۰۶ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۲۰:۴۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۲۸۱۹۲
تعداد نظرات: ۱۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۰ - ۰۱-۰۲-۱۳۹۳
کد ۳۲۸۱۹۲
انتشار: ۱۰:۱۰ - ۰۱-۰۲-۱۳۹۳
آستانه تحمل مردم پایین آمده است

جامعه عصبی!

جعفر محمدی
عصرایران - آمار مراجعات به پزشکی قانونی نشان می دهد که از ابتدای سال گذشته تا پایان دی ماه ، قریب به 90 هزار نفر به دلیل نزاع به مراکز پزشکی قانونی استان تهران مراجعه کرده‌اند. (ایسنا)

درباره این آمار به سه نکته دقت کنید:
اول این که عدد 90 هزار ، مربوط به 10 ماه است و احتمالاً در 2 ماه پایانی سال ، از رقم 100 هزار نیز گذشته است.
ثانیاً این آمار تنها مختص استان تهران است که حدود 17 درصد از جمعیت کل کشور را در خود جای داده است و لذا آمار کل کشور، قطعاً رقم بالاتری است.
ثالثاً این 90 هزار نفر، به خاطر دعوای منجر به جرح به پزشکی قانونی مراجعه کرده اند و مراجعات دیگر به این نهاد، در این رقم محاسبه نشده است.

آمار تأمل برانگیزی است: هر روز به طور متوسط 295 نفر در استان تهران ، چنان با یکدیگر دعوا می کنند و همدیگر را مورد ضرب و شتم قرار می دهند که کارشان به پزشکی قانونی می کشد: به طور متوسط ، هر 5 دقیقه یک نفر!
به عبارت دیگر، تقریباً در همه زمان ها در شبانه روز، یک دعوای سنگین در تهران در جریان است. اگر آمار سایر شهرها هم منتشر شود ، احتمالاً تفاوت چندانی با تهران وجود نخواهد داشت.
تازه این 90 هزار ، کسانی هستند که با یکدیگر گلاویز شده و سپس به پزشکی قانونی رفته اند؛ بسیاری از افراد، بعد از نزاع ، پیگیری و مراجعه نمی کنند و آمارشان ثبت نمی شود.دعوای خیابانی

این 90 هزار ، اگر برای پزشکی قانونی و سپس مراجع قضایی ، آمار پرونده های ارجاعی است ، باید برای مردم ، مسوولان و به خصوص جامعه شناسان ، یک هشدار باشد. این که این همه شهروند ، به طور روزانه در این حجم گسترده با یکدیگر چنان نزاع کنند که مجروح شوند و کارشان به پزشکی قانونی بکشد، نشانه ای از یک جامعه عصبی است که بخش زیادی از مردمانش، دچار تنش های روانی اند به ویژه آن که به یاد بیاوریم اغلب دعواهایی که در سطح جامعه شکل می گیرد و به ضرب و شتم و گاه حتی به قتل می انجامد، بر اثر اتفاقات بسیار عادی رخ می دهند.

دوستی تعریف می کرد: در یکی از کشورهای اروپایی ، شاهد تصادف بسیار شدیدی بین دو خودرو بودم که خسارت زیادی بر هر دو خودرو وارد شد. با خودم فکر کردم که الان راننده ها پیاده می شوند و هر کدام با مقصر خواندن دیگری ، ابتدا جر و بحث و سپس با یکدیگر گلاویز می شوند.
اما تنها کاری که کردند این بود: از خودروهایشان پیاده شدند، با یکدیگر دست دادند و به مبادله مدارک شان پرداختند و سپس به پلیس خبر دادند؛ همین!

اما همه ما بارها شاهد بوده ایم که بر سر یک تصادف بسیار ساده - حتی در حد خوردن آینه دو خودرو به هم - چه دعواهای بزرگی رخ داده است. یا در همین پرونده قتل پسر فوتبالیست مازندرانی ، علت دعوای منجر به قتل این بوده که مقتول ، در حین عبور از بازار ، به قاتل تنه زده بود.

این دعواها - آن هم اغلب بر سر هیچ و پوچ - نشان می دهد که آستانه صبر و تحمل مردم بسیار پایین آمده است. به عبارت دیگر ، مشکلات زندگی چنان بر آنان فشار می آورد که همیشه آماده انفجار هستند و این انفجار روحی ، می تواند در قالب همین دعواهای روزمره خود را نشان دهد.
در حالی که اگر شرایط عمومی جامعه اجازه دهد که حال مردم خوب باشد، بسیاری از این تنش ها اساساً به وجود نمی آید.
یک مثال می زنم: شبی که تیم ملی فوتبال ایران ، در جام جهان ، تیم آمریکا را برد و مردم برای شادمانی به خیابان ها ریختند ، شاهد بودم که یک خودرو از پشت به خودروی دیگر زد. هر دو راننده ، پیاده شدند و در حالی که می خندیدند همدیگر را در آغوش کشیدند و با گفتن "فدای سرت" سر جایشان برگشتند و بوق زنان و شادی کنان به جشن شان ادامه دادند.

در حالی که همان آدم ها ، اگر روز قبل تصادف می کردند ، ای بسا رفتار ناخوشایندی از خود بروز می دادند. همین یک مثال ساده نشان می دهد که ریشه بسیاری از دعواها، نه حادثه کوچک بیرونی ، که ناآرامی بزرگ درونی است که بسیاری از ایرانیان را می آزارد.

دولت ها ، همواره میزان توفیقات خود را با آمارهایی از قبیل میزان صادرات ، تعداد خانه های ساخته شده ، کیلومتر راه های احداثی ، میزان برق تولیدی و ... بیان می کنند و با همین آمارها هم مورد سنجش قرار می گیرند ، حال آن که باید به آمارهایی از قبیل میزان مراجعات مردم به پزشکی قانونی بر اثر نزاع ، حجم طلاق ها ، تعداد قتل ها و ... نیز به عنوان شاخص هایی برای قضاوت در خصوص عملکرد دولت ها پرداخت چه آن که این رویدادهای انسان محور ، محصول وضعیت کلی جامعه ای است که دولتمردان اداره اش می کنند. به عنوان مثال ، اگر در پایان دولت روحانی ، میزان نزاع ها و مراجعات ناشی از آن به پزشکی قانونی کاهش یابد، نشانه ای از موفقیت عمومی دولت است و اگر این عدد افزایش یابد ، علامتی بر ناکامی است.

مخلص کلام آن که این جنگ داخلی روزمره که بین ایرانیان با ایرانیان در جریان است، نشانه یک جامعه نیازمند درمان است و این درمان ، بسیار مهم از مسائلی است که مسوولان هر روزشان را بدانها اختصاص می دهند و از امور اصلی و ریشه ای باز می مانند.

 
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱۱
در انتظار بررسی: ۱۵۱
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۱:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۳
0
41
نکته بسیار مهم و دقیقی بود
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
2
33
شاید دلیلش شرایط خوب اقتصادی و ارزانی بیش از حد باشد....
فروغ
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
0
15
بی زحمت توجه کنید ضرب یعنی کتک زدن وشتم یعنی حرف نامناسب زدن.
Savash
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
0
20
من تویه شهر دور افتاده(قشم) زندگی میکنم تنش کاری خیلی ازیه مرد تهرانی کمتره امابااین وجود روحیه خراب اعصابی درهم دارم هرروز بخودم ميگم خداکنه امروز باکسی درگیرنشم. ممنونم از روسای محترم خوب دارن نابودمان میکنند. دستشون درد نکند
علی عسک
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۱:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
2
38
بیشتر عصبانی بودن مردم ریشه اقتصادی دارد
پاسخ ها
امین
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۲۱:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۵
یعنی تو اگه یه شب درآمدت کافی نباشه برا خانوادت میری یکی رو کتک میزنی ؟
به نظر من ریشه در فرهنگ داره
سهراب
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۱:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
3
8
خودت رو نمی بینی ؟ تهاجمی و عصبی هستی ؟
حسن
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۳:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۴
1
16
بیشتر ریشه اقتصادی ونداری
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۷
2
12
فرار فرهیختگان در اثر همین شرایط نامناسب است
محمد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۸
0
12
نويسنده موضوع جالبي را مطرح كرده حال بايد جامعه شناسان و روان پزشكات و روان كاوان و ساير دانشمندان امور مرتبط در صدد ارايه راه حل براي برون رفت از اين وضعيت ناهنجار جامعه برآيند تا بيش از اين جامعه به سوي قهقرا حركت نكند
سها
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۸
1
6
سنجه های اجتماعی به خوبی میتونن نشون دهنده عملکرد دولت ها باشند البته برآیند دولت ها!!!