سوگینههای کهن اقوام ایرانزمین در خانه هنرمندان ایران به اجرا گذاشته شد.
به گزارش ایسنا، 18 آذر و در شب رحلت پیامبر (ص) سوگینههای کهن اقوام ایرانزمین در تالار استاد شهناز خانه هنرمندان ایران اجرا شد. در این مراسم سوگینههای «چپی و واویلا» از ایل بختیاری، «پاوه موری» از کرمانشاه، «مصیبتنامه آذری و منصوری» از آذربایجان، «موری» از مازندران، «سرو»، «گُو گریو»، «غمونه» و «شاهنامهخوانی» از ایلهای بختیاری، بویراحمد و بهمئی، «شروهخوانی»، «سنج و دمام»، «یزله عزا» و «چوشی» از بوشهر اجرا شدند.
در ابتدای این مراسم، مجید رجبیمعمار - مشاور فرهنگی و هنری شهردار تهران - با عرض تسلیت بهمناسبت ایام وفات رسول اکرم (ص) و شهادت امام حسن (ع) و امام رضا (ع) گفت: خداوند براساس حکمت خود در آفرینش، دو حجت برای انسان قرار داده است؛ حجت باطنی را به عقل تعبیر کردهاند و حجت بیرونی که پیامبران هستند. پیامبر اسلام (ص) بهعنوان ختم پیامبران، نگین انگشتری در میان همهی انبیاست. هنرمندان گوشه و کنار ایران در عرصه موسیقی و در سوگ پیامبر (ص) و ائمه (ع) سنگ تمام گذاشته و با نغمهها و الحان گوناگون، آثار فراوانی خلق کردهاند. خانه هنرمندان مفتخر است که امروز به همت خانه موسیقی زمینهساز برگزاری چنین برنامهای شده و شاهد هنرنمایی هنرمندان سراسر ایران در سوگ پیامبر (ص) هستیم.
در ادامه، حمیدرضا نوربخش - مدیرعامل خانه موسیقی - گفت: سوگی که با محرم آغاز میشود غم عجیبی دارد؛ غمی که در بطن خود باعث نوعی پالایش درونی میشود. سوگواری برای اهل بیت سابقهای تاریخی دارد و مردم ایران بهعنوان محبان اهل بیت همانطور که در شادی آنها شاد بودهاند، در غم آنها نیز مغموم هستند. اقوام مختلف ایران نیز با آداب و سنن خود که موسیقی رکن رکین آنهاست، در این مسیر به سوگواری پرداختهاند. نغمهها و نواهای آنها در طول تاریخ صیقل خورده و به شکل گوهر درخشانی درآمده است. این سنتها باید حفظ شود و بزرگان مملکت و رهبر معظم انقلاب نیز بارها به این مساله اشاره کردهاند. اما متأسفانه سوگواری اهل بیت در حال حاضر سمت و سوی خوبی ندارد و باید آسیبشناسی شود. این موضوع متأثر از همهی بخشهای فرهنگی است که آسیب دیدهاند.
او ادامه داد: متأسفانه بخشهای زیادی از آن که رسانهها نیز آنها را ترویج میکنند، با شئون فرهنگی ما هیچ نسبتی ندارد. سوگواری واقعی ما همین چیزی است که امشب در خانه هنرمندان ایران شاهد آن هستیم و میبینیم چقدر عمیق و ریشهدار است. امیدواریم این مسأله بیشتر مورد توجه قرار گیرد و در خانه هنرمندان ایران نیز با حضور مجید رجبیمعمار، چنین برنامهای سرآغاز تحول در این عرصه باشد.
سپس محمدرضا درویشی طی سخنانی گفت: امشب قصد ندارم صحبتهای اعتراضی نسبت به صداوسیما، حوزه هنری و وزارت ارشاد داشته باشم و از عدم حمایت از موسیقی نواحی شکایت کنم. قصد ندارم از لجاجتها بگویم و از اینکه کمر به قتل سنتها و اصالتها بستهایم، بلکه میخواهم بگویم مویهها و سوگواریهایی که در این برنامه شنیدیم، متعلق به هیچ قومی نیست، بلکه نماد موضوعاتی است که هم ما و هم اجراکنندگان، آنها را فراموش کردهایم و معنای اسطورهای آنها از بین رفته است. این آیینها شاید امروزه نیز اجرا شوند، اما حتی بیشتر اجراکنندگان آنها نمیدانند چرا این آیینها را برگزار میکنند.
این پژوهشگر عرصه موسیقی اضافه کرد: این آیینها برگردان محتوایی اساطیری بودند که حتی اجراکنندگان و برگزارکنندگانش آن را گم کردهاند. مویهها و سوگواریهایی که امروزه اجرا میشوند، در واقع نوعی خلسه بودند که هدفشان رسیدن به یک گمشده است. «باب دیلن» گفته بود «من فقط آهنگها را میآورم و به نوعی نقش یک پستچی را دارم» من هم یک پستچی هستم که همیشه در مقابل چنین فضایی امانتدار است و موضع نمیگیرد. بنابراین حرفهایم را براساس یک برداشت ذوقی به شما میگویم. مواردی که به آن اشاره کردم، آنقدر دامنهدار و گسترده است که در این مراسم نمیتوانیم همهی آنها را بیان کنیم