نتايج سفر مقام معظم رهبري به خراسان شمالي داراي ابعاد گوناگوني است لكن يكي از مطالب مهم كه در سخنراني ايشان در جمع معلمان در مورخه 20/07/1391 بيان شد قابل تعمق بیشتری است:
« اظهار محبت منتهي نشود به گفتن و بيان تعبيراتي كه مبالغه آميز بودن آنها براي همه آشكار است.
از تعبيراتي اسم نياوريم كه مخصوص بزرگان عالم آفرينش است، مربوط به معصومين است، مربوط به انبياء و اوليا است.
ما اين فرهنگ را نبايد در جامعه گسترش دهيم. »
تملق يكي از اخلاق رذيله اي است كه در بين افراد سودجو و نيز حاكمان مغرور و خود شيفته رايج مي باشد و از قرنها قبل وجود داشته لكن در دوره هاي مختلف روشهاي آن متفاوت بوده است.
طبيعي است اگر شخصي به جامعه اي و يا فردي خدمتي را انجام مي دهد به مثابه "لم يشكر المخلوق لم يشكرالخالق" لزوم قدرداني از او عين انصاف مي باشد و قاعدتا فرهنگ قدر داني باعث ايجاد محبت در جامعه و نيز استمرار اعمال نيك مي گردد.
اما باید توجه داشت كه حد اعتدال و القاب و روشهاي قدرداني بسيار حائز اهميت است. اگر فرهنگ تملق پذیری در بين حاكمان در جامعه اي گسترش يابد، در مرحله نخست محمل نفوذ افراد سودجو را جهت اهداف پليد فراهم مي آورد و باعث مي گردد تا والي يا حاكم حقايق را آن طور كه هستند نبيند. استمرار اين خصلت ناپسند، جدائي مردم از حكومت را به دنبال خواهد داشت. لذا بيان اين موضوع از طرف عالي ترين مقام نظام جمهوري اسلامي، حجت را بر ديگران تمام مي كند كه به هيچ وجه اجازه ايجاد چنين زمينه اي را فراهم ننمايند.
امام علي(ع) به عنوان الگوي مديريتي و اخلاقي در خطبه ای از نهج البلاغه كه حقوق و الي بر مردم و نيز حقوق مردم بر والي را تبيين مي نمايد در خصوص اين صفت رذيله مي فرمايند:
« مرا به خوبي ها ستايش نكنيد زيرا با خدا پيمان بسته و به شما قول داده ام كه از حقوقتان به طور كامل دفاع نمايم و آنها را كه هنوز ناتمام مانده است به پايان رسانم و به واجباتي كه حتما بايد تحقق يابد اقدام كنم . پس با من چون طاغوتيان سخن مگوييد و همان گونه كه خود را از دژخيمان مي پاييد از من نپاييد و با سازشكاري و چاپلوسي با من معاشرت نكنيد و مرا در جريان گزارشها و سخنان حق بگذاريد و هيچ اضطراب و نگراني از ابراز آن نداشته باشيد و آن را بر من سنگين مپنداريد و اصلا در فكر ارائه گزارش و اخبار ستايش كننده و بزرگ دارنده من نباشيد و بدانيد:
آن كه سخن حق به او گفته شود يا كار عادلانه كه بر او عرضه گردد ناراحت شود و بر او سنگين آيد قطعا عمل به حق و عدل بر او گران تر و سنگين تر خواهد بود.
پس سخن حق و يا رايزني در عدالت را از من دريغ نكنيد، زيرا من از ديدگاه بشري، خود را بالاتر ازخطا نبينم و كارم را در ايمني مطلق ندانم جز آن كه خدا مرا نگه دارد كه پيش از من صاحب اختيار من است. »