داستان، خیلی ساده است: دلواپس ها یکباره یادشان افتاده که فرهنگ کشور باید با حساسیت بیشتری رصد بشود و لابد بیافتد دست خودشان اما تاریخ ثابت کرده که طایفه دلواپس متولد 1393 سابقه خوبی در حوزه فرهنگ ندارد اما ادعاهای خوبی دارد!
محسن حدادی در ادامه یادداشت خود در وبلاگ خبرآنلاین نوشت: این بخش از بیانات رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از بانوان در تاریخ 30 فروردین امسال را بخوانید:
«نویسندهی نامدار و معروف غربی، کتاب رُمان مینویسد برای شرافتمندانه نشان دادنِ شغل روسپیگری! که البتّه به فارسی هم ترجمه شده است. البتّه در این کتاب اشاره به این است که چگونه دلاّلان جنسی، میآیند از کشورهای آمریکای لاتین دخترها را با وعده و وعید و فلان برمیدارند میبرند، و میفروشند به این مراکز؛ که البتّه این مربوط به اروپا است، مربوط به آمریکا نیست. البتّه سعی میشود در این کتاب و این رُمان، که شغل روسپیگری یک شغل شرافتمندانهای وانمود بشود.»
این رمان مد نظر رهبری، در سال 1385 و دومین سال دولت عدالت منتشر شد. مجوز انتشار را هم از اداره ارشاد مشهد دریافت کرد. به فاصله چند ماه، خبر انتشار آن در سایت های مختلف منتشر شد و واکنش های زیادی را هم به همراه داشت؛ مهمترینش این بود که از سوی وزیر وقت (صفارهرندی) یا مسئولان ارشاد اعلام شد دستور جمع آوری رمان مبتذل را دادیم. از آن دستور تا امروز 8 سال می گذرد و این رمان همچنان با عبارت «ترجمه کامل» در ویترین کتابفروشی ها هست و به فروش می رود و تا الان علاوه بر 10 هزار نسخه چاپ اول چندین بار دیگر منتشر شده و فروش رفته و...و صد البته که نه نمایندگان محترم مجلس نگران شدند، نه همایش دلواپسان برگزار شد و نه از تریبون نماز جمعه کسی هشدار داد!
ای کاش علی آقای مطهری این رمان را برای دوستان دلواپس مجلسی ببرد و بگوید با صدای بلند در مجلس بخوانند یا ببرند منزل برای دختر و همسرشان مطالعه کنند!
*
اگر بازهم خاطر شریفتان باشد، رمان «خاطره دلبرکان غمگین من» هم یکسال بعد یعنی ابتدای سال 86 در همان دولت مهرورزی، منتشر شد و بعد از اینکه چاپ اولش تمام شد و جنجال ساز شد، برای چاپ دوم دیگر مجوز ندادند و گفتند بالاخره پیش می آید و شخص غافل را برکنار کردیم و بعدش هم هیچ اتفاقی نیافتاد!
دلواپسان عزیز! لطفا توجه فرمایید! خبرگزاری های خودجوش نگران شده و رسانه ملی کاملا جناحی، دقت بفرمایید:
قصه دلواپسی، داستان نخ نمای بازی است علیه دولتی تازه مستقر که اشکالاتی هم دارد و برخی از آنها هم طبیعی است که بعد از هفت - هشت ماه هنوز زود است که همه مطالبات 35 سال گذشته را از آنها بخواهیم؛ وگرنه اینکه صداوسیما از گرمای هوا در نمایشگاه کتاب هم برای کوبیدن وزیر ارشاد (که انتقادهایی به او و عملکردش نیز وارد است) استفاده کند، یعنی اراده ای در کار است که فقط بلد است نق بزند و آتش تهیه دلواپسان را تهیه کند؛ دلواپسانی که هشت سال هرچه بر فرهنگ این مملکت رفت، آنها خواب بودند و اینجا دو نمونه از یک حوزه کاری وزارت ارشاد را شاهد آوردم...
راستی کسی خبر ندارد چرا بیست و سی هیچوقت نگران انتشار چنین رمان های مبتذلی در جمهوری اسلامی نشد؟ و آیا اگر همین دو اتفاق در دولت یازدهم رخ می داد هم رسانه ملی به همین سادگی از کنارش عبور می کرد؟