عصرایران؛ سعید افشار - پانزدهم اسفندماه هر سال مطابق سنوات، به عنوان روز درختکاری نام گذاری شده و طبق این سنت، همه ساله بخشی از مردم ایران و مسؤولان بصورتی نمادین اقدام به کاشت درخت می کنند. حال این طرح ها تا چه حد موفق بوده یا نبوده، موضوع بحث نیست. به عنوان مثال طرح مشهور کاشت درخت با عنوان از حرم تا حرم که اوایل دهه هفتاد شمسی در طول اتوبان تهران ـ قم به اجرا درآمد، با خشک شدن درختان کاشته شده ، به شکست انجامید.
واقعیت تلخ این است که ایران درگیر یک خشکسالی وخیم و طولانی مدت است که هنوز در طلیعه آن هستیم و سال به سال کم آب تر خواهیم شد. حتی برخی کارشناسان خبر از تغییر اقلیم ایران به "گرم و خشک" می دهند که طی آن، کم آبی دائمی، جزو ویژگی های همیشگی سرزمین ایران خواهد بود. خوشبینانه ترین پیش بینی ها هم حاکی از آن است که دستکم خشکسالی ایران، 20 سال طول خواهد کشید.
با این اوصاف، آیا بهتر نیست به جای آن که درختانی تازه بکاریم به وضعیت درختانی رسیدگی کنیم که قبلاً کاشته ایم و بسیاری شان در معرض خشک شدن هستند؟! کاشتن نهال، پایان ماجرا نیست بلکه آغاز تعهدی است برای نگهداشت درخت و مهم ترین وجه این نگهداشت هم آب است و این در حالی است که در عمل ، آب به شدت کم است. (همین امسال، نسبت به دوره دراز مدت 40 ساله، 24 درصد کاهش بارش داشته ایم.)
عوامل متعددی مانند استفاده بیش از حد از سوخت های فسیلی باعث تغییرات اقلیمی و گرم شدن زمین و خشکسالی های امروز بخشی از کره زمین شده و به دلیل عدم بارش برف و باران به حد کافی و خالی شدن سدها و پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی به مرحله بحران رسیده است، مضافا اینکه کشاورزی ایران به شیوه غرقابی و سنتی که بیش از هشتاد درصد منابع آبی را مصرف می کند، خود علت دیگری است. در این شرایط همکاری مسؤولان کشور در همه رده ها باید صورت جدی تری به خود بگیرد. به عنوان مثال شهرداری های شهرهایی که با مشکل آب مواجهند از کاشت گل و گیاهان آب بر و بخصوص چمن - که آب بری فوق العاده زیادی دارد - در سطح شهرها جدا خودداری کنند و نیز در احداث صنایع آب بر نیز ملاحظات آبی درنظر گرفته شود.
به جای کاشتن درخت در مناطقی که به زودی آبی برای این درختان نخواهد بود، بهتر است برای جلوگیری از نابودی بیشتر جنگل ها و منابع طبیعی ایران، که متاسفانه در سال های گذشته شدت گرفته، فکری اساسی بشود.
البته که کاشت درخت، همچنان باید به عنوان یک ارزش زیست محیطی، مورد توجه باشد ولی باید به بعد از کاشت درخت نیز اندیشید که آیا آبی برای نگهداشت آن خواهیم داشت؟ و نکته دیگر این که هر درختی مناسب هر آب و هوایی نیست و مثلاً کاشت بیدمجنون در تهران با توجه به آب بری زیادش، باید جای خود را به کاشت سرو نقره ای و کاج تهران بدهد که عمر زیادی دارند و آب بسیار کمی نیاز دارند.
با این اوصاف می توان از سال آینده "روز درختکاری" را می توان به "روز حفظ درختان" تغییر نام داد و وجهه همت خود را مصروف نگهداشت درختان موجود کرد.
( 1-با اين الگوي مصرف سنتي نداشتن سيستم لوله كشي شستشو و سيستمهاي فاضلابهاي جداگانه در ساختمانها
2-و يا الگوي كشاورزي سنتي با سياست گذاري غلط مسولان قبلي در جهت گسترش باغباني
3-و يا صنعت نه چندان پيشرفته و الگوي غلط صنعت پر مصرف آب - الگوي صنعت غلط توليد برق به همراه مصرف زياد آب-نيروگاههاي حرارتي و توربينهاي بخار
و جاگذاري غلط صنايع پر مصرف آب در مناطق خشك و نيمه خشك.....)
بهتره مسولان در تصميم گيري درختكاري تجديد نظر كنند و با مطالعه حداقل از درختهاي مناسب مناطق خشك مثل درختهاي سنجد - زرشك و... استفاده شود
تا زمانی که 99% یه چیز نابود نشه و در وضعیت قرمز قرار نگیره برامون مهم نیست
علت اصلی اینه که خود ما مردم ایران نسبت به محیط زیست بی خیال هستیم
امسال برخلاف سالهای گذشته میزان بارندگی مازندران فوق العاده کم بود ، برف که نداشتیم که اکثر شهرها ، بارش باران هم کلا جمع کنیم به 7 روز هم نرسید در 6 ماه دوم سال که معمولا بارندگی زیادی داشتیم!!
خشکسالی امسال قطعی هست
برداشت آب برای کشاورزی ، حفر چاه بی حساب و کتاب ، سد سازی بدون کارشناسی ، کثیف کردن رودخونه ها از زباله های شهری ، تجاوز به حریم جنگل و رودخانه توسط هموطن های استان های دیگه
عواملی هست که محیط زیست مازندران رو کاملا تهدید و در معرض نابودی قرار داده طوری شده که بالای قله کوه هم هر کی پول داشت رفته درخت های چند صد ساله رو قطع و ویلا ساخته!
اینقدر بعضیا درکشون ضعیف هست اینا سرمایه ملی هست ضربه زدن به محیط زیست به خودشون برمیگرده
روز درختکاری در ایران روز (درخت سوزی) است