عصرایران - بسیار از قول مسؤولان شنیده ایم که با افتخار از پیشرفت های کشور سخن گفته اند: از این که در تولید فلان محصول خودکفا شده ایم ، از این که میزان تولید علم در کشور ، چند برابر متوسط جهان است ، از این که سرانه فضای سبز در کشور افزایش یافته ، از این که توانسته اند قیمت ها را مثلاً در آستانه نوروز مهار کنند و نظایر این ها.
در واقع ، هر آنچه از اتفاقات خوب در کشور رخ می دهد را مربوط به خود می دانند و البته ، کسی نمی تواند نقش مدیریت کشور را در پیشرفت های آن نادیده انگارد.
حال می خواهیم این نکته را نیز به جمله فوق بیفزاییم که همان گونه که پیشرفت ها و دستاوردها را متوجه خود می کنید ، مسوول مسکلات هم هستید.
اگر فلان دولتمرد ، با افتخار در مراسم رونمایی از فلان دارو ، حاضر می شود و از خود و همکارانش به خاطر این دستاورد متشکر است ، در قبال بیمارانی که به دلیل سوء مدیریت در حوزه وی دچار مشکل می شوند نیز مسوول است و نمی تواند در توجیه آن ، به عوامل ارضی و سماوی اشاره کند و نتیجه بگیرد که او آمده است تا فقط افتخارات را درو کند!
گاهی اوقات ، مشکلاتی برای مردم پیش می آید که جنبه های فردی دارد. مثلاً اگر کسی به دلیل عدم دقت خود ، غذای مسموم بخورد و حتی کل مهمانان یک ضیافت نیز بر اثر سهل انگاری میزبان دچار مسمومیت شوند ، کسی حاکمیت را مسوول نمی داند و زیر سوال نمی برد ولی اگر مشکلی در سطح ملی وجود داشته باشد ، بحث متوجه مسوولان می شود.
هم اکنون یکی از مهم ترین مشکلاتی که در سطح ملی گریبانگیر مردم شده ، شیوع بی رویه سرطان است.
وقتی سطح شیوع سرطان از یک حدی بالاتر برود ، دیگر نمی توان سراغ تک تک افراد مبتلا رفت و بر فرد فرد آنها خرده گرفت که چرا رعایت نکردی و مبتلا شدی؟!
برآوردها حاکی از آن است که سرعت رشد سرطان در ایران ، دو الی سه برابر جهان است ؛بنا به اعلام انجمن سرطان ایران، سرطان به تنهایی به اندازه 15 بیماری شایع مبتلا دارد. این چه معنایی می تواند داشته باشد؟
آیا جز این است که برنامه های نظام سلامت در ایران ، فشل است که مردم به طور فراگیری دچار سرطان می شوند و یکی پس از دیگری می میرند؟!
آیا جز این می تواند باشد که استانداردهای ناظر بر تهیه و تولید مواد غذایی ، مشکل دارند؟
آیا جز این است که بی کفایتی در کنترل واردات کودها و سموم نباتی و استفاده از آن در مزارع ، مردم را به انواع سرطان های گوارشی مبتلا می کند؟
آیا جز این است که سوء مدیریت در حوزه مهار فاضلاب ها ، باعث می شود بخش مهمی از سبزی هایی که می خوریم ، با آب آلوده آبیاری شود و بیماری زا باشد؟
آیا جز این است که بی مسوولیتی در تولید بنزین و خودروی استاندارد ، باعث آلودگی هوا و مرگ انسان ها می شود؟
آیا جز این است که پارازیت ها ، با آثار مخرب خود ، سلامت شهروندان را به خطر انداخته اند؟
آیا جز این است که بخش های آموزشی کشور ، از مدرسه تا دانشگاه و صدا و سیما ، کمترین بها را به آموزش های سلامت می دهند؟
این ها ، همه مسائلی هستند که در حوزه کنترل های فردی نمی گنجند و لازم است دولت، مجلس و قوه قضاییه ، با این سوال که "چرا مردم ایران بیش از سایر ملل سرطان می گیرند؟" دور هم جمع شوند ، علل را احصا و بلافاصله برای از بین بردنش اقدام "جدی و بسیار فوری" کنند.
خوشبختانه علل این امر ، قابل شناسایی است و صد خوشبختانه که ایادی استکبار هم در میان نیست. می ماند مسوولیت پذیری مسوولان که همانند دستاوردها ، مشکلات را نیز به پای خود بنویسند و برای حل آن ، کار عملی انجام دهند.
مردم ، فارغ از این که چه اعتقادی دارند ، طرفدار کدام جناح اند ، رأی می دهند یا نمی دهند و ... ، باید زنده بمانند و این ، با شیوع بیش از حد انواع سرطان ها ، سازگار نیست.
حراست از حق حیات مردم ، اولین وظیفه همه حکومت ها در همه جهان در همه ادوار تاریخی است.