عصرایران - سوم آذر ، موعد نهایی مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 است. قاعدتاً از این سه حال خارج نیست: در این روز ، یا شکست مذاکرات اعلام می شود ، یا مذاکرات برای مدت دیگری تمدید می شود و یا مذاکره کنندگان، خبر از توافق می دهند.
اگر مذاکرات شکست بخورد 1 - اگر مذاکرات هسته ای به بن بست برسد، ته مانده اعتماد ایرانیان به غرب ، روسیه و چین نیز از بین خواهد رفت چرا که مردم ایران در طول مذاکراتی که به ریاست محمدجواد ظریف انجام شد، دیدند که ایران به معنای واقعی کلمه، هم به دنبال حل مشکل بود، هم حسن نیت داشت و هم اقدامات عملی لازم را برای رفع سوء تفاهم ها انجام داد.
در چنین وضعیتی، عدم انعطاف 1+5 و زیاده خواهی آن، یک قضاوت تاریخی در جامعه ایران نسبت به غرب، روسیه و چین شکل خواهد داد که تا دهه ها در روابط فیمابین اثرگذار خواهد ماند و ای بسا همانند کودتای 28 مرداد نقطه عطفی در بدبینی باشد.
در این میان، البته سهم عمده ای از این بدبینی متوجه آمریکا خواهد بود زیرا مردم ایران اعتماد چندانی به روسیه ندارند و می دانند که بقیه اعضای 1+5 نیز متأثر از آمریکا هستند.
به علاوه تمام فرکانس های منفی که در ماه های اخیر از خارج به داخل رسیده، از سوی آمریکا بوده است و همین امروز هم از جمهوریخواهان آمریکا که به تازگی کنگره را در دست گرفتند خبر رسید که می خواهند تحریم های ایران را تشدید کنند.
مردم ایران دوست دارند با آمریکا هم مانند بقیه کشورها، روابط دیپلماتیک استاندارد داشته باشند ولی وقتی ببینند که هر چه طرف ایرانی کوتاه می آید و امتیاز می دهد، باز هم آمریکایی ها از تحریم و جنگ سخن می گویند چه می توانند بکنند جز بدبینی؟ به ویژه آن که با شکست مذاکرات، تحریم های ایران به شدت تقویت می شوند و آسیب زیادی متوجه مردم ایران خواهد شد.
2 - شکست مذاکرات، تندروهای ایران را به شدت تقویت می کند، سود بی حساب و کتاب کاسبان تحریم را برای سالیان متمادی تمدید می کند و دولت روحانی و میانه روها را در مضیقه جدی قرار می دهد. این مسأله می تواند در نتیجه انتخابات بعدی مجلس و ریاست جمهوری هم اثرگذار باشد.
3 - اسرائیل و تندروهای آمریکایی نیز همزمان با افراطیون ایرانی شکست مذاکرات را جشن خواهند گرفت زیرا زمینه لازم برای استمرار و تشدید فشارها بر ایران همچنان فراهم می شود.
اگر مذاکرات تمدید شودتمدید مذاکرات می تواند به 2 صورت باشد:
1 - تمدید شرایط کنونی ، بدین گونه که مذاکرات برای مدت چند ماه دیگر بدون تغییر در شرایط کنونی ادامه می یابد. در این فرض، وضعیت معلق کنونی استمرار خواهد داشت و بازار تحلیل ها و گمانه زنی ها همچنان داغ خواهد بود.
2 - ممکن است توافقی مانند توافق ژنو صورت بگیرد و طرفین امتیازات محدودی به هم بدهند ولی برای وصول به نتیجه نهایی مذاکرات را ادامه دهند.
اگر توافق حاصل شود1 - حصول توافق، تقویت میانه روها و مشخصاً دولت روحانی در ایران را سبب می شود و دموکرات ها نیز در آمریکا در برابر تندروهای جمهوری خواه موضع بهتری خواهند داشت. بنابراین نتیجه انتخابات آتی ریاست جمهوری در دو کشور، می تواند از این اتفاق، اثر پذیر باشد(در ایران بیش از آمریکا).
2 - توافق ، هر چند ناظر بر رفع تحریم ها باشد، واقعیت این است که برچیده شدن کامل تحریم ها ، مدت ها طول خواهد کشید و این گونه نیست که بلافاصله بعد از امضا، تحریم ها خود به خود لغو شوند. حذف کامل و واقعی تحریم ها، مراحلی و موانعی بعد از توافق خواهد داشت که از آن جمله می توان به لزوم رأی مثبت حداقل 9 کشور عضو شورای امنیت ، موانع کنگره آمریکا ، همکاری اتحادیه اروپا و ... نام برد.
3 - توافق ایران و 1+5 ، فعالان اقتصادی ایران و جهان را بسیار خرسند خواهد کرد زیرا از یک سو، ایرانی ها می توانند به آنچه سال ها از آن محروم بودند برسند و خارجی ها هم به بازار بکر و ثروتمند ایران خواهند رسید و بدین ترتیب، موجی از تبادلات اقتصادی بین ایران و جهان شکل می گیرد.
در اوائل این موج، امارات متحده عربی هم نفع بسیاری خواهد برد زیرا بخش مهمی از داد و ستدهای ایران از کانال امارات خواهد بود ولی رفته رفته - در صورت استمرار ثبات - تجار ایرانی و خارجی ، به تعامل مستقیم خواهند پرداخت.
بورس در ایران رشد کم سابقه ای خواهد داشت و سهامداران سود کلانی خواهند برد ولی بعد از مدتی که هیجان فروکش کرد، روند بورس عادی خواهد شد.
4 - از منظر روانی هم جامعه آرامش و امید بیشتر خواهد داشت. در اوایل کار ، این توهم ایجاد خواهد شد که همه مشکلات کشور به زودی حل می شود، کما این که بعد از پایان جنگ، عده ای فکر می کردند همه مشکلات کشور ناشی از جنگ است و ارزانی و ثبات اقتصادی، خود به خود بعد از جنگ حاصل خواهد شد. به همین دلیل در ماه های اول، شاهد سقوط قیمت ها بودیم ولی بعداً رشد تورم و قیمت ها از راه رسید.
بدیهی است که با کاهش تحریم ها، بسیاری از قفل ها باز می شود ولی مهم این است که بعد از آن، کشور چگونه اداره شود و مردم تا چه حد برای ساختن کشور خود، همکاری و همدلی داشته باشند.
نکته مهم این است که بعد از سال ها بی اعتمادی، اکثر مردم به ظریف و تیم تحت مدیریت او در مذاکرات اعتماد دارند و لذا هر کدام از این گزینه ها اتفاق بیفتد، لااقل می دانند که طرف ایرانی همه تلاش های خود را بر اساس قواعد دیپلماتیک انجام داده است، هر چند که امیدواریم گزینه سوم محقق شود و با توافق ایران و 1+5، زمینه عادی سازی روابط ایران و جهان و بهبود زندگی مردم ایران بعد از سال ها محدودیت فراهم شود.
بنابراین، برای تحریمهای شورای امنیت که به نظر بنده اصلیترین تحریمهای علیه ایران هستند، گفتگو با این پنج عضو کفایت میکند. به علاوه در این پنج عضو نیز گفتگو آمریکا، روسیه، چین و فرانسه نیز به نظرم اصلیترین عوامل در برطرف کردن این تحریمها هستند. (نقش فرانسه و چین را کمتر از نقش آمریکا و روسیه میدانم)
بفرمایید این مردم در کدام سیاره بعد از این زندگی کنند؟
شما فقط به کل موضوع اشراف دارید!!!!!
شما راست میگید!!!!
کل دنیا دارن میگن توافق، وزیرای اسبق و پیشین اروپا بیانیه دادن بیرون میگن توافق کنید، تمام سیاستمدارای بزرگ دنیا همه یه صدا میگن توافق کنید، خیلی از اندیشکدههای مطرح دنیا هر روز یادداشت و مقاله منتشر میکنن و از اهمیت انعقاد این توافق میگن، اونا همه دارن اشتباه و رویاپردازی میکنن، این تویی که همه چیز و میدونی.
فقط میتونم بگم برای نگرش و سطح فکرت متأسفام.
دلواپس نباش...
کسی فکر نميکنه با توافق همه مشکلات حله
ما به بقيه دتيا نياز داريم همونطورکه دنيا به ما نیاز داره
لطفا از اين حرفاي تاکسیدرمی شده نزنید
لطفا احيانا کسی نخواد مثال ژاپن رو برنه که اونا رو پای خودشون وايسادن و از این حرفا
بعدش شما از کجا فهمیدی که شبا خواب توافق میبینه؟ اون که توی متنش رسونده که حتی با حصول توافق هم اتفاق خیلی بزرگی رخ نمی ده!
در مورد راحت طلبی شاید حرف شما تا حدی درست باشه ولی هیچ وقت به علتش فکر کردی؟
من الآن 30 سالمه، به قول شما اگه من راحت طلبم، علتش تو تربیت و آموزشی هست که من دیدم. آیا غیر از اینه؟
سندی بود برای انزوای ما ، سندی برای تحقیر ما .
بنده بعنوان یک ایرانی نیاز دارم مانند انسانهای کشورهای دیگر زندگی کنم .از بحران و تورم خسته شدم
ایرانی یعنی خواستن و توانستن.عاشقتم کشورم ایران.سربلند و استوار باشی...
1-مردم فرهنگ کار سخت داشتند
2-رانتخواری وسیستم خودی وغیر خودی نبود
3-فاصله طبقاتی کم بود
4-دزدی وغارت وپورسانت نبود
5-اقا زادهها نبودند
6-همه نان حلال میخوردند
نتیجه مذاکرات اصلا مهم نبود ولی....
چرا نبايد چند سال پيش طوري رفتار مي كرديم تا پرونده ايران به شوراي امنيت نرود و اين همه هزينه براي رفع تحريمها نپردازيم؟!!!
پاسخ اين مسائل را چه كسي مي دهد؟ آقاي احمدي نژاد چه جوابي دارد؟
توافق خوب از نظر آمریکا یعنی از توان دفاعی امنیتی ایران به طور قابل کم شدن
آن هم در شرایط بحران موجود
ملت سرکارن همه
خب برود مگه برای غربی ها مهم است؟؟
خب اومدیم و اعتماد ما به غرب از دست رفت، یعنی دیگه دور کشورمون دیوار میکشیم؟؟
فقط خدا کنه فرجی بشه و به نتیجه برسیم
بابا چقد کشور های همسایه از ما بخورن بسه دیگه خسته شدیم بخدا...
من قویا امیدوارم که توافق حاصل خواهد شد
1- تیم مذاکره کننده ایران در بدترین موقع وارد مذاکره شده است آن هم بخاطر میراثی است که از دولت قبل به ارث می برد. وقتی خزانه ارزی ایران خالی است و طرف های مذاکره هم می دانند تیم مذاکره کننده دست بالا را ندارد باید تقریبا به تمام خواست طرف مقابل تن درد دهد.
2- وضعیت اوباما چندان در مقابل جهموری خواهان محکم نیست، دستاورهای اقتصادی اوباما چندان خوب نبوده این موضع دموکرات ها را در امریکا تضعیف انتخابات جدید کنگره نشان می دهد که جمهوریخواهان وزنه خود را سنگین تر خواهند کرد.
3- همسایگان منطقه ای ایران نظیر عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس از برنامه هسته ایران چندان دل خوشی ندارند. این ضعف بارز دیپلماسی ایران است که نتوانسته در منطقه موافقانی با خود داشته باشد. همسایگان ایران به شدت از برنامه هسته ای ایران احساس خطر می کنند و رغم ادعاهای جمهوری اسلامی که اهداف صلح آمیز دارد همسایگان ما در منطقه چنین برداشتی از برنامه هسته ای ایران ندارند.
4- در داخل ایران بسیار از افراد هستند که در حال حاضر موافق ادامه برنامه هسته ای نیستند (نگاه کنید به موضع صادق زیبا کلام در این باره) آنها معتقدند بهتر است در شرایط کنونی ایران به هر تقدیر با خواست امریکایی ها یا طرف های مذاکره کننده تن در دهد تا به تدریج آب ها از آسیاب بیافتد.
5- دست یابی ایران به انرژی هسته ای بدون تصحیح سایر مواضع ایران مانند مواجهه واقع گرایانه به صلح خاورمیانه و هماهنگی با ارزش های نظام جهانی مانند تصحیح وضعیت حقوق بشر و بستر سازی برای سرمایه گذاری شرکت ها بین المللی ممکن نیست. این مقدمات در صورتی فراهم می شود که ایران نگاه ایدئولوژیک را از رویکرد سیاست خارجی خود کنار بگذارد. امری که با توجه با ساختار سیاسی در ایران و قدرت اصول گرایان و بنیادگرایان در ایران در کوتاه مدت ممکن نیست.
6- به نظر می رسید اگر واقعگرایان نگاه کنیم با توجه به بحران های سیاسی و اجتماعی داخل ایران و وضعیت بد اقتصادی کشور نهایتا ایران ناچار خواهد شد شروط طرف برتر مذاکره را بپذیرد هر چند که آنها را عادلانه نداند. چون برگ برنده در روابط بین الملل عدالت نیست وزن سیاسی کشورها در مذاکرات است که با توجه به جایگاه ضعیف ایران در منطقه و رقابت با عربستان و ترکیه و عدم پشتیبانی روسیه و چین از ایران به نظر می رسد در نهایت ایران ناچار می شود شروط تعیین شده را بپذیرد فقط زمان می برد تا این مساله برای سیاستمداران ایران قابل پذیرش شود. در غیر اینصورت ایران با تحریم های سخت تر و وضعیت بدتر اقتصادی روبرو خواهد شد و امکان دارد ازنظر اجتماعی هم با گسست داخلی روبرو شود. با تشکر