خسته ام از تمام کلمات تکرارى
فقط چند سطر سکوت …
به دلخواه خود معنایش کن …
*********************
ما که ازهرچه ترسیدیم سرمان آمد
بیا تمرین کنیم کمى ازخوشبختى بترسیم
*********************
هرروز خود را وزن میکنم بازهم اضافه وزن دارم
این غصه هایى که برایم گذاشتى و رفتى چربیشان زیاد است
*********************
تنهاییم مانند دخترى است که
عاشق سرباز دشمن شده …
*********************
مادرم مى گفت :
دوستانت را ببین ، همه به جایى رسیده اند
نمی دانست منتظر نشسته ام تا به تو برسم …
*********************
وقتى رفتى تا آخر برو
وقتى ماندى تا آخر بمان
این تن خسته است ازنیمه رفتن ها ازنیمه ماندن ها
*********************
یه بچه دیدم داشت گریه میکرد و میگفت :
هیچکس بامن بازى نمیکند.
تودلم گفتم تو بزرگ شو ببین چه بازى هایى که باهات نمیکنن…
*********************
مشکل از جایى شروع میشه که
دلتنگ کسى باشى که نیست
حوصله کسی رو نداشته باشى که هست
*********************
ازت نمیگذرم!
نه به خاطر خودم!
به خاطرم مادرم که بعد رفتنت
تمام لحظه هاى بیقرارى و دلتنگیم را یواشکى پشت دراتاقم گریه کرد…
تقدیم به نامرد قصه زندگیم
*********************
از دردهاى کوچک هست مردم ناله میکنند
ضربه که سنگین باشد لال میشوى
*********************
چه اشتباه بزرگى است
مردن براى کسى که براى خیلى ها کفن پوسانده است
*********************
دستمال که هیچی …
بى تو تمام زندگیم زیر درخت آلبالو گمشده …
*********************
تنهایى حق کسانى است که خیانت میکنند
ولى سهم کسانى میشود که وفادارند
*********************
مشکل اینجاست…
همیشه بى قید وبندهاى تنوع طلب دست میگذارند روى احساسى هاى وفادار…
*********************
ابراهیم که نیستم میگذاری میروی
این آتش نبودنت بر من گلستان نخواهد شد
*********************
چقدر متفاوتند انسان ها
عشق براى یکى دلگرمى و براى دیگرى سرگرمى
*********************
همه ی آدما برای خودشون ی چیزِ یواشکی دارن
ی اتفاقِ یواشکی یا ی حسِ یواشکی
ی آدمِ یواشکی و شایدم ی عشقِ یواشکی
سلامتی هر چی یواشکی
*********************
نفــس می کشم تا به جای مردگان خاکم نکنند
چنین است حال من!
بیش مپرس…