۱۵ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۴۲۸۴۳
تاریخ انتشار: ۲۱:۰۶ - ۰۳-۰۹-۱۳۹۱
کد ۲۴۲۸۴۳
انتشار: ۲۱:۰۶ - ۰۳-۰۹-۱۳۹۱

زاکانی: ای کاش احمدی نژاد به اصول و شعارهایش پایبند بود

جهان نیوز: چندی پیش فصلنامه "آرمان گرا" وابسته به بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) گفتگویی با دکتر علیرضا زاکانی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و رییس اسبق سازمان بسیج دانشجویی انجام داده بود. با عنایت به مطالب مطرح شده در این گفتگو و توجه به اینکه در هفته بسیج قرار داریم، متن کامل این مصاحبه در ادامه می آید:
علاقه به مصاحبه با دکتر زاکانی از همان روزهای آغازین انتشار نشریه در اندیشه ما بود ولی همیشه بنا به دلایلی ( دسترسی نداشتن به دکتر  و شلوغ بودن اوقات کاری ایشان  و ...) میسر نمی شد ، تا در این شماره که بالاخره توانستیم در یک شب تابستانی به خدمت ایشن برسیم و مصاحبه مفصل 80 دقیقه ای با وی داشته باشیم بااین چهره پیشکسوت بسیج دانشجویی و مرد فعال صحنه سیاسی کشور در اردوگاه اصولگرایان و نماینده فعال تهران در سه دوره مجلس از سوالات شخصی شروع کردیم و تا انتخابات آینده هم ادامه دادیم.

امیدواریم که همچنان این فضای گرم و صمیمی رو در مصاحبه های آینده هم با ایشان داشته باشیم.

نام؟

علیرضا

نام خانوادگی؟


زاکانی

سن؟

46 سال

شغل پدر؟

داور بین المللی کشتی و ورزش باستانی

تحصیلات؟

متخصص پزشکی هسته ای

تاریخ ازدواج؟


1369

تعداد فرزندان؟


3 فرزند

همه مسئولیت های شما تا به امروز؟


در دوران دفاع مقدس، معاون گردان ، مسئول محور اطلاعات عملیات قرارگاه نجف 3، قائم مقام اطلاعات عملیات لشگر 27، مسئول محور لشگر 27، بعد از جنگ و در سال 68 وارد دانشگاه تهران شدم.

 در آنجا در سال اول عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی بودم. سال 70 هم مسئول بسیج دانشگاه علوم پزشکی شدم و بسیج را با دوستان تاسیس کردیم، تا سال 75.

بعد از آن دانشگاه تهران با دانشگاه علوم پزشکی ترکیب شد و مسئول بسیج دانشجویی هر دو دانشگاه بودم، حدود یک سال و 3 ماه، بعد از آن مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه های استان تهران شدم و بعد هم مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه های سراسر کشور شدم.

چند دوره عضو هیات نظارت شورای نگهبان استان تهران بودم، 2 دوره هیات منصفه مطبوعات، بعد وارد مجلس شدم، عضو هیات رئیسه مجلس هفتم، عضو هیات رئیسه کمیسیون آموزش مجلس هفتم، دو دوره عضو کمیسیون ماده 10 احزاب بودم و  عمده فعالیت های من در مجلس نظارتی بوده است و تحقیق و تفحص از آموزش عالی ( بزرگترین تحقیق و تفحص کل عمر مجلس )، قوه قضائیه و آزمون دستیاری از اهم آنها بوده است.

در مجلس هشتم نیز نایب رئیس کمیسیون اصل نود بودم و مسئول بخش قوه مجریه و همچنین کمیته اقتصادی کمیسیون هم بودم. هم اکنون در مجلس نهم ، در کمیسیون شوراهای مجلس مشغول خدمت هستم. در فعالیت های مدنی نیز مدتی است جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی را با دوستان با حدود 270 شعبه در سراسر کشور راه اندازی کرده ایم.

همچنین عضو دانشگاه علوم پزشکی تهران و عضو انجمن پزشکی هسته ای کشور هم هستم. علاقه به حوزه فرهنگ و رسانه نیز سبب شد که هفته نامه پنجره را راه اندازی کنیم و فعلا مدیر مسئول نشریه هستم.

اگر بسیج نبود جنگ چگونه می شد؟


در یک کلام چیزی که دشمن می خواست، محقق می شد.

آیا بعد فتح خرمشهر باید می جنگیدیم؟


به چند دلیل جنگ باید ادامه پیدا می کرد. مهمترین دلیل آن این بود که با خصوصیاتی که صدام داشت اگر جنگ متوقف می شد، در اندک زمانی خود را بازسازی می کرد و با تجربه بالاتری تکرار تهاجم می کرد. و لازم بود که ما جنگ را تا یک مقطعی مطمئن و قابل اطمینان ادامه دهیم تائید این  بیان هم این است که صدام حتی بعد از قبول قطعنامه در سال 67 دستور حمله مجدد صادر کرد.

 در مناطقی مانند جاده اهواز- خرمشهر آمد و حتی به بیمارستان امام حسین (ع) رسید و به مجروحین ما هم رحم نکرد. در جبهه میانی تا نزدیک رود کرخه جلو آمد و در غرب نیز در قصر شیرین هم خط را شکوند و راه را برای منافقین باز نمود. خوی جنایتکاری صدام تا آخر جنگ فروکش نکرد و ما به یک اطمینان حداقلی نیاز داشتیم.

نکته دیگر اینکه تا عملیات کربلای 5 ، سازمان ملل فقط توصیه به آتش بس می کرد و قطعنامه ای در کار نبود و دیگر اینکه بعد از فتح خرمشهر صدام هنوز در بخش هایی از کشورمان حضور داشت و نکته آخر هم اینکه در سطح جهان حدود 43 کشور بودند که به صدام کمک می کردند و در راس آن نظام سلطه بود و همه آنها باید ناامید می شدند و می پذیرفتند که امتیاز لازم را به ما بدهند.

مهمترین قشر بسیج از اقشار متنوع آن؟

به اعتقاد من همه جای بسیج مهم است و هر کدام کار ویژه خاص خود را دارد ، خاطرم هست زمانی که مسوول بسیج دانشجویی بودم در جلسات نیروی مقاومت آن زمان بسیج را به تیم فوتبالی تعبیر می کردم که هر قشر آن نقش خاصی دارد و علاوه بر نقش آفرینی هر قشر مهم با هم بودن و هماهنگ کار کردن آنها است که می تواند پیروزی را رقم بزند ، لذا اگر بگویید نظرم پیرامون بسیج دانشجویی چیست تعبیرم به کسی است که در نوک حمله در تیم تلاش می کند، این تعبیر درست است ولی همه بسیج مهم و ارزشمن است و  در مجموع اگر نتوانیم هماهنگی کلان را بوجود بیاوریم کار مشکل خواهد شد.

نام یک بسیجی که هرگز فراموش نمی کنید؟

شهید عبدالله نوریان که تا امروزه زندگی ام را با شاقول او تنظیم کرده ام.

فرمانده شهید من در گردان تخریب لشکر 10 سیدالشهدا (ع) بود و البته ما آدم بد آن گردان بودیم چرا که آن گردان دسته گلهایی را به نظام و انقلاب هدیه کرد که یکی بهتر از دیگری بود و تراز گردان حاج عبدالله بود ، خاطرم هست شهید ناصر اربابیان که در سال 67 در حمله عراق در فکه شهید شد، در سال 66 که ما در سفر مکه بودیم این شهید به هتل ما آمد و خاطره ای را گفت ، ایشان نقل می کرد روزی از دژبانی کرخه رد می شدم دژبان من را خیلی اذیت کرد ناخود آگاه به او گفتم که حیف که من شاگرد حاج عبدالله هستم وگرنه می دانستم چطور با تو برخورد کنم!

در صورتی نه دژبان حاج عبدا... رو میشناخت و تازه حاج عبدا... 3 سال پیش شهید شده بود... و این نشون می داد که اون شهید توی ذهن ناصر اربابیان چقدر جا داره!...

به نظر شما بسیجی در جنگ نرم چه باید بکند؟


من توصیه ام در وهله اول برای خودم هست ... بسیجی در وهله اول باید خودسازی کند و به اقتضای پیچیدگی های زمان باید خود را صاحب صلاحیتهایی بکند تا در این دوره  که واقعا جهاد اکبر هم هست باید موفق باشد چرا که در دوره جهاد اکبر با مجموعه ای از پیچیدگی هایی روبرو هستیم که انسان در سطح و تراز جهاد اکبر را می طلبد و در این بخش به نظرم خیلی عقب هستیم و البته سرمایه های خوبی داریم ولی کاستی های فراوانی هم داریم.

*آخرین کتابی که خواندید چه بوده؟


*کتابی پیرامون غرب شناسی 

*یک تصویر از دفاع مقدس که همیشه در ذهنتان است؟


*من با حال و هوای دفاع مقدس در حال زندگی هستم ولی یکی از صحنه هایی که خیلی از اوقات در ذهنم هست این هست که با یکی از برادران به نام شهید علیرضا فیلسوف زاده که صیغه برادری خوانده بودیم ، آخر اسفند 66 از تهران  به منطقه غرب برای عملیات والفجر 10 و بیت المقدس 4 می رفتیم. ایشون از بچه های قدیمی جنگ بود و در یک شناسایی از خطوط عراق در منطقه عمومی نوسود روی مین رفته بود و پایش قطه شده بود.

در مسیر حرکت به من گفت علی من این بار شهید می شوم علت را جویا شدم گفت مصطفی عرب سرخی که از بستگان ما  و سومین شهید خانواده اش بود بخواب من می آید و آیات 169 تا 171 سوره آۀ عمران{ لاتحسبن الذین قتلوا.......} را به من نشان می دهد و می خندد لذا من اینبار شهید می شوم گفتم چطور؟ ایشان چهار روز بعد در بمباران عراقی ها در پشت ارتفاع تیمور ژنان به سختی مجروح شد و من او را به اورژانس منتقل کردم ولی برای او نتوانستند کاری کنند و نیم ساعتی سرش رو زانوی ما بود و من این شهید را نوازش می کردم و با او حرف میزدم تا اینکه به شهادت رسید و این صحنه را هیچگاه فراموش نمی کنم. و یا در شلمچه شهید دیگری بود به نام خانبان  که در عملیات تکمیلی کربلای 5 تیر مستقیم به سرش اصابت کرد و من ایشان را در آغوش گرفتم تا به شهادت رسید و این لحظات عروج بهترین دوستان قابل فراموشی نیستند.

*سینما؟


 *رابطه بدی ندارم اما وقتش را ندارم خاطرم هست فیلم ملک سلیمان آخرین فیلمی بود که دیدم.

*ماهواره؟


 *برخی بخش های تنظیم شده که توسط صدا و سیما برایم ارسال می شود را می بینم.

*ورزش؟

 *به کشتی بسیار علاقه مند بودم اما با شروع جنگ تقریبا کنار گذاشتم و در سال 62 که دستم از کار افتاد خاطرم هست، با همین یک دست مقداری کشتی می گرفتیم و الان هم بشدت به کشتی علاقمندم.

*شهیدی که دوست دارید شفاعتتان کند؟


*معلومه همه دوست دارند پیامبر و اهل بیت علیهم السلام شفیعشان شوند. اما از دوستان شهیدم معتقدم همگی شان به یاد ما بوده و هستند و اگر ما نامردی نکنیم ، آنها بسیار مردند. بنده با تمام وجود باور دارم شهید بعد شهادت به مرتبه بالاتری از امکان می رسد به واسطه اتصال به حضرت حق و خداوند ، محدودیت های حیات مادی را برای او بر می دارد و لذا وقتی حضرت آقا می فرمایند شهدا مظهر قدرت ایران هستند یک جنبه آن عنایت های شهدا برای استمرار انقلاب اسلامی است.

 شهیدی بود به نام علی شمسیان که در سال 62 با اصابت تیر به ناحیه سر شهید شد.  ما به هم خیلی علاقه داشتیم و من به شدت شیفته او بودم، اگر یک روز این شهید را نمی دیدم انگار یه چیزی را کم داشتم ، مدتها در فقدان او سوختم  و یه بار خواب ایشان را دیدم و با او دعوا کردم که چرا مرا از یاد برده ای؟ شهید گفت من همیشه به سراغ شما می آیم اما تو گرفتار شده و درک نمی کنی! 
یا سال 77 در شب عید فطر در عالم رویا با نمادهایی درگیر شده و ناتوان بودم ! ناگهان شهید علی فیلسوف زاده آمد و من را کنار زد و گفت اینجا به بعد کار من است و مساله را حل کرد و بعد گفت کار تا یک جایی با شماست بقیه آن به عهده ماست. ما اگر در اصل وفاداری با شهدا ثابت قدم باشیم آنها همیشه با ما هستند.

*سه کتاب برای توصیه به نسل جوان؟


*کتاب خدا که سرآمد همه کتابهاست ،و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه که پایه و لازم است و بعدش هم کتابهای تاریخی و همینطور کتابهای معرفتی.

*آخرین باری که به دیدار آقا رفتید کی بود؟


*دیدارهای ماه رمضان امسال

*یک خاطره کوتاه از دفاع مقدس؟


*دو تن از پسر خاله هایم به شهادت رسیده اند زمانی که پسرخاله اول که 15 ساله بود شهید شد به بهشت زهرا رفته بودیم. پسر خاله دومم که هم سن بنده بود به قبر کناری ایشان که خالی بود اشاره کرد و گفت علی، 6 ماه بعد این قبر یا برای من است یا برای تو. و جالب آنکه این پیش بینی محقق شد و 6 ماه بعد ایشان در همان قبر دفن گردید و به آرزویش رسید.

*کوتاه و گویا درباره افراد ذیل:

*حاج قاسم سلیمانی؟


*اسوه و مایه اقتدار نظام

*زنده یاد حاج حسین اسکندری؟


*عالم با بصیرت و فداکار به معنای واقعی

*دکتر احمدی نژاد؟


*برادری که ای کاش به اصول و شعارهایش پایبند بود!

*سعید جلیلی؟


*خداوند به برکت اخلاصش ، توفیقاتش را بیشتر کند ، ایشان سرباز خوب ولایت هستند.

*رضا امیرخانی ؟

*خداوند به قلمش برکت بدهد

*محمد رضا خاتمی؟


*در کسوت پزشکی مفیدتر است برای جامعه!

*عبد ا... جاسبی؟


*خدا ایشان را هدایت کند.

حادثه کوی؟

 *فوق العاده تلخ و زشت.

*سعید مرتضوی؟


*خدا هدایتش کند.

*عباس سلیمی نمین؟


*خداوند حق طلبی ایشان را قبول کند و به ایشان سلامتی برای حضور در صحنه عنایت کند.

*نتیجه تحقیق و تفحص از آزمون دستیاری به کجا انجامید؟


*آزمون سال 82 در 21 استان برگزار شده بود که ما 7 استان را بررسی کردیم، 64 نفر به تخلف اقرار کردند که 21 نفر آنها حکم اخراج گرفتند و چندین نفر هم حکم دادگاه گرفتند. یکی از اشتباهات بزرگ در این بررسی این بود که بازپرس را تغییر دادند و کار ناتمام ماند.

*تا چه سطحی از وزارت خانه درگیر بود؟


*مسئولین وزارت خانه نبودند اما عناصر مرتبط برگزاری آزمون در وزارت خانه بودند، اما مسئولین نبودند.

*چرا شما از کمیسیون مهمی مثل اصل نود به یک کمیسیون معمولی مانند شوراها نقل مکان کردید؟

*چند دلیل داشتم برای این تصمیم، یکی از دلایل این بود که به اعتقاد من شیوه ی تقسیم فعالیت ها و کارها در مجلس نهم به گونه ای بود که امکان کار جدی را در آن حوزه به من نمی داد. دلیل دوم این بود که تلاش یک نماینده در مجلس به جایگاه و منصب نیست، اگر کسی بتواند از ظرفیت های مجلس استفاده کند حتی اگر عضوی عادی هم باشد می تواند آن ظرفیت ها را احیا کند.

 مثلا من در سال اول مجلس هفتم هم در هیات هیات رئیسه بودم هم در هیات رئیسه کمیسیون آموزش. اما در سال بعد با وجود اصرار دوستان من خودم دیگه برای هیئت رئیسه نامزد نشدم و تلاشم را بر کار بزرگ تحقیق و تفحص از آموزش عالی و قوه قضائیه متمرکز کردم. توی مجلس نهم هم بسیاری از دوستان علاقمند بودند به کمیسیون اصل نود بروند، کمیسیونی که به تصور من دیگه امکان کار مثل گذشته را نداشت و از طرفی بی توجهی جدی هم به کمیسیون شوراها می شد. همین کمیسیون شوراها اگر به آن توجه شود جزء مهمترین کمیسیون های مجلس است.

*بزرگترین تخلف کمیسیون اصل نود که شما به آن رسیدگی کردید چه بود؟


*بحث سه هزار میلیارد بود که همان طور که میدانید ماه ها زودتر کمیسیون اصل نود متوجه شد و نامه زد و پیگیری کرد.

*شما گفتید ورود زود هنگام به مباحث انتخاباتی مضر است. به نظر شما تجربه انتخابات آمریکا نمی تواند در ایران پیاده شود که از یک سال قبل کاندیدا مشخص می شوند و شروع به تبلیغات می کنند؟

*خیر، آنها سیستمشان متفاوت است. در این حالت کشور ما یک سال درگیر چیزی است که عایدی ندارد. اگر گفتمان سازی مطرح می شد مناسب بود اما وقتی از همین ابتدا تخریب رقبا در دستور کار قرار می گیرد مساله بسیار مضری است. متاسفانه فرهنگ غلط نامزدها اینطوری است که نفی دیگران را مقدم بر اثبات خودشان قرار می دهند و کشور را ملتهب می کنند. ورود زود هنگام فرصت های جدی را از کشور برای کار و تلاش می گیرد.

*کاندیدای بسیاری برای ورود به صحنه انتخابات مطرح هستند. به نظر شما اصولگراها با تعدد کاندیدا در انتخابات  آینده می آیند یا خیر؟


*ما علاقمندیم که تعدد کاندیدا نباشد اما در عالم واقع صحنه جدیدی اتفاق می افتد که داره قطب بندی های جدیدی رو شکل می دهد.

*به نظر شما فتنه دیگری خواهیم داشت در این انتخابات؟


*فتنه یعنی آزمایش، و انتخابات ما همه آزمایش است . اما اگر منظور مانند فتنه سال 88 باشد ، اگر ما هشیار باشیم و از درس های آن سال استفاده کنیم، خیر.

*آیا جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در انتخابات نامزدی خواهد داشت؟


*قبلا هم گفتم که ما در انتخابات حضور داریم، اما برای انتخاب نامزد هنوز جمع بندی نهایی نشده است.

*آیا خود شما وارد عرصه انتخابات خواهید شد؟


*تکلیف فعلی من این است که نماینده خوبی باشم و آینده هم دست خداست. ممکن است برخی سخنانی را مطرح کنند ولی این مساله بسته به آینده و اقتضائات کشور و افراد حاضر در صحنه  دارد.

*جو مجلس نهم برای خدمت به مردم بهتر است یا جو سالهای مجلس هشتم؟


*من به مجلس نهم خیلی امیدوار هستم. در ابتدای مجلس نهم اتفاقاتی افتاد که نادرست بود ولی معتقدم خود نمایندگان زمینه توقف آن را فراهم خواهند کرد.

*نرخ تورم فعلی؟


*بیست و پنج و خرده ای ! اعلام شده ...

*در آخرین سرمقاله شما در هفته نامه پنجره مباحثی در خصوص اداره جامعه و حکومت مطرح شده بود که در فضای فعلی جدید بود. به نظر شما در جامعه فعلی ما این مساله از نظر اجرایی تحقق دارد یا خیر؟


*به نظر من حضرت آقا یک تقسیم بندی بسیار زیبا برای مسائل رشد و تکامل انقلاب اسلامی دارند که این مساله را به 5 مرحله تقسیم می کنند. انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی.

 انقلاب اسلامی وقتی به پیروزی رسید تبدیل به نظام اسلامی شد که این نظام روز به روز محکم تر شده و پویایی خود را حفظ کرده است. اما مراحل دیگر همزمان شروع شد. یعنی رنگ و روی جامعه ما قبل و بعد انقلاب خیلی متفاوت بود اما به معنی درست آن نه دولت اسلامی شکل گرفت نه جامعه اسلامی. الان انقلاب اسلامی توانسته بعد از 33 سال جریانی ماندگار و تحول خواه را در حوزه بیداری اسلامی ایجاد کند و تبدیل به قطبی در مقابل نظام سلطه شود.

برای هر انسان شوریده بر علیه بی عدالتی های نظام سلطه، انقلاب اسلامی ما می تواند الگو باشد. اما ما برای بعد از انقلاب ها و برای ارایه یک الگوی قابل تکثیر جامعه اسلامی هنوز فاصله داریم. لذا  برای حرکت جهت تشکیل جامعه اسلامی به معنی درست آن که پیشرفت مادی و معنوی را توامان پیگیری می کند و با تکثیر آن در سایر جوامع بعنوان الگویی موفق، مقدمات شکل گیری  تمدن اسلامی را ایجاد خواهد کرد ما مسئولیت بزرگی داریم. جامعه اسلامی جامعه ای است که ارزش های اسلامی در آن به رشد رسیده و همان جامعه آرمانی است که انقلاب اسلامی آن را مطالبه می کرد.

*حرف آخرتان؟


* فتح الفتوح انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ساختن انسانهایی در تراز اسلام ناب است. و در دوره جهاد اکبر هم همه ما باید تلاش مان را چند برابر کنیم و با ملاک و میزان حرکت کنیم و کمک به دیگران را هم مسئولیت خود بدانیم و با تفاهم و یک‌دلی توجه به ظرفیت های موجود بنمائیم جامعه ما به سمت و سوی جامعه اسلامی حرکت خواهد کرد و این محقق نمی شود جز با اندیشه تکلیف مداری امام که به ما آموخت و مقام معظم رهبری بر آن تاکید می فرمایند.

اگر مقدمات کار که داشتن تقواست را همگی رعایت کنیم و در عرصه اجتماعی نیز منطق درست امام و رهبری را درک نمائیم و ملاک و میزان قرار دهیم، حرکت با ملاک و میزان، راه را هموار می کند و خداوند بن بست ها را باز می کند، مقدمه آن خودسازی، معرفت اندوزی، کسب بصیرت و بهره مندی از میزان رهبری است که در کنار کسب توانمندی لازم برای خدمت شایسته به مردم و همدلی و همراهی مسئولان و تدبیر درست آنها بر اساس برنامه و روش صحیح، رسیدن به اهداف انقلاب را تسریع خواهد کرد.
--------------------------------------------------------------------
گفتگو و تنظیم: امین سهرابی، مهدی عجم
منبع: ‫فصلنامه "آرمان گرا" شماره هشتم - بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله‬(عج)
ارسال به دوستان