عصر ایران؛ جعفر محمدی - چندی پیش در اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران، موضوع سنگین بودن کیف مدرسه دانش آموزان را بررسی کردیم و با توجه به این که وزن کیف بچه ها، معضلی برای سلامتی آنهاست پیشنهاداتی را مطرح کردیم، از جمله چاپ کتاب های درسی حجیم در چند جلد یا استفاده از کاغذ سبک (بالکی) در چاپ کتاب ها.
(اینجا)بعد از طرح این موضوع، سراغ "محمود امانی طهرانی" مدیرکل دفتر تألیف کتابهای درسی آموزش و پرورش رفتیم. او گفت و گو با عصر ایران را با روی گشاده پذیرفت، سنگین بودن کیف مدرسه را تایید کرد ولی هیچ قولی برای اصلاح موضوع نداد.
به عنوان مثال خبرنگار ما وی پرسید: آیا امکان ندارد کتاب های حجیم، در دو یا سه جلد چاپ شوند و به صورت فصلی مورد استفاده قرار گیرند؟ مثلا کتاب 200 صفحه ای در سه جلد 70 - 60 صفحه ای چاپ شود (اولی برای فصل پاییز، دومی زمستان و سومی بهار)؟
و او جواب داد: "به هر حال انجام چنین کاری افزایش هزینه ها را در پی خواهد داشت و در نتیجه ممکن است بسیاری از خانواده ها از پس این افزایش هزینه ها بر نیایند. به هر حال تبدیل یک کتاب 200 صفحه ای به سه کتاب نیازمند سه صحافی و سه جلد و دیگر هزینه هاست و باید به این موارد نیز توجه ویژه شود."
یا درباره پیشنهاد عصر ایران راجع به استفاده از کاغذ بالکی، چنین پاسخ داد: "
تغییرات در چاپ کتاب های درسی مثل
تغییر در نوع کاغذ و استفاده از نوع کاغذ سبک نیازمند بررسی های دقیق فنی
است که با توجه به مدل کاری در سیستم آموزش و پرورش کشور ما این موضوع و
استفاده از این کاغذ ها در چاپ کتب درسی قابلیت اقدام فوری ندارد و در
نتیجه استفاده از این کاغذ ها در صورت انجام کارهای کارشناسی نیازمند صرف
زمان خواهد بود... همچنین باید در نظر داشته باشیم که حجم کاغذ های خریداری شده معمولا مربوط
به یکی دو سال آینده است و این بخش به نوعی جزء ذخایر استراتژیک ما محسوب
می شود و در نتیجه موضوعی نیست که فورا برای تغییر رویه چاپ اقدام شود.
برای مثال الان برخی از کتاب های سال 97 ما سفارش چاپ خورده است چرا که
چاپخانه ها 365 روز کار می کنند که می توانند صد و پنجاه میلیون قطعه را
چاپ کنند. بنابراین این مسئله از نظر تغییر در شیوه چاپ با مجلات متفاوت
است."
(متن کامل گفت و گو را می توانید اینجا بخوانید.)در این که باید همه امور کارشناسی شود، تردیدی نیست و انتظار هم نداریم که مدیر کل دفتر تألیف کتابهای درسی آموزش و پرورش وعده غیرکارشناسی دهد یا اساساً این اختیار را داشته باشد که رأساً در این باره تصمیم گیری کند.
با این حال، این انتظار وجود دارد که مسوولان ارشد آموزش و پرورش، همه چیز را به آینده ای نامعلوم و کارشناسی های نامشخص ارجاع ندهند و به بهانه های مختلف از زیر بار مسؤولیت کاهش وزن کتاب های درسی دانش آموزان شانه خالی نکنند.
به عنوان مثال، این که تصمیم بگیرند کتاب ریاضی فلان پایه را دو جلدی کنند، مگر چقدر کار کارشناسی لازم دارد؟ آیا کارشناسان درس مربوطه نمی توانند در یک جلسه در این باره تصمیم گیری کنند؟ آیا باید سال ها بگذرد تا بتوانند تصمیم بگیرند یا اصطلاحاً کار کارشناسی انجام دهند؟ همین طور است درباره سایر کتاب ها و درس ها.
یا پای هزینه ها را به میان کشیدن که اگر بخواهیم کتاب ها را چند جلدی کنیم هم، در برابر خسارتی که سنگینی کتاب ها بر سلامت بچه ها وارد می کند، اساساً قابل طرح نیست.حتی اگر از نظر مالی هم حساب کنیم، آسیبی که این کتاب ها بر سلامت کودکان و نوجوانان وارد می کنند، در دراز مدت، چندین برابر هزینه چاپ کتاب هاست.
بله! قطعاً نمی شود ناگهان همه چیز را درست کرد ولی آیا نمی شود از همین امسال و با چند کتاب شروع کرد و حداکثر ظرف یکی دو سال، تغییری در کاغذ و نوع چاپ کتاب های درسی ایجاد کرد؟ فراموش نکنیم که کتاب کم حجم، دفتر کم حجم تری می طلبد و کیف بچه ها را سبک تر می کند.
آیا نمی شود از همین امسال، با یک بخشنامه یک صفحه ای، استفاده از کتاب های کنکور و کمک درسی را در تمام مدارس - از دولتی گرفته تا غیر انتفاعی - ممنوع و به شدت بر آن نظارت کرد تا گذشته از آسیب های معنوی این کتاب ها، کیف بچه ها سبک تر شود؟
همه این ها می شود. قرار نیست که مسوولان آموزش و پرورش واکسن سرطان را کشف کنند یا در قاره قطب جنوب، چاه نفت بزنند. درخواست مردم از آنها این است که تدبیری بیندیشند تا کیف بچه ها سبک تر شود و شانه و کمر و قامت شان درگیر زمینه های بیماری در آینده نشود.
اگر مسوولان آموزش و پرورش، نتوانند این یک مورد خیلی ساده را حل کنند، پس در آن سازمان عریض و طویل، برای چه پست ها را اشغال کرده و از بودجه عمومی پول می گیرند. روی این سخن، با شخص وزیر آموزش و پرورش است و همه مسوولانی که می توانند در این عرصه کاری کنند.
بی هیچ تعارفی و به صراحت می گویم: اگر در جریان این مشکل نیستند، که وای به حال آموزش و پرورش ما و مسوولانی چنین غافل، اگر هم می دانند و کاری نمی کنند یا عرضه اش را ندارند، پس باید علیه مسوولانی چنین بی کفایت شورید و کار را به کاردان سپرد.
منتظر اقدام عملی مسوولان آموزش و پرورش هستیم تا یک کار ساده را انجام دهند: "سبک سازی کیف دانش آموزان" تا آنها را "باربری" روزانه که از مهر ماه، بار دیگر آغاز خواهد شد، نجات دهند.
آیا وزارت فخیمه آموزش و پرورش، از عهده این کار کوچک بر خواهد آمد؟!
(عصر ایران، این موضوع را پیگیری خواهد کرد.)
عصری جون، با اینکه من طرفدار آقای روحانی هستم و به ایشان رای دادم ولی این بی انصافی است که حقوق ها را سر موقع واریز نمی کنند شاید یکی چک داشته باشد و ... لطفا شما یک متنی در سایت بگذارید
این همه روستا و شهرستان
..... جوابش خیلی ساده است ... مسئولین فخیمه وقتی برای صرف کردن در امور مردم ندارند ... حتی این دولت که با امید بهش رای دادیم
آیا مثلا دانش آموزای امروزه واقعا با سوادتر از قبلیا هستن یا میشن؟
یا بارشونو فقط بیخودی اضافه کردیم؟!!!!!
سنگینی کیف بر دوش بچه هامو یه طرف موضوع دیگش اینه من الان دو هفته است در گیر ثبت نام مدرسه فرزندم هستم چون بهم میگن ما مدرسه ای که به شما معرفی میکینم با حتما ثبت نام بشه در حالی من بعلت وضیعت مالی که داشت ماز منزل پدر یم رفتم وبعداز چندسال به محله ای در انجا متولد شدم برگشتم وچون دوره اول دبیرستان رو در مدرسه ای مستاجر بوده ام وحال به دوره دوم دبیرستان جهت ثبت نام به مدرسه محل سکونتم مراجعه کردم میگن نمیشه وبرای حل مشکلم به ستاد ومنطقه 5 مراجعه نمودهم باز نشد ومیگن مدرسه ای که مامیگیم باید بره آخه این حرف حرف زور نیست حالا موندم چکارکنم
دختر من امسال کلاس نهم می رود و میتونم به جرات بگم که سال گذشته وزن کیفی که حمل میکرد بین 13 تا 14 کیلو بود.
متاسفانه از 20 سال قبل گفته شده که ما در رشته های فنی و مهندسی به نیروهای میانی مثل تکنیسین احتیاج داریم اما مثل قارج تو هر کوچه و پسکوچه دانشگاه زدن و به افرادی که از پس حل مسایل ریاضی جهارم دبستان بر نمیان مدرک فوق لیسانس و دکترای مهندسی میدن تا اون جهارتا مهندسی هم که با زحمت از دانشگاههای دولتی مدرک گرفتن با عصبانیت کشور رو ترک کنن و میدان را برای مشتی بی لیاقت باز بگذارن.
در زمینه پزشکی هم ممالک پیشرفته اصل را بر پیشگیری گذاشتن نه اینکه به مردم سبزیجاتی را که با فاضلاب آبیاری میشه بدیم و خیار و گوجه فرنگی و ... را بعد از سمپاشی در موعدی زودتر از آنچه استاندارد تعیین کرده بجینیم و به خورد خلق الله بدیم هزینه های دندانپزشکی هم نسبت به درآمد مردم بالا باشد و در صد زیادی از مردم با داشتن دندانهای خراب در دهان جرات مراجعه به دندان
پزشک را نداشته باشند.مواد پروتیینه و ویتامینه هم که خارج از دسترس اقشار متوسط و فقیر باشد اونوقت برای پزشکان و دندان
زشکان درآمدهای چند ده میلیونی و گاه چند صد میلیونی ایجاد کنیم.
فضای شهر سازی مان هم که به شدت غلط است.طوریکه اگر کسی بخواهد یک تمرین ورزشی را مرتب دنبال کند باید تو این وانفسا که به زور بیست و نه را به سی وصل می کنداز قسمتی از درآمد ماهیانه صرف نظر کند.
پخش امکانات پرورشی مناسب نیست.
بارها در جلسات سنجش و ارزیابی، و تألیف کتب، مطرح کردم که عمق یادگیری با حجم زیاد صفحات بهدست نخواهد آمد!
وسعت بیکران، با عمق نیممیلیمتر، هرگز بهکار نیامده، و نخواهد آمد!
جمیعا فاتحه مع الصلوات !!!!!!!!!!
کافی است برنامه هفتگی طوری تنظیم بشود که روزانه بیش از 2 یا شاید 3 کتاب نیاز به بردن به مدرسه نداشته باشه....به همین سادگی 2 2 تا 4 تا