کودکان او را با نام «عمو روحانی» میشناسند. حجتالاسلام امیر اخوان با بیانی کودکانه به شیوه پردهخوانی به کمک برشهای کاغذ، خوبیها را به کودکان آموزش میدهد. او میگوید: متأسفانه کودکان امروز اکثراً با کامپیوتر و تبلت سرگرم هستند.
به گزارش فارس، انتقال معارف الهی به گروه کودکان و نونهالان مهارت خاصی را میطلبد، زیرا هر آنچه کودک در این دوران فرا گیرد، چونان نوشتار به سنگ سالهای سال باقی میماند، در این راستا گروهی از روحانیون سالهای متمادی است که در این حوزه ارتباطی وارد شدهاند و کودکان آنها را با نامهای مختلفی مانند عمو روحانی میشناسند، یکی از این گروهها، گروه تبلیغی شهید علمدار با بیش از پنج سال فعالیت است که فعالیت تخصصی خود را در حوزه کودک و نوجوان آغاز کرده و در این میان از روشهای نوین استفاده میکند و با بهرهگیری از نمایشهای عروسکی، پردهخوانی، سرود، همراه با برش قیچی و کاغذ برای نشر معارف الهی میان کودکان و نونهالان تلاش میکند تا جریان حق و باطل را با شیوهای کودکانه روایت کند.
برای آشنایی بیشتر با رئیس گروه تبلیغی شهید علمدار با حجتالاسلام امیر اخوان که کودکان او را به عنوان «عمو روحانی» میشناسند، گفتوگو کردیم که مشروح آن در ادامه میآید:
*از چه سالی وارد حوزه شدید؟-از سال 81 وارد حوزه شدم، سال 86 وارد حوزههای جهادی دانشگاه شدم و در آنجا کنار بچهها کارهای فرهنگی در روستا انجام دادم و فهمیدم کودکان به معارف اسلامی نیاز دارند، به همین خاطر خدمت اساتید بزرگ مانند حاج آقا راستگو، قرائتی، قدوسی و اساتید دیگر تلمذ کردم و روشهای دیگر را یاد گرفتم، حدود چهار سال است که این روشها را در چارچوب دوره تربیت مربی برای معلمان و مبلغان تشریح میکنیم.
*چرا عنوان «عمو روحانی» را انتخاب کردید؟-به خاطر اینکه بچهها راحت مأنوس شوند، وقتی نگاه میکنیم، اولین راه ورود به بچه لبخند و مهربانی است، در برخی برنامهها «عمو مهربون» یا «عمو روحانی» میگذاریم تا با بچهها مأنوس شویم و اگر بچه متوجه شود، این روحانی، عموی من است. اعتماد میکند تا نام عمو نیاید، ما را به عنوان غریبه میشناسد.
متأسفانه مشکلی که هست، فاصلهای میان روحانیت با کودک و نوجوان وجود دارد، در مجالس و منبرها بچهها دارند «انگریبردز» بازی میکنند یا سرگرم تبلت هستند، به خاطر اینکه روحانی توجهاش به کودک نیست، چون اقتضای کار خودش هست، ما به طور ویژه برای کودکان وارد شدیم، بچهها با ما و عروسکها عکس میگیرند، منزل برخی کودکان رفته بودم، دیدم عکسها روی دیوار هست، بنابراین باید در دل بچهها با روشهای جذاب و جالب رفت.
*برای انتقال معارف اهل بیت(ع) شما از تکنیک عروسک و برش کاغذ و قیچی استفاده میکنید، درباره نحوه ورودتان در هنگام اجرا توضیح میدهید؟-عروسکهایی که در کنار ما به اجرای برنامه کمک میکنند، یکی در نقش کاراکتر خیر و مثبت و دیگری در کاراکتر شر که کارهای شیطانی انجام میدهد، در این نمایش، کودکان با ماهیت خیر و شر آشنا میشوند و در قالب اشعار شیطان را از خود دور میکنند: «شیطان برو دور شو/راه ما، راه خداست/راه تو، راه خطاست» و به این ترتیب خودشان تصمیم میگیرند که به سمت خوبیها حرکت کنند، در کنار این برنامهها از برش کاغذ استفاده میکنیم، به عنوان مثال پروانه درست میکنیم و حدیث ثقلین که پیامبر(ص) فرمود: برای رسیدن به سعادت به دو بال قرآن و اهل بیت نیاز داریم، وقتی پروانه را درست میکنیم میگوییم که پروانه با یک بال نمیتواند بپرد یا مثلاً یک قلب درست میکنیم که این قلب پنجرهای دارد، در پنجره را هنگامی که خوبیها میآیند باز میکنیم، وقتی بدیها میآیند در قلب را میبندیم، بعد میگوییم داخل قلب خودتان دروازه گذاشتید یا نگذاشتید و به این ترتیب ذهن کودکان را درگیر میکنیم.
در بخش پردهخوانی هم کلیتی راجع به حدیث غدیر و جریان حق و باطل با دیتا پروژکتور ارائه میدهیم که یکسری موضوعات از جمله خداشناسی، شگفتی خلقت، شباهتها و ... توضیح داده میشود، روی پرده با موضوع شباهت فوتبال به دنیا برای آنها توضیح میدهیم که در زمین فوتبال خط کشی هست، اگر دقت نکنید و از خطکشیها رد شوید، اوت یا کرنر میشود، در زندگی هم خدا برای ما خطکشی کرده است، در این هنگام دروازه را نشان میدهیم که دروازهبان نباید گل بخورد، در دنیا هم نباید گل بخوریم، در دنیا هم باید از دینمان، اسلام و دروازه قلب حفاظت کنیم.
یا بحث حجاب و عفاف را در قالب داستان عالم بزرگ شیعه آیتالله مقدس اردبیلی مطرح میکنیم که شیخ مقدس اردبیلی پدری داشت که به خاطر یک سیب راه طولانی رفت، وقتی بر صاحب آن سیب وارد شد، آن شخص گفت: من حلال نمیکنم مگر اینکه تا با دخترم ازدواج کنی، دختر من کور، شل و کر است! پدر شیخ قبول کرد، وقتی ازدواج کرد، دید همسرش بیناست! گفت: مگر کور نبودی! گفت: چرا کور بودم در دیدن تصاویر بد و نامحرم و کر بودم برای شنیدن غیبت، این ماجرا را به روز برای بچههای ابتدایی و راهنمایی مطرح کردیم، در کنار همه این موارد، از شعر و شعارهای کوتاه استفاده میکنیم: «من راست میگم همیشه/دروغ سرم نمیشه؛ آی بچههای باهوش/نماز نشه فراموش»، این گروه در سراسر کشور فعال با مبلغانی که دوره دیدند، فعال هست.
*زیر نظر کدام مؤسسه دوره تربیت مربی ویژه کودکان برگزار میشود؟-گروه تبلیغی شهید علمدار که زیر نظر مؤسسه تربیتی رویش است.
*اولین اجرای شما برای کودکان چه زمانی بود؟-سال 87 بحث پردهخوانی را آغاز و سال 91-90 برنامه عروسکی را کار کردیم.
*اسم عروسکها چیست؟-آقا پسر، شادقلی است، به خرگوش، گلی و به خروس هم پرطلا میگوییم.
*خاطرهای از این اجراها دارید؟-بله! کودکی بود که میگفت از موقعی که برنامه شما را دیدم، دیگر دروغ نمیگم، دست پدر و مادرم را بوسیدم و دنبال کار بد نمیروم یا یکی از بچهها نامه نوشته بود: حاجآقا برنامه شما خیلی قشنگ بود، خیلی تشکر میکنم، چیزهای خوبی را به من یاد دادید، چون سواد ندارم نامه را مامانم مینویسد.
*اولین برنامه عمو روحانی را کجا اجرا کردید؟-مسجد مقدس جمکران.
*چه عواملی باعث شد که وارد دنیای کودکان شوید؟-ما دانشگاه کار میکردیم، دیدیم هر چند فضای دانشگاه مطلوب است، اما باید در مقطع عقبتر و در دبیرستان کار کنیم، زیرا دیر شده است، در دبیرستان به این نتیجه رسیدیم که باید ریشهایتر کار شود، به همین خاطر وارد راهنمایی شدیم، دیدیم سن بلوغ است، در نهایت بر آن شدیم که بهترین کار، کار با کودک است، نگاه کنید وقتی مطلبی را برای کودکی بیان میکنیم، انگار روی سنگ حک میکنید، هماکنون افرادی که سالهای پیش شاگرد ما بودند، تعریف میکنند، آن زمان حرفی که زدید، هنوز یادمان هست، چون روشهای جذاب استفاده کردید.