عصرایران ؛ جعفر محمدی - سال
1390 از سوی رهبر معظم انقلاب سال "جهاد اقتصادی" نامگذاری شد و اینک در
حالی سال 1391 خورشیدی را شروع کرده ایم که به عنوان "تولید ملی ؛ حمایت از
کار و سرمایه ایرانی" نامیده شده است.
تأملی در باب نام های دو سال
اخیر نشان می دهد که "جهاد اقتصادی" عنوانی کلی بوده و "تولید ملی ؛ حمایت
از کار و سرمایه ایرانی" ، توضیح مبسوط تر آن جهاد اقتصادی است. به بیان
دیگر ، این دو نام در ادامه یکدیگر این معنا را به ذهن متبادر می کنند که
"جهاد اقتصادی" هرگز محقق نخواهد بود جز از طریق "تولید ملی" و تولید ملی
هم صرفاً با "حمایت از کار و سرمایه ایرانی" میسر خواهد شد.
در
تببین بیشتر این موضوع می توان دو الگوی ژاپن در شرق آسیا و آلمان در اروپا
را مورد بررسی قرار داد. ؛ اگر امروز می بینیم که کشور ژاپن در جهان
اقتصاد حرفی برای گفتن دارد یا کالای ساخت آلمان ، اعتبار ویژه ای برای خود
دست و پا کرده ، به این خاطر است که در آن کشورها ، "تولید ملی در سایه
حمایت از کار و سرمایه ملی" شکل گرفته است.
ژاپن در جنگ جهانی دوم ژاپن در جریان جنگ جهانی
دوم ، به کشوری ورشکسته و آلمان به مملکتی کمر شکسته تبدیل شد و مردم در
حالی نظاره گر پایان خفت بار جنگ جهانی بودند که از شهرها و اقتصادشان چیزی
جز تل خاکستر باقی نمانده بود.
با این حال ، اراده شرقی در ژاپن و
عزم غربی در آلمان ، بدین امر تعلق گرفت که "باید از نو ساخت و بر پای خود
ایستاد". آنها نه نفت داشتند که بفروشند و با پولش خرابه ها را آباد کنند و
نه گاز که صادر کنند و کالای خارجی وارد نمایند و خوش باشند. ژاپنی ها و
آلمانی ها دریافته بودند که خودشان هستند و خودشان. از این رو ، کارگاه ها و
کارخانه ها و راه ها را "خودشان" ساختند و قوت غالب شان را برنج و سیب
زمینی داخلی قرار دادند و به جای وارد کردن کالاهای با کیفیت و گاه ارزان
خارجی ، به همان مصنوعات داخلی کم کیفیت و گران بسنده کردند.
آلمان در جنگ جهانی دوم به مخروبه ای پر از جسد تبدیل شد ژاپنی
ها و آلمانی ها ، پول مفت نفت و گاز نداشتند بلکه هر آنچه داشتند ، ذره به
ذره اش را با "کد یمین و عرق جبین" به دست آورده بودند و هم از این روست که
قدر سرمایه هایشان را می دانستند و آن را برای وارد کردن آدامس و مجسمه و
کریستال و لباس فاخر و صندلی مجلل و لوازم آرایشی و ... هدر نمی دادند.
کار و سازندگی - آلمان در
واقع ، حمایت از کار و سرمایه ملی در این دو کشور در سال های سازندگی ، نه
امری صرفاً دولتی که رویکردی کاملاً ملی و نهادینه شده در فرهنگ دو ملت
بود.
در این میان ، صنعتگران نیز به عنوان بخشی از همان دو ملت کوشا
، شرایط خاص آن سال ها را که در غیاب رقبای خارجی برایشان محقق شده بود ،
به فرصتی برای کیسه دوختن برای خود تبدیل نکردند و با این استدلال که "در
این بازار انحصاری ، مشتری گزینه ای جز ما ندارد" ، به بنجل سازی روی
نیاوردند و کوشیدند در گذر زمان ، کیفیت تولیدات خود را بالا و قیمت ها را
رقابتی کنند ؛ آنها به ملت خود احترام می گذاشتند و قدردان واقعیمشتریان
داخلی شان به خاطر خرید کالای داخلی بودند.
همان ژاپن جنگ زده امروز در اقتصاد جهانی حرف برای گفتن داردنمایی از کارخانه سونی در توکیو این شد که چند سالی بعد
از آن جنگ خانمانسوز ، دو کشور ، یکی از خاور و دیگری از باختر سر
برافراشتند و قدرت های بزرگ اقتصادی جهان را به هماوردی طلبیدند. جالب است
بدانید آلمان ورشکسته دیروز ، امروز تنها کشور مهم اروپایی است که از تبعات
بحران اقتصادی اروپا جان سالم به در برده است و به نسبت دیگر اروپاییان ،
آسیب کمتری را متحمل شده است.
ما نیز در ایران 1391 و در شرایطی که
اوضاعی به مراتب بهتر از دو کشور جنگ زده ژاپن و آلمان در سال های بعد از
جنگ جهانی دوم داریم ، برای تبدیل شدن به قدرت اقتصادی ، چاره ای جز "تولید
ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی" نداریم.
مونیخ آلمان ؛ کارخانه بی ام دبلیو حمایت از تولید،کار و سرمایه ملی ، نسخه ای است که هم در شرق عالم جواب داده و هم در غرب شفابخشی خود را نشان داده است.
اما هر نسخه ای ، هر اندازه هم که کارآمد باشد ، شفا نخواهد داد مگر آن که
بدان عمل شود. عمل به شعار "تولید ملی ؛ حمایت از کار و سرمایه ایرانی" نه
با سمینارها و پوسترها و مصاحبه ها ، که با حمایت عملی از تولید و کار و
سرمایه ملی محقق می شود.
این روند سه ضلع دارد: مردم باید تا جایی که ممکن است کالای ایرانی مصرف کنند و تولید کنندگان
نیز باید این خریدها را موهبتی بدانند که مردم متوجه آنان کرده اند و با
ارتقای روزافزون کیفیت تولیدات شان ، قدردان مشتریان ایرانی باشند که
سرمایه شان را صرف خرید محصولات آنها کرده اند.
بدیهی است که اگر یک
ایرانی ببیند که کالای ایرانی با کیفیت مطلوب و قیمت مناسب عرضه می شود ،
نه تنها آن را خریداری می کند بلکه بدان افتخار هم خواهد کرد.
دولت و نهادهای حاکمیتی
هم باید هر گونه حمایت از تولید کنندگان داخلی مانند ارائه تسهیلات و
یارانه و تغییر در سود های گمرکی و معافیت های مالیاتی را منوط به افزایش
مستمر و مستند کیفیت تولیدات کنند. صرفاً در چنین صورتی است که اقتصاد
ایران از جا بر می خیزد و در پیست رقابت جهانی قرار می گیرد.
لطفا در این بخش هم نظرات را نمایش بدهید
لطفا به این نکته توجه داشته باشید که: نحوه تخریب اقتصاد ملی و تولیدات داخلی توسط دولت نهم و دهم ، کمتر از جنگ آنها نبوده است.
ولی نگاه کنید؟؟!!
آیا اقتصاد ما تابعی از سیاست های حزبی و لحطه ای نمی باشد؟
آیا تولید کننده ما امنیت اقتصادی دارد؟
آیا قوانین دست و پا گیر باعث کاهش سرعت تولید نمیشود؟
آیا اجرا نشدن قوانینی که باعث می شود کارگر شریف ایرانی با آرامش و دقت کار کند باعث برخی ازین مشکلات نمی شود؟
و از سویی دیگر آیامتولیان امر راهی برای از بین بردن فرهنگ غلط جنس خارجی بهتر از جنس داخلی ! کاری کرده اند؟
آیا خدمات و شرایط پس از فروش جنس هایی که در ورای اقیانوس ها تولید می شود بهتر از کالاهای داخلی نمی باشد؟؟
با سلام
موضوع مقاله ای که نوشتید عالی بود و بحث این دوستی که این کامنتو گذاشته کاش فضای کشور بسته نبود و می شد از تمام جنبه ها موضوع را بررسی و تحلیل کرد . و دیگر اینکه خیلی دوست داشتم ایرادهای این نوشتار شما را به شما بگم .
باز ممنونم
آیا فرهنگ مصرف و زندگی تجملاتی ما ایرانیان که در دویست سال گذشته وارد خونمان شده ؛ این اجازه را بما میدهد ؟
آیا فرهنگ سود آور دلالی ؛ جای خود را به کار و کار و تولید و تولید خواهد داد ؟
آیا ما توان آنرا داریم که 15 سال همانند آلمانی ها و دانمارکی ها زندگی کنیم ؟ یا نه شیر نفت ها را بیشتر باز خواهیم کرد و گاز بیشتر خواهیم فروخت و مجددا به وارد کردن بنجل های چین و مالزی و ....ادامه خواهیم داد .
این نوع تحولات با تغییر فرهنگ در بستر جامعه ایجاد میشود و بقول شما نه با حرف و حدیث و کنفرانس و کلمات زیبا .
بدون شک پشوانه تاریخی نظم وانظباط آلمانی همواره همراه آلمان هاست. یکی از دلایل پیشرفت آلمان قرار گرفتن در شرایط تحریم بود. مثلا در نبود نفت به فکر تولید هیدروکربنها از گازسنتز و ذغال سنگ شدند. در کشور ژاپن نیز کار کردن ارزش است.
فراموش نکنیم آلمان و ژاپن در زمانی به رشد و شکوفایی رسیدن که سرعت پیشرفت به میزان کنونی نبود و دقت کنیم که فاصله ما با قافله جهانی روز به روز در حال افزایش است و در مدت زمانی که ما یک قدم رو به جلو بر میداریم اونا دهها قدم حرکت کردند. یک مسئله مهم دیگه تکنولوژی ساخت است که متاسفانه به دلیل تحریم ها در اختیار ما قرار نمی گیره و این شتاب و سرعت ما رو در جهت تولید و رسیدن به قافله جهانی به شدت کاهش میده. یادم میاد چند وقت قبل به یک واحد تولید کاغذ و مقوا (که در مراحل پیش تولید و آماده سازی بود) رفته بودیم، به جرات میتونم بگم که اکثر دستگاههای استفاده شده در اونجا ما کشور گرجستان و مربوط به سالهای قبل 1990 بود، حالا شما به این نکته توجه کنید کیفیت کاغذ هایی که از اون واحد تولیدی بیرون میاد چی خواهد بود و آیا اصلا قابل قیاس با نمونه های خارجی که با تکنولوژی روز تولید شدند، هست؟ به نظر حقیر مهمترین عاملی که میتونه شتاب فوق العاده ای به حرکت رو به رشد ما بده ورود تجهیزات و تکنولوژی های مادر و به طور کلی پیدا کردن راهی برای از میان بردن حصار تحریم ها باشه (نه دور زدن تحریم ها که هزینه تولید رو افزایش میده و توجیه اقتصادی نداره).
با سپاس
تحلیل های شما خیلی ارزشمنده
شاید کار مفید شما در ماه به 28 ساعت برسه ولی باور بفرمایید که کار مفید ما در ماه به 28 دقیقه هم نمیرسه .
بروید جواز تاسیس واحد تولیدی بگیریدتا دارایی وشهرداری وبیمه به جانتان بیفتند.بانک ها هم که یک ریال تسهیلات نمی دهند.قیمت انرژی را هم که گران کرده اند.بعد کالایی که تولید می کنید آزادانه وارد کشور می شود.
دقیقا" همین است که بیان نمودید .
به من بگید ، احمدی نژاد ما به التفاوت یارانمون رو ریخت به حساب ؟
دهم فروردینه ، پول کم اوردم ....
بعضی مردم ما اگر از صبح تا شب حداقل 10 جور دروغ و حقه بازی نکنند اصلا اموراتشون نمیگذره
فقط کافیست رفتار مردم آلمان در بحران اقتصادی اخیر و رفتار مردم ژاپن بعد از زلزله اخیر را ببینیم و با رفتار این مردم مقایسه کنیم.
از سیاست که چیزی نگم بهتره ...
ثانیا باید در حمایت از تولید و کار منافع حزبی کنار گذاشته شود
ثالثا باید دولت و سرمایه داران بزرگ رانت خوار و لابی گر از اقتصاد حذف شوند.
یه عکس از خودت بذار ببینم چه شکلی هستی آخه تو.
ولی خودمونیم همیشه حرف دلم مردمو میزنی! نوونت حلال
همیشه سعی می کنید از اون جهتی که میخواید مسائل رو نقد کنید تا یه جوری ربطش بدید به ضعف دولت.
لااقل یکم تقوا رو هم در نظر بگیرید
می دونم تو هم عصر ایران حرف من دامدارو چاپ نمیکنی ....
چند راه حل وجود دارد :
1- پرهیز از سیاست های تنش زای بین المللی که باعث تحریم و عدم ورود مواد اولیه برای کارخانه ها شده است .
2-استفاده از مدیران متخصص در همه رده ها من جمله در بانک مرکزی و اقتصاد و کار و ...
3- عدم ورود کالاهای مشابه تولید داخل از خارج من جمله کشاورزی مثل تخمهچینی و ...
4- تبدیل شعارهای سال به برنامه های سالانه در مجلس و دولت