در حالی که بحران یونان نفسها را در سینه اتحادیه اروپا حبس کرده، یورگن هابرماس فیلسوف آلمانی از سیاستهای آنگلا مرکل درباره یونان به تندی انتقاد کرد و گفت منافع سرمایهگذاران برای مرکل از ترمیم اقتصاد یونان مهمتر است.
به گزارش دویچه وله، یورگن هابرماس، فیلسوف آلمانی در مقالهای که روز سهشنبه (۲۳ ژوئن/۲ تیر) در روزنامه آلمانی "زوددویچه" منتشر شده، به تندی از سیاست اروپایی مرکل برای نجات اقتصاد بیمار یونان انتقاد کرده است.
هابرماس در این مقاله مینویسد که حتی در ماه مه سال ۲۰۱۰ آشکار بود که "منافع سرمایهگذاران" برای مرکل مهمتر از "بخشش قسمتی از بدهیها برای ترمیم اقتصاد یونان" است.
این فیلسوف آلمانی با توجه به مذاکرات کنونی میافزاید: «موضوع بر سر پافشاری لجوجانه بر سیاست اقتصادی صرفهجویانهای است که نه تنها در محافل علمی جهان عمدتا با انتقاد روبروست، بلکه در یونان نیز هزینههای بربرمنشانهای ایجاد کرده و به گونهای اثباتپذیر شکست خورده است».
"توپ در زمین اروپاییهاست"
برای یورگن هابرماس آشکار است که در مناقشه کنونی میان یونان و اتحادیه اروپا، یک طرف خواهان تغییر این سیاست است، در حالی که طرف دیگر با لجاجت از آن پرهیز میکند و حاضر نیست به مذاکرات سیاسی تن دهد. هابرماس چنین شکافی را "نامتقارنی ژرف" مینامد.
به گفته او باید این اجتنابورزی زننده و حتی رسواییآور کشورهای اتحادیه اروپا را برای خود خوب روشن کنیم. مصالحه بر سر مشکل اقتصادی یونان فقط به خاطر چند میلیارد بیشتر یا کمتر یا این و آن تکلیف و قیدوشرط ناکام نمانده، بلکه صرفا به این دلیل بینتجه مانده که یونان میخواهد برای اقتصاد و مردمی که از سوی نخبگان فاسد خود استثمار شدهاند، از طریق بخشش بدهیها یا ضابطهای معادل آن ـ برای نمونه مسکوتگذاشتن موقت بدهیها تا دستیابی به رشد اقتصادی لازم ـ زمینه آغازی دوباره فراهم گردد.
فیلسوف آلمانی میافزاید، اما اعتباردهندگان به جای چنین سیاستی همواره بر کوهی از بدهیها تاکید میکنند که "اقتصاد یونان هرگز قادر نیست آن را بازپس دهد". هابرماس در ادامه نوشته خود تصریح میکند که نه بانکها بلکه شهروندان اروپایی باید درباره اروپا تصمیمگیری کنند.
انتقاد از بیبرنامگی تسیپراس
اما یورگن هابرماس در مقاله خود در روزنامه آلمانی همچنین از دولت تسیپراس نیز انتقاد میکند و مینویسد: «من نمیتوانم در این باره قضاوت کنم که آیا رویه تاکتیکی دولت یونان از یک استراتژی سنجیده پیروی میکند یا نه و در چنین رویهای کدام اجبارهای سیاسی و کدام بیتجربگیها و ناکاردانیهای پرسنلی قابل توضیح است».
هابرماس همچنین تصریح میکند که از گامهای عملی ارائه شده و ساختارهای اجتماعی که احتمالا در مقابل اصلاحات در یونان قرار دارند اطلاعات کافی در اختیار ندارد، ولی به باور او حتی برای هواداران دولت یونان نیز دشوار است که خط مشی روشنی در رفتار سردرگم این دولت تشخیص دهند.
هابرماس در این زمینه مینویسد: «نمیتوان در یونان تلاش عاقلانهای برای تشکیل ائتلافها دید و آدم نمیداند که آیا ناسیونالیستهای چپ هنوز تصوراتی قوممحورانه از همبستگی دارند و سیاست باقی ماندن در منطقه یورو را تنها به دلایل زیرکانه دنبال میکنند، یا اینکه چشمانداز آنان واقعا از دولت ملی فراتر میرود».
به باور هابرماس درخواست دولت یونان برای بخشش بدهیها دستکم در حال حاضر در طرف مقابل این اطمینان خاطر را برنمیانگیزد که دولت فعلی یونان با دولتهای پیشین تفاوت دارد و آماده است "قاطعانه و مسئولانه" رفتار کند.
فیلسوف آلمانی از تسیپراس و حزب او سیریزا انتقاد میکند که نتوانستند برنامهای اصلاحی برای یک دولت چپ تدوین کنند و در جریان مذاکرات با بروکسل و برلین به آن ببالند.