در ارتباط با اين افراد بايد هميشه محتاطانه و با ترس و لرز رفتار کنيد. حال تصور کنيد که زندگي کردن زير يک سقف با چنين افرادي چقدر مشکل است، مسافرت رفتن، تفريح کردن و از همه مهم تر عشق ورزي به چنين افرادي چقدر مي تواند مشکل باشد؟ البته، در اين جا ذکر اين نکته لازم است که بايد بين خشم طبيعي و خشم بيمارگونه تمايز قائل شويم.
میگنا - فرد معتاد آزاد نيست بلکه اسير مواد مخدر است. اگر عاشق يک معتاد هستيد در واقع عاشق يک زنداني شده ايد که هيچ وقت آزاد نيست و علاوه بر آن يک رقيب بسيار مقتدر و قوي نيز به نام مواد مخدر با شما رقابت مي کند.
اگر نگاهي به اطراف خود بيندازيد مي بينيد که برخي افراد اين قدر در انتخاب همسر سخت گيرانه و آرماني مي انديشند که کلي معيارهاي عجيب و غريب را براي همسر آينده شان فهرست مي کنند؛ از وضعيت مالي آنچناني و تحصيلات عاليه بگيريد تا اخلاق خوب و زيبايي خيره کننده...
اين افراد بايد بدانند که همه خوبي ها و شاخصه هايي که به عنوان معيار در نظر گرفته اند نمي تواند در يک نفر جمع شود؛ به اين مثال توجه کنيد:
مريم 25 سال دارد، اگر درست حساب کرده باشم اين ششمين خواستگاري است که با وجود داشتن شرايط مناسب جواب «نه» از او مي شنود. مادر مريم هم کلافه از اين موضوع وقتي درباره دليل نه گفتن مريم سوال مي کند تنها با پاسخي ساده مواجه مي شود:
- پسر خوبي بود ولي اين طور که فهميدم خودروي درست و حسابي نداشت.
اين خواستگار به خاطر خودرو، خواستگار قبلي به دليل شغل پدرش، آن يکي به دليل قد کمي کوتاهش و ... هر کدام از اين خواستگار ها تنها به يک دليل جواب «نه» شنيده اند. مريم خيلي آرماني فکر مي کند و کلي معيار در نظر گرفته تا همسر آينده اش را با آن معيارها انتخاب کند. براي همين هم هر کدام از خواستگارهايش را تنها به يک دليل نه چندان منطقي رد کرده است. مشخص است که مريم خيلي کمال گرا مي انديشد اما مريم و افراد مانند او بايد بدانند که هر فردي يک نقطه ضعف دارد و تمام خوبي ها در يک فرد خلاصه نشده است. اما در مقابل، افرادي هم هستند که انگار نه انگار مي خواهند شريک زندگي آينده شان را انتخاب کنند و بدون هيچ معيار و شاخصه اي دل مي دهند و چشم بسته پاي سفره عقد مي نشينند. اين افراد هم که اينقدر ساده به موضوع نگاه مي کنند در آينده زندگي مشترک شان ممکن است به مشکل بخورد و در مواجهه با مشکلات زندگي و بروز اختلافات کم بياورند و آثار منفي سهل انگاري هاي افراطي که در زمان انتخاب همسر داشتند، اينجا خودش را نشان دهد.
مصطفي از اين قبيل افراد است، او فقط مي خواست ازدواج کند و هيچ معياري هم براي انتخاب همسر آينده اش در نظر نداشت. اما نگاه سهل انگارانه در انتخاب همسر، مشکلات زيادي را براي او به وجود آورد.
- اخلاق من همين است! مي خواهي بخواه، نمي خواهي نخواه. من که سراغ تو نيامدم، تو مرا انتخاب کردي پس با اخلاقم هم بساز.
نسترن، همسر مصطفي که تازه از مهماني يکي از دوستانش آمده بود، اين را به مصطفي مي گويد و مي رود تا استراحت کند.
- نسترن! قرار نيست از اين موضوع سوء استفاده کني! تو همسرم هستي و بايد... نسترن حرف مصطفي را قطع مي کند و با بدخلقي هاي هميشگي اش مي گويد:
- بايد و نبايد نداريم. هميني که هست!
زندگي مصطفي هم اين نکته را يادآور مي شود که نه معيارهاي کمال گرايانه و نه نگاه سهل انگارانه براي انتخاب شريک زندگي نمي تواند آينده خوبي را براي شما به ارمغان بياورد.
امروز قصد داريم به شما از خصوصياتي بگوييم که اگر در فردي باشد، او گزينه مناسبي براي ازدواج نخواهد بود.
در اينجا نکته بسيار مهم اين است که در بين انسان ها، فرد کامل و بدون عيب و نقص وجود ندارد و هر يک از ما داراي نقطه ضعف هايي در زندگي و روابط اجتماعي مان هستيم ؛ اما برخي از اين عيب ها، خطر چنداني براي زندگي زناشويي ما ندارد و زندگي زناشويي ما را خيلي تهديد نمي کند؛ لذا از ذکر آن خودداري مي کنيم و فقط به ذکر عيوبي مي پردازيم که وجود آن قطعا زندگي مشترک را تهديد مي کند وتحمل آن غيرممکن است.
هم نشيني با دود و دم
تبيان نوشت: به جرأت مي توان گفت درصد قابل توجهي از متقاضيان طلاق، به خاطر اعتياد همسرشان تصميم به جدايي گرفته اند. وقتي که همسرتان معتاد است، شما در واقع در يک مثلث عشقي قرار گرفته ايد: شما، فرد مورد علاقه تان و آنچه او به آن اعتياد دارد. فرد معتاد به جاي اين که به همسرش عشق بورزد به مواد مخدر، الکل و... عشق مي ورزد. در واقع مواد مخدر رقيب شما در جذب ميزان عشق ورزي همسرتان خواهد شد.
فرد معتاد آزاد نيست بلکه اسير مواد مخدر است. اگر عاشق يک معتاد هستيد در واقع عاشق يک زنداني شده ايد که هيچ وقت آزاد نيست و علاوه بر آن يک رقيب بسيار مقتدر و قوي نيز به نام مواد مخدر با شما رقابت مي کند.
راه حل مشکل چيست؟
اولين پيشنهاد اين است که از ازدواج با اين قبيل افراد چشم پوشي کنيد؛ اما اگر به هر دليلي مايل به چشم پوشي نيستيد بايد صبر داشته باشيد. ديدگاه فکري امروزي در مورد افراد معتاد اين است که: "معتاد بيماري است که تحت تاثير مسائل و مشکلات زندگي راه حل اشتباه را انتخاب کرده و به جاي انتخاب يک راه حل و چاره اساسي براي رسيدن به آرامش به مواد مخدر روي آورده است".
شما به عنوان يک انسان عاقل و بالغ مي توانيد ازدواج خود را به تعويق بيندازيد و از طريق کمک گرفتن از مراکز درمان تخصصي، يک معتاد را نجات دهيد و او را به آغوش جامعه باز گردانيد.
براي اين که کمک کنيد او دوباره سلامت خود را به دست آورد اين نکات را مدنظر داشته باشيد:
* به او بگوييد تصميم نداريد با يک فرد معتاد زندگي کنيد.
* به او بگوييد تنها به شرطي با او خواهيد ماند که موافقت کند تا براي ترک، کمک بگيرد و فورا اقدام کند.
* به او بگوييد اگر فورا کمک نگيرد او را ترک خواهيد کرد و هرگز باز نخواهيد گشت.
* به گفته خود پاي بند باشيد و چنان چه فورا کمک نگرفت، فرصت دوباره اي به او ندهيد .
* هرگز دوباره باز نگرديد، مگر اين که وي سالم، عاري از اعتياد و هوشيار شده باشد و در برنامه بهبود خود فعالانه شرکت کند.
زندگي با بي اعصاب ها
دومين گروه از افرادي که براي ازدواج مناسب نيستند، افراد خشمگين هستند.
آيا تا به حال با افرادي که خشم غير قابل کنترل دارند درارتباط بوده ايد!!
آيا مي دانيد که پيش بيني رفتار آن ها چقدر مشکل است؟
در ارتباط با اين افراد بايد هميشه محتاطانه و با ترس و لرز رفتار کنيد. حال تصور کنيد که زندگي کردن زير يک سقف با چنين افرادي چقدر مشکل است، مسافرت رفتن، تفريح کردن و از همه مهم تر عشق ورزي به چنين افرادي چقدر مي تواند مشکل باشد؟ البته، در اين جا ذکر اين نکته لازم است که بايد بين خشم طبيعي و خشم بيمارگونه تمايز قائل شويم.
خشم طبيعي در همه افراد وجود دارد و کنترل آن نيز خيلي دشوار نيست؛ چون اين نوع خشم قابل پيش بيني است. اما خشم بيمار گونه قابل پيش بيني نيست و افرادي که به اين حالت مبتلا هستند در برابر رفتار کاملا عادي و طبيعيِ طرف مقابل نيز خشمگين مي شوند. البته خوشبختانه شناسايي اين ويژگي کار دشواري نيست، چون افرادي که داراي اين صفت باشند، نمي توانند آن را در خود پنهان کنند و شما در جلسات خواستگاري به راحتي مي توانيد به وجود يا نبود اين صفت در فرد پي ببريد.
به همه کساني که در صدد انتخاب همسر آينده خود هستند و يا اين که همسر خود را انتخاب کرده اند توصيه مي شود در صورت وجود برخي نشانه ها و علايم خشم بيمارگونه، با يک تصميم جدي و قاطع، ابتدا سعي کنند از طريق مراکز مشاوره و روان درماني نسبت به درمان او اقدام کنند و ازدواج خود را تا زمان اطمينان کامل از درمان به تعويق بيندازند و در صورت موفق نشدن در درمان، با وي ازدواج نکنند؛ چون ازدواج با فردي که نتوانسته با يک دوره درماني نيز خشم خود را کنترل کند، سرانجام خوشي نخواهد داشت.