عصر ایران ؛ مهرداد خدیر - در گیر و دار سیاست بد نیست به دو اتفاق خوب فرهنگی هم اشاره کنیم :
یکی نمایش " مرغ باران " است که این روزها در تالار وحدت و به کارگردانی پری صابری روی صحنه است ؛ کارگردان صاحب سبک ایرانی در این تئاتر - که می توان آن را موزیکال یا اپرای ایرانی نیز توصیف کرد - حکایت همیشگی ستیز نور و تاریکی را با استفاده از اشعار کلاسیک و معاصر بازگفته است اما آنچه در پایان نمایش در ذهن مخاطب ته نشین می شود و شاید تا سال ها نیز باقی بماند میل به استبداد در تاریخ ایران است ، به گونه ای که از زبان شاهان مختلف بارها می شنویم :" به من نگرود هر که ، اهریمن است " (هر کس به من نپیوندد ، اهریمن است!)
زمینه اصلی ، داستان جمشید و ضحاک و کاوه آهنگر و فریدون است که با زبان امروزین و در عین حال طنین تاریخی روایت شده است: جمشید که غرّه به فرّ و شکوه خود می شود و اندک اندک جز خود نمی بیند و ضحاک بر سر راه او قرار می گیرد تا این که کاوه دادخواه ، مردمان و فرزانگان را از چنگ او می رهاند و جای خوش وقتی است که کاوه خود بر تخت نمی نشیند تا از زبان او هم بشنویم : به من نگرود هر که ، اهریمن است!
تهیه کننده نمایش " مرغ باران "جهانگیر کوثری است. نام آشنایی در تهیه کنندگی آثار هنری که البته پیداست از این کار از روی دل و نه به قصد نام و نان حمایت کرده است. چرا که کافی است با یک حساب سرانگشتی هزینه و درآمد او از این پروژه را محاسبه و مقایسه کنید تا به این نکته بیشتر واقف شوید .
اتفاق خوب دیگر که چندی است در عرصه فرهنگ رخ داده ، انتشار کتاب " ایرانیان " نوشته دکتر محمد علی همایون کاتوزیان و با ترجمه دکتر حسین شهیدی است. کمتر کتابی تا کنون سیاست ، تاریخ ، ادبیات ، فرهنگ ، جامعه شناسی و روان شناسی را چنین با هم آمیخته و کافی است آن را در دست گیرید و هر بخش را که مایل بودید مطالعه کنید. جالب این که دکتر کاتوزیان نیز با بیان فراز و نشیب تاریخ دراز دامن ایران در صدد توضیح نظریه مشهور خود – چرخه «هرج و مرج ، استبداد ، هرج و مرج» – برآمده و شاید اگر در ایران بود و به تماشای نمایش خانم صابری می رفت در عنوان خود از شعر، ضرب المثل شده شاهنامه فردوسی مدد می گرفت : به من نگرود هر که ، اهریمن است!
جالب این که این کتاب با افسانه ها و اسطوره های ایرانی شروع می شود و در آغاز ، همان داستان جمشید و ضحاک را بازمی گوید که در " مرغ باران " شکل نمایشی آن را شاهد هستیم.
انصاف دکتر کاتوزیان در اشارات تاریخی نیز از نکات مثبت دیگر "ایرانیان" است . یادمان باشد او کتاب را برای نشر در ایران ننوشته تا ناگزیر از اعمال ملاحظات خاص باشد.(اصل کتاب به انگلیسی نوشته شده و حسین شهیدی آن را به فارسی بازگردانده است.)
این دو اتفاق خوب و دلنشین فرهنگی ، بی گمان می تواند ذهن و زبان ایرانیان را به هم نزدیک تر کند . یادمان باشد درون هر یک از ما نیز این صدا شنیده می شود که "به من نگرود هر که ، اهریمن است " و چه آن نمایش و چه این کتاب به ما کمک می کنند این صدا را درون خودمان اگر نه خاموش – که کم پژواک تر - کنیم . به هر ندای درون نباید گوش سپرد!