فریده خرمی از انتشار چهار جلد از مجموعه «ماجراهای مدرسه» به قلم جیمزَ پترسن در همکاری با گروهی از نویسندگان آمریکایی خبر داد.
به گزارش ایسنا، این چهار جلد «برادر چاق دروغگوی من»، «یکی بهدادم برسد!»، «بدترین سالهای زندگی من» و «چطور از دست قلدرهای کلم بروکلی و تپه مارها جان سالم به در بردم» هستند که در واحد کودک نشر ققنوس - آفرینگان - راهی بازار شدهاند.
مجموعه «ماجراهای مدرسه» با داستان ریف خاچاتوریان شروع میشود: ریف قهرمان شوربخت ما تازه به دبیرستان پا گذاشته و قرار است دنیای جدیدی را با همکلاسیهایش کشف کند، ولی همه شرایط آنطوری که میخواهد رقم نمیخورد. ریف عاشق قانونشکنی است، درس نمیخواند، سر پرشوری دارد و کلی دردسر ایجاد میکند. ریف با آن قدرت تخیل و ذات شرورش چیزهایی را میبیند که فقط با چشمان او دیده میشود، مدرسه را زندان، معلمش را بانو اژدها و ناظمش را آیدای زندانبان میبیند.
در جلدهای بعدی این مجموعه نوبت به خواهر ریف میرسد، همان دختری که از نظر ریف دختری فوقالعاده زیگیل، زاغارت، لوس و ننر است. جورجیا هم قرار است یک سری جریانات را از دید خودش تعریف کند. جریاناتی که اگر خواهر ریف نبود شاید برایش اتفاق نمیافتاد. همه فکر میکردند که او هم مثل ریف است. پس شاید بیدلیل نباشد که او هم ریف را چاق و دروغگو و اسکل خطاب کند ولی به هر حال برادرش است و باید در جاهایی با او همراه باشد. قرار است در این مجموعه با این دو نفر و دوستانشان از جمله: لئو، توپچی، بیکله و دماغخور کلی بخندیم، گریه کنیم، نگران شویم، بترسیم و لحظات نفسگیری را تجربه کنیم.
جیمز پَترسن، نویسنده آثار مهیج، ترسناک و جنایی در 22 مارس 1947 در آمریکا به دنیا آمد. وی چندی پیش با بودجهای 1.5 میلیون دلاری به حمایت از کتابفروشیهای مستقل انگلستان و آمریکا پرداخت و با راهاندازی جنبش کتابسوزان سعی کرد دولت آمریکا را متوجه خطر نخواندن کتاب کند.
فریده خرمی، مترجم این مجموعه نویسنده و مترجم حوزه بزرگسال و کودک و نوجوان در سال 1338 در گرمسار متولد شد. وی کارشناس مترجمی زبان انگلیسی است و برخی از ترجمههای او برنده جایزه شورای کتاب کودک، لاکپشت پرنده و ... شده است.
جیمز پترسن رمان «برادران چاق و دروغگوی من» را در همکاری با لیزا پاپادیمیتریوس نوشته است. در پشت جلد این رمان آمده است:
«خواهر کوچک ریف خاچاتوریان بودن آسان نیست ...
ریف به خاطر خوشگذارانی در مدرسه قانونشکنی میکرد. هرگز در مدرسه نمره بیست نگرفت. در مدرسه یک میلیون دشمن داشت و حال اهمه فکر میکنند که من هم مثل او هستم! برای همین میخواهم به همه ثابت کنم اشتباه میکنند. وقت انتقام رسیده».
«یکی به دادم برسه!»،«بدترین سالهای زندگی من» و «چطور از دست قلدرهای کلم بروکلی و تپه مارها جان سالم به در بردم!» هر سه به قلم همین نویسنده در همکاری با کریس تبتس راهی بازار شدهاند.
در پشت جلد کتاب «یکی به دادم برسه!» آمده است: «مبارکه ! انگار پارسال از دوره اول دبیرستان جون سالم به در بردیم ! ( با بدبختی.)
اما حدس بزن چی شده! سال تحصیلی جدید داره شروع میشه.
نگران نباش!
هوات رو دارم.
مرحله اول:
قصهم را بخون!
مرحله دوم:
کارهایی رو که من کردم نکن!
به بدترین سال زندگی من خوش آمدید!
میخوای دزدکی نگاهی به کتاب جدید ماجراهای مدرسه بندازی؟
تو این کتاب رو نگاه کن».
در نوشته پشت جلد کتاب «بدترین سالهای زندگی من» میخوانیم: «یک قصه عجیب و غریب برایتان میگویم که چطور من، یعنی ریف خاچاتوریان:
با معلم شیطان صفتی به اسم بانو اژدها جنگیدم و شکستش دادم.
روحم را به گردنکلفت مدرسه فروختم، ورقهای یک دلار.
بارها و بارها با یک خرس زنده واقعی کشتی گرفتم.
وارد تجارت نوشابه شدم و ورشکست شدم.
بدترین روزهای زندگیام گاهی خوب بودند گاهی بد.
اما بیشتر وقتها خندهدار. خودتان امتحان کنید».
و بالاخره در نوشته پشت جلد کتاب یعنی «چطور از دست قلدرهای کلم بروکلی و تپه مارها جان سالم به در بردم» آمده است:
«بگذار چیزی را روشن کنیم:
«بازی و سرگرمی» در این اردوگاه شامل شب تا صبح آواز خواندن و کباب درست کردن نمیشود...
اما لااقل در اردوگاه وانامورا، من، ریف خاچاتوریان، برای اولین بار در زندگیام چندتا دوست پیدا کردهام. چند تا از کسانی را که در جنایت با من شریک بودند معرفی میکنم:
توپچی
(زیاد توالت میرود)
بیکله
(ازش میترسم)
خواهرم جورجیا
(نمیشود از شرش خلاص شد)
دماغخور
(همتختی من)
وقتی عدهای گاگول مثل ما را با گروهی از بچه باحالهای واقعا بدجنس قرو قاطی کنند و کسی هم نباشد که به دادمان برسد، آخرش چه میشود؟ دردسر درست میشود. یک عالمه دردسر».
فریده خرمی مترجم این مجموعه به تازگی کتابی از لیزا گراف را ترجمه کرده است. عنوان فعلی این اثر «گمشده در روز روشن» است.