترام لطفا از سر راه آرزوها و رویاهای فرزندان ما کنار بروید.
باتشکر
طاهری: فارغ التحصیل سمپاد73
درآمد زایی باشد بدتر از این هم خواهد شد.2-با حذف تمام گونه های آموزشی موجود بایستی شرایط یکسان برای همه (آموزش عمومی)ایجاد شود.3-به وضعیت زندگی معلمان به معنای واقعی رسیدگی شود.
هرزمانی ما کار را به مردم سپردیم،کارها پیش میرند.
راهکارها:
1.تغییر مدیریت مدارس از وزارت به والدین ونقش نظارتی وزارت
2.ورود دروس تاریخ ایران و تاریخ اسلام
3.ورود دروس استفاده از تکنولوزی های نو براساس مکتب ایرانی واسلامی
4.حذف اموزش سنتی دروس در ایران
5.ورود دروس سنت های ایرانی واسلامی
6.اموزش والدین
7.کلاسهای روانشناسی و امید در مدارس
8.کلاسهای تبلیغ نوی مکتب تشیع
9.ورود کلاسهای عملی و فنی و حرفه ای به مدارس با تجهیزات جدید به جای کلاسهای تئوری بی ربط و بی فایده و حفظی
10.انتخاب رشته از دوره متوسطه دوره اول و بااموزش های جدید
11.استفاده از نیروهای اموزشی باعلم و باتقوا و باهوش در مدارس
و...
نمیدانم جناب وزیر چقد با شخصیت، سوابق و تفکر دکتر فرهنگ هلاکویی آشنایی داشته باشند. ایشان سالها در زمینه تعلیم و تربیت مطالعات عمیق علمی داشته و نتایج مطالعات خویش را حاوی مجموعه ای از سی دی ها و دیگر وی دی ها ارائه نموده اند که حاوی نکات بسیار بسیار بسیار مهم و ارزشمند است.ضمناً ایشان با راه اندازی رادیو همراه به صورت رایگان روزانه چهار ساعت به ارائه مشاوره با در زمینه های تعلیم و تربیت و... به ایرانیان خارج از کشور مشغول هستند. پیشنهاد میکنم از ایشان جهت همکاری در راستای تریج و گسترش علنی مباحث تعلیم کودکان دعوت بعمل آورند باشد که جامعه ما بتواند از نتایج مطالعات ایشان بهره بیشتری ببرند
1. در مدراس کلاس ها ی اول تا سوم از کلاس های چهارم تا ششم جدا کنند.
2. کلاس های اول تا سوم کتاب و مشق حذف وبجای آن از خلاقیت خود دانش آموز استفاده شودمانند نقاشی ، ورزش ، کار گروهی ، کاردستی.
3. وضعیت حقوقی معلم ها بهتر شود تا معلمان شغل دوم انتخاب نکنند.
4.در روزهای تعطیل و آخرهفته و در ایام نوروز از دادن تکلیف و مشق به دانش آموزان خودداری شود قرارنیست دانش آموزان در ایام تعطیل تنبیه شوند .
5. وضعیت مدارس از حالت پادگان خارج شود بجای تراشیدن وکوتاه کردن موهای دانش آموزان به پاکیزگی آنها اهمیت داده شود.
6. سرویسهای مدارس بارنگ شاد انتخاب گردد بخصوص دانش آموزان سال اولی.
7. بجای امتحانات پایان سال تحصیلی عملکرد دانش آموز در طول سال در نظر گرفته شود.
8. دروس عربی و انگلیسی پس از آزمون و براساس علاقه دانش آموز به آنها تدریس شود.
از میزان سود و درآمد این شرکت ها همین نکته بس که میزان تبلیغات تلویزیونی آن ها با اپراتورهای ثروتمند مخابراتی برابری می کند!
به نظر من بخش بزرگی از روند ایجاد تحول در نظام آموزشی، مهار کردن فشارها و کارشکنی های این شرکت ها خواهد بود.
2 حذف کتاب های کمک درسی و کلاسهای اضافی ،مدارس شده بازار فروش کتابهای...
3- پالایش کتابهای درس توسط افراد متخصص
4- الگو برداری از کشورهای موفق در زمینه آموزش
همچنین گرفتن امتحان مکرر و دادن تکلیف های زیاد باعث خستگی و در نهایت دلزدگی بچه ها از درس خواندن میشه و در همان شروع ابندای آموزش بچه ها این موضوع باعث نگرش منفی و ترسیم نقش بد از آموزش در ذهن میشه اگه دیده باشین در کشورهای پیشرفته بچه ها با محیط شاداب وسروحال علاقمند به خواندن کتاب هستند و ازش فراری نیستند در حالیکه اینجا وضع برعکسه برای رشد فرهنگ کتاب خوانی باید از همان ابتدا برای بچه ها برنامه ریزی کرد و این روش های غلط آموزش در کشور باید اصلاح شوند .
2- استفاده از مشاورین ومتخصصین موفق کشورهای اروپایی در راستای اعتلای آموزش وپرورش فشل وبیکیفیت وبنجل وتاریخ مصرف گذشته ایران که فرزندانمان را بی سواد و وپرمدعا و پرتوقع وخرافاتی وبی عرضه تحویل خانواده وجامعه میدهد
کسی که خودش مشکل داره نمیتونه راهنمای خوبی برای بقیه باشه
نابود شده ، نابود !!!!
مدرسه های غير انتفاعی براي درامد وحشتناک دانش اموزان را دیوانه و روانی می کنند.
خودم استاد دانشگاه هستم امسال مجبور شدم براي دوره پيش دانشگاهی 20 ميليون پول زور بدم به همین مدرسه ها
سیستم ما هل ميده تو این گرداب با این که فرزند اولم در همين مدرسه به بهترین دانشگاه رفت الان کم اورده از فشار قبل ؟!!!!
کجای دنیا اجازه می دن کتاب ها ی مزخرف قلم چي و گاج و ... اینطور با فکر و ذهن و آینده بچه های مردم بازی کند.
این ظلم و ... پس مي دهیم منتظر باشیم
کتابهای آموزشی مورد بررسی قرار بگیرند و متناسب با نوع زندگی مطالب آن بیان شود .مهارتهای زندگی به دانش آموزان یاد داده بشود .به کودکانمان استفاده درست از فناوری را در زمینه یادگیری مطالب درسی بیاموزیم
کم کردن تعداد دانش آموران در یک کلاس 15 الی 25 در هر کلاس
اهمیت دادن به معلم در سیستم آموزش و پرورش
استفاده از معلمین با سابقه در قسمتهای مدیریتی و ستادی آموزش و پرورش
اهمیت به ورزش در مدارس به ویژه ابتدایی
کاهش مطالب درسی و افزایش آموزشهای اجتماعی
افزایش مهارت مدیران مدارس در تربیت دانش آموران و کتترل آنها و کمک به معلمین در اداره کلاس
اگر اراده ای جدی برای بهبود و بهینه سازی سیستم آموزش و پرورش در ساختارهای این وزارت خانه و موقعیت های بالاتر از این وزارت خانه وجود داشته باشد، ما به لحاظ کارشناس و پژوهشگر این حوزه در داخل کشور چیزی کم نداریم و تا حالا نظرات آنها مورد توجه قرار گرفته بود ولی متاسفانه چنین اراده ای وجود نداشته و بعید می دانم اکنون هم وجود داشته باشد
نظر دادن در امر مهمی چون آموزش نیازمند تخصص و دانش در همین زمینه است و در کشور ما صاحبنظران در این زمینه کم نیستند ولی گوش شنوا برای این مطالب کم هست.
مهم این است که آموزش و پرورش در دولت دغدغه نیست که بخواهد به نظرات آن هم گوش فرا داده و به آن عمل کند.و گرنه نظرات سازنده تا به حال هم کم نبوده.
ما به نظر نیاز نداریم بلکه به وزیری محتاجیم که دغدغه تحول در آموزش و پرورش داشته باشد.
موضوع آموزش اساس پیشرفت هرکشوری تو دنیاست جز کشور ماکه فقط تعداد مدرک برامون مهمه نه تو کتابا نه تو شیوه آموزش نه معلمین نه تو وسایل کمک آموزشی نه تنها پیشرفتی نداشتیم بلکه پسرفت هم داشتیم الان همه ایران میخان برن تجربی تا بتونن کار کنن بحث علاقه و استعداد و آینده افراد هم هیچ اهمیتی نداره برای مسوولین فقط صرفا حفظ سمت ها و موندن تو مقامی که دارن چ تو بحث کار چه آموزش و پرورش
نکاتی چند از سر درد ودلسوزی
1-حل بحران نیروی انسانی آموزش و پرورش،بخاطر بکار گیری برخی نیروهای آموزش وپرورش در سایر ارگانها و بر عکس تعدیل نیروی برخی از ادارات وجذب آن در آموزش وپرورش،اعمال فشار دستگاه قانون گزار برای جذب نیروهای حق التدریس با وجود زبده ترین فارغ الحصیلان متقاضی آ.پ
2-حذف مدارس به اصطلاح غیر انتفاعی و پولی و..
3-کاهش حجم و سطح دشواری غیر منصفانه کتب وتوجه به اصول تربیتی و روانشناسی در تألیف کتب.
4-پیشگیری از طرحهای عجولانه غیر کارشناسی شده در آموزش وپرورش.
5-سیاسی کاری زدایی از آموزش وپرورش،که به بد ترین شکل ممکن عرصه انتقام گیری طرفداران دو جناح شده است.
6-رفع تبعیض های گسترده در بودجه آموزش و پروش نسبت به سایر نهادها و نیز تبعیض های ناروا در مورد معلمان.
7-اهمیت دادن به آموزش و پرورش برخلاف رویه فعلی که مدیریت محور است ویک معلم مجبور می شود بخاطر مزایای بازنشستگی دوسال آحر را به هر شکلی مدیریت کند.
8-رفع سایه سنگین غول کنکور از آموزش و پرورش وگسترش چتر پرورش همه جانبه و آموزش برای زندگی.
9-استفاده از تجربیات موفق دنیا در آموزش و پرورش.
10-توانمند سازی معلمان وایجاد تحول علمی در زمان ،برنامه،مکان وتجهبزات مدارس.
با امید ایجاد تغییرات رو به جلو نه قهقرایی.
استفاده از الگوهای ازمایشده از سطح پیش دبستانی برای ساختن افرادی اجتماعی واحساس مسولیت قابل انجام است
بعنوان مثال وقتی هر روز پانزده دقیقه معلم ودانش تاموز جهت نظافت کلاس ومدرسه اقدام میکنند چه تاثیری بر شخصیت حس مسئولیت فروتنی وصدها نکته اموزشی برای کودک میتواند داشته باشد
ولی صد افسوس که هیچکدام در کشور ما عملی نیست چون کودک در مدرسه می اموزد ولی در جامعه وخانواده پنبه رشته میشود وبلعکس
تا زمانی که ما از سیستم های نوین و موفق آموزشی سایر کشورها استفاده نکنیم و آنها را در اذهان مربیان و معلمان نهادینه نسازیم، کاری از پیش نخواهیم برد.
به نظرم تا زمانی که کودک می خواهد کودکی کند، بایستی در مدارس نیز به این موضوع توجه نموده و علاقه به مدرسه رفتن را در کودکان زنده نمایند. نه اینکه تعطیلات زمان شادی بچه ها باشد.
آموزش نیازمند محور
بچه ها را مفید بار آوردن مخصوصا آگاه نمودن آنها را از مشکلات عدیده ای که مملکت در آینده نزدیک با آنها مواجه خواهد شد و شیوه های مقابله با معضلاتی نظیر کم آبی، خشکسالی، مشکلات زیست محیطی، کاهش منابع تجدیدناپذیر، اعتیاد، و....
نمونه کهنگی تغییر در س تربیت بدنی به عنوان درس اصلی یا اضافی در دولت های مختلف هست که اگر نگاهی به کارنامه درس تربیت بدنی در دولت های گذشته بکنید عمق فاجعه را خواهیم فهمید.
به نظر من اولين تحول ، رفع دغدغه هاي مالي معلمان مي باشد تا با خيالي راحت و آسوده به فكر پرورش و آموزش فرزاندمان باشند .
خانواده ها توجیه نیستند. خواسته ها و توقعاتشان اغلب اعمال فشار بر کودک است و این سنگ راه هر اقدام مؤثری توسط مسئولین است که البته خودشان هم توجیه نیستند.
تا دیدگاه ما غلط و بر مبنای ارزشهای نظام پدرسالارانه و کنترل کننده محض کودک است هر اقدامی بی نتیجه خواهد ماند.
2- علوم روز و با امکان یادگیری تجربی نه اینکه فقط تئوری و حفظ کردن باشد
3- مفاد درسی مطابق جغرافیای محل دانش آموز باشد و شامل صنایع دستی و صنایع کاربردی برای آن محل باشد
4- آمورش و پرورش در راستای آموزش عالی و هماهنگ با هم و در راستای اعتلای کشور و نیاز های آتی مملکت باشد نه اینکه جدا از هم در نظر گرفته شود
5 - به رشته های تجربی و هنری و ورزشی حتی مانند گلیم بافی جنبه آموزشی داده و از تمام ظرفیت های موجود استفاده گردد تا صرفا یک دیپلم ریاضی و یا تجربی ارزش مند نباشد و همه علوم و فنون در همه مناطق جغرافیایی قابلیت آموزش , آزمون و اخذ مدرک داشته باشند
6- تعطیلات تابستانی نباشد و بستگی به مناطق داشته باشد مثلا در مناطق سردسیر تعطیلات در زمستان و در مناطق گرمسیر در تابستان باشد
7 - زمان تعطیلات از سه ماه کمتر شود و امکان پیوستگی آموزش حتی در تعطیلات وجود داشته باشد.
8 - مدلی که در کشور آلمان برای آموزشهای دیپلم و تکنسین از شرکتهای مختلف استفاده میشود مطالعه و بومی سازی شود. در این کشور بدون محدودیت, رشته های مختلف بنا به نیاز صنایع مختلف تعریف میشود
قدری به این بیاندیشیم که سایر کشورها هم دغدغه کودکان و فرزندان خود را دارند و قطعا تلاش کرده اند تا مدل مناسبی را در آموزش و پرورش خود بکار گیرند ( که نتایج نشان میدهد از مدلهای من در آوردی ما هم بسیار بهتر عمل کرده است)، پس بیاییم و از خودمان اختراع نکنیم و از مدلهای خوب و مناسب کشورهای موفق بهره جوییم.
1- دوه 7 سال اول زندگی بنا به نظر متخصصان مهمترین دوره شکل گیری شخصیت انسان است بذر وجودی انسان در این دوره کاشته می شود که این دوره بسیار مهم از زندگی از دید سیستم اموزشی کشور ما کاملا مغفول مانده است
2- از همان دوران کودکی قبل از دبستان و حداکثر دبستان با پایش شخصیت کودک، توانمندیها و علاقه مندیها بر اساس متدهای علمی باید استعداد های کودکان شناسایی شده و برنامه اموزشی و پروشی هر کودک بر آن اساس بنا گردد.
3-یکی از بزرگترین الزامات برای آموزش و پرورش ما، شناخت نیازمندیهای کشور در سطح ملی و بین المللی و شناخت نقاط قوت و ضعف کشور در حوزه های مختلف و در گسترده دانش امروز و آینده بشری میباشد تا دانش اموزان و فرزندان این مرز و بوم بر اساس آن نیازها رشد و توسعه یابند.
4- توانمند نمودن دانش اموزان در جهت بهره برداری و بکار گیری از دانش موجود بشری با استفاده سیستم های نوین ارتباطی از طریق مسلط نمودن دانش اموزان به چندین زبان بین الملی خصوصا زبان انگلیسی
5- بهره گیری از تکنولوژی سه بعدی و ... در اموزش علوم
6-حرفه ای ساختن هر دانش آموز در یک رشته ورزشی
1- اصلاح شکل فیزیکی مدارس و کوتاه تر کردن یا برداشتن دیوارهای بلندساختمان مدارس با پیش بینی امنیت لازم.
2-انجام اردوهای متعدد علمی و ورزشی و آشنایی هر چه بیشتر کودکان با طبعیت و تحریک و تقویت قوه ادارکی .
3-ارایه دروس حقوق عمومی.و محیط زیست.
4-برقراری کلاس ورزش به صورت روزانه و نه هفتگی.
5-برگزاری کلاس های موسیقی
6-تجمیع کلاس ها و کتاب های دینی و مذهبی در یک یا حداکثر دو کتاب .
7-هوشمند کردن و دیجیتالی نمودن آموزش .
8- حذف یا اصلاح نظام کنکور و به واسطه آن حذف یا اصلاح کلاس ها و کتوب تقویتی مرتبط و کم شدن بار سنگین هزینه های ناشی از آن از دوش نحیف خانواده ها.
*خارج کردن آموزش وپرورش ازتجاری به خدماتی (غیرانتفایی وکلاسهای پولی که اکثرا توسط همان معلمین مدارس اجرا می شود )
*آموزش در سطح یکسان برای تمام دانش آموزان
*دست رسی یکسان به امکانات آموزشی
*غدم تبعیض بین دانش آموزان (دانش آموزی که نمونه یا تیزهوشان قبول نشده نباید درسطح آموزش تفاوت گذاشت ) ...
2- کلاسهای زبان میتواند نمونه بسیار خوبی در پرورش ،خلاقیت ،جذابیت ،روش تدریس ،نحوه برخورد ،کتابهای جذاب و پر محتوا و ... باشد که برای کل سیستم آموزش از آن بهره گرفت و الگو برداری کرد.
کار پیچیده ای نباید کرد ،مثل قدیمهای ایران برزگ و حال ای غربی ها
روش تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری
دلیل پیشرفت اقتصادی دبی این است که اگر یک توالت می خواهد بسازد می رود سراغ بهترین های دنیا . برای همین می بینیم که در همه شاخص های سلامت و شفافیت و سهولت کسب و کار از ما جلوتر است . نسبت به جمعیت اش از ما ثروتمند تر است.
برای آموزش و پرورش هم باید رفت سراغ موفق ترین ها و بهترین های دنیا که در آموزش و پرورش زبانزد هستند مانند فنلاند .
باید روح شیوه آموزشی آنها را بگیریم و در قالبی نو که سازگار با فرهنگ و توانایی های خودمان باشد بریزیم .
چه علمی را داریم و بیشتر در کدام حیطه نیاز مبرم داریم؟
اینکه دنیا به کدام سو در حرکت است و علم روز دنیا چیست؟
مطلب بعدی دستاوردهای دیگر کشور هاست؟ اینکه کدام کشور با کدام نظام آموزشی بیشترین دستاورد را داشته است؟
سیستم تربیت معلم در آنها به چه صورت می باشد؟
نه اینکه تقلید محض بکنیم بلکه بایستی از تجربیات دیگران استفاده کرد و آن را با انجام مطالعات گسترده (و نه با جلسات در اتاق های بسته توسط افرادی که در حد همان اتاق بسته اطلاعات دارند) بومی سازی کنیم؟
حتی شاید نیاز باشد بر اساس مناطق جغرافیای مختلف نظام آموزشی متفاوت نیاز باشد....
باشد که شود هر آنچه می باید شد....
نی آنچه و آنکس که پی از پی آمد.....
پرورش صحیح هم داشته باشیم.یادمان نرود اموزش را با گرفتن معلم خصوصی میتوان کسب کرد اما پرورش را نه.نتیجه اینکه هم باید اموزش و اموزش دهنده را تقویت کرد هم محیط پرورشی سالمی ساخت.ممنون از این کار عصر ایران.
دقیقا به همین دلیل هم هست که برای رعایت عدالت، کنکور باید سخت بشه تا بهترینها رو جدا کنند برای دانشگاه های برتر.
خوب این سیستم خودبخود به این سمت خواهد رفت که الان میبینیم.
پس برای رفع استرس از آموزش، باید اول فکر بازار کار بود. بازار کاری که فارغ از مدرک تحصیلی بدنبال کارگر و خدمتگزار بگرده.
مسئله بعدی ثبات اقتصادی است. اگر ثبات اقتصادی موجود باشه و همه بدونند که بعد از سپری کردن یک دوره مثلا 10 ساله، با روندی که در جامعه حاکم است، هم صاحب خانه خواهند شد و هم صاحب ماشین و همسر و بچه و ... و نیازی نیست که نگران این موضوع باشند. باید دانشگاهها برای جذب دانشجو دچار زحمت بشن نه این سیستمی که الان داریم و این متقاضیان ورود به دانشگاه هستند که حتی برای ورود به دانشگاه هایی نه چندان معروف و با کیفیت، دچار مشکلات و زحمات عدیده میشوند.
به همین دلیل، بنده فکر میکنم که نمیشه با اصلاح یک مولفه، آموزش رو نجات داد و اصلاح کرد. چون این اصلاح پایدار نخواهد ماند و از مولفه های دیگر هم تاثیر خواهد پذیرفت و مجددا ناپایدار خواهد شد.
-تغيير نگرش كارگزاران نظام
-استفاده ازتجربيات ديگركشورها
-بكارگيري اموزگاران خبره واموزش ديده
-هماهنگ سازي ويكسان سازي كليه واحدهاي اموزشي
-سيستم سازي اموزش برمحور استعدادوتوانايي دانش اموزان
-فرهنگ سازي جامعه جهت مطالعه عمومي
-استفاده از يك سيستم انلاين جهت اطلاع رساني همه واحد هاي
اموزشي(اعم ازروشهاي موفق،روشهاي جايگزين و....)
سپردن سکان هدایت به اهل فن و علم و اشنا به اموزش در جهان
برنامه ریزی برای اموزش مهارت های زندگی، به عنوان مثال بعد از فارغ التحصیلی در دوران دبیرستان دانش اموز باید به طور مناسبی با قوانین کار، مبادلات تجاری، کارافرینی و فرایندهای بانکی و برخی مسایل حقوقی ضروری اشنا شده باشد.
تدریس قانون اساسی موجود و سندهای بالادستی برای اگاهی افراد از حقوق ملت و دولت
به کارگیری موثر اساتید با تجربه ملی و بین المللی در عرصه روانشناسی به منظور تدوین اموزش مدیریت ذهن و رفتار اجتماعی و نیز مراکز قوی استعدادیابی
عدم ایجاد درسهای سنگین در دبستان و پیش دبستانی و تمرکز بر تربیت کودکان توسعه گرا با رویکردهایی همچون کارگروهی ، احترام فردی و اجتماعی در این زمینه به طور موثری از سیستم تربیتی ژاپن می توان استفاده کرد.
با توجه به ایجاد شرایط موجود در جامعه از لحاظ مسایل جنسی با قبول این مساله از طرف مجموعه حاکمیت و نه تنها دولت ، اموزش های جنسی منتاسب با سن دانش اموزان انجام گیرد.
ایجاد اکادمی های ورزشی با همکاری وزارت ورزش برای سوق دادن استعدادهای ورزشی به سمت ورزش قهرمانی
با توجه به رشد روزافزون استفاده از اینترنت و پیش بینی سهم عظیمی از مبادلات تجاری توسط فضای مجازی تجهیز مدارس به امکانات الکترونیک و اموزش صحیح استفاده از اینترنت ضروری.
باید با توجه به مشکلات مهمی که امروزه در جامعه افزایش یافته کودکانمان را آشنا کنیم باید به کودکانمان بیاموزیم بیماران جنسی در جامعه افزایش یافته و هر آن ممکن است آنها را تهدید نمایند.
صبح ها ساعت 6 صبح برای آماده شدن به مدرسه بیدار می شوم که مبادا از ساعت 7 دیر تر به مدرسه برسم و از نمره ی انضباطی ام کم شود, ساعت 3 که مدارس تمام شود به خاطر وضعیت افتضاح تدریس زبان در مدارس مجبورم کلاس زبان بیرون مدرسه بروم، البته بماند که وقتی به خانه می رسم با حجم وحشتناکی از تکالیف طولانی و آمادگی برای امتحانات کلاسی رو به رو می شوم که باید همه را بخوانم.
کیف های سنگین هم معضل دیگری است که از دبستان همراه من بوده و این شامل کتاب های درسی پرحجم و کتاب های کمک آموزشی که توسط خود مدرسه اجبار شده، است.
در انتها اینکه من به جز درس خواندن حق دیگری در این جامعه ندارم؟!
در این خصوص تعداد زیادی مقاله isi مطالعه کردم که در صورت نیاز حاضرم مدارک علمی مربوطه رو خدمت عصر ایران ارسال کنم.
با تشکر.
لطفا حجم کیف بچه ها را کم کنند. کتاب ها حدالمقدور در مدرسه باشد تمامی کودکان و نوجوانان سنین 9 تا 14 سال الان دچار عارضه دیسک کمر هستند. در آموزش ابتدایی دختران و پسران در یک کلاس باشند. از بچگی در ذهن فعال بچه ها به جای آموزش مطالب مهم درسی متاسفانه آموزش جدایی دختر از پسر و نامحرم جای نگیرد. آموزش بهتر است به صورت کارگاه باشد یعنی تئوری همراه با عمل. با تشکر
به نظرم کتاب عربی را در رشته تحصیلی علوم تجربی و ریاضی حذف چون در آینده برای فارغ اتحصیل های رشته های مذکور کربردی ندارد و همچنین درس تعلیمات دینی قذیم خودمان و دین و زندکی جدید را پر محتوا و کاربردی در جامعه و کم حجم کنند چون وافعا در آینده هیچ کاربردی ندارد
براستی سخت ترین و پر مسئولیت ترین شغل اجتماعی همانا آموزش و پرورش است. تا همگان خصوصا حکام به این باور نرسیم جهت گیریهایمان هیچگاه در راستای هم افزایی توانمان به منظور ساخت آینده ای بهتر برای این سرزمین مح
اگر دیدگاه نظام عوض شود وقبول کند که دانش اموزان امروزکارگزاران فردا ی این مملکت هستند ابتدا بیشترین بودجه را به اموزش وپرورش اختصاص میدهد و در مرحله بعد به بقیه میپردازد کاری که کشاورز هنگام کاشت انجام میدهد اگر اموزش وپرورش کشور درست کارکند چه نگرانی از فردای این نسل خواهیم داشت تمام جرمها وجنایتها نابودی منابع خدادادی بداخلاقی ها رعایت نکردن قوانین وتجاوز به حقوق دیگران ریشه در کم کاری این وزارت خانه در تربیت واموزش اینده سازان این کشور دارد
بهترین امکانات را میتوان از هرکجای جهان خرید ولی ادمهای خوب را باید درداخل ساخت وبه کمک انها قله ها را فتح کرد
چقدر این کلام برای من آشناست. مرحبا
لطفا قبل از هر تغییری در محتوای درسی دست مافیای کتابهای کمک درسی و آموزشگاه ها را مانند گاج و قلمچی کوتاه کنید وگرنه هر تغییری به نفع این مافیا تمام می شود
2-کلاس اولی ها 6ماه به مراکز صنعتی وکشاورزی ومحیطهای شاد ودلچسب با تدابیر امنیتی و استانداردهای جهانی اعزام شوند و پس از آن مطالب نظری شروع شوند.مثل کشور آلمان
3-برای دوره ابتدایی بهترین معلم ها با مدرک فوق لیسانس تربیت وگزینش شوند.
4-نجات آموزش وپرورش از سیاسی کاری ومحافظه کاری وپاکسازی کادر سیاسی آن
5- گزینش کادر علاقه مند با تست های روانشناسی ومصاحبه های سخت بالینی
وآموزش مداوم معلمان ومربیان با بهترین متد های آموزشی
6- آموزش مهارتهای زندگی بعنوان کتاب درسی
7-ترمیم واصلاح نظام حقوق ودستمزد
8- جلوگیری از خصوصی سازی آموزش بجای مشارکت عمومی
9-ایجاد وفعال سازی مراکز مشاوره درتمامی مدارس متشکل از بهترین روانشناسان
10-تجهیز وبازسازی مدارس از نظرایمنی وعلمی -کاربردی
اینکه لفظ “گویی” استفاده می شود بدین خاطر است که آموزش و پرورش هنوز به گونه ای سامان نیافته است که حتی این غرض خود را هم به خوبی اظهار کند.
در اینجا دو نکته وجود دارد:
اول اینکه در طول تاریخ فرهنگ بشری، متفکرینی که در زمینه آموزش و پرورش فعالیت کرده اند، همگی بر این عقیده نیستند که هدف آموزش و پرورش، ارائه ی تخصص به کودکان و آماده سازی آنها برای ورود به بازار کار است. کنفسیوس چین باستان، و افلاطون و ارسطو یونان باستان، و کانت و جان و دیوئی، و متفکرین معاصری چون پائولو فِرِره (Paulo Freire) و ایوان ایلیچ از اندیشمندان بزرگ تعلیم و تربیت در طول تاریخ هستند و همگی اجماع ندارند که هدف تعلیم و تربیت، آماده ساز
بنده 35 سالمه و اتفاقا در زمان دانش
اموزی همیشه جز شاگرد ممتازها بودم و لی از سال دوم متوسطه به بعد اصلا اشتیاقی به تحصیل نداشتم و بنوعی از درس و کتاب جماعت متنفر شدم وقتی الان فکر می کنم علت اصلیش برمیگرده به دوران ابتدایی و راهنمایی که بی خود و بی جهت اونهمه تحت فشار حفظ کردن مسائل غیرکاربردی درسی بودیم
الان پسرم کلاس سوم شده ولی افسوس و صد افسوس شرایط آموزش و پرورش همون شرایطه و تنها تغییر ،نگرش من و مامانش بواسطه همون تجارب تلخ قبلیمون هست
پسرم تو سه زمینه (بدون تمجید بی خودی )خیلی مستعده موسیقی (ویولن) نقاشی و تکواندو
اوایل هر سه تا کلاس رو می رفت ولی بعد از چند ماه مجبور شدم کلاس نقاشیشو حذف کنم تا بتونه تو کوچه با بچه ها بازی کنه و از بچگیش لذت ببره اگه سیستم آموزش و پرورش درست باشه اینا رو باید تو مدرسه پرورش داد من بخاطر بچم مجبور شدم کارمو شیفتی کنم آیا بقیه والدین می تونن اینکارو کنند آیا وضعیت مالی والدین ایرانی طوری هست که بتونه پول هنگفت این آموزشها رو بپردازه؟ هرچند ما ایرانیها می دونیم این مشکلات با این... لاینحله ولی حداقل خواستم درد دلی کرده باشم
بنده یکبار همون اوایل که در مورد این موضوع مطلب منتشر میکردید ایمیلی براتون ارسال کردم در مورد همکاری در زمینه نظام آموزشی و رورشهای نوینی که در دنیا در حال اجراست، مثل نظام آموزشی STEAM ولی هیچ جوابی نگرفتم !!!!!!!!
شايد باورتون نشه ولي من حتي ديدم يه مادري رفته بود كتابفروشي ميگفت كتاب پيش دانشگاهي ميخوام !
اين كنكور داره همه رو نابود ميكنه
از وقتي بچه پاشو ميزاره تو مدرسه تست و تست و تست
رياضي و شيمي و فيزيك و اينا بد نيستن ولي نه اينكه بيام به بچه ها بگيم فقط اينا رو بخونين بعد ازشون امتحان بگيريم بگيم هر كي بد داده بي استعداده
با اين كار فقط بچه نابود ميشه
مگه ميشه كسي به صرف اينكه ادبياتو عربي و اين درساي حفظ كردني و بلده تو كنكور مثلا رياضي از يكي كه شايد استعداد درسي نداره بزنه جلو و بره شريف بعد بهش بگن نابغه به اون بيچاره اي كه استعداد عملي داره مثلا برنامه نويسي بلده يا روباتيك بلده فقط به خاطر اينكه استعداد تحصيلي نداره بگن كند هوش
باور كنين اين چيزا هست
بيچاره بچه ها به جاي اينكه وقتشون صرف پرورش استعدادشون بشه مجبورن تن به كاري كه دوست ندارن بدن
ببخشيد طولاني شد
شايد باورتون نشه ولي من حتي ديدم يه مادري رفته بود كتابفروشي ميگفت كتاب پيش دانشگاهي ميخوام !
اين كنكور داره همه رو نابود ميكنه
از وقتي بچه پاشو ميزاره تو مدرسه تست و تست و تست
رياضي و شيمي و فيزيك و اينا بد نيستن ولي نه اينكه بيام به بچه ها بگيم فقط اينا رو بخونين بعد ازشون امتحان بگيريم بگيم هر كي بد داده بي استعداده
با اين كار فقط بچه نابود ميشه
مگه ميشه كسي به صرف اينكه ادبياتو عربي و اين درساي حفظ كردني و بلده تو كنكور مثلا رياضي از يكي كه شايد استعداد درسي نداره بزنه جلو و بره شريف بعد بهش بگن نابغه به اون بيچاره اي كه استعداد عملي داره مثلا برنامه نويسي بلده يا روباتيك بلده فقط به خاطر اينكه استعداد تحصيلي نداره بگن كند هوش
باور كنين اين چيزا هست
بيچاره بچه ها به جاي اينكه وقتشون صرف پرورش استعدادشون بشه مجبورن تن به كاري كه دوست ندارن بدن
ببخشيد طولاني شد
به این موضوع فکر کنید که یک فارغ التحصیل با سواد و با هوش و توانمند بین گزینه های متعددی که برای کار بعد از فراغت از تحصیل داره چند درصد امکان داره که به سراغ اموزش و پرورش بیاد؟ فکر میکنم مشکل اصلی اینجاست
( آخیش خوب شد که دیگه نمیخوام برم مدرسه)
چرا از مدرسه فراری بودیم
چرا مدرسه برامون تحمیلی بود
چرا همیشه دلهره داشتیم
چرا همه ی مطالب درسی رو طوطی وار تحویل میدادیم و بعد از تابستون دیگه چیزیش یادمون نمی موند
اگر همه ی این چراها حل بشه شاید بشه مدرسه رو محلی برای پیشرفت و ابادانی کشور دونست
محلی برای پرورش نسلی سودمند و مفید برای کشور
اولین درخواست اینه که علم رو کاربردی به دانش آموز یاد بدن. یا در واقع علوم کاربردی رو یاد بدن نه علومی که هیچ تاثیری در زندگیشون نداره. این علومی که الان داره اموزش داده میشه منسوخ شده هست. الان عصر تکنولوژی هست و علم از کامپیوتر در حال جوشش هست حالا اینکه دانش اموز ما تمام وقت بشینه تاریخ ادبیات حفظ کنه بعد یه هفته هم فراموشش بشه چه فایده ای داره؟
درشی مثل تاریخ رو دانش اموز ما باید ریشه ای یاد بگیره. اینکه فقط بشینه تاریخ و اسم جنگها و پادشاها رو حفظ کنه چه کمکی به پیشرفت میکنه؟ باید دلایل وقوع جنگ رو بدونه حداقل. اینی که میگم منظورم یه چیزی فراتر از جمله بی لیاقتی پادشاهان و فساد دربار هست!
در مرحله بعد درسی برای خود زندگی، نگرش ،تفکر، ساخت آینده ، خلاقیت ، پرورش ایده، انگیزه ، مثبت نگری و... برای دانش اموزی که نصف عمرش رو در مدرسه میگذرونه وجود نداره. اینا هستن که ارزش واقعی دارن.
الان دانش اموز از وقتی پاشو تو خونه میذاره مثل ماشین تایپ فقط مشق مینویسه و حفظ میکنه تا اخر شب! پس اینا تو مدرسه چیکار میکنن؟؟ چرا انقدر مشق؟؟ دیگه به هیچ کار و مهارت جانبی دیگه نمیرسه.
امیدوارم تاثیری داشته باشه
1- یک شیفته شدن مدارس و اگر فضا برای این کار نیست شیفت مدارس ثابت باشد .تا امکان برنامه ریزی برای خانواده ها و همچنین عادت کردن مخصوصا کودکان به شیفت مربوطه در طول سال ایجاد شود .
2- اهمیت دادن به زبان خارجی انگلیسی و عربی از مقطع ابتدایی :هم اکنون با توجه به اینکه در طول 12 سال دوران تحصیل حداقل 7 سال این دو زبان اموزش داده میشود ولی یک دانش اموز وقتی دیپلم میگیرد اگر کلاس خصوصی نرفته باشد قادر به مکالمه و درک حتی جزئی برای کارهای روزمره از این دو زبان خارجی نیست و این یعنی این همه ساعت اموزشی هیچ تاثیری نداشته و اصلا مفید نبوده است
3- اهمیت به زبان و اردبیات فارسی نه فقط دستور زبان : چه اشکالی دارد مثل زمانهای قدیم که کودکان در مکتب خانه ها کتاب سعدی و حافظ را میخواند هم اکنون هم انها تدریس شود بدون در نظر گرفتن نکات دستوری
ایا این باعث خجالت نیست که از هر فرد ایرانی که 12 سال درس ادبیات را خوانده است بخواهی دو بیت از یک شعر فارسی را از حفظ بخواند ایا غیر از شعر تواناد بود هرکه .... چیزی در خاطرش است (منظور درصد زیادی است نه همه )
4- علمی کار کردن معلمین نه تئوری بودن و نظارت دقیق .اری ظاهر کتابها از نظر مطالب تئوری تغییر کرده است ولی بازهم در اکثر مدارس هیچ کار عملی به درستی انجام نمیشود و دانش اموز در خیلی موارد حتی ساده ترین موضاعات را نمیداند
اصلا چه اجباریه ساعت هفت و نیم برن مدرسه که چی بشه
بعد از جنگ جهانی دوم کشور اطریش بطور کامل ویران شد وهیچ تاسیسات زیر بنایی اولیه وجود نداشت.دوول پیروز به اطریش پیشنهاد پرداخت وام جهت باسازی زیر ساختها را داد که کشوراطریش تمام مبلغ وام را جهت تاسیس مدارس ودانشگاهها صرف کرد چرایی این مسئله را پرسیدند جواب :چون آینده هرکشوری بستگی به آموزش وپرورش آن دارد پس تا آموزش درستی نداشته باشیم توقع پیشرفت و تعالی بی معناست
تا وقتی فرزندان ما از رفتن به مدرسه هراس دارند ووالدین مه آینده روشنی نمی بینند وضع همین است
وقتی که هیچ برنامه نظارتی برای کارایی معلمان وجود ندارد، معلمانی که کیفیت آموزشی ضعیف تری دارند با باند و باندبازی به مدارج بالاتری در آموزش و پرورش میرسند و معلمان با کیفیت تر به انگیزه تر شده و کارایی شان رو به افول میرود. البته شجاعت بالایی می خواهد که دست به کنترل کیفیت بتوان معلمان زد چرا که مطمئنا عده کمی از معلمانی که کیفیت نامطلوبی دارند و متاسفانه سمت های قابل توجه در نظام آموزش و پرورش دارند ادعا میکنند که به آنها توهین شده و عزت نفسشان خدشه دار میشود و سریعا جلوی کنترل را میگیرندو هزار دلیل فلسفی میآورند که نباید کیفیت معلمان را رصد پیوسته کرد.
آموزش و پرورش عیال وار کشور ما (از لحاظ جمعیت معلمان و کارمندان) تا هزار سال هم اگر بخواهد به صورت دولتی اداره شود، همین است و همین کما اینکه انتظار می رود وضعیت از این بدتر هم شود اما اگر دولت آموزش را خصوصی سازی کند و سیستم کنترل کیفیت معلمان را تدوین کند و با چند شاخص معلوم و پذیرفته شده به کنترل کیفیت خدمات آموزشی بپردازد، احتمال بهبود وضعیت و رشد شاخص مورد نظر هست.
موفق ترين كشور ها و مجموعه ها كساني هستند كه اختراعات را مجدد اختراع نكنن و از تجربيات بقيه نهايت استفاده را نموده و آن تجربيات را سرلوحه كارشان قرار دهند و نهايتا آن تجربيات را بهبود بخشمد و اصلاح كنند
بنظرمن بايد نظام آموزش ٦ كشور برتر دنيا ( از نظر سيستم آموزشي ) را بطور كامل و مو به مو بررسي بشه، نكته اساسي اينه كه در انتخاب كشورهاي مورد نظر و اين بررسي هيچگونه عجله اي نشه و نهايت دقت و حساسيت انجام بشه، سپس ماحصل اين بررسي را تجميع و ويرايش كنند و بر اساس فرهنگ و ساختار كشور و مردم ما اصلاح كنند و نظام آموزشي ما تدوين گردد.
نكته مهم اينه كه بايد يك نگاه بلند مدت ٢٠٠ ساله يا بلكه بيشتر به تدوين نظام آموزشي داشته باشيم .
لنز ها ذره بينها و مثلا محيط و مساحت .
درسهاي دوره دبيرستان بهترين دورانمونو گرفت به هيچ دردي نخورد همه شم يادمون رفت
بجاي اون اراجيف هنر زندگي كمكهاي اوليه آشپزي كشاورزي ياد بدن
مثلا اينكه يه جايي گير افتادي چطور آب تصفيه كني
چطور آتيش روشن كني دوخت و دوز ،درست كردن نون و ماست و محصولات ارگانيك، روانشناسي ، جامعه شناسي ، رسيدگي به همسر و فرزندان ، شناخت نيازهاي جسمي و روحي كودك ، تعمير وسايل منزل ، موسيقي عكاسي رو بايد ياد بدن
هركي هم استعداد داشت و دلش خواست ، ميتونه بره دانشگاه بصورت تخصصي شيمي و رياضي بخونه.
دوست من سال اول دبيرستان مردود شد و من شدم شاگرد اول. رفت هنرستان گرافيك خوند از همون ديپلم رفت سركار.
بايد درسهاي تخصصي رو تو دانشگاه بدن
اونجا ديگه هربچه اي انتخاب كرده ميخاد چيكاره بشه
ميخاد پزشك بشه شيمي ميخونه.
ميخاد اخترشناس بشه فيزيك مي خونه.
يه جراح قلب ، چرا بايدمشتق و انتگرال بخونه و اونهمه تست رياضي بزنه؟
يه آمپول زدن يادمون ندادن
زيپ عوض كردن مهمتره يا انتگرال ؟
كاش به ورزش اهميت ميدادن
يعني انقدر نميفهمن ورزش براي بچه ها، براي آينده ي كشور
براي كم كردن بار هزينه بر سيستم سلامت و درمان خيلي مهمتر از مثلثاته ؟؟؟؟
اگه از ٦ تا ١٨ سالگي خوب ورزش كرده بوديم ميدونين الان در ٤٠ سالگي چه بدنهاي سالم و افكار شادابي داشتيم ؟؟
دموکراسی 1 .یعنی شنیدن نظرات دیگران . 2.تهیه میزان تایید رای دهندگان .3. ارایه به مقامات تصمیم گیر .4. همسان سازی خواسته ها با داشته های موجود و قوانین جاری و الگو برداری از کشورهای پیشرفته توسط مقامات.
متاسفانه طی سالیان گذشته به هیچکدام از اهداف اولیه زیر نرسیدیم .
1 . پرورش و تعلیم معلم و مربی که واقعا و از سرخواسته این شغل را انتخاب کرده .
2 . ایجاد فضای آموزشی استاندارد که جذب کننده دانش آموز باشد.
3. شناور سازی زمان کلاسها در روزهای مختلف و ارایه درسهای متنوع در یک روز .
4 .داشتن کلاسهای استعداد یابی در رشته های مختلف .
5 .آموزش هنر به معنای واقعی براساس متد روز دنیا
6 . برگزاری کلاسهای مذهبی واقعی و نه دستوری .
7 .آموزش اخلاق نوع دوستی و دیگر دوستی هم در عمل و هم در تئوری
8 . اخراج و برخورد با مدیران و معلمان کاسب محور
9 .وجود اختلاف طبقاتی بسیار در مدارس با اسامی مختلف که نتیجه آن عدم درک فرزندان و انتخاب راه نادرست توسط ایشان خواهد شد.
ووووووو ...... با احترام و امتنان
آقا همه چی شده پارتی بازی ازثبت نام الی آخر
با سپاس از موضوع بیان شده
پیشنهاد اینجانب با توجه به سوابق تحصیلی و کاری که دارم آنست که چرا باید کتابهای کمک درسی اینچنین وارد عرصه آموزش و پرورش شود آنهم از مقاطع پایین تحصیلی شروع شده است؟!
اگر کتابهای درسی ناقص هست اصلاح گردد، اگر نیاز هست در زمان رسمی مدارس تدریس شود. مگر کودکان و نوجوانان باید در تمام ساعات درس بخوانند؟ پس آموزش سایر تواناییهای اجتماعی چه زمانی و در کجا باید انجام شود؟
دائما تبلیغات انواع کتابهای کمک درسی و کلاسهای متعدد وجود دارد و بچه ها و خانواده ها را دچار استرس و دردسر میکنند.
خواهشمند است به این موضوع به طور جد پرداخته شود
با سپاس مجدد
1- من هم با کاربردی کردن دروس کاملا موافقم. یکی از این دروس خیلی کاربردی زبان خارجی است (انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ...). رکن اصلی اصلی اصلی در زبان، یادگیری کاربردی اونه، یعنی افزایش مهارت مکالمه و محاوره
2- به عنوان یک تحصیلکرده دکترای مخابرات از امیرکبیر که در جامعه تخصصی مهندسی ایران هستم میگم، با رویکرد کنونی کنکور، اکثر دانش اموزهای باهوش به سمت تجربی و پزشکی کشیده شدن و همون تعداد کم از افراد باهوش که جذب رشته های مهندسی شدن، قریب به اکثریت تقدیم به دانشگاه های اروپا و آمریکا میشن. بنابراین در آینده ای نزدیک خلا مهندسی جدی است. توجه کنین، قرار نیست طیف مهندسی که میگم قرار نیست همشون تو ساخت و طراحی باشن (که مملکت ضعف داره)، بلکه تو استفاده و بهره برداری مناسب از راه حل های به مهندس های باهوش شدیدا نیاز است. بنابراین ضروریه جهت گیری دانش آموزها به سمت مهندسی برگرده.
2. ادغام مدارس کار دانش و فنی و حرفه ای با هم
3. حذف دروس ناکارآمد از سیستم نظام آموزشی
4. کاهش قابل ملاحضه حجم کتاب های دروس عمومی و تئوری و تبدیل این دروس از تئوری به عملی( استفاده از کارهای عملی و علمی در این دروس بجای محفوظات)
5 .
2-حل مشکل بزرگ معیشت فرهنگیان که بهیچ وجه در شان شان نیست و بارها به حق وحقوق خود اعتراض کرده اند ولی کو گوش شنوا از یک معلم بی انگیزه وگرفتار هزار مشکل معیشت مسکن و...... توقع داریم دانش آموزیهتر ازاین تحویل جامعه بدهد
3-سیستم آموزش وپرورش فعلی ما هیچ کارایی نداردو به کارخانه ای شباهت دارد که بچه سالم را ازخانواده تحویل میگیردوبعد از 12سال بی سواد بی هنروبا ده ها مشکل دیگر تحویل خانواده میدهد
4- اگر توان مالی ام اجازه میداد بچه هایم را برای تحصیل به مدارس کشور های اروپایی میفرستادم نمره آموزش وپرورش کشور عزیزم ایران از نظر من ایرانی صفر است صفر متون کتابها ی درسی واقعا بی ارزش وبی محتوااست که نتیجه این درسهای بی محتوا بعد ازسالها چیزی نیست جز یک فرد سواد دار جاهل مدرنی که بالاخانه اش کاملا در اجاره خرافات وموهومات وخالی از هرنوتفکر است
5- مسئولینی که فعلا مسئولیت آموزش وپرورش فرزندان ایران برعهده شماست شما را به قرآن بداد آموزش وپرورش برسید
2 . واگذاری اداره کامل مدارس به مدیر، معاون و معلمان مدارس
3. تدریس زبان مادری در کل مدارس
4. آموزش کمک های اولیه از پایه متوسطه دوره اول و دوم و اختصاص درسی با این عنوان
5 . تقویت زبان عربی و انگلیسی با تکیه بر مکالمه و ترجمه
6 . حذف کتاب درس آمادگی دفاعی و تبدیل این درس بصورت کلی از تئوری به عملی
7. تنظیم و نوشتن کتب درسی به استانها واگذار شود .
8 . تغییر در ساختار ارزشیابی معلمان ( در ساختار فعلی ارزشیابی معلم فعال با معلم کم کار هیچ تفاوتی ندارد)
9 . آزمون های کتبی به آزمون های کاربردی و عملی و تحقیقی تبدیل شوند. ( در این روش یک دانش آموز بجای پاسخگویی به سوالات متعدد به چند سوال کلی بصورت کاربردی و تحقیقی پاسخ می دهد)
10. حذف درس از کتب دروس عمومی و تبدیل آن به موضوع( مثلا بجای اینکه در یک نوبت در درسی 15 درس تدریس شود میتوان 4 موضوع را به صورت کلی بررسی کرد)
2 . آموزش زبان هایی مانند انگلیسی و ... از پایه چهارم ابتدایی( کاری که آموزش و پرورش نمی کند و در عوض آموزشگاههای خصوصی این کار را می کنند)
3 . تبدیل مدارس با امکانات خوب به کانون های ورزشی تفریحی و کتابخوانی
4. راه اندازی کارگاه های تولیدی در دل هنرستان های فنی و حرفه ای ( حداقل یک کارگاه)
5 . خارج شدن تالیف کتب از انحصاردفتر تالیف کتب درسی و استفاده کامل و جامع از طرح ها، مطالب معلمان زبده در تالیف کتب درسی
( تالیف کتب درسی کاملا در دست عده خاصی هست و اصلا نظرات و طرح های معلمان جایگاهی در تالیف کتب ندارد)
6 . حذف دوره های ضمن خدمت مجازی از سیستم نظام آموزشی( این دوره ها هیچ کاربردی برای معلمان جز کسب امتیاز صوری و دخالت در ارزشیابی ندارند)
7. اخذ آزمون های علمی، تحقیقی و کاربردی از معلمان متناسب با رشته تحصیلی در هر سالتحصیلی جهت به روز شدن اطلاعات معلمان ( منظور از این آزمون صرفا آزمون کتبی با چند سوال نیست)
8 . آشنایی عملی دانش آموزان بیشتر با تاریخ و فرهنگ و جغرافیای استان ، شهر و روستای محل سکونت خود ( دروس تاریخ و جغرافیا در این زمینه به یک تغییر جامع نیاز دارند)
حرکتی بسیار شایسته در سایت عصر ایران اغاز شده است که واقعا شایسته تقدیر است.
سیستم اموزشی کشور بسان کارخانه ای میماند که تولیدات ان نه کیفیت مطلوب دارند نه قدرت رقابت و حتی گهگاهی این تولیدات خطرناک نیز هستند پس ناچارا باید فکر ارتقا این کارخانه که هر روز جز ضرر و زیان چیزی عاید کشور نمیکند باشیم کما اینکه هرچقدر زود شروع کنیم بازهم دیر است.بگذارید از پایه شروع کنیم. زمانی که بچه ها به دنیا می ایند تا سن هفت سالگی. متاسفانه سیستم اموزشی در این دوره حساس که به گفته روانشناسان 70 درصد شخصت انسان در همین ایام شکل میگرد نه تنها هیچ برنامه ای نداشته بلکه تربیت را به عهده خودشان گذاشته است برای همین شاهد تکثر اخلاق و رفتارات خاصی در جامعه هستیم.
خوشبختانه همچنان نظام خانواده در کشور بنیان خود را حفظ کرده است که اگر دیر بجنبیم در اینده ای نزدیک شاهد متلاشی تر شدن ان خواهیم بود. پس برای ایام کودکی شهروندانمان باید از اموزش خانواده ها به خصوص مادران شروع کنیم . کتابی برای اموزش مادران تالیف شود و با برگزاری کلاس این کتاب توسط اساتید مجرب به مادران اموزش داده شود. اموزش هایی از جنس چگونگی سخن گفتن با کودک، رفتار کردن و ...
اما میرسیم به ایام مدرسه که جای سخن بسیار دارد. اشتباه مسلم سایت عصر ایران به نظرم اینجا این است
ادامه متن را دوباره پس از ارسال این متن نگارش میکنم
2. برگزاری مسابقات علمی و پژوهشی در داخل مدارس و تاثیر دادن مستقیم نتایج این مسابقات در نمره ارزشیابی سالانه دانش آموزان
3 . با همه این تفاصیل این نکته به عرض می رساند تا زمانیکه به حقوق و رفاه معلمان توجه دقیقی نشود( البته منظور بنده حقوق های کلان و نجومی نیست) نظام آموزش و پرورش هیج پیشرفتی نخواهد داشت و اگر پیشرفتی هم حاصل آید مقطعی خواهد بود.
1. حذف و یا تعدیل سیاست زدگی در آموزش و پرورش
2. اجرای سند تحول بنیادین
اما اشتباه سایت عصر اینجاست که از خانواده ها خواسته که درباره ساعت بودن در مدارس و سن تحصیل و مسادلی از این دست نظر بدهند که کاری اشتباه است چرا که این برای پاسخگویی به این قبیل مسائل باید کارگروهی متشکل از کارشاناسان اموزش و پرورش شکل گیرد و پس تحقیق به نتیجه برسند.
چیزی که مسلم است محتوای کتاب های درسی ما بسیار مستهلک است که نه تنها به نیاز های اینده جامعه بلکه پاسخگوی نیاز های فعلی نیز نیست. اولین قدم تالیف کتب مناسب میابشد. کتبی که مسائلی از قبیل کسب و کار، رفتار های اجتماعی، اداب ارتباط برقرار کردن، اموزش مسائلی از قبیل اعتیاد و اموزش های صحیح رفتار های جنسی و جنس مخالف را در برگیرد. فضای مدرسه باید شاداب باشد به گونه ای که دانش اموز را به مدرسه بکشاند تا اینکه متواری کند که در این باره از بسیاری از کشور ها میتوان الگو گرفت.
اقای وزیر محترم اموزش پرورش
باور بفرمایید که انجام اصلاحات در سیستم اموزشی انچنان هم که میگویند مشکل و دشوار نیست فقط افرادی را میخواهد که فعل خواستن را نه فقط صرف کنند بلکه به فعلیت برسانند.
انجان اصلاحات ممکن است چراکه امیرکبیر توانست در ان دوره که هیچ یاری نداشت این کار را انجام دهد اما اگر شما شروع کنید دیگر مثل ان بزرگوار تنها نیستید.
تشکر
من خودم سرباز معلم هستم و در مدرسه ای تدریس کردم که حتی پول تهیه کاغذ برای مدرسه موجود نبود الان با شروع سال تحصیلی گاز مدرسه به علت بدهی قطعه و همکاران فرهنگی از جیب خودشون بعضی از هزینه های موجود مدرسه رو تامین میکردن ، دیگه تا آخر قضیه مشخصه
مشکل اصلی اینجاست که برای مطالبی که اموزش داده می شه هدف خاصی وجود نداره. مثلا سطح آموزش ریاضی توی ایران بالاتر از میانگین دنیاست. ولی از یک صدم اون هم به خاظر ساختار مصرف گرا و نه تولید کننده، استفاده نمیشه و بعد از به مدتی فراموش میشه. باید اول هدف گذاری کنن به صورت معقولانه و نه بلندپروازانه و بعدش مطابق با اهداف مطالب آموزشی رو تدوین کنن. من بدلیل زندگی در خارج از کشور مقایسه کردم توانایی و سطح سواد خودمون و غرب رو. مشکل اینه که سطح سواد ما بالاست ولی این سواد کاربرد خاصی نداه. مثلا میزان ریاضی که توی آلمان تدریس میشه شاید نصف ما هم نباشه ولی با همونا بهترین دستگاه ها رو میسازن چون دقیقا میدونا هدف از آموزش چیه و چیزهای ضائد رو حذف میکنن. از نظر حرفه و توانائی عملی میانگین ایران خیلی خیلی پائینتر از کشورهای پیشرفته هستش. سطح درآمد معلم ها هم پائینه. این باعث میشه که یا زیاد دل نسوزونه و یا مشکلاته اقتصادیش رو بیاره به مدرسه که باعث بداخلاقی و تنبیه بدنی میشه. خیلی حرف ها میشه زد که اگه گوش شنوا باشه باعث بهبود اوضاع یا حداقل حرکت به سمت بهبود اوضاع میشه ولی مشکل نبودن گوش شنواست...
-خلاقیت
-همکاری با بقیه دانش آموزها یا تقویت حس جزیی از اجتماع بودن
-توجه به یادگیری همه دانش آموز ها و نه فقط دانش آموزهای باهوش
کلن همه هم یاد بگیریم طرز صحبتمون رو با بچه عوض کنیم این babytalk و ناز خریدن بعدشم یهو دعوا کردن خیلی بد هست.
2-اضافه کردن انگلیسی و فرانسه به سطوح مختلف تحصیلی
3-اموزش فناوری اطلاعات به طور ویژه به همه دانش اموزان
4- کنترل و پایش مستمر وضعیت دانش اموز
5- تربیت معلمینی که بتونن موارد بالا رو انجام بدن نه معلمین حال حاضر که فسیل شدن!
اولا که میلیارد ها تومان خرج ساخت مدارس می کنیم خرج ساخت یکی دو تا مدرسه رو صرف آموزش مجازی می کردیم تو تهران هنوز مدرسه دو شیفته داریم.
یا به کشور دیگری با نظام آموزشی کارآمد مهاجرت کنیم!
نظام آموزشی که محتوای آموزشی و سیستم آن در جهت کسب سود هر چه بیشتر کارتل موسسات آموزش خصوصی است، مدتهاست مرده است و سودی به حال اجتماع ندارد....
من یک گیر کوچک برای فرزندم داشتم که متاسفانه تا شورای عالی پیش رفت این مسئله با تفویض اختیار در پایین ترین سطح قابل حل بود
به نظر من ساختار باید اساسی زیرو رو شود
هدایت تحصیلی معضلی شده است بچه ها در این سن نوسان زیاد دارند با آینده بچه ها نباید بازی کرد هنوز به سبک قرون اولیه تدریس میشود سطح سواد بچه ها کاهش پیدا کرده ولی بطور خودکار در فضای مجازی پیشرواند
2-در نظام آموزشی باید از تجربیات آموزشی کشورهای پیشرفته استفاده شود
3-معملها باید از اشخاص باهوش و با استعداد با مدارک علمی بالا انتخاب و بیشترین حقوق مادی و معنوی برای آنها در نظر گرفته شود
4- مدارس غیر انتفاعی از بدنه آموزشی کشور حذف شود و به مر قانون اساسی عمل شود
امیدوارم لااقل در این یک کارتون (عصر ایران) انسان باشید و سیاسی عمل نکنید
پول بِدَن!
ممنون
- آموزش مهارت های شغلی
کلاس های کارگاهی، حذف مشق شب ،کلاس های تقویت خلاقیت و هزاران راه دیگه وجود داره اما از سوی شما میلی نمی بینم.
از لحاظ جایگاه اجتمایی و حفظ حرمت ومعیشت متاسفانه جایگاه خوبی نداریم. دانش اموزان کمتر بعنوان یک الگو معلم را قبول دارند. در چند سال گذشته با توجه به چند مورد تنبیه بدنی و بزرگ نمایی ان در صدا وسیما منزلت و جایگاه خود را از دست داده ایم و دید خوبی نسبت به معلمان ندارند. در اوقات فراغت عصرگاهی به جای تحقیق و پژوهش جهت امادگی برای شروع کلاس و درس جدید .تا پاسی از شب مجبوریم دنبال شغل دوم باشیم . نمره محوری باید حذف شود .به سعی وتلاش دانش اموز بها داده شود. دانش اموز را خلاق مبتکر و کارافرین بار اوریم./ما که نصف خدمتمان گذشت و هزاران وعده دادند و هیچ به ثمر نرسید. ما را به خیر تو امید نیست شر نرسان
۱.به نظرم مشکل از آموزش و پرورش نیست بلکه آموزش و پرورش آیینه مشکلات جامعه است. این همه نابرابری که در جامعه ما وجود دارد طبیعتا خودش را در آموزش و پرورش نشان میدهد. وقتی فارغ التحصیلان چند رشته میتوانند صاحب شرایط معیشتی و حتی منزلت اجتماعی شوند و بقیه هیچ. طبیعتا بازار پرسود و رقابت نفس گیری برای ورود به این رشته ها شکل میگیرد. سیستم متمرکز ورود به دانشگاه با نام کنکور تنها راه برای طبقه بندی دانش آموزان برای ورود به دانشگاه است و هیچ جایگزین بهتری هم نیست چون مشکل از آن نیست.
۲. خصوصی سازی مدارس یک سنگ بنای نادرست بود. مدارس سمپاد با همه ایرادها به امثال من در یک خانواده کارمند این فرصت را داد که ادامه تحصیل دهیم.
۳. اگر جامعه ما نپذیرد که فرضا ۳۰۰ رشته تحصیلی وجود دارد و تمام آنها که در این ۳۰۰ رشته درس خوانده اند به شرط اینکه وظیفه شان را در شغلی که دارند به درستی انجام دهند انسان هستند و باید در سطح نسبتا برابری از رفاه و منزلت باشند وضع تغییری نمیکند.
۴. اگر حقیقت فوق عملا (نه در شعار) پذیرفته شد دانش آموزان هم فرصت کودکی و جوانی کردن خواهند داشت هم دنبال علایق خود و کشف آن میروند و هم البته رقابتی معقول که لازمه رشد است شکل میگیرد. اینها برای من و شاید نسل من رخ نداد.
1- کار اصلی انتقال فرهنگ بر عهده این نهاد است
2- بدون همراهی سایر عوامل در جهت پرورش اجتماعی شخصیت افراد این نهاد کاری از پیش نخواهد برد.
3- انتقال دانش ها و فنون و مهارتهای لازم برای زندگی و پرورش و تربیت اجتماعی شخصیت افراد هر دو باید انجام شود.
4- بدون تعارف برترین و بهترین افراد باید به معلمی اشتغال داشته باشند.
5- معلم باید خود هو از نظر جسمی و هم از نظر ذهنی و روحی حامل فرهنگ ایرانی باشد. پس باید با هوشترین و زیباترین و دلسوزترین افراد انتخاب و تربیت و به معلمی گماشته شوند.
6- تمامی مهارتهای ضروری برای یک فرد به عنوان یک شهروند باید به طور جدی و موثر به افراد آموخته شود.
7- تصدی این وزارت باید به برترین افراد سپرده شود.
9- باید الگوی انسانی که قرار است به عنوان یک شهروند ایرانی تربیت شود معلوم گردد: آیا مقلد و حافظ سنت های دیرین می خواهیم یا انسانی باهوش و فهیم که خود با مداقه راه درست را پیدا می کند؟
10- باور کنیم که داشتن انسانهایی برتر از هر منبعی برای کشور ارزشمندتر است؛ این باور نقش کلیدی دارد که اگر بدانیم ...
و صدها نکته دیگر ...
اما در راس همه آنها این است که بدانی حتا بنگلادش و ساحل عاج هم برای پرورش نسلهای آتی خود برنامه جدی دارد ...
اين مدارس ضمن اتلاف وقت بچه هاي هزينه كلاني نيز صرف آنها ميشود اين مدارس بهانه اي شده است بداي يك عده آدمهاي سود جو
درحالي كه اعتبار كافي براي حقوق معلمين عزيز در ايران وجود ندارد براي چهار نفر دانش آموز دو نفر معلم از ايران اعزام مي شود كه اكثرا بيسود يا تخصص غير مرتبت با درسهاي اصلي هستند درصورتي كه اگر اين مدارس اجباري داير نشود اين دانش آموزان در مدارس رايگان كشورهاي خارجي علاوه بر اينكه به يك زبان خارجي مسلت مي شوند درسهاي اصلي را هم بهتر از مدارس ايراني فرا ميگيرند خدا را خوش نمياد بخاطر سودجويي يك عده در حق اين بچه ها ظلم و ستم روا بداريم
از وزير محترم التماس ميكنم اين مدارس را ببنددند
امسال من یک دانش آموز کلاس اول ابتدایی دارم و هنوز فلسفه اینکه باید این کودکان از کلاس اول با سختی و مرارت زیاد بتونند نستعلیق بنویسند را نمیدونم متاسفانه از همون چند روز اول به خاطر اصرار زیاد در نوشتن نشانه ها بصورت نستعلیق حسابی افسرده شده
اون چیزی که من از مدرسه یادم مونده گیر دادند به موها و کچل کردن روز اول مدرسه و اگه دیر میومدیم با شلنگ تنبیه می شدیم و تویه دبیرستان هم همین قضیه بود و یادم هستش که یک معلم رو گذاشته بودندادبیات و عربی و انگلیسی رو به ما درس می داد که اون هم از روی کتاب فقط می خوندیم
استخدام چند مدیر سنگاپوری یا فنلادی در سطح کلان کشور در زمینه آموزش و پرورش که کارکنان و مدیران ارشد نیز در حین خدمتشان نیز آموزش ببینند.
-آموزش زبان های خارجی : تمام دانش آموزان در دوران تحصیل حداقل 7 سال زبان های انگلیسی و عربی را می آموزند ولی خروجی آن چیزی نمی باشد . به نظر من باید شیوه آموزش این زبان ها بر مبنای استانداردهای آیلتس و تافل قرار گیرد ، تا در پایان تحصیل دانش آموزان حداقل به دو زبان روز دنیا مسلط باشند .
- سنگین بودن کیف دانش آموزان
- میزان ساعات آموزشی مدارس در مقاطع مختلف : به نظر من به عنوان کسی که یک پسر دانش آموز دارد ، باید زمان حضور دانش آموزان در مدرسه با شور نشاط بیشتری باشد و دانش اموز در منزل فقط استراحت نماید و تمام مراحل اموزش و یادگیری در مدرسه صورت پذیرد . کار دانش آموز در منزل همانند انتقال کار یک کارمند در منزل است که عملاً هیچ خروجی مثبتی ندارد و ازومی ندارد دانش اموزان کتاب های خود را هر روز بین مدرسه و منزل جابجا کنند که با توجه به وزن کیف انها صدمات زیادی به بدن انها وارد خواهد نمود .
- آموزش مهارت های شغلی
- روش های توسعه خلاقیت : مواردی است که باید خیلی مورد توجه قرار گیرد ، چیزی که در کتاب های درسی بسیار سطحی است و در همان تئوری باقی مانده است و این باید به کلاس های عملی شود
درباره اصلاح مطالب کتابهای درسی هم با نظر برخی دوستان کاملا موافقم و لازم است که مطالب بی فایده و مسخره و خصوصا تبلیغ جنگ و خشونت از کتب درسی بطور کلی حذف شوند
پیشنهاداول حذف تکلیف درمنزل وموردآزارواذیت دادن دانش اموزان مقطع دبستان وپیش دبستانی با تکالیف زیاددرمنزل وانجام این اموردرخودمدرسه است.
پیشنهاددوم حذف صدنمونه مدارس غیرانتفاعی ودولتی ونمونه دولتی واستعدادهای درخشان و.....با صدعنوان دیگر که صرفا با هدف بکارگیری معلمان بازنشسته آموزش وپرورش ودرامدزایی برای آنان است ونه چیزدیگر..چرا که اصل پایه گذاری این مدارس با قانون اساسی ما که براساس آن آحاددانش آموزان بایدازیک سیستم جامع آموزشی برخوردارباشند(بدون تبعیض)مغایرت دارد.
پيشنهادات اينجانب بصورت مختصر به شرح زير هست:
١- توجه به زنگ ورزش و كشف استعدادهاي ورزشي
٢- توجه درس هنر
٣- جذب معلمين با تجربه و داراي اطلاعات بروز مخصوصا در مدارس غير انتفاعي
با سپاس
به نظر من سیستم تست کنکوری که از دوره ابتدایی ایجاد شده باعث میشود خلاقیت بچه ها از بین برود چه لزومی دارد مدارس تیزهوشان و معمولی داشته باشیم و ملاک تیزهوشی هم چهار تا تست باشد و دانش اموزان ابتدایی و متوسطه اول این گونه نابود کنیم در ضمن این کنکور لعنتی هیچ جای رشدی برای بچه ها نگذاشته و از طرفی مدارس و دانشگاهها مطالب مفید بدرد بخور آموزش نمی دهند .
1- فقدان فضا و زیر ساخت مناسب برای دانش آموزان بطوریکه اگر مدارس ما با کشورهای دیگر مقایسه شود در کل کشود 10 مدرسه استاندارد نداریم
2- عدم توجه به معیشت و رفاه معلمین و کارکنان آموزش و پرورش که باعث روی آوردن این گروه به شغل های جانبی مثل رانندگی آژانس و دستفروشی شده و وقتی که باید صرف مطالعه شود اینگونه هدر می رود و توانی برای معلم نمی ماند که در کلاس با انگیزه تدریس کند و از طرفی اقساط وام و بدهی مشغله ذهنی معلم شده که تمرکز او را برای تدریس به هم می ریزد.
3- حجم زیاد مطالب آموزشی نامرتبط با استعداد دانش آموزان . بچه لزومی دارد که یک پایه مثل نهم 13 کتاب داشته باشد بدون اینکه توجه کنیم که استعداد دانش آموزان در چه زمینه ای کشش بیشتری دارد
4- سیاسی شدن عزل و نصب ها در نظام آموزش ما عامل بدبختی این نظام گردیده . در هر سازمانی ارتقاء بر اساس شرایط و قوانین خاصی است ولی در آموزش و پرورش بدون توجه به سابقه و تجربه فرد تنها به این دلیل در انتخابات از فلان زید حمایت کرده باید مسئولیتی داشته باشد هرچند مجموعه تحت فرمان از او ناراضی باشند.
5- راه اندازی مدارس غیر انتفاعی که عمده توجه آنها کسب درآمد است تا آموزش و پرورش
6- ایجاد تبعیض در نظام آموزشی ...
و بسیاری موارد دیگر که در این مقال نمی گنجند
حتی مربیان معلمان در تربیت معلم نیز باید تربیت شوند تا بتوانند مربیانی با فهم و شعور و درک تربیت کنند.
اشتباه نگیرید منظور از فهم و شعور و درک استفاده از کل توان و پتانسیل ذهن و فکر یک انسان است.
از ریشه باید موضوع حل شود .
از تربیت نسل های اول تا ده های بعد پدر و مادر شوند و فرزندانی تربیت کنند که به مربی تربیت معلم شوند و معلمی تربیت کنند که از نسل فعلی بهتر شوند و مدیران تربیت بشوند که از مدیران دولتی فعلی بهتر شوند.
و در کل 2 نسل نیاز است تا کشور کشور شود.
1- به معلمی که در مدرسه در س میدهد مجوز برگزاری کلاسهای تقویتی ندهند و در صورت وقوع، با آنها برخورد قانونی کنند.
2- حقوق معلمین را افزایش دهند البته نه از جیب مردم!!!
3- مهمتر از همه اینکه در دوران ابتدائی، به تربیت اخلاقی و رفتاری و نحوه درست زندگی کردن کودک اهمیت بیشتری داده شود حتی بیشتر از دروس علمی
1- جداسازی عناوین آموزش و پرورش یک خطای استراتژیک هست. در همه جای دنیا آموزش جزئی از پرورش هست. این جداسازی بالاجبار سبب تفوق دروس آموزشی بر پایه محفوظات بر امر خطیر پرورشی شده است. پس لازم است عنوان وزارتخانه «وزارت پرورش» باشد.
2- خالص ترین نیروهای دولت در آموزش و پرورش خدمت می کنند ولی بسیار مورد بی مهری قرار گرفته اند. بهترین برنامه ریزی های درسی بدون رغبت معلم ره به جایی نخواهد برد. به فکر توانمندسازی مالی و علمی معلمان باشیم.
3- فضاهای آموزشی ما به هیچ وجه برای انجام فعالیت های پرورشی، ورزشی، دست ورزی و آموزش مهارت های لازم از طریق فعالیت ها و بازی های گروهی مناسب نیستند.
4- به جای افزایش کتب متعدد، برای فعالیت های تربیتی-پرورشی در برنامه هفتگی زمان اختصاص دهیم. مثلا فعالیت های مربوط به تربیت شهروند مطلوب اجتماعی، آموزش عملی قوانینی مثل راهنمایی و رانندگی که تا به حال از طریق چند درس محدود در کتب درسی بازدهی نداشته است.
واسلام علی من اتبع الهدی.
1- آموزش کار گروهی و نحوه همکاری و صمیمیت
2- مثبت اندیشی و رضایتمندی
3- نحوه برقراری ارتباطات کلامی
4- روشهای توسعه کسب و کار (از سال آخر دبیرستان)
5- دوره های طرح کاد احیا گردد.
6- آموزش هدف گذاری و هدفمندی
همه آموزشهای فوق مستلزم داشتن روحیه ای عالی و نشاط بین معلمان است و این، افزایش بودجه آموزش و پرورش به میزان چند برابر را می طلبد
قبل از نوشتن مطالب پیشنهاد ویزه ای براتون دارم .لطفا یه سری به تربیت معلم شهید شرافت (چهار راه ولی عصر کوچه شهید سعید )بزنید تا از روند تربیت معلمان آینده مطلع بشید .لطفا با دانشجوها صحبت کنید تا بدونید که چگونه با آنها برخورد می شود و چگونه به آنها آموزش داده می شود.
چون فرموده اید شفاف و واضح باشد بدون توضیح موارد را ذکر می کنم.
1)گسترش اموزش و پرورش به سنین کمتر از شش سالگی . برای اینکار باید کودکستانهایی با امکانات کامل و مربیان آموزش دیده فراهم شود.
2-افزایش ساعات بازی در مدرسه
3- تغیر فضای فیزیکی آموزشگاه ها از کف آسفالت به حیاطی سرسبز و جمن شده
4-کاهش ساعات تدریس ریاضی و علوم تجربی و حذف عربی
5-لزوم آموزش مهارت های زندگی
6- افزایش دانش دانش آموزان در مورد مسائل جنسی
7- آموزش پیشرفته و به روز به معلمان
8-استخدام نیروهایی با دانش به روز شده و کاربردی
9- لزوم انتخاب دروس حداقل از مقطع متوسطه اول توسط دانش آموز
10- لزوم انجام استعداد یابی و هدایت تحصیلی صحیح
12-افزایش بودجه ا موزش و پرورش: هم افزایش حقوق معلمان وهم افزایش بودجه مدارس
13- تغییر نگاه به جایگاه معلمی و افزایش منزلت اجتماعی معلم
14- لزوم تغییر شیوه های تدریس و ارزشیابی : ارزشیابی باید در همه مقاطع توصیفی از نوع درست آن باشد.
15- حذف نیروهای فرسوده
16- تعامل سازنده با نظام های آموزشی دیگر دردنیا
به نظرم اکثر این نظرات که نظر خودم هم هست در واقع باز هم برپایه آزمون و خطاست و نباید در موضوعات کلان و سرنوشت ساز با آزمون و خطا پیش رفت. و اینکه یک ایده یا تصمیم حتی اگر صد در صد درست باشه نحوه اجرای اون گاهی خیلی مهمتره و برای پیشگیری از به خطا رفتن دوباره در صورت تحول سیستم آموزشی باید الگوهای موفق کشورهای دیگر و تجربیات آنها را مد نظر قرار دهیم. وگرنه باز آجری کج چیده میشود که تا ثریا کج خواهد رفت!
به زعم اینجانب تجربه کشورهایی مانند ژاپن وکشورهای شمال اروپا و بهره گیری از خدمات مشاورین آموزش این کشورها بسیار میتواند تاثیرگذار باشد.
ای ورابطه نه آزمون واقعی و سازمان سنجش وارد آموزش و پرورش شده اند.
یه پیشنهاد داشتم
اگه ممکنه یه قسمت تو صفحه ی اول بذارین به عنوان پیشنهادات برای عصر ایران تا راحت تر بشه نظرات و پیشنهادات رو عنوان کرد ... مثل همین نظری که من الان مجبورم زیر این پست بنویسم (حتی میشه قسمت پیشنهادات بدون ثبت نظر باشه )
در ضمن اگه قیمت طلا و ارز هم روزانه گوشه ای از صفحه ی اول داشته باشین خیلی خوب میشه
2-مدارس تیزهوشان حذف شود چون یک نوع نابرابری اجتماعی را رغم می زندواکثریت کسانی هم که در این مدارس درس می خوانند نمیشه گفت آدم موفقی خواهند شد.
3- ایجاد محیطی شاد برای دانش آموزان با گنجاندن کلاسهای موسیقی مجاز به منظور شادابی و نشاط .
4- جمع آوری مدارس غیر انتفاعی که کیفیتی ندارندو اکثرا جزپول گرفتن و نمره دادن هدفی ندارند.
5-گنجانیدن کلاسهای عملی بجای تئوری .
مهمترین موضوع باید دید ایا اصل نظام جمهوری اسلامی تمایلی به سرمایه گذاری در این خصوص دارد یا که موضوع اموزش و سرمایه گذاری در دستور کار نیست
چون تا زمانی که نظام اراده نکند فایده ندارد اب در هاونگ کوبیدن است
بنده به شخصه بیشتر ازاینکه آموزش فرزندم در مدرسه برام مهم باشه خیلی خیلی بیشتر پرورش و برخورد سالم که روح و روان و رفتار فرزندم رو بسازه برام مهمتره. ما باید کاری کنیم بچه ها با عشق به مدرسه برن سخت گیری بیش از حد به بچه استرس وارد میکنه ، بچه نمره گرا بشه همیشه مجبوره با دیگران رقابت کنه در صورتیکه اگر بچه با خودش رقابت کنه این رقابت بهتره در یادگیری باید با خودت رقابت کنی. بچه ها باید در مدرسه تفریح کنند .دوران کودکی دوران آماده سازی بچه برای آینده نیست . از دوران کودکی باید کودکمان لذت ببرد در آن احساس خوشبختی بکند. اصلا ما باید از خیلی از رفتارهای کودکانمان (که به مرور زمان از دست داده ایم )یاد بگیریم باید به کودکی فرزندمان احترام بگذاریم. بحث فقط نظام آموزشی نیست خود والدین نیز باید در زمینه تربیت کودک مطالعه داشته باشند و مهمتر از دانستن شکیبا بودن در این راه است که خیلی مشکل ولی شدنی است.پیشنهاد میکنم کتاب "چه کنیم تا فرزندان خوشبختی داشته باشیم" از "وین دایر" را همه بخونند. از عصر ایران که به این موضوع اهمیت داده بسیار ممنونم .
اگر واقعا به داد نظام آموزشی برسید آینده کشور را اصلاح کرده اید. البته اگر شعار نباشد.
الان نظام آموزشی دست مافیای کلاسهای کنکور و کلاسهای تقویتی افتاده و هر طور که صلاح میدانند آنرا میگردانند. چرا باید بچه ی شش تا 12 ساله انبوهی از کتابهای کمک درسی بخواند؟ استرسی که به نوجوان 12 ساله برای قبولی تیزهوشان وارد میشود منطقی است؟ قبول نشود چکار باید کرد؟ باید برای کلاس هفتم 20 میلیون به مدارس غیر انتقاعی داد یا به دبیرستان دولتی فرستاد که معلمش علنا به من گفت بفکر دخترت باش من حوصله ی درس دادن ندارم به من چه ربطی دارد بچه ات ریاضی که من درس میدهم نمی فهمد حتما نفهم است!!!
من پدر چکار کنم؟ درآمد سالانه ی من 50 میلیون است چطور 20 میلیونش را به مدرسه ی دخترم بدهم؟ پسرم را چکار کنم؟ اجاره خانه؟ خرج روزانه؟. مجبورم به بچه ام فشار بیاورم تیزهوشان یا نمونه دولتی قبول شود؟ چقدر استرس وارد زندگی من و بچه ام میشود؟ چرا؟
بچه باید از زندگیش از درس خواندنش لذت ببرد تا در آینده همین بچه ها کشوری خوب بسازند.
از سن پائین به آنها استرس و رقابت شدید و ... یاد میدهید که چی شود؟
بداد این ملت برسید چقدر باید سختی های بی مورد بکشیم و پول خود را به جیب مافیاهای کلاسهای تقویتی و چاپ کتب کمک درسی بریزیم؟ منطقی نیست بخدا
یک دبیرستان در وسط تهران شمال تهران هم نه، از من 20 میلیون برای ثبت نام هفتم پول میخ
با این سیستمی که در آموزش و پرورش حاکم هست با فاتحه ان رو خوند
مدیران بالادستی که هیچ اهمیتی به گفته های معلمان ندارند چه توقعی هست که تحول ایجاد بشه
آموزش و پرورشی که سیاسی کاری از در و دیوار اون بالا میره تحول ایجاد نمیشه
در جامعه ای که دکتر و مهندسش که توسط معلم رشد پیدا کردند نسبت به معلم رفاه بالای دارند تحول ایجاد نمیشه
جامعه ای که دیگه معلم براش ارزشی نداره تحول ایجاد نمیشه
معلمی که هیچ رفاهی نداره تحول ایجاد نمیشه
معلم دوره ابتدایی که در این چند سال استخدام شدند با کمترین آموزش وارد سیستم شدند تحول ایجاد نمیشه
معلمی که جلوی ادامه تحصیلش رو می گیرند تحول ایجاد نمیشه
تمام انگیزه های معلمان رو گرفتندو فقط منتظره که حکم بازنشستگیش رو بدن و خارج بشه
این آموزش و پرورش با این سیستم مثل فرد نیمه جونی می مونه که داره به زور نفس می کشه
به جای اینه بیشترین بودجه رو داشته باشه کمترین بودجه رو بین وزارتخانه ها داره
والدین هم مقصرند تعدادی از والدین منتظر شروع مدرسه هستند که چند ساعتی هم که شده از دست دانش آموز خود راحت بشه و هیچ اهمیتی به وظایف خود نمی دهند
وقتی روشهای تدریس کهنه شده و از تکنولوژیهای جدید استفاده نمیشه تحول ایجاد نمیشه
وقتی کتابها بر اساس دانش آموزی که همه امکانات رو در اختیار داره نوشته بشه و دانش آموز کم در آمد رو در نظر نگیرن تحول ایجاد نمیشه
آموزش به معنی یک فعالیت از قبل طراحی شده به منظور ایجاد یادگیری در یادگیرنده و با کنش متقابل میان معلم و فراگیر است و یادگیری یک تغییر نسبتاً پایدار ناشی از تجربه در رفتار بالقوه یادگیرنده است. کنش متقابل یعنی یک ارتباط پویا و فعال و همراه با احترام و و طرح ریزی شده از قبل یعنی یک برنامه ریزی هدفمند و مناسب و یادگیری یعنی کسب دانش و مهارت ها و نگرش های درست و مناسب که مستلزم چند عامل است:
استفاده از روشهای آموزشی متنوع و مؤثر و متناسب با خصوصیات و علائق فراگیر
برخورداری معلم از سطح دانش و مهارت بالا و عشق و علاقه به یاددادن
استفاده از مهارتهای ارتباطی میان فردی مؤثر و مناسب جهت افزایش تعامل در یادگیری
هدایت دانش آموز به سطوح بالاتر یادگیری و عبور از سطح انباشت اطلاعات تئوری حجیم و غیرضروری و به سطوح بالاتر یادگیری و به جای تأکید بر محفوظات و یادگیری طوطی وار مطالب تمرکز بر سطوح بالاتر یادیگری در هر سه حیطه شناختی و عاطفی و مهارتی
حضور در کلاس درس برای فراگیر باید لذت بخش باشد و نه عذاب آور آنگونه که دانش آموزان ما در گیر آن شده اند که نه فقط در مدرسه خارج از آن هم در حال حضور در کلاس درس آموزشگاه ها و معلم خصوصی و شب و روز و جمعه آزمون دادن هستند و تقریباٌ 12 سال دوران کودکی به کلاس رفتن و تست دادن می گذرد و عملاً مدارس از انجام رسالت اصلی خود بازمانده اند.
ما كه نبايد دوباره چرخ را اختراع كنيم
تجربه كشورهاي پيشرو مثل فنلاند بهترين راهنماي ماست
البته وضعيت فعلي هم خيلي از قديم شده معلم ها با تكاليف زياد بچه ها را اذيت نمي كنند.....
سرنوشت هیچ قومی تغییر نمی کند مگر به دست خودشان.
تردید نکنید راه صحیحی را شروع کرده اید. در ضمن باعث خوشحالی است که مردم هم بسیار همراهی می کنند و دغدغه مسأله را دارند. امیدوارم این مسأله را سایر شهروندان هم درک و البته همراهی کنند. به اعتقاد اینجانب این آغاز یک راه طولانی و پر چالش است. مشروط بر اینکه این اتفاق مثبت مانند بقیه اتفاقات خوبی که در کشور قرار است بیافتد قربانی مصلحت اندیشی های غیر معقول و قدرت نفوذ دلالان اقتصادی نظام آموزشی و هزار و یک ساختار بیمار دیگر نشود.
حذف تمامی آموزشگاهها ، کلاسها و کتابهای کمک درسی مثل گاج و قلم چی ، رزمندگان ، علوی و ....
به عمد کتب مدارس ساده و امتحانات با سوالهای عجیب غریب جهت سوق بچه ها به کلاسهای فوق
هیچ جای دنیا اینطوری نیست
هر روز مثل قارچ داره موسسه سبز میشه
2- سن آغاز مدرسه ابتدايي 6 سال تمام يعني يك سال زودتر و پيش دبستاني از 5 سالگي
3- ساعت 9 صبح ساعت اغاز به كار مدارس ابتدايي
4- ساعات كار مدارس ابتدايي از 9 صبح تا 1 و امكان ماندن براي بچه هاي بدر مادر شاغل تا ساعت 3 يا 4 در مدرسه بطوري كه اتاقي با يك مسئول باشه كه بچه هم بتونه استراحت كنه هم تلوزيون ببينه يا بازي كنه البته مدرسه براي اين سرويس مي تونه از والدين هزينه دريافت كنه بجاي اينكه بچه ها تا اين ساعت در ادارات و محل كار پدر مادر ولو باشن مي تونن با همسن هاي خود بازي كنن
5- ترويج كار هاي گرو هي و عملي در مدارس و كار با وسايل كاربردي در زندگي روزمره از كاشت گياه براي علوم گرفته تا بازي هاي گروهي براي ياد گيري جدول ضرب
6- حفظ شادماني و دراوردن محيط مدارس از شكل پادگان
7- بكار گيري نيرو هاي جوان و با هوش از تحصيلكرده هاي دانشگا هاي خوب براي مدارس
8- اموزش رفتار هاي اجتماعي در مدارس بصورت عملي از اداب صف وايستادن گرفته تا نگهداري و حفظ محيط زيست و ترافيك و ... كه به نظرم از صد تا اموزش درسهاي بيخودي مفيد تر واقع خواهد شد
8- اختصاص دادن يك زنگ به انجام تكاليف در مدرسه بطوري كه تنها تكليف برا ي خانه مطالعه آزاد باشد
10 -ترويج كتابخواني در مدرسه به اين صورت كه كتابخانه اي در هر كلاس با اشتراك گذاشتن و به امانت دادن كتاب هاي خود بچه ها به همنديگر ايجاد شود هر دانش اموز موظف شود 5 تا كتاب در اين كتابخانه بگذارد و هر دانش اموز هفته اي يك كتاب بخواند
11- دور ريختن محتوي هاي به درد نخور از مطالب كتاب هاي درسي و جايگزيني انها با مطالب كاربردي و جلوگيري از ايده شستشوي مغزي بچه ها چرا كه تا حالا بايد مسئولين فهميده باشن كه تنيجه عكس گرفته اند
12 - آموزش دين و اخلاق به صورت متفاوت و جذاب نه اجباري كه اين هم تا حالا نتيجه عكس داده همانطور كه در جامعه و نسل جديد مشاهده مي كنيم
13- افزايش عزت نفس و اعتماد به نفس بچه ها با توجه به استعدادهاي هر شخص و جلوگيري از نخبه پروري و شاگرد اول پروري با فقط در نظر گرفتن چند درس معدود
14- توجه به تحرك و نياز تخليه انرژي بچه ها و جلوگيري از نشاندن اجباري روي نيمكت
فنلاند و نوروژ هستن دیگه بومی سازی کنن
1-تعريف و تدوين دستورالعمل آموزش
2-تعريف و تدوين دستورالعمل پرورش
3-تعريف و تدوين دستورالعمل معلم كيست صلاحيت او چگونه است؟
4-تعريف و تدوين دستورالعمل مدرسه كجاست؟
5-تعريف شاخص عملكرد دانش آموز(آموزش +پروزش)
6-تعريف شاخص عملكرد معلم و كارد مدرسه
7-تعريف و دستورالعمل مقدار ساعت آموزش ا مشاركت اوليا.
8- تعريف و تدوين محتواي آموزش با مشاركت اوليا.
9-تعريف و تدوين مقدار ساعتهاي مجاز فعاليتهاي نا مرتبط با آموزش و پرورش
1-رسیدگی به معیشت کارکنان ومعلمان مدارس وجلوگیری از مشغول کردن معلمان به شغل دیگر ایجادانگیزه و علاقه در معلمان به شغل خود
2-ایجاد فضا شاد وامن برای دانش آموزان
3-ایجاد فضای سبز مناسب برای مدارس وجلوگیری از بتن کردن حیاط مدارس
4-آموزش فرهنگی ومحیط زیستی وبهداشتی دانش آموزان وشروع آن توسط خود معلمان والگو شدن معلمان به طور عملی
5-ایجاد حس مسئولیت پذیری در دانش آموزان
به نظرم بهترین کار مطالعه تطبیقی سیستم های آموزشی کشورهایی مثل ژاپن است و تطبیق با شرایط ایران چه به صورت تئوری و عملی
آقای بطحایی عزیز شما چند سال معاون توسع مدیریت و پشتیبانی وزارتخانه بودید بر اشراف شما در وزارتخانه کوچکترین تردیدی ندارم ولی الان شما در کرسی هیئت دولت نشسته اید سوال من اینست " آیا وزارتخانه ای که بیش از یک میلیون پرسنل دارد و قریب به 13 میلیون دانش اموز را را مورد خطاب خود دارد باید اینقدر خار و خفیف باشد که هر ساله و هر روزه از مطالبات سخن براند و از رسالت عظیم تعلیم و تربیت بعنوان وظیفه اصلی اش دور باشد ؟ " اقای وزیر با احترام به شما و همکاران خدومتان لطفا در هیئت دولت سرتان را بالا بگیرید چون 40 درصد نیروی انسانی خدوم را در اختیار دارید و برد اجتماعیتان زیاد است و یکبار هم که شده با رییس دولت و جناب معون برنامه ریزیشان سرخ و بور شوید برای اموزش و پرورش و اینقدر اموزش و پرورش را خار و خفیف نکنید اموزش و پرورش امروز با این تنگنتای مالی که امروز بر آن مستولی شده است بهتر است دست به اجرای سند تحول نزند زیرا خفت بیشتری ببار می آورد دلسوزانه عرض کردم قبول کنید و این کار را نکنید مگر اینکه اقای نوبخت و شخص رییس جمهور پشتیبان شما ماشند و هزینه ها را تامین نمایند . این سنگ عظیم درست است در سر راه شماست ولی پایتان را به ان نکوبید عواقب بدی در سر راه شما قرار می گیرد این سنگ خیلی بزرگ است و خیلی آرمانی است . متشکرم
با تشکر
پیشنهاد: باید با مذاکره و قرارداد آموزش و پرورش با آموزش و پرورش کشورهای موفق در این زمینه مانند فنلاند و غیره... اول به معلمان خود آموزش دهد تا آنها نیز به دانش آموزان ما آموزش درست و استاندارد بدهند.
ضمنا روز های پنجشنبه را حتما تعطیل کنند.
از سال اول ابتدایی روش تدریس و کتابهاشون کلاً تغییر کرده و سال به سال که بالاتر اومده با تغییر کتابهای درسی نسبت به سال قبل همراه بوده.
بدتر اینکه معلمهایی که گاهاً به خاطر حقوقهای ناچیز و بدون علم کافی مجبور میشن درسهایی رو تدریس کنن که هنوز خودشون هم توی اونها مسلط نیستن.
دیگه چه توقعی میشه داشت که بچه ها مطالب رو بفهمن
درسهایی که واقعاً سخت و پیچیده شده و در زندگی آینده اونها اصلاً تاثیر نداره
چرا دانش اموزی که توی زمینه هنر میتونه موفق باشه باید از همون اول درسهای سخت و پیچیده ریاضی رو بخونه و گاهاً توی اونها کم بیاره و این دلیل سرشکستگیش پیش بقیه بچه ها باشه
سیستمی که فقط استرس رو از روزهای اول مدرسه به بچه ها تزریق میکنه و روح و روانشون رو داغون میکنه
دانشگاه ها در سن مناسب از شهروندان متخصص و دانشمند خواهند ساخت
مطالبی مثل فوت یه هنرمتد یا کار خطای یه ورزشکار معمولا زیاد کامنت داره اما این مطلب شما جدیه و از اون دست اخبار سلبریتی ها نیست .جالبه چقدر مردم ما با فکر و مشتاق تغییر هستند .آفرین عصر ایران
1- تغییر ساعت مدارس پیش دبستانی و دبستان از ساعت 8 صبح به 9:30 به دلیل سرحال تر بودن کودک. لازم به توضیح است که حتی ادارات نیز در خیلی از کشورها از ساعت 9 الی 10 شروع به کار می کنند
2- کاهش و یا حذف مشق در خانه. این حرکت باعث اضطراب کودک و دلزدگی از مدرسه می شود.
3- آموزش جدی معلمان در خصوص نحوه برخورد بهتر با کودکان
4- وجود روانشناس ناظر جهت بررسی مشکلات و نیز نظر داشتن کودکان در مدارس
5- افزایش امکانات ورزشی مدارس
6- آموزش نحوه برخورد اجتماعی از سنین پائین به کودکان
7- آموزش نحوه خروج از بحران از سنین پائین به کودکان
8- آموزش قوانین راهنمائی و رانندگی به صورت تئوریک و عملی به کودکان در مقاطع بالاتر
9- آموزش نحوه پوشش حرفه ای و برخورد حرفه ای در مراسم های گوناگون
10- کاهش حجم کتب درسی, شیرین تر کردن محتوا و مصور کردن و با کیفیت کردن محتوای آموزشی
11- حرکت از آموزش تئیوری محور به آموزشهای آزمایشگاهی و عملی.
12- ارتقاء سطح حقوق و کیفیت زندگی معلمان
13- اجبار به تحصیل همه کودکان حداقل در سنین پائین جهت جلوگیری از معضل شدنشان در جامعه
من دو فرزند محصل در مقطع ابتدائی دارم.نظر من این است که تمام کتب کمک درسی در مقطع ابتدائی جمع شده و استفاده از آنها ممنوع گردد.در مدارس به جای تدریس خصوصی (که معلمان عزیز اقدام به این کار می کنند) روش های زندگی،انجام کارهای تیمی،ورزش واستعداد یابی دانش آموزان مورد توجه قرارگیرد.با روش کنونی در آینده فاجعه به بار خواهد آمد.خانواده ها و بچه ها در استرس شدید قراردارند.آموزش در حاشیه قرارگرفته و مسائل پیش پا افتاده در محور واقع شدهاند.
مختصر و بصورت کلی بچه ها چیزهایی را یاد میگیرند که دوست داشته باشند برای اینکار
1-معلم ازشغلش راضی باشه و...
2-نظام آموزشی از تنبیهی و تعزیری به تشویقی عوض بشه
3- اگر بچه ها درسی را دوست نداشتند با عوض کرد نحوه اموزش و تشویش به اونها کمک بشه
در مجموع محیط آموزشی برای بچه ها محیط لذت بخش و راحتی باشه ( با نظم و امن و ...)
بچه ها در انتهای هر سال یک سال بزرگ شده باشند و یک سال زندگی کرده باشند ( نه فقط روزمرگی کرده باشند)
واقعا سیستم آموزشیمان مشکل دارد.
تو خدا بس کنید چهل سال مدل سعی وخطا را در سیستم اموزشی کشور تجربه کردید واین حجم نارضایتی را مشاهده کرده وخواهید کرد
شما که همه چیز را مسالت امیز یا قهر امیز از دورترین نقاط عالم پیدا کرده ( درحوزه صنعتی نظامی کشاورزی پزشکی و...)واستفاده میکنید یکبار هم که شده زحمت بکشید یک مدل موفق اموزشی را که در یک یا چند کشور تجربه طولانی شده را پیدا کنید ودر این کشور پیاده سازی نمائید البته مطمئن هستم در کشور ما که اموزش ان به تجارتی پر سود تبدیل شده این تجار نامرعی ویک عده دیگر که صرفا افتابه داری میکنند بگذارند کسی نان انها را آجر نماید
ولی باور کنید اگر این نهضت صدها کشته هم دهد ارزش دارد چون ذخائر ومهمات اصلی کشور فقط وفقط نسل جوان ودرست اموزش دیده ان است چون بخدمت گیرنده عصر وزمان هستند نه در خدمت واسیر ان
احتراما موارد پیشنهادی و مورد بررسی همه با اهمیت هستند
ولی اگر نگاه اصلاحی از بالا به آموزش و پرورش فقط در حرف باشد بهتر از این نخواهد شد
وضعیت مدارس دولتی از خود ساختمان گرفته و تجهیزات آن که هیچ کدام بروز نیستند وامکانات آنها در حد متوسط هم نیست
چندین سال است مدارس مخروبه باز سازی نشده اند که موجب کمبود فضا شده است
کمبود دبیر که نشانه آن افزایش اضافه کاریست
چند سال است آموزش و پرورش میخواهد کمبود نیروی خود را با تدریس هفته ای شش ساعت توسط مدیر و معاونین مدارس جبران کند در حالی که اینکار لطمه به آموزش میزند چون مدیر و معاون با حجم بیشتر کارشان نمی توانند تدریس مفیدی داشته باشند
ندادن سرانه به مدارس دولتی و از طرف دیگر اصرار به پول نگرفتن از اولیا
تبعیض بین دانش آموزان با وجود مدارس خاص و غیر دولتی
وضعیت مالی نامناسب فرهنگیان و به تبع آن شغل دوم معلم ، کارایی او را از بین می برد
اصرار به دادن صددرصد قبولی
انشااله که تمام مشکلات آموزش و پرورش بخاطر داشتن جامعه ای آباد و دانا و توانمند و متخصص بزودی حل شود
مشکل نظام آموزشی ما صرفاً در وزارت اموزش و پرورش نیست مشکل در تفکیک و جداسازی بیش از حد کل نظام آموزشی و فرهنگی است. برای حل مشکلات آموزشی در کشور لازم است که وزاتخانه های اموزش و پرورش ، آموزش عالی ، آموزش پزشکی، سازمان فنی و حرفه ای وزارت کار،فرهنگ و ارشاد اسلامی ، وزارت ورزش و جوانان بصورت یکپارچه مدیریت شوند که لازمه این کار در وهله نخست ایجاد معاونت فرهنگ و اموزش زیر نظر رییس جمهور برای هماهنگی و یکپارچگی است و در این زمینه مجلس شورای اسلامی لازم است با وضع قانون اختیارات لازم را و بایدهای ان را به رییس جمهور طبق قانون بدهد.