عصر ایران؛ عباس رضايي ثمرين- بدون
مقدمه، سه تيتر مطبوعاتي را با هم مرور کنيم که همگي از زبان مسئولان
آمريکايي يا مربوط به نقل قول خاصي از آنهاست. وطن امروز، ديروز تيتر زده
بود «دلواپسي شيطان»؛ با اين زيرتيتر که «اگر به توافق پشت کنيم، روحاني و
ظريف به دردسر ميافتند»، که نقل قول مستقيم از جان کري است.
کيهان هم امروز از قول وزير خزانهداري آمريکا تيتر زده: «قطعنامه به ما اجازه ميدهد هر وقت بخواهيم تحريمها را برگردانيم».
اما
روزنامه جوان تيتر نسبتاً متفاوتي دارد. اين روزنامه اين جمله جان کري را
تيتر کرده است: «با ايران توافق نکنيم، در جهان تنها ميمانيم».
چه
در زمان مذاکرات و چه در روزهاي پس از آن، مکرر شنيدهايد در مورد اينکه
مخالفان توافق و کساني که از حصول آن ناراحتند، چه کساني هستند. از افراد
حقيقي و حقوقي گرفته تا نهادها. عدهاي در داخل و خارج حتي حرف شکاف در
قدرت را هم پيش ميکشند. که مثلا فلان نهاد مخالف توافق است اما دولت کار
را پيش برده و کشور را در يک موقعيت بازگشتناپذير قرار داده است. بيشترين
گمانهزنيها هم در مورد مخالفت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با توافق ( و
پيشتر از آن مذاکرات) هسته اي است.
رويکرد مطبوعات، همان رنگ رخساري است که خبر ميدهد از سر درون. نوع انتخاب تيتر روزنامه ها از جملات مسئولان آمريکايي را ببييند:
*روزنامه
جوان، از موضع اقتدار ايران و نياز طرف مقابل به توافق وارد مقوله شده
است؛ طبق تيتر اين روزنامه آمريکاييها اعتراف کردهاند که اگر با ايران
توافق نکنند، در دنيا منزوي ميشوند.
*کيهان از موضع غيرقابل
اعتماد بودن و خلف وعده طرف مقابل و سوراخ بودن متن توافق وارد شده؛ طبق
تيتر اين روزنامه، طرف مقابل با توجه به متن برجام و متن قطعنامه، امکان
اين را دارد که سريع تحريمها را سرجاي خودش برگرداند.
*وطن
امروز- که از نظر گفتماني، از رسانههاي پايداري محسوب ميشود- اما
دغدغهاي کاملاً جناحي دارد؛ طبق تيتر اين روزنامه مقامات آمريکا نگران
خداحفظي احتمالي روحاني و ظريف از قدرت در صورت اجرا نشدن توافق هستند و
لابد کارکرد توافق هم صرفا ادامه حضور جريان رقيب در قدرت است.
نوع تيترزني و گزينش گري هدفمند اين روزنامهها از اظهارات مقامات آمريکايي، حرفها براي گفتن دارد:
نکته اول اينکه نوع مخالفت با توافق و جنس انتقاد از آن، متفاوت است.
به تبع آن نوع تعامل با منتقدان و مخالفان هم بايد متفاوت و متناسب باشد.
عدهاي ممکن است دغدغه منافع ملي داشته باشند، عدهاي ديگر به آمريکا بدبين
هستند. عدهاي هم صرفا دغدغه جناحي و سياسي دارند. در خصوص مورد اول و دوم
شايد امکان اقناع باشد، اما در سومي، خير.
اين هم بايد مورد توجه دولت
باشد هم مورد توجه خيرخواهاني که ميگويند حرف منتقد را بايد شنيد. البته
عدم وجود امکان اقناع به معناي ترجيح انفعال هم نيست.
و نکته دوم؛
البته يک تحليل محتواي کمي دقيق نياز است- که در چند روز آينده انجام
خواهم داد- اما بنابر مشاهدات شخصي، در يکي دو ماه گذشته که بهار تيترهاي
هستهاي در مطبوعات بوده، رويکرد کلي روزنامه منتسب به سپاه پاسداران
انقلاب اسلامي مخالفت با توافق و تيم مذاکره کننده نبوده است؛درست برخلاف
وطن امروز و البته کيهان. از اين ميشود نتيجه گرفت که در لايههاي قدرت
–با تلاش دولت يا هر دليل ديگر- همگرايي در مورد مسئله هستهاي وجود دارد
اما ميان جناحها خير که طبيعي هم هست.
ازاين رو ادعاي "شکاف در قدرت"، در پي مذاکرات يا توافق هستهاي هم بيمبناست.
.امید و خوشحالی پس از توافق در دل همه مردم موج می زند