۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۴:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد ۴۶۱۵۹۹
انتشار: ۰۲:۲۰ - ۲۸-۰۱-۱۳۹۵

10 دلیل خاص بودن انسان ها

عضو تولیدکننده‌ی صدا یا حنجره (Larynx) که یکی از مهم‌ترین بخش‌ها در توانایی صحبت کردن است، در بسیاری از خویشاوندان نزدیک انسان ازجمله شامپانزه‌ها نیز وجود دارد؛ ولی موقعیت آن در داخل گلوی انسان پایین‌تر است.
فرادید - ما انسان‌ها حتی در انعطاف‌پذیرترین دیدگاه‌ها، موجودات زنده‌ی غیرمعمول و عجیبی هستیم. ویژگی‌های بیولوژیکی خاص ما نظیر مغز توسعه‌یافته، قرار گرفتن انگشت شست در مقابل بقیه‌ی انگشتان و ... به ما اجازه داده‌اند که زمین را به شکل عجیب و داستان‌گونه‌ای بر اساس نیازهای خود تغییر دهیم و حتی آن را ترک کنیم. آشنایی با بعضی از این ویژگی‌ها می‌تواند عجیب و غافلگیرکننده باشد.

وقتی به وضعیت کنونی انسان و پیشرفت حیرت‌انگیزی که در مدت کوتاه زندگی در کره‌ی زمین (با توجه به قدمت سه میلیارد ساله‌ی حیات در این سیاره) به آن رسیده، نگاه می‌کنیم، قبول تفاوت‌های غالبا ساده به‌عنوان دلیل این برتری حیرت‌انگیز نسبت به سایر موجودات زنده بسیار سخت است. بااین‌حال از دیدگاه علم زیست‌شناسی دلیل این برتری را می‌توان در تفاوت‌های ساده ریشه‌یابی کرد که ۱۰ مورد از بارزترین آن‌ها به شرح زیر هستند:

توانایی صحبت کردن

عضو تولیدکننده‌ی صدا یا حنجره (Larynx) که یکی از مهم‌ترین بخش‌ها در توانایی صحبت کردن است، در بسیاری از خویشاوندان نزدیک انسان ازجمله شامپانزه‌ها نیز وجود دارد؛ ولی موقعیت آن در داخل گلوی انسان پایین‌تر است که این مزیتِ حاصل از تکامل، حدود ۳۵۰ هزار سال قدمت دارد. در این تغییر و تحول، استخوان لامی (Hyoid bone - یک استخوان نعل‌اسبی شکل در زیر زبان) نیز کمی به سمت پایین حرکت کرده و ارتباط آن با سایر استخوان‌های جمجمه قطع شده است که به‌این‌ترتیب با به ارتعاش درآمدن بدون مزاحم و مستقل، به ما اجازه می‌دهد حروف مختلف را کاملا واضح و قابل‌تشخیص ادا کنیم.



 راه رفتن روی دو پا

یک از بارزترین وجوه تمایز انسان از سایر پستانداران، راه رفتن کاملا عمودی روی دو پا و بدون نیاز به حفظ تعادل به کمک دست‌ها است. این نوع راه رفتن به ما اجازه می‌دهد با آزادی کامل از دست‌هایمان برای به‌کارگیری ابزارهای مختلف استفاده کنیم. متأسفانه این ویژگی با تغییر شکل استخوان لگن خاصره برای دادن آزادی کامل به پا امکان‌پذیر شده که درنتیجه‌ی آن وضع حمل در انسان به‌مراتب خطرناک‌تر از سایر حیوانات است؛ به‌طوری‌که تا یک قرن پیش، تولد نوزاد یکی از دلایل عمده‌ی مرگ و میز زنان بود. علاوه بر این، قوس بزرگ قسمت پایینی ستون فقرات که نقش مهمی در حفظ تعادل بر روی دو پا در هنگام ایستادن یا راه رفتن دارد، باعث افزایش آسیب‌پذیری در برابر مشکلات مفصلی و عضلانی در ناحیه‌ی کمر شده است.


پوست برهنه و بدون مو

 پوست انسان در مقایسه یا سایر اعضای خانواده‌ی کپَی‌ها (انسان‌واران بالا رده)، برهنه و بدون محافظ به نظر می‌رسد. هرچند سرتاسر پوست ما به‌اندازه‌ی سایر پستانداران و حتی بیشتر از آن‌ها فولیکول و درنتیجه توانایی تولید مو دارد، ولی بااین‌حال موی بدن انسان غالبا نرم‌تر، کوتاه‌تر و روشن‌تر است و در بسیاری از نقاط کاملا از بین رفته یا دیده نمی‌شود. این ویژگی به ما اجازه می‌دهد انگل‌های پوستی را به‌راحتی مشاهده و نابود کنیم.

پوشیدن لباس

باوجوداینکه زیست‌شناس‌ها انسان را کَپی برهنه و بدون محافظ در برابر شرایط نامساعد محیطی محسوب می‌کنند، ولی ما با پوشیدن لباس این مشکل را برطرف کرده‌ایم. این توانایی نه‌تنها انسان را به‌گونه‌ای منحصربه‌فرد در دنیای حیوانات تبدیل می‌کند، بلکه بر تکامل سایر گونه‌ها نیز تأثیر گذاشته است. به‌عنوان‌مثال اغلب گونه‌های شپش، در لابه‌لای موی حیوانات زندگی می‌کنند؛ ولی شپش انسانی برای زندگی در بین الیاف پارچه تکامل پیدا کرده است.

مغز خارق‌العاده

بدون هیچ تردیدی دلیل اصلی استیلای انسان بر تمام موجودات زنده، مغزی توسعه‌یافته و خارق‌العاده محسوب می‌شود. بزرگ‌ترین مغز در بین تمام موجودات متعلق به نهنگ عنبر است و مغز بسیاری از پرنده‌ها در حدود ۸ درصد از بدن آن‌ها حجم دارد. بااین‌حال مغز ما که نسبت حجم آن به کل بدن تنها ۲.۵ درصد است و بعد از کامل شدن رشد نهایتا حدود ۱.۴ کیلوگرم وزن پیدا می‌کند، با داشتن توانایی‌های اعجاب‌انگیزی مثل استدلال، تفکر و ... ما را به فرمانروای مطلق قلمروی موجودات زنده تبدیل کرده است. اوج قدرت مغز انسان را می‌توان در دستاوردهای نوابغی مثل انیشتین و موتزارت دید.

دست‌های کارا و مؤثردست‌های کارا

 برخلاف یک باور عمومی، انسان تنها گونه‌ای نیست که شست بدون مفصل میانی و روبروی بقیه‌ی انگشت‌ها دارد. در حقیقت بسیاری از کپی‌ها این قابلیت را در حتی پاهای خود نیز دارند. برتری ما در این است که می‌توانیم شست خود را به انگشتان دیگر، حتی انگشت‌های کوچک و حلقه برسانیم. ما حتی قادریم انگشت‌های کوچک و حلقه را کاملا به پایه‌ی شست نزدیک کنیم. به لطف داشتن این ویژگی،  به‌راحتی انواع مختلف ابزار را با قدرت و تسلطی منحصربه‌فرد در دست می‌گیریم.

کنترل آتش

وقتی‌که اجداد ما آتش را تحت کنترل خود درآوردند، در حقیقت به برتری حیوانات درنده‌ی شب‌شکار در استفاده از تاریکی خاتمه دادند و یکی از خطراتی را که حتی می‌توانست به انقراض انسان منجر شود، از بین بردند. علاوه بر این گرمای حیات‌بخش شعله‌های آتش، مقاومت اجداد کوچ‌نشین ما را در مقابل آب‌وهوای سرد افزایش داد و زندگی در مناطق سردسیر را برای آن‌ها امکان‌پذیر کرد. گذشته از این مزیت‌ها، کنترل آتش به انسان اجازه می‌داد غذای خود را طبخ کنند. به گفته بعضی از دانشمندان، پخته شدن غذا که به معنای جویدن و هضم راحت‌تر آن است، نقش مهمی در تکامل داشته و به‌مرور باعث کوچک‌تر شدن دندان‌ها و دستگاه گوارش انسان شده است.

سرخ شدن صورت

برافروخته و سرخ شدن صورت، یک از ویژگی‌های کاملا انحصاری انسان است که داروین آن را «عجیب‌ترین و انسان‌گونه‌ترین روش برای بروز احساسات» می‌دانست. مکانیسم بیولوژیکی سرخ شدن ناخواسته که مانند اعلامیه‌ای برای فاش کردن عمیق‌ترین احساسات انسان عمل می‌کند، هنوز کاملا ناشناخته است. عده‌ای معتقدند که این ویژگی، ترفندی بیولوژیکی برای حفظ صداقت انسان‌ها و امکان‌پذیر شدن زندگی گروهی با همدلی و اتحاد کامل است.

دوران کودکی طولانی‌مدت

در بین تمام پستانداران؛ تنها انسان است که برای مدت طولانی تحت حمایت والدین خود باقی می‌ماند و برای رسیدن به بلوغ آموزش می‌بیند که از دیدگاه بیولوژیکی این مسئله منطقی نیست. تمام موجودات زنده به جز انسان در کوتاه‌ترین زمان ممکن به بلوغ می‌رسند و برای تولیدمثل آماده می‌شوند که به‌این‌ترتیب امکان درهم‌آمیخته شدن ژن‌های غالب یک گونه و درنتیجه شانس بقا و تکامل آن افزایش پیدا می‌کند. یک از منطقی‌ترین توضیحات در این زمینه، مغز توسعه‌ی یافته انسان است که برای رسیدن به بالا‌ترین کارایی خود به رشد و آموزش بیشتر و بالطبع زمان بیشتر نیاز دارد.

زندگی طولانی بدون توانایی تولیدمثل

بسیاری از موجودات زنده تا زمان مرگ به تولیدمثل ادامه می‌دهند؛ درحالی‌که انسان بعد از دست دادن توانایی تولیدمثل، مدت زیادی زندگی می‌کند. از دیدگاه صرفا بیولوژیکی این خصوصیت انسان نیز منحصربه‌فرد و خلاف قوانین طبیعت است. عده‌ای این انحراف از معیارهای طبیعت را محصول تکامل بر اساس روابط اجتماعی خاص انسان می‌دانند. در خانواده‌های توسعه‌یافته، پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها حتی بعد از دست دادن توانایی تولیدمثل نقش مهمی در بقا و موفقیت نسل دوم خانواده‌ی خود دارند.
ارسال به دوستان