فیلم گزارش را اینجا ببینید
عصر ایران ــ در یک بعدازظهر آفتابی در ماه آوریل سال ۱۹۷۸، هاروکی موراکامی، نویسنده معروف ژاپنی، در استادیوم جینگو در توکیو به تماشای یک مسابقه بیسبال میان تیمهای یاکولت سوالوز و هیروشیما کارپ نشست. در آن زمان، موراکامی ۲۹ سال داشت و هرگز به نویسنده شدن فکر نکرده بود. او و همسرش کلوپ موسیقی جاز کوچکی را اداره میکردند که در سال ۱۹۷۴ تاسیس کرده بودند. این کلوپ در نزدیکی استادیوم جینگو قرار داشت و وضعیت کسب و کار آنها پس از چهار سال شروع به پیشرفت کرده بود.
موراکامی تصمیم گرفته بود که به استادیوم برود تا از تیم سوالوز در آغاز لیگ حمایت کند. او در میان تماشاچیان پراکنده، با نوشیدنی در دست و بر روی چمن نشسته بود و به دقت به بازی نگاه میکرد. در آن لحظه، دیوید هیلتون، بازیکن آمریکایی که به تازگی به تیم سوالوز پیوسته بود، چوب بیسبال را برداشت و در اولین پرتاب توانست دابل کند. صدای شکافتن هوا توسط توپ به وضوح شنیده میشد و در حالی که توپ در هوا در حال صعود بود، یک جرقه فکری در ذهن موراکامی شکل گرفت. او به خود گفت: “من میتوانم نویسنده بشوم.”
همان شب، هاروکی موراکامی شروع به نوشتن کرد. او پس از پایان فصل بیسبال، پیشنویس اولین کتابش را به پایان رساند. این لحظه بهعنوان نقطهی آغازین برای یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ ژاپن به شمار میرود. امروز، بعد از چهار دهه، موراکامی یکی از موفقترین و شناختهشدهترین نویسندگان جهان است که آثارش به بیش از ۵۰ زبان ترجمه شده و میلیونها نسخه در سراسر دنیا فروخته است.
این تحول در زندگی موراکامی نه تنها نشان میدهد که او چگونه از یک علاقهمند به بیسبال و موسیقی جاز به نویسندهای جهانی تبدیل شد، بلکه به ما نشان میدهد که یک لحظه الهامبخش میتواند مسیر زندگی یک فرد را به طور کلی تغییر دهد.