۱۵ مهر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۹۱۲۶
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۴ - ۲۴-۰۸-۱۳۸۶
کد ۲۹۱۲۶
انتشار: ۱۲:۴۴ - ۲۴-۰۸-۱۳۸۶

ای خانم فاطمه رجبی که توفیق و گل‌آقا می خواندی، میشه بسه؟!

نامه های سرگردان

سرکار خانم رجبی سلام

راستش تا به حال چندباری وسوسه شده بودم که مطلبی درباره شما بنویسم، اما هر بار بر شیطان لعین لعنت فرستادم و از این کار منصرف شدم. البته دلیل وسوسه من برای نوشتن مطلبی درباره شما یا انصرافم از آن، ربطی به شیطان لعینِ بدبخت ندارد و بیشتر برمی گردد به شغل من و کارهای شما، اما به هر حال حیف است که آدم شیطان را از لعنت خودش دور کند، این است که حتی همین الان هم که دارم چیزی درباره شما می نویسم او را لعنت می کنم چون هرچه نباشد جنس شیطان از آتش است و خیلی متکبر است و دائما می خواهد آدم ها را از راه بدر کند.

 

بله، داشتم عرض می کردم که چون شغلم طنزنویسی‌است (یا شاید خودم اینطوری فکر می‌کنم!) و بعضی از حرف‌ها و نوشته‌های شما هم عجیب و غریب است (یا شاید بقیه این طوری فکر می‌کنند!) چند باری تصمیم گرفته بودم که طنز مودبانه‌ای در مورد شما بنویسم؛ اما هر بار با خودم فکر می‌کردم نکند شما هم مثل بعضی از رجال و نسوان سیاسی، با طنز میانه خوبی نداشته باشید و عصبانی بشوید.
البته من چون فکر می کنم بی‌ادبی کار زشتی است، همیشه سعی می‌کنم درباره دیگران مودبانه مطلب بنویسم، اما همیشه این احتمال وجود داشت که چون شما مثل من فکر نمی کنید، طور دیگری برداشت کنید و عکس العمل نشان بدهید.

اما امروز که گفتگویی از شما را با یک وبسایت دخترانه خواندم که تاکید کرده بودید هم گل آقا را می خواندید و هم مجله توفیق را، ومیانه تان با طنز خوب است، خیلی خوشحال شدم و قوت قلب گرفتم.

 

با این‌همه از آنجایی که خوب نیست آدم زود دچار جوزدگی شود، من بازهم طنز خاصی درمورد شما نمی نویسم و اگر موافق باشید فقط با ذکر عینی بخشهایی از همین گفتگوی شما، پرسش‌ها و مسائلی که به ذهنم رسیده را با شما درمیان می‌گذارم. اگر پاسخ بدهید بسیار ممنون می شوم:

 

 

 1- در ابتدای مصاحبه در مورد تحصیلاتتان گفته‌اید: « قبل از انقلاب به دلیل جو حاكم – شاهنشاهی – تا كلاس هشتم بیشتر در مدرسه حاضر نشدم» و اندکی بعد در مورد دوره دانشجوئیتان گفته‌اید «25 مهر ماه سال 1358 وارد دانشگاه شدم.» بسیار ممنون می شوم اگر توضیح بدهید این چهار سال، یعنی از کلاس هشتم تا دیپلم را چگونه گذراندید که در سال 58 وارد دانشگاه شدید؟!

البته ممکن است که منظور شما از ورود به دانشگاه، وارد شدن و قدم زدن یا نماز خواندن درآنجا باشد، که در آن صورت مساله خاصی نیست؛ اما در غیر این صورت حتما توضیح بدهید چون تا آنجائیکه ما خبر داریم اولین سال تحصیلی در دوران پس از انقلاب از سال 58 شروع شد.

 

2- در مورد حجاب گفته اید: «از بركات خداوند كه به صورت اجباری به من رسیده شاید همان  تعز من تشاء، داشتن پدر و خانواده‌ی روحانی بوده است كه از سه‌سالگی چادر بر سر من كردند.» منظورتان از این حرف، و به خصوص تعبیر "برکت اجباری"، مدح حجاب و پوشش چادر است یا ذم آن؟

 

3- از فرزندانتان پرسیده‌اند و شما گفته‌اید: « علی 24 ساله كارشناسی هوا و فضای دانشگاه صنعتی شریف و مشغول تحصیل در مقطع كارشناسی ارشد همان رشته و صادق 22 ساله است كه سال پنجم دانشگاه امام صادق (ع) را می‌گذراند.» احساس می‌کنم چیزی را در مورد علی آقا که "مشغول تحصیل در در مقطع کارشناسی ارشد همان رشته" هستند، از قلم انداخته‌اید؛ شاید در ادامه یادآوردی کردم.

 

4- در پاسخ به خانم مصاحبه کننده که یک سوال حیاتی در مورد ویژگی‌های عروس‌هایی که در آینده قرار است عضو خانواده شما شوند، از شما پرسیده‌است، ابراز داشته اید: « مهم دین و تربیت وابسته به آن است؛ ضمن این‌كه در این دو سال كه آقای احمدی‌نژاد فرهنگ دینی را در حاكمیت عملی كردند؛ این برگ برنده‌ای برای ما شده است كه ما هیچ‌گونه پست و مقامی را به عنوان شخصیت نگاه نمی‌كنیم.» آیا منظور شما از "تربیت وابسته به دین" ناسزا گفتن به شخصیت‌ها و بزرگان است که خودتان در پیش گرفته‌اید؟ فکر نمی‌کنید خدای ناخواسته اگر آقازاده‌هایتان عروس خانم هایی انتخاب کنند که از آن نوع تربیتی که ذکر کرده اید بهره‌مند باشند، به سرنوشت مادرشوهرهایی دچار شوید که با عروسشان روزی چهار‌تا دسته جارو –هر کدام از طرفین دو تا!- توی سر هم خورد می‌کنند؟
ضمنا منظور شما را از برگ برنده‌تان را نفهمیدم، ممکن است بیشتر توضیح بدهید؟ هچنین درباره آن فرهنگی که فکر می‌کنید آقای احمدی‌نژاد –معجزه هزاره سوم- در جامعه عملی کرده‌اند هم لطفا بیشتر توضیح بدهید، چون تنها چیزی که ما می‌بینیم آقای احمدی‌نژاد در جامعه عملی کرده‌اند، سهمیه بندی سوخت است!

 

5-  در مورد خلق و خوی لطیفتان، لطف کرده و گفته‌اید: « به دلیل فعالیت‌های سیاسی كه من از همان اوایل انقلاب داشته‌ام این طور به نظر می‌رسد كه من خشونت‌طلب هستم و هیچ‌گونه لطافتی در من دیده نمی‌شود؛ به ویژه در این دو سال اخیر، در حالی كه من كاملا روح زنانه دارم و جالب است اكثر همان دانشجویانی كه به عنوان مخالف عقایدم با من روبرو می‌شوند بعد از دیدار، خودشان اظهار می‌كنند كه انتظار نداشتیم شما را با این روحیه‌ی آرام و لطیف ببینیم. من یك زن مسلمان در عرصه‌ی اجتماعی و با روحیه‌ی لطیف و مهر مادرانه هستم.»

البته ما، یعنی بسیاری از مردم ایران (تقریبا همه، بجز آقای الهام و احتمالا برخی از خویشان خودتان و خانم های همسایه!) در همین دو سال شما را شناخته‌ایم و قبلا از این حتی از وجود شما هم بی اطلاع بودیم، چه برسد به سوابق مبارزات انقلابی شما که "از همان اوایل انقلاب" داشته‌اید.

در نتیجه در مورد آن ایامِ احتمالی هم نظری نمی‌توانیم داشته‌باشیم ولی در این دو سالی که تقریبا هفته‌ای یکبار حملات شدید شما را به شخصیت‌های نظام، از چپ و راست و بالا و پایین، از هاشمی تا خاتمی و از قالیباف تا کروبی و حتی همین حسین شریعتمداری مظلوم(!) دیده‌ایم، چیزی از لطافت مورد نظر مشاهده نشده است.
البته از حق نباید گذشت که شما، آقای الهام و سایر دوستان در دولت نهم نسبت به خودتان و یکدیگر زیادی لطف دارید ولی در مورد "روحیه‌ی آرام و لطیف"ی که "همان دانشجویان" می‌گویند، زیاد خوشبین نباشید. یا شما بد می‌شنوید و یا آن‌ها نادرست می‌گویند. (و یا معنای "آرام و لطیف" تغییر کرده و ما خبر نداریم!)

 

6- در مورد کارهای روزانه‌تان پرسیده شده و شما در کمال صداقت پاسخ داده‌اید: «من با افتخار می‌گویم كه من یك زن كاملا خانه‌دار هستم چه دوران تجرد و چه تاهل همین‌طور بوده است.

از صبح فعالیت من در خانه‌ام شروع می‌شود. از خرید تا امور نظافت منزل و شستشوی لباس‌ها و اتو و... كه بدون هیچ جبری عاشقانه آن‌ها را انجام می‌دهم.

نظافت و ترتیب ظاهری فرزندانم از دوران ابتدایی همیشه مورد توجه معلمان‌شان قرار می‌گرفت. من حتی با تمام علاقه كفش‌های اعضای خانواده‌ام را هفته‌ای یك بار خودم واكس می‌زنم و سعی می‌كنم به نحوی آشپزی كنم كه بر اساس سلائق و سلامت مزاج فرزندان و همسرم باشد و از همان ابتدای زندگی‌مان تمام خریدها را نیز خودم انجام داده‌ام.
در واقع اول كارهای منزل و بعد مطالعه و نوشتن... پدرم هم خیلی از خیاطی و دوخت و طراحی‌های ابتكاری من خوشنود بودند كه حالا البته فقط كارهای تعمیراتی را انجام می‌دهم، اتفاقا امروز هم تعمیرات لباسی را انجام دادم.»
 

جدا جای خوشحالی برای ما و آقای الهام وجود دارد که شما اینطور فکر می کنید و عمل می کنید. به خصوص در مورد واکس زدن کفش‌های آقایان الهام ها (غلامحسین، علی و صادق) جای تبریک هم وجود دارد. فقط می‌خواستم بپرسم که شما که حتی به تمیزی کفش اعضای خانواده هم تا این حد اهمیت می‌دهید، حیف نیست که خونتان را به خاطرِ مثلا آقای هاشمی و اعضای خانوده ایشان کثیف کنید؟ آن‌هم وقتی که می‌توانید "عاشقانه" به کارهای مهمتر برسید؟ مطمئن نیستم ولی آیا ممکن نیست که مرحوم پدرتان هم به همین خاطر از انجام طرح‌های ابتکاری شما در خیاطی و دوخت و امثال ذالک خشنود بوده باشند که باعث می‌شده کارهای بی اهمیت –نظیر همان که گفتم- از سر شما بیفتد؟!

 

7- در پاسخ به پرسش بعدی بعد از آنکه فروتنی کرده و گفته‌اید «یا برای خانواده یا برای انجام كارهایی برای انقلاب و خدا زندگی كرده‌ام» تصریح کرده‌اید: « در منزل ما یك اتاق هست كه ما آن را به علی و صادق داده‌ایم با این حال همیشه هر دو نفرشان پیش من هستند.» راستش در مورد علی آقا نکته‌ای بود که نمی خواستم بگویم ولی اینجاست که آدم یک مقداری برای شما نگران می‌شود. چون علی‌الظاهر و بنا یر شایعات استکبار جهانی "علی آقا" مدتهاست که برای ادامه تحصیل و برخی کارهای خیر دیگر در خارج از کشور تشریف دارند و اینکه شما فکر می‌کنید همیشه هردو پسرتان پیش شما هستند، ممکن از ناشی از تاثر بیش از حد شما به خاطر دوری از علی آقای الهام است یا فشار کار زیاد و یا استرس و عصبیت بیش از حد. فکر نمی کنید نیاز به استراحت و آرامش بیشتری دارید؟ (البته نه از نوع آن "آرامش و لطافتی" که دانشجویان همسو می‌گویند!)

 

8- نویسنده‌ها و شعرا را هم مستفیض کرده‌اید و پس از آنکه در مورد خودتان گفته‌اید « خیلی علاقه به شعر و ادبیات دارم تا حدی كه برادرم به دلیل علاقه‌ی خاصم به شعر می‌گفتند كه من در رشته‌ی ادبیات تحصیل كنم » با اظهار نظری در مورد حافظ و سعدی علاقه و اطلاعات خودتان درباره ادبیات را ثابت کرده‌اید؛ آنجا که در مورد حافظ و سعدی گفته‌اید: «حافظ و سعدی هم كه خب به خاطر آن نگاه فقهی و دینی كه دارند محبوبند.» ضمن تشکر از شما به خاطر انتساب حافظ و سعدی (به خصوص حافظ!) به نگاه "فقهی" می خواستم بپرسم گمان نمی کنید ادب و ادبیاتتان کمی احتیاج به تقویت بیشتری داشته باشد؟

 

9- در مورد رابطه شما با اینترنت پرسیده شده و با همان قاطعیت و اعتماد بنفسی که از همسر یک سخنگوی دولتی چون شما برمی‌آید، پاسخ داده‌اید: « یك نكته بگویم و خیال همه‌ی مخالفین خودم را راحت بكنم؛ بنده چندان سر و كاری با رایانه و اینترنت ندارم. بنابراین من خیلی از نوشته‌ها و انتقادات را نه می‌بینم و نه از حضورشان آگاه می‌شوم. حتی سایت خودم را هم نمی‌بینم كه چه زمانی مثلا فلان مطلب من در آن كار شده است یا نه! و در سایر سایت‌ها هم اگر مطلب خیلی خاصی باشد برایم پرینت می‌گیرند و در كل، من فرصت این چیزها را هم ندارم.» ضمن تبریک صمیمانه به شما که هیچ میانه‌ای با اینترنت، این ابزار تهاجم فرهنگی دشمن ندارید، می‌خواستم بپرسم که اگر اینگونه است که می‌گویید، و حتی با رایانه هم به قول خودتان سروکاری ندارید، مسوول سایت شما کیست و چه کسی سایت شخصی شما را کنترل می‌کند؟ همچنین چه کسانی هستند که زحمت تایپ مقالات شما را می‌کشند و بعدا آنها را "برایتان پرینت می‌گیرند"؟ آیا شما کارمندانی دارید که این مسولیت‌ها را بر عهده دارند؟ اگر اینطور است دستمزد آنها را چه کسی می‌پردازد؟ قطعا شما که از صبح تا شب کارهای منزل را انجام می دهید و لباس می‌شویید و کفش واکس می‌زنید و غذا می‌پزید که درآمد چندانی ندارید. دارید؟

واگر کارمندانِ شاغل در جاهای دیگر کارهای سایتی و تایپی و پرینتی شما را انجام می‌دهند، آن‌ها کجا کار می‌کنند که در ازای حقوق گرفتن از سازمان‌های دولتی یا خصوصی، کارهای شخصی شما را انجام می‌دهند؟ گذشته از این‌ها اصلا شما که اینقدر اینترنت برایتان بی اهمیت یا حتی منفور است که حاضر نیستید مقاله‌های خودتان را بر روی وب‌سایت شخصی‌تان یا ...نیوز (آن یکی وب‌سایت شخصی‌تان!) بخوانید، چه نفعی می‌برید که برای این جاها مقالات آتشین می‌نویسید؟

 

10- در مورد طنز نظر جالبی داده‌اید که جدا قابل توجه و تحلیل است: «من طنزهای مرحوم كیومرث صابری گل آقا را می‌خواندم چه قبل از انقلاب در مجله‌ای به نام توفیق - پدر  اهل ذوق بودند و این مجله را ایشان به منزل می‌آوردند و هم ما و هم ایشان آن را می‌خواندیم - و هم در گل آقا به ویژه قبل از دوم خرداد. طنزنویس خوبی بودند.»

 نکته جالب این است که بنا به گفته خودتان، شما پیش از انقلاب هم طنزهای مرحوم صابری را می‌خوانده‌اید (آن هم با ردیابی آن‌ها در توفیق!) که این از یک طرف خوشحال کننده است و از طرف دیگر نگران کننده. طرف خوشحال کننده این است که پس شما به هرحال طنزِ خوب خوانده اید و قبول دارید که ممکن است که طنزی از سر دلسوزی نوشته شده باشد. اما نکته نگران کننده این است که وقتی شما با وجود خواندن گل آقا و توفیق شده‌اید خانم فاطمه رجبیِ رجانیوز، پس از نسل فعلی که "چارخونه" می بیند و "گفت و شنود" می‌خواند باید انتظاری در آینده داشت؟

 

11- در مورد این سوال مکرر که «عده‌ای از مخالفان شما معتقدند اگر شما همسر دكتر الهام نبودید، تا این اندازه تریبون برای  بیان نظرات‌تان نداشتید، خود شما چقدر این را قبول دارید؟» گویا از عمق ضمیر ناخودآگاه پاسخ داده‌اید: «جوانان 22 ساله‌ی آگاه به مسائل روز هم فعالیت‌های سال‌های پیش از این مرا به یاد می‌آورند.» در این مورد اولش من واقعا نمی‌فهمیدم چرا از سن "22 ساله" نام برده‌اید، اما بعد که قسمتهای نخست گفتگو را دوباره خواندم دیدم که پسرتان، آقا صادق 22 هستند و از این جهت حتما ایشان فعالیت‌های سال‌های پیشین شما را به یاد می‌آورند، اما فکر نمی‌کنید همه پسر 22 ساله شما نیستند؟

 

12- از شما پرسیده شده «تعداد مخالفین‌تان را بیشتر می‌دانید یا موافقین‌تان را؟» و همانطوری که از همسرِ دارای اعتماد به نفسِ بالایِ سخنگوی دولتِ دارای اعتماد به نفس بالایی چون شما انتظار می‌رود، پاسخ داده‌اید: «موافقینم بیشتر هستند.» و بلافاصله ادامه داده‌اید «مثلا همین دیروز در مشهد در حین پرسش و پاسخ‌ها، جوانی خیلی تند و منتقد سوالاتی را از من پرسیدند ولی بعد از پاسخ‌ها  در انتهای  جلسه، خود او در بین جمعیت حاضرین بیان كرد كه: «من بعد از شنیدن حر ف‌های شما، 90 درصد موافق مواضع شما شدم و آن ده‌درصد باقی‌مانده هم برای این است كه هنوز آگاهی من كامل نشده است».من از خود شما می‌پرسم: آیا وجود چنین منتقدانی که بلافاصله با چند کلام صحبت، 90 درصد موافق می‌شوند –و در جلوی جمع هم اعتراف می‌کنند که آن یک مقدار عدم موافقتشان هم به خاطر ناقص بودن آگاهی‌شان است!- و معمولا هم در سخنرانی‌های شما، آقای احمدی‌نژاد و سایر رفقا پیدا می‌شوند یک مقدار مشکوک نیست؟

راستی خبر داشتید چند روز پیش آقایان شریعتمداری و انبارلویی به عنوان بهترین منتقدان از آقای احمدی‌نژاد جایزه گرفتند؟!

 

13- من نمی‌خواستم تا اینجای کار درباره پدر بزرگوارتان مرحوم دوانی و رابطه ایشان با شما چیزی بنویسم. ولی چون خودتان درباره ایشان و به خصوص نامه عتاب آمیز ایشان که در آن حتی شما را به خاطر انتشار مواضع بسیار تند و ناسزاگونه شما نسبت به بسیاری از شخصیت‌های محترم جمهوری اسلامی تهدید به قطع روابط خانوادگی کرده‌بوند، توضیح داده‌اید، چند کلامی از گفته خود شما را عینا نقل می‌کنم: «بعد از بازتاب این نامه در رسانه‌ها و حتی تلویزیون، متاسفانه ایشان از من معذرت‌خواهی كردند...» همانطور که گفتم بیشتر از این وارد این ماجرا نمی‌شوم، (هر چند که جای پرسش فراوان دارد) فقط اگر فرصت کردید در مورد آن قید "متاسفانه" بیشتر توضیح بدهید.

 

14- گفته‌اید: «چون ما یك كتابخانه كاملی در منزل داریم كتاب نمی‌خرم.» جسارتا فکر نمی‌کنید یکی از دلایلی که مردم کتاب می‌خرند، نداشتن کتاب در کتابخانه نباشد، بلکه مطالعه و آگاهی از کتابها و مسائل روز جریان‌های فکری و ادبی باشد؟ البته ممکن است منظورتان از کتابخانه‌تان "کتابخانه ملی ایران" باشد و ترتیباتی اتخاذ شده باشد تا همانند بسیاری از جاهای ملی دیگر، این مکان ملی برای وابستگان دولت به صورت شخصی درآمده باشد، که در این صورت مشکلی وجود ندارد؛ اما اگر اینطور نیست، پیشنهاد می‌کنم چند کتاب جدید که بعد از سال 1363 چاپ شده باشند بخرید، شاید برای تلطیف بیشتر اندیشه‌ها و نوشته‌هایتان مفید باشند.

 

15- در مورد کسبه محل گفته‌اید: « كسبه‌ی محل مرا می‌شناسند و به‌ویژه در این دو سال احترام‌شان بیشتر هم شده؛ وقتی می‌بینند كه هیچ تغییری در میزان خریدهای ما روی نداده است و مصرف ما به همان میزان قبلی محدود بوده است.» ممکن است بفرمایید "میزان قبلی مصرف شما" چقدر بوده است؟

 

16- در مورد ابراز محبت به پسرانتان پرسیده شده، و باز شما از 40 کلمه پاسخ 20 کلمه را صرف  ابراز محبت به خودتان کرده‌اید و گفته‌اید: «وقتی برای‌شان مثلا خوراكی‌ای هم كه می‌برم با شوخی می‌گویم: «عدل مطلق وارد معركه شد!» و خودشان هم می‌خندند...» واقعا فکر نمی‌کنید هر بار که نسبت به خودتان و "عدل" اینقدر لطف نشان می‌دهید باعث خنده می‌شوید؟ یا به قول نسل سومی که هم سن و سال آقازاده‌های شما –اعم از مقیم ایران و روسیه هستند- "میشه بسه؟!" 

فارو

 

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۳۷ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
3
خدا خيرت بده. ..
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۴۱ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
2
عالي بود!ممنون!اگر حق گويان و نكته بيناني نبودند دل ما از غصه مي تركيد!
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۰۵ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
1
جناب فارو بسیار بسیار متشکریم . دقت شما در واژه ها بسیار تحسین برانگیز است . با امید به اینکه در مقاله جدید خانم رجبی شما نیز دچار مهرورزی نشوید !!!
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۲۳ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
0
واقعا عالی بود، هر چند با سوگیری سایت تان مخالفم اما از این مطلب خیلی خوشم آمد، اگر برایتان ممکن است از این مطالب پرینت بگیرید و برای خانم رجبی پست کنید!!!
ناشناس
UNITED STATES
۱۴:۵۱ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
1
آقا دست گلت درد نکنه ، حرف دلمان را زدی ، خدا خیرت بده.
ناشناس
UNITED STATES
۱۵:۰۱ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
1
آقا دست گلت درد نکنه ، حرف دلمان را زدی ، خدا خیرت بده.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۱۷ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
1
با پست كاملا موافقم
چون ايشون كه وقت ندارن سر به سايت ها بزنن پس بهتره پستش كنين!!
ويه نكته من 22 ساله هستم و اهل مطالعه خداييش تا پارسال اسم خانم رجبي به گوشم نخورده
همينطور كه فرمودين اعتماد به نفس خيلي بالاست (اينو در كل گفتم)
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۴۷ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
0
سلام جناب فارو
باید عرض کنم چندان باد نکن اقای فارو که تو طنز نویس نیستی و اگر هستی چندان طنزت قوی نیست. اگر فکر میکنی طنزت قوی است فقط کافی است جملات رنگی شده را بخوانی تا بفهمی. خانوم سخنگوی دولت بداهه طنز میگوید به این زیبایی و بکری . هر مصاحبه اش گوله ای از نمک است ان وقت برای نوشتن این هجو ها مردد بودی؟ باید بگویم خانوم الهام هنرمند ترین طنز پرداز است و شما را به گرد پایش جایی نیست مگر کفش های الهامان را برای من بیاوری تا واکس بزنم . اخ . از دوستانی که این صفحه را میخوانند عاجزانه خواهشمندیم یک نسخه از این صفحه پرینت و به رخسار عدل ناطق برسانند .
علی
ممنون اقای فارو
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۶:۱۱ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
0
سلام
واقعا مطلب زیبایی بود فقط در مورد پسر اولش منظورش این بوده که در همان دانشگاه و همان رشته مشغول کارشناسی ارشد است .
لطف حق یارتان و انشا الله ادامه دهید
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۶:۳۵ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
0
فارو تو یک نابغه شجاع پررو هستی!...خیلی باحال بود
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۰۱ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
0
فارو تو یک نابغه شجاع پررو هستی!...خیلی باحال بود
ناشناس
KUWAIT
۱۷:۳۴ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
0
ببخشيد تاان حاكه عقل ناقص من قد مي دهد عدل مطلق فقط خداست وبس لطفا اگرممكنه اين جمله ايشان راكه خودراعدل مطلق دانسته رابيشتر توضيخ دهيد يعني نعوذبالله ايشان همسنگ خداست
ناشناس
FRANCE
۲۰:۲۷ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
1
جناب آقای فارو بر ذهن و زبانت درود میفرستم . کرمانشاهی
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۱۵ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
0
لعنت بر عصر ایران دست نشانده آمریکا
ناشناس
UNITED KINGDOM
۲۲:۳۷ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۴
0
0
یکی دوتاش یک کم لوس بود...
ولی قریب به اتفاق جالب بودند...
ناشناس
UNITED ARAB EMIRATES
۰۰:۴۲ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۵
0
0
زنده باد فارو. استخواندار و سنجیده گفتی. انصافآ بی نقص بود. هر چه تا به حال خطاب به خانم رجبی خوانده بودم ، به این زیبایی نبوده.حتی نامه سید ابراهیم نبوی به ایشان.باز هم زنده باد فارو.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۱:۵۴ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۵
0
1
عالی بود... مرسی
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۲:۰۱ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۵
0
0
اینایی که من خوندم، یه سری فحش در قالب نمیدونم چی ، تنظ ؟!!! بود. هیچ معنایی هم نداشت !
اینقدر هم پیام های موافق رو نذارین ( شاید اینطوری هم که شده یه بار پیام من رو بذارین !!! )
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۳:۱۳ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۵
0
0
سلام، باحال ترين مطلب طنزي را كه يك انيشتن شيردل شكرشكن ميشد بنويسه.......شما نوشتي.....گل كاشتي
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۳:۲۸ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۵
1
0
به جهنم اینم چاپ نکنین فقط بگم آقای هاشمی بزرک نظام که این خانم بهش توهین می کنه و به قبا و عبای مبارک شماها بر می خوره همون کسیه که شما فارو نشان ها در دوران اصلاحات چیزی نمونهد بود که متهمش کنید از دزدی بگیر تا قتل و تحجر و ... .خدا چشم هر چی نمک نشناسه از حدقه در بیاره .احمدی نژاد فقط سوخت رو سهمیه بندی کرد؟ دیگه هیچ کاری نکرد ؟ اگه حتی در این چهار سال در همه موارد درجا زده باشیم و فقط همین یک کار رو هم کرده باشه باز خوبه چون یک کار کردن اما خاتمی چه کرد ؟ همون یک کار هم نکرد فقط شعار تنش زدایی داد و تنش ایجاد کرد و ما رو برد محور شرارت
ناشناس
PAKISTAN
۱۱:۰۳ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۵
0
1
باحال بود واقعا من موندم به این همه اعتماد به نفس این خانم ...به خدا اصلا اینا زمان انقلاب کجا بودند ...؟
ناشناس
UNITED STATES
۱۱:۲۴ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۵
0
1
بسیار زیبا بود فاروی عزیز . دلمان پوکید از بس کسی جواب این رو نداده بود . خیلی قشنگ جواب دادی .
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۰۱ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۵
0
0
به نظر نمیرسد که تقصیری متوجه سرکار خانم رجبی باشد . چرا که ایشان سخنگوی غیر رسمی دولت هستند و وظیفه اداری شان را انجام می دهند. لذا بایستی از آن خواهر بزرگوار بعنوان کارمند نمونه تقدیر بعمل آید.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ناشناس
-
۱۲:۲۳ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۵
0
0
خوب نبود چون نوشتن راجع به این شخصیت فقط تلف کردن وقت خود و خوانندگان است.کسی که با بدترین الفاظ سعی در جلب توجه دارد.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۱۳ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۵
0
0
مطمئن باش از فردا تو هم جزء مرتدين خواهي بود عصرایران
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۳۲ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۵
0
0
خیلی عالی بود بلاخره یکی باید به این خانوم میفهماند که اسلامی که در پیش گرفتی و بهش افتخار میکنی اعلام کرده که تهمت و غیبت مثل خوردن گوشت برادر مرده است البته خودتون تبلیغ میکنید و من نمیدونم چطوری به حرفتون اهمیت نمیدید
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۸:۵۲ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۶
0
0
حیف وقت شما نیست که راجع به این معجزه ی همه ی هزاره ها !!!! مینویسید ؟
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۲۳ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۶
0
0
دمت گرم. کشتی بیچاره رو!!!!
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۰:۰۶ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۶
0
0
آقا فارو دم شما گرم قلمت پايدار
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۰:۲۲ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۶
0
0
سلام خدمت فاروي عزيز و دوست داشتني (بخاطرتنظيم متن!)
درانتظارپاسخ اين خانم هستم
ناشناس
-
۱۱:۲۱ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۶
0
0
به قول مرحوم دكتر شريعتي "اگه میخواین از کسی بد بگین به جاش ازش بد دفاع کنین تاهمه علیه گفته ی شما و علیه اون شخصیت موضع گیری کنند."
به نظر میرسه که این خانوم خیلی خوب به این گفته در قبال آقای احمدی‌نژاد عمل کردن.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۰۲ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۷
0
0
خیلی باحال بود. مخصوصا اون تیکه " چند کتاب جدید که بعد از سال 1363 چاپ شده باشند "
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۵۸ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۷
0
0
چوخ ممنون
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۳:۲۵ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۷
0
1
خانم از بس انتقاد پذیرند که وب سایت رسمی ایشان نیز فاقد صفحه نظرات می باشد!!!
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۳۲ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۸
0
0
واقعا دستتون درد نکنه . شاید این دایه مهربانتر از مادر احمدی نژاد به خودش بیاد و متوجه بشه چقدر ....!!! البته شاید!!!
ناشناس
-
۱۳:۵۱ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۸
0
0
عالي بود .خداوند در راهي که انتخاب کرده ايد نگهدارتان باد.
ناشناس
FRANCE
۱۴:۲۵ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۸
0
0
عالی بود
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۳۷ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۸
0
0
واقعا خوب نوشته بودید.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۱۹ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۸
0
0
گوش اگر گوش وی و ناله اگر ناله فاروست آنچه جایی نرسد فریاد است
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۴۶ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۸
0
0
آق فــارو! بند 14 نامه ات محشره.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۱:۰۷ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۹
0
0
دستتون دردنکنه گل گفتید
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۸:۳۰ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۹
0
0
آقا فارو دست شمادرد نکند اینها سوالهای اکثریت مردم جامعه ما بود الحق والانصاف که خسته نباشید
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۱۲ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۹
0
0
آفرین آفرین صد آفرین 1300آفرین
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۵۵ - ۱۳۸۶/۰۸/۲۹
0
0
خدا همه گردانندگان سايت امريكايي عصريان را از بالا تا پايين لعنت و در دنيا و اخرت خوار و ذليل و گرفتارتان كند ..
خصوصا اين فارو ملعون را
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۵۹ - ۱۳۸۶/۰۹/۰۱
0
0
خسته نباشي.
ولي آب در هاون كوبيدي.
ناشناس
-
۱۲:۰۷ - ۱۳۸۶/۰۹/۰۳
0
0
سلام علیکم:
دوستان عزیز عصر ایران؛خانم رجبی چندی پیش در مشهد صحبت های انجام دادند و بنده در اعتراضاتی به قول ایشون شدید اللحن در مقابل صحبت های ایشون واکنش نشان دادم.بعد از جلسه هم در صحبت های با دوستان درخواست مناظره با ایشون را دادم که از سوی دوستان جامعه اسلامی پاسخی نیافتم.اگر ایشون منظورشون بنده هست که نه قانع شده نه یک درصد هم از چرندیات ایشون رو قبول ندارم اگر هم کس دیگه ای بوده که بهتره مشخصات اون رو بدن.البته در اون جلسه بغیر از من کسی انتقاد شدیدی نکرد.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۲۰ - ۱۳۸۶/۰۹/۰۳
0
1
سلام خيلي با حال بود
از اون با حال تر نظرات طرفداران همسر سخنگوي دولت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
راستي فكر مي كنيد اين خانم بعد از احمدي نژاد همچنان فعال سياسي باقي بماند و با اين همه سابقه كه بيان كرده چرا براي رياست جمهوري كانديدا نشده چون شوراي نگهبان حتما به عنوان رجال سياسي قبول مي كرد .
يا حق