در هفته گذشته ارزش معاملات کل هفته در دو بازار بورس و فرابورس معادل 1.301 میلیارد تومان رقم خورد و ارزش معاملات خرد نیز ( بدون معاملات بلوکی و اوراق مشارکت ) در بازار بورس و فرابورس برابر با 480 میلیارد تومان بود.
در این هفته شاخص بورس ضمن حفظ کانال 66000 واحدی نوسان محدود از 66.781 تا 66.451 واحد داشت و 0.5 درصد افت را تجربه کرد و افت شاخص فرابورس نیز از ابتدای هفته تا انتهای هفته ( از 784 تا 777 واحد ) معادل 0.9 درصد به ثبت رسید.
بازار سهام هر چند در هفته سپری شده در مقایسه با هفته های پیشین عملکرد بهتری داشت و رفت و آمد پی در پی خارجی ها نیز بر خوش بینی های اقتصادی در آینده افزوده است،ولی مشخص نیست که این خوش بینی ها چه زمانی می خواهد اثرات خود را در صورت های مالی شرکت های بورسی نشان دهد؟
رشدی که همه در آن سود نخواهند کرد!
در این هفته اظهار نظرها در خصوص آینده بورس بیش از پیش به چشم می خورد،خیلی ها از همچنان از تیک آف اساسی بورس در آینده ای نه چندان دور خبر می دهند.
حسین عبده تبریزی دبیرکل پیشین بورس و عضو فعلی شورای عالی بورس در مقاله ای به صراحت از رشد قریب الوقوع بورس خبر داده و البته تاکید کرده که سود بردن از رونق پیش رو براحتی سال های گذشته(سال 92) نیست.
در بخشی از نوشتار جالب و خواندنی عبده تبریزی می خوانیم: شما ممکن است «معاملهگری» باشید که بخواهید از رویدادهای نادر پول درآورید؛ یعنی پند عنصرالمعالی به فرزندش در قابوسنامه را آویزه گوش دارید که «بر اسب کوچک منشین. مرد اگرچه منظرانی بود، بر اسب کوچک حقیر کند.» البته میفهمم که وقتی آن رویدادها رخ میدهد، پول قلنبهای بهدست میآید؛ اما در عین حال یادتان باشد که پول درآوردن از رویدادهای نادر، هر روز ممکن نیست. این رویدادها دیربهدیر اتفاق میافتد و هرچه رویداد نادر دیرتر اتفاق بیفتد، علیالاصول قیمت خرید سهام بیشتر زیرقیمت است، اما در کشور جهان سوم، در ایران، چند «معاملهگر» آمادهاند آنقدر برای رویداد نادر صبر کنند؟ چند نفر از شما حاضرید در سهام کسبوکاری سرمایهگذاری کنید که بازده بالای آن به رویدادی دور (مثلا زبانم لال، زلزله تهران) منوط باشد؟ در بازار سرمایه ایران، ما معاملهگران عاشق موارد نادر که اغلب پول از دست میدهند، اما رقم زیانشان کم است و در کم موارد پولی بهدست میآورند، اما رقم سودشان خیلی زیاد است، بسیار نداریم. ما در ایران «معاملهگر» شکارچی بحران کمتر داریم. همینقدر بگویم که اگر روزهای جاری را روزهای بحرانی بعضی صنایع در ایران میدانید، به این فکر کنید که شکارچی شرایط بحران بودن نظریه اقتصادی محکمی را در پشت خود دارد.»
عبده تبریزی نتیجتا در این مقاله ضمن این که تلویحا از رشد بازار سهام در آینده سخن گفته توصیه های مهمی داشته و البته سعی کرده که این توصیه ها را با ادبیاتی بهتر و تاثیر گذار تر ارائه کند.ترجمه این توصیه ها این است که غیرحرفه ای ها تنها از طریق صندوق های مشترک سرمایه گذاری در بورس سرمایه گذاری کنند...سود بردن در بورس شاید به سادگی گذشته امکان پذیر نباشد...نظارت در بورس باید تقویت شود و تحرکات سفته بازان باید از بازار سهام رخت بربندد...سرمایه گذاران از تحلیل ها و اطلاعات قابل اتکا استفاده کنند نه صرفا اطلاعاتی که در شبکه های اجتماعی رد و بدل می شود و اینکه نهایتا کسی در بورس سود می کند که عدد و رقم بلد باشد و حساب و کتاب دقیق و درستی داشته باشد.
این اظهارات فارغ از عضویت وی در شورای بورس یا سمت مشاوره ای که در وزارت راه و شهرسازی دارد اصطلاحا به عنوان «پیر کاربلد و دانای» بازار سهام قطعا باید مورد توجه قرار گیرد و این اظهارات را می توان به عنوان سیگنال رشد ارزیابی کرد،البته برخی از بازیگران بازار سهام شاید به خاطر این مقاله از وی دلخور هم شده باشند...مخصوصا در جایی که می گوید :«من کاری با متقلبان سهام شرکتهای کوچک، دستکاریکنندگان بازار، هماهنگکنندگان روی تلگرام و اینستاگرام، بلوفزنان و رسانههای زرد حامیشان ندارم. حقیقتگویی ابوالفضل بیهقی در تاریخنویسی را که از اینها انتظار نداریم. از نوجوانی و حتی دوران بچگی از این تقلبها و مکر و حیلهها بسیار دیدهام. هیچوقت یادم نمیرود که همسایه دیوار به دیوار دکان پدرم در تیمچه حاجبالدوله بازار تهران، به او مشتری معتبری را معرفی کرد تا پدرم به آن مشتری نسیه جنس بفروشد. آنگاه آن همسایه بازاری چک برگشتخورده خود از آن مشتری را با توقیف اجناس خریداریشده از پدرم وصول کرد! لابد این آدمها در دورههای مختلف به اشکال و مدلهای مختلف به دستکاریها و شارلاتانیسم خود ادامه میدهند. مقام ناظر بازار بالاخره روزی بر آنها غلبه خواهد کرد. آنان را شناسایی و از انجام معاملات محروم خواهد کرد. اجازه نخواهد داد دائم به جای اطلاعات، نوفه و اخلال (noise) تولید کنند.»
نکته جالب دیگر این که او در بخشی از این نوشتار شائبه دخالت دلواپسان و عمدی بودن افت بورس بعد از توافق را رد می کند:« در تحلیل بازار از خیلیها نباید توصیه بپذیرید و از جمله توصیه مدیران سازمان، وزرا یا حتی رئیسجمهور. آنان کمتر فرصت بررسی بازار را دارند و بازار دست کسی نیست؛ با طناب کسی نمیتوان وارد چاه شد. قطعا با طناب دولتیان نباید وارد چاه معاملات شوید. حتی با طناب اعضای حزب کمونیست چین با 10 سال سابقه رشد بالای 8 درصد هم نمیشود وارد چاه بازار سرمایه چین شد. آن اعضا نیز خیلی تعجب میکنند که چگونه با رشد 8 درصد، شاخص 30 درصد فرو میریزد، اما بازار منطق خود را دارد و فشار هیچ مدیری نمیتواند بازار را بالا یا پایین ببرد. این از نظریه توطئهای که در روزهای بعد از توافق هستهای در بورس اوج گرفت، خندهدارتر است. اگر تفکر نقاد را به کار نگیرید و در موقعیت خودتان برای توقف زیان تجدیدنظر نکنید، هیچ وزیری به دادتان نمیرسد. کشیدن پای شاخص به مجلس قانونگذاری برای اولینبار در تاریخ کشورها در ایران رخ داد و امیدواریم آخرینبار باشد که شاخص سهام به ابزار سیاسی بدل میشود. رویداد نامطلوب در بازار را بدون بررسی چارچوب تحلیلی خودتان، به تصمیمگیری مدیران بازار یا مقامات کشور احاله نکنید. وقتی اوضاع بازار بد است، کار چندانی از دست آنان برنمیآید و حتی برای خرابکردن بازار هم واجد شرایط نیستند.»
او همچنین از سهامداران خواست که از عریضه نویسی و گلایه به رئیس جمهوری درباره اوضاع بورس خودداری کنند.
باری؛این اظهارات نشان می دهد که مسئولان که مشاورانی همچون «عبده» دارند بورس را آماده تیک آف می دانند اما این رشد و رونق قطعا به مانند گذشته هیجانی و البته بی حساب و کتاب نخواهد بود.متن کامل مقاله حسین عبده تبریزی را در لینک زیر می توانید مطالعه کنید: http://bourse24.ir/news/114377
بورس و دو چالش لاینحل!
در هفته سپری شده دو چالش بزرگ پیش روی بازار سهام مربوط به دو صنعت پتروشیمی و سنگ آهن بار دیگر سر باز کرد.یکی از این چالش ها مربوط به نرخ خوراک پتروشیمی ها است.شرکت هایی که هر چند نرخ گذاری دولتی بالا در قیمت خوراک به شدت از ارزش بازارشان کاسته اما همچنان 23 درصد از ارزش بورس تهران را در اختیار دارند.
چهارشنبه گذشته خبر آمد که آییننامه قیمت خوراک پتروشیمیهای بالادستی گاز و مایع با هدف ایجاد ارزش افزوده و تکمیل زنجیره تولید در هیئت دولت به تصویب هیات وزیران رسیده است.به موجب این آییننامه، واحدهای تولیدکننده مواد پایه (بالادستی) پتروشیمی داخلی با هدف ایجاد ارزش افزوده و تکمیل زنجیره تولید در محصولات میانی و نهایی به عنوان صنایع مشمول تخفیف در قیمت خوراکهای گاز و مایع مصرفی معرفی و نیز میزان تخفیف پلکانی هر یک از واحدها بر اساس دستهبندی آنها در مناطق گوناگون تعیین شد.
سال گذشته قانونی تصویب شد که براساس آن قانون، طبق یک فرمول مشخص(میانگین گاز صادراتی و شهری) نرخ خوراک پتروشیمی ها تعیین شود ، حتی در آن زمان اعلام کردند حداکثر تا 6 ماه آینده قیمت گذاری طبق این قانون انجام شده و بعد از تصویب توسط دولت قابل اجرا شود،اما تا به امروز این مهم عملی نشده است.ذی نفعان صنعت پتروشیمی قیمت 8 سنت را به عنوان قیمت تعادلی طبق مصوبه مجلس ارزیابی می کنند و این در حالی است که دولت همان قیمت 13 سنتی که سبب ریزش سنگین بورس در سال 92 شد را مناسب می دانند.
عباس شعری مقدم معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی اخیرا گفته: «وزارت نفت نرخ خوراک را مشخص می کند و ما به عنوان بازوی تخصصی وزارت نفت به این وزارتخانه کمک می کنیم تا تصمیم مطلوبی در این رابطه گرفته شود.»او ادامه داده : «به نظر می رسد خوراک 13 سنتی مطلوب بوده چراکه یک واحد تولیدی کود شیمیایی 50 درصد سوخت گاز و 50 درصد خوراک مصرف می کند. قیمت سوخت برای آن ها 3 سنت درمی آید و خوراک 13 سنت که میانگین این ها 8 سنت می شود و قیمت مناسبی است!در کشورهای خلیج فارس هم خوراک و سوخت را با هم به قیمت 7 و 8 سنت محاسبه می کنند. البته در کشورهای خلیج فارس این دو با هم محاسبه می شوند و میانگین آن را در نظر می گیرند. به نظر ما این قیمت مطلوبی است.»
شعری مقدم درباره شرکت هایی که در مناطق محروم سرمایه گذاری می کنند گفت: «اگر شرکت هایی ماننده تاپیکو و سایر شرکت های پتروشیمی بتوانند برای طرح های آینده در نقاط کمتر توسعه یافته زنجیره تولید را تکمیل کنند، تا 30 درصد تخفیف به آن ها تعلق می گیرد که این 30 درصد نرخ خوراک را از 8 به 6 سنت کاهش می دهد. ما تلاش می کنیم نرخ خوراک پتروشیمی ها از 13 سنت بیشتر نشود. البته بعید است که کمتر از 13 سنت شود.»
به این ترتیب چالش و ابهام بر سر نرخ خوراک می تواند در ماه های آینده دوسالگی خود را جشن بگیرد،چالشی که ظاهرا آنقدر بزرگ است که در دولت کسی توانایی رفع آن را ندارد.
چالش دیگر ماجراهای رخ داده در صنعت سنگ آهن به عنوان دارندگان 8 درصد از ارزش بازار سرمایه است.این شرکت ها بعد از ورود به بورس در دهه 80 با اتفاقات عجیبی مواجه شده اند. در دولت محمود احمدی نژاد پروانه بهره برداری(اجازه بهره برداری از معدنی که در آن سرمایه گذاری کرده بودند از آن ها گرفته شد)بدون این که دلیل خاصی برای این اقدام اعلام شود.پس از آن بابت برداشت ماده معدنی از تولید کنندگان سنگ آهن اعداد قابل توجهی به عنوان بهره مالکانه طلب شد.اما حالا دولت وارد قیمت گذاری محصولات سنگ آهنی شده و قیمت گندله آهن را 3 درصد کاهش داده است تا اصطلاحا با تیر خلاص دولت، سهام شرکت های سنگ آهنی بورس تهران با 60 درصد افت در گوشه ای از تالار شیشه ای در حال جان دادن باشد.
مهدی کرباسیان معاون وزیر صنعت،معدن و تجارت البته هفته گذشته از احتمال لغو بخشنامه کاهش 3 درصدی قیمت گندله آهن خبرداد تا امیدواری ها در این صنعت دوباره از سر گرفته شود،هر چند تا این لحظه خبری رسمی در خصوص بخشنامه جنجالی نعمت زاده منتشر نشده است.
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار نیز در این هفته رسیدگی به مشکلات صنعت سنگ آهن به عنوان دارندگان 7 درصد از ارزش بازار سرمایه را خواستار شد.محمد فطانت در جمع خبرنگاران با بیان این که تولید کنندگان سنگ آهن پس از عرضه سهام در بازار سرمایه، با ریسک های بالایی از سوی دولت مواجه شده اند، گفت: بازپس گرفتن پروانه بهره برداری و اخذ حق انتفاع از شرکت های سنگ آهنی طی چند سال گذشته از مهمترین ریسک های تحمیل شده به این شرکت هاست، حال آن که در زمان عرضه سهام این شرکت ها در بورس عملا سنگ آهنی ها با چنین ریسک هایی مواجه نبودند.وی توضیح داد: تولید کنندگان سنگ آهن در زمان عرضه اولیه سهام دارای پروانه بهره برداری بودند و سهامداران با لحاظ کردن پروانه به عنوان مهمترین دارایی این شرکت ها سهام آن ها را در بورس خریداری کردند، حال آن که پروانه معدن چند سال بعد از عرضه از این شرکت ها گرفته شد و سهامداران سنگ آهنی سال هاست که دغدغه بازگشت پروانه بهره برداری به این شرکت ها را دارند.فطانت با اشاره به ادامه توقف نماد 5 شرکت مرتبط با سنگ آهن در بورس، خاطرنشان کرد: اخیرا در بخشنامه ای اعلام شده که قیمت گندله آهن باید 3 درصد کاهش پیدا کند،این موضوع روی سود و زیان شرکت های تولید کننده سنگ آهن اثرگذار بود،لذا سازمان بورس و اوراق بهادار نسبت به توقف نماد این شرکت ها اقدام کرد تا تاثیرات آن به صورت شفاف بررسی و اعلام شود.
این مقام دولتی خواستار بازگرداندن پروانه بهره برداری و همچنین لغو بخشنامه کاهش قیمت گندله شده است.
تصمیم حقوقی ها برای حمایت هوشمندانه از بورس
در هفته سپری شده خبر برنامه ریزی علمی و عملی حقوقی ها برای حمایت از بورس با اهمیت ارزیابی شد،چرا که تا پیش از این از حقوقی ها این انتظار وجود داشت که حتما و در هر شرایطی از بازار سهام حمایت کنند،در حالی که هر خرید و فروش سهامی توسط بازیگران حقوقی باید مبتنی بر تحلیل و استراتژی خاص سرمایه گذاری باشد.مدیرعامل بزرگترین هلدینگ چند رشته ای بورس تهران از تصمیم حقوقی ها برای حمایت هوشمندانه از بازار سهام خبر داد.
غلامرضا سلیمانی امیری مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری غدیر در گفت و گو با خبرنگاران به برگزاری اولین جلسه حقوقی های بازار سرمایه در شرکت سرمایه گذاری غدیر اشاره کرد که با حضور 30 شرکت و نهاد حقوقی تاثیر گذار بازار درکنار متولیان نظارتی و اجرایی بازار سرمایه تشکیل شد.
وی ادامه داد: بر اساس چارچوب های مشخص شده دراین جلسه، مقرر شد تا چهار کارگروه 7 نفره از سوی نهادهای تاثیرگذار بازار تشکیل شود تا در آن مسایل بازار سرمایه بررسی وراهکار های اجرایی آن به نهادهای مرتبط ارسال شود و حمایت های حقوقیها بر اساس تصمیمات این کارگروهها به شکل جدی تر و هوشمندانهتری انجام گیرد تا تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد و بخش عمدهای از حمایتهای مورد انتظار در چهارچوب ورود اثرگذار حقوقیها به تصمیمات مهمی است که دولت و خانه ملت راجع به بورس،فضای کسب و کار شرکتها و صنایع میگیرند.
*کارشناس بازار سرمایه