در حالی که دولت اعلام کرده است نیازهای ارزی کسانی که واقعاً به ارز نیاز دارند را تأمین می کند ، دانشجویان ایرانی که در خارج کشور تحصیل می کنند(حتی با هزینه شخصی خود) با بی سابقه ترین و عجیب ترین مشکلات مواجه شده اند و در صورت ادامه وضع موجود بسیاری از آنها ناگزیر خواهند شد ترک تحصیل کنند.
به گزارش عصرایران ، این دانشجویان و خانواده های آنان با مشکل تهیه ارز در بازار آزاد مواجه هستند زیرا برخی از صرافی ها یا اساساً دلار نمی فروشند یا به قیمت هایی بسیار بالاتر از نرخ اعلامی بانک عرضه می کنند که محاسبات مالی خانواده ها را کلاً بر هم می ریزد.
دستفروشان هم که دلار را گران می دهند و مهم تر این که تهیه ارز به میزان زیاد از این افراد با ریسک بالایی همراه است زیرا در صورت جعلی بودن حتی بخشی از این دلارها ، ممکن است دانشجوی ایرانی در خارج از کشور با اتهام نقل و انتقال دلار تقلبی هم مواجه شوند!
مشکل دیگر این که به فرض تهیه ارز از بازار آزاد ، با توجه به محدودیت خروج ارز ، هیچ کسی نمی تواند بیش از 5000 دلار با خود ببرد و این در حالی است که دانشجویان هر بار که از کشور خارج می شوند ماه ها از کشور دور هستند و طبیعتاً 5000 دلار کفاف هزینه های آنان اعم از شهریه دانشگاه ، اجازه خوابگاه یا مسکن ، ایاب و ذهاب ، خوراک ، پوشاک ، درمان و ... نمی دهد ؛ حال بماند که نیازهایی مانند تهیه یک خودروی ارزان قیمت برای دوران دانشجویی!
اما برای تهیه ارز دانشجویی چه باید کرد؟
برای حل این مشکلات ، دانشجویان از شهرهای دور و نزدیک به وزارت علوم می روند ، طرح موضوع می کنند و پرونده تشکیل می دهند. وزارت علوم سایتی به نام نشا راه اندازی کرده است تا سیستم ارزی دانشجویان را ساماندهی کند ولی مشکل اینجاست که بنا به گفته برخی دانشجویانی که این مشکل را دارند ، پس از ثبت نام اینترنتی هم نوبت دهی ارزی به بعد از اردیبهشت 1391 موکول می شود تا دانشجویان با گرفتن معرفی نامه به یکی از شعب ارزی بانک ملی بروند و ارز مورد نیاز خود را تهیه کنند!
این در حالی است که خود وزارت علومی ها بهتر از هر کس دیگری می دانند که دانشجویان باید در موعد مقرر در کلاس هایشان حاضر شوند و دانشگاه های خارج کشور این عذر را قبول نمی کنند که دانشجو بگوید در کشور من قرار است سال آینده ارز بدهند و نوبت من نشده است!
همچنین صرافی ها نیز برای فرستادن ارز توسط خانواده ها به خارج کشور با محدودیت های زیادی مواجه هستند و برای برخی کشورها حتی یک دلار هم نمی فرستند مگر آن که صرافان با اشخاصی در کشورهای دیگر روابط شخصی یا تجاری از غیرصرافی داشته باشند که در این صورت نیز بدون ارائه هر گونه رسیدی به خانواده ها ، وجه را از آنان می گیرند و افراد هم بناچار باید اعتماد کنند!
همچنین مثل اکثر جاهای دنیا ، ایرانیان عمدتاً از داشتن کارت های اعتباری مانند ویزاکارت هم محروم اند و نمی توانند از این طریق حساب فرزندانشان را شارژ کنند.
مجموعه این شرایط باعث شده است برخی دانشجویان ایرانی که در خارج درس می خوانند و تکمن مالی و روابط شان هم به حدی است که به اندازه کافی نقدینگی دارند ، شغلی به نام "پول پخش کنی" آن هم نه صرفاً برای درآمد زایی بلکه برای کمک به هموطنانشان برای خودشان درست کنند بدین شکل که خانواده های دانشجویان دیگر ، به خانواده این دانشجوهای پول پخش کن ، وجوهی را در ایران می دهند و پول پخش کن ها ، معادل ارزی آن را در کشور مقصد به دانشجویان می دهمی پردازند. این کار در بسیاری از کشورها ، مصداق "اشتغال بدون مجوز" یا مداخله در امور بانکی محسوب می شود و برای دانشجویانی که این کار را می کنند می تواند پیامدهای حقوقی و کیفری هم داشته باشد ولی شرایط بغرنج کنونی مسیر را به این سمت هدایت کرده است.
خلاصه آن که دانشجویان چه بخواهند ارز با نرخ مرجع بگیرند یا از بازار آزاد تهیه کنند ، با مصائبی درگیر هستند که هم هزینه تحصیل شان را افزون تر می کند و هم زمان و انرژی و اعصاب شان را بر باد می دهد! به راستی آیا فروش ارز مورد نیاز دانشجویان به آنها این قدر مشکل پیچیده و لاینحلی است که الان مدت هاست خانواده های زیادی درگیر این مساله اند؟!
لطفاً وفتی اطلاعات ناقصی دارید اظهارنظر نفرمایید. اکثریت غریب به اتفاق دانشجویان ایرانی در خارج از کشور در رشته های پزشکی،دندانپزشکی، داروسازی و مهندسی الکترونیک و اینچنین درحال تحصیل هستند کدام دانشکده علوم پزشکی ایران چه سراسری و چه آزاد در این رشته ها ظرفیت خالی دارد؟
منتها جهت روشن کردن جنابعالی به چند خط زیر هم توجه بفرمائید:
1- در مالزی من با رتبه 3 المپیاد جهانی فیزیک، دانشجوبانی از دانشگاه های شریف، امیرکبیر و ... هم کلاسی بودم. پس تا اینجا بایست متوجه شده باشید که حتی در کشورهایی مثل مالزی هم، همه دانشحویان تنبل و درس نخوان نیستند.
2- خود من هم در همین دوره ارشدم در اینجا 13 تا مقاله در معتبرترین کنفرانس ها و ژورنال های معتبر چاپ کردم. و محض اطلاعتان همین الان از یکی از بهترین دانشگاهای استرالیا بورس کامل دوره دکتری را گرفتم. مطمئن باش که اینقدر هم به خودم اطمینان دارم حتی اگر بخواهم به لطف و یاری خدا می توانم از دانشگاه های درجه یک آمریکا هم پذیرش بگیرم.
چرا با آبروی ما بازی میشود تا بی اعتبار شویم!
عصر ایران عزیز لطفا اطلاع رسانی کنید.
من به همراه بسیاری از دوستان دیگر که تا مقطع دکترا در بهترین دانشگاه کشور ماندیم که شاید بتوانیم مفید واقع شویم برای رفتن به فرصت مطالعاتی اقدام کرده ایم.
وزارت علوم هم نامه امضا شده و البته تایید شده توسط وزارت امور خارجه به ما داد که هزینه 3 ماه و بلیط رفت و برگشت را به ما می دهند و ما برای گرفتن ویزا اقدام کردیم.
متاسفانه حالا که ویزا آمده، وزارت علوم اعلام کرده که ما بودجه نداریم!!!!!!!
آخر یکی نیست پیگیری کنه :
1- شما که بودجه نداشتید پس چرا این همه ما را به زحمت انداختید.
2- پس چرا صبح تا شب تو بوق کردید که ما از نخبگان حمایت میکنیم.
3- پس چرا میگین ما مشکل ارز نداریم.
4- پس چرا من دانشجو و امیدوار کردین که این همه هزینه مالی و زمانی کنم و حالا بگید بودجه 3 ماه آخر سال نرسیده!!!!
یا علی
در جواب دوستی که گفتن بیایید داخل کشور دانشگاها ظرفیت داره، دوست عزیز تمام این افرادی که میبینید از کشور خارج شدن برای تحصیل به خاطره عدم ظرفیت دانشگاههای کشور که نبوده، یکی از اونا عدم کیفیتشون.....
در جواب نویسندهٔ این متن بالا باید بگم زیاد مهربانانه بود این قضیه پول پخش کنها و کمک به هموطنانشون ، چون تو همین کشور هندتون طرف با این کار یه ماشین انداخته زیر پاش آنچنانی و سالهاست که اونجاست و اصلا برای درس نیومدi، هر نرخی که اینا بگن مرجع است ، دلال بازی دیگه همه هم با هم هماهنگ...در کل برگردیم سیب زمینی پیاز بکاریم تو ایران ارزشمون بالا تر از تحصیل تو کشور خارجه هست فکر کنم.
حسودیتون میشه خیلی تو مدریت خوبه
با خانواده ام برای دوره اجباری که در خارج از ایران بمانم تا مدرک دکترا من ارزشیابی شود،زندگی می کنم در کشور که من هستم یک بانک ایرانی شعبه دارد وهر ماه ما مراجعه می کردیم از کارت شتاب ما ریال برداشت می کردند دلار به ما می دادند البته به قیمت بازار آزاد نه نرخ دولتی.هر چی بود ما راضی بودیم آخرین بار 1438 تومان حساب کردند . اما متاسفانه این بخت از ما رو برگردان شد بعد از مرحمت دولت محترم مبنی بر فروش ارز دانشجویی از طریق سایت نشا که نوبت ما بعد از سه ماه فرا خواهد رسید این بانک هم بساط فرزش ارز ترجیح اش را بسته است. حالا ما ماندیم چکار کنم چکار کنم ها.
مالزی هم خلوت شد؛ جای همگی خالی
جامعه ایرانیان مالزی (که شاید از اول هم جامعه ای نبود) هم که از حدود 10 سال قبل با آرزهای فراوان پای به این سرزمین استوایی گذاشته اند؛ به آرامی در حال آب شدن و تحلیل رفتن به آینده پر از اما و اگر خود چشم دوخته اند. آینده ای که در مالزی دیگر جایگاهی ندارد.
شاید اما بیشتر از همه دانشجویان فراری از غول کنکور و پناه آورده از آن در این بین ضرر کرده اند.
آنان که از قشر متوسط جامعه ایرانی اند و دیگر ماهانه های 700 هزار تومانی شان کفاف کرایه خانه اشان را هم نمی دهد.
خانواده هایی که با آرزوهای بسیار برای فرزندانشان آنان را راهی سرزمین مالایی ها کرده اند و حال از پس خرج آنان برنمی آیند. و چه بسیار خانواده هایی که به امید زندگی بهتر از مملکتشان کوچ کرده اند و با سرمایه های کوچکشان در آرزوی ساختن آینده؛حال گذشته را نیز از دست داده اند.
غوغای فروش ماشین و اجاره آپارتمان و رستورانهای خالی از مشتریانی که روزگاری با طعم غذای سرآشپزش یاد ایران می کردند و… در بین ایرانیان مالزی موج می زند.
اگر شما هم در زمره آنان هستید شاید روزگار، فردایتان را بهتر از امروز رقم بزند.
کاش فقط مشکلات دانشجویان تهیه ارز بود.
برای نمونه، دقیقا 3 روز پیش، یک از دانشجویان دوره دکترای تخصصی در یکی از شهرهای جنوبی هند (میسور) دچاره ایست قلبی شده و متاسفانه فوت شدند. برای انجام انتقال جسد ایشان هزینه ای 4 میلیون تومانی نیاز بود تا به ایران منتقل شود.
عدم همکاری که چه عرض شود بی اعتنایی سفارت و کنسولگری واقعا باعث تاسف بود. تصور کنید ایشون متاهل بودند با 2 بچه کمتر از 10 سال سن.
کاش احساس مسئولیت در مجموعه وزارت امور خارجه و وزارت علوم نسبت به چنین اتفاقاتی بیشتر می شد و به جای پی گیری حقوق پایمال شده بومیان کانادا و حوادث وال استریت، گوشه چشمی هم به فرزندان و هم وطنان خودشان در غربت داشتند.
"اساتید بزرگوار ما اصلاٌ ارز نمی خواهیم فقط مدت حضور را درکشور محل تحصیل کاهش دهید"
به خدا هم به نفع کشور است وهم به نفع دانشجویان می باشد
من دو روز دیگه مسافرم. در شیراز برای تهیه ارز مسافری رفتم بانک ملی، گفتن دستور الملش نیامده وفعلا دلار مسافری یا حواله یا ... نمی دهیم!
رفتم بانک ملت، گفتن روزهای زوج می دهیم آنهم شب قبلش حدود ساعت 1 و2 باید بیایید اسم بنویسید آنهم روزی 30 نفر بیشتر حواله دلار نمی دهیم!
آخه این است نحوه اجرای قانون آقای بهمنی؟!
معادل فوق ليسانس حالا .
به چه گناهي خانواده من بايد براي تهيه دلار ٢٠٠٠ هزار تومني خونشون رو بفروشن؟
زمين گرم را برايتان آرزومندم.