میشوید و میسابد، انگار كه هیچچیز، هیچوقت تمیز نمیشود. خاله را میگویم. آنقدر دستهایش در آب بوده كه مدام پوستپوست میشود و روی تمیزی بعضی چیزها بیشتر حساسیت نشان میدهد.
مادر میگوید، خاله وسواس دارد و خاله معتقد است مادر سرهمبندی كار میكند و اصلا تمیزكاری او را قبول ندارد، اما حق با كیست؟ دكتر محمدرضا خدایی، روانپزشك و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در پاسخ به این پرسش میگوید: نظافت، تمیزكردن در حد اعتدال است تا جایی كه انضباط در محیط خانه یا محیط كار ایجاد شود. این كار نتیجه مثبت دارد و باعث میشود هم فرد و هم دیگران رضایت فكری پیدا كنند، ولی وقتی این نظافت از اعتدال خارج شود و به جای این كه هدف تمیزكردن محیط باشد، فرد احساس اجبار برای تكرار رفتاری كند، وسواس است.
وسواسیها به خودشان سخت میگیرندشخص وسواسی با فكری وسواسی و رفتاری تكراری شروع به ساییدن بیش از حد سطح یا شیء میكند، چون فكر میكند حتما باید دو یا شش بار آن را بشوید تا تمیز شود، در نتیجه خود را آزار میدهد. این در حالی است كه دیگران معتقدند آن محل یا شیء تمیز است.
این احساس اجبار باعث افت عملكرد و تلفكردن وقت میشود. دكتر خدایی میگوید: وسواس، استرس زیادی هم به فرد و هم دیگران میدهد و باعث كلافگی میشود. افراد وسواسی پیوسته رفتاری را به اجبار تكرار میكنند و در پایان هم معمولا از عملكرد خود رضایت ندارند درصورتی كه فردی كه فقط به نظافت در حدی كه شلختگی و بینظمی وجود نداشته باشد، اهمیت میدهد، هم خودش از عملكردش رضایت خواهد داشت و هم دیگران.
چگونه بفهمیم رفتارمان وسواسی است؟معمولا خود فردی كه كمكم رفتارش از حالت عادی خارج و وسواسی میشود، متوجه عادی نبودن رفتارش است، زیرا بیش از همه عذاب میكشد و بیشترین استرس به خودش وارد میشود و هیچوقت از عملكرد خود راضی نیست.
دكتر خدایی توضیح میدهد: برای این افراد، گاهی فقط نظافت یك چیز یا مكان مهم میشود مثلا لباسها را خیلی میشویند، ولی خانهشان چندان تمیز نیست در حالی كه اگر كسی متعادل باشد، همه چیز و همه جای خانهاش نظم و انضباط خواهد داشت و خودش از عملكردش راضی است.
این روانپزشك ادامه میدهد: افراد وسواسی معمولا تمیزكردن دیگران را قبول ندارند و فقط اگر خودشان این كار را انجام دهند تا حدی دلشان راضی میشود، ولی افراد عادی از كمك دیگران استقبال هم میكنند.
وسواس از كجا میآید؟به گفته دكتر خدایی، وسواس هم ریشههای وراثتی و هم یادگیری دارد. اگر در خانواده كسی سابقه وسواس وجود داشته باشد، احتمال این كه به این اختلال دچار شود، زیاد است ولی یادگیری هم میتواند باعث بروز این مشكل شود. مثلا وقتی از دوران كودكی، بچهای وادار به رعایت انضباط و تمیزی بیش از حد میشود، در بزرگسالی این خصیصه در او میماند و حتی امكان دارد شدیدتر هم شود.
با وسواس وسواسیها مبارزه كنیماولین راه مبارزه این است كه اطرافیان به محض این كه رفتارهای وسواسی را در كسی مشاهده میكنند، درصدد ترك دادن این رفتارها برآیند. به گفته این استاد دانشگاه، باید این فرهنگ كه كسانی كه وسواس دارند، منظم و نظیف میدانیم از بین برود و بدانیم این اشخاص دچار بیماری هستند.
وی توصیه میكند: اطرافیانفرد وسواسی نباید برای این كه او آرام شود، هر چه میخواهد انجام دهند و خود را مكلف به اجرای فرامین او بدانند مثلا اگر از اعضای خانواده میخواهد دایم دستها و پاهایشان را بشویند، به محض این كه احساس كردند این خواسته از حد اهمیت به نظافت معمولی خارج است، به حرف او گوش ندهند تا وسواس آرامآرام از بین برود. دكتر خدایی تاكید میكند: البته ممكن است اهمیت ندادن به خواسته فرد وسواسی او را عصبی كند؛ بنابراین باید تدریجی و با تذكر انجام شود؛ ولی اگر این روش را پیاده نكنیم، شخص مبتلا به وسواس شرطی و مشكل روزبهروز شدیدتر میشود.
وسواس درمان شدنی استدكتر خدایی با بیان اینكه اگر به همه حرفها و خواستههای كسی كه دچار وسواسشده توجه نشود، وسواس كمرنگتر خواهد شد به نكته مهمی اشاره میكند: مخصوصا وقتی وسواس رنگ مذهبی میگیرد باید مراقب بود در دام تقدسدادن بیمار به رفتار وسواسیاش نیفتیم و تحتتاثیر قرار نگیریم مثلا وقتی در پاكی و نجسی بیش از حد وسواس به خرج میدهد، تذكر دهیم كه این رفتار مذهبی نیست. این روانپزشك در مورد درمان این بیماران میگوید: برای این بیماران كمك گرفتن از روانپزشك یا روانشناس ضروری است تا درمانهای دارویی و شناختی ـ رفتاری برایشان انجام شود.
وسواس، نرمنرمك سراغمان میآیددكتر خدایی معتقد است: فرد وسواسی باید به خودش كمك كند، در هر چیزی كه اعتدال رعایت نشود، مشكلزاست؛ بنابراین نه باید زیادهروی كرد و نه كم گذاشت. وقتی همه اذعان میكنند خانه مرتب یا شیء تمیز است، باید آن را بپذیریم تا در دام وسواس نیفتیم و افكار مزاحم را از خود دور كنیم تا مشغله فكری و خستگی بیش از حد و بیماریهای جسمی و روانی سراغمان نیاید. اگر حس كردید مدام یك كار را تكرار میكنید، مراقب باشید و دست از این عمل بردارید.
به گفته او، بهترین كار كنترل افكار است به این ترتیب كه افكار مخرب را كمكم نادیده بگیریم. مثلا اگر فكر میكنیم باید لباسی را چهار بار بشوییم تا تمیز شود، هر بار یك بار از تعداد دفعات شستن كم كنیم تا به یك بار برسد. میتوان فكر كرد ناظری بر كار ما نظارت میكند و خود را متعهد به انجام ندادن رفتار تكراری كرد. از سوی دیگر، فضای كار باید شاد باشد تا خستگی دیرتر سراغتان بیاید. كار با موسیقی و واداركردن خود به قبولداشتن كار دیگران و كمكگرفتن از آنها، انجام خانهتكانی و تمیزكردن خانه را آسانتر میكند و تمرینی است برای مبارزه با وسوسه وسواس.