عصر ايران - مرگ عالي مقام ترين فرد در ساختاري به شدت بسته كه متكي بر يك فرد است گاه مي تواند به پاشيدن شيرازه امور و تغييرات سريع و بنيادين بينجامد و كره شمالي نيز از جمله كشورهايي است كه شايد بتوان به جرات ادعا كرد كه بسته ترين سيستم سياسي و فردي ترين ساختار قدرت را در مقايسه با ديگر نظام هاي حكومتي جهان دارد.
آيا كره شمالي پس از مرگ كيم جونگ ايل شاهد تغييرات بنيادين و سريع خواهد بود؟
براي پاسخ به اين سوال بايد چند متغير اساسي را مورد توجه قرار داد كه از جمله مهم ترين آنها مي توان به ميزان انسجام در ساختار ارتش و نهادهاي امنيتي – اطلاعاتي ، وجود يا عدم نزاع قدرت ، چند دسته بودن ساختار حاكميت و تشكيل حاكميت از دو يا چند قطب قدرت موازي و يا رقيب ، اشاره كرد .
به طور كلي هيچ يك از متغيرهاي فوق كه مي تواند به تغيير بنيادين و سريع در كره شمالي بينجامد در حال حاضر در كره شمالي مشاهده نمي شود . ساختار ارتش و دستگاه هاي امنيتي اين كشور تا كنون نشانه اي از وجود شكاف در راس فرماندهان و حتي رده مياني آن از خود بروز نداده ، نزاع قدرتي در اين كشور مشاهده نشده و ساختار قدرت به شكل تك قطبي و وابسته به شخص كيم جونگ ايل بوده است .
در سال گذشته و در كنگره حزب حاكم اين كشور موضوع ارتقاي درجه "كيم جونگ اون " كوچك ترين فرزند پسر كيم جونگ ايل تا حدود زيادي حل شد و تقريبا از هنگام چاپ تصاوير جانشين رهبر در روزنامه ها و رسانه هاي دولتي كره شمالي اين مساله عيان شد كه زمينه چيني ها براي جانشين بعدي آغاز شده است .
تا كنون هيچ فرد يا صاحب منصبي جانشيني كيم جونگ اون را به چالش نكشيده است و گمان نمي رود اون 28 ساله راه سختي براي جانشيني پدرش داشته باشد ، وانگهي اون جوان مي تواند حمايت عمه و شوهر عمه با تجربه و مورد اعتماد خود را داشته باشد كه در ساختار قدرت كره شمالي جايگاهي بي بديل دارند و مي توانند همه مقامات و نهادهاي اين كشور را در خدمت جانشين جديد بسيج كنند.
در مجموع در نگاهي اجمالي به كره شمالي بايد بر اين نكته تاكيد كرد كه ظواهر امر هيچ شواهدي مبني بر فروپاشي نظام حاكم بر اين كشور را به دست نمي دهد ، اما در يك بازه زماني بلند مدت طبيعي است كه سرنوشت محتوم همه سيستم هاي بسته سياسي فروپاشي است .
دولت كره شمالي در 6 دهه گذشته به مدد كنترل فوق العاده شديد اطلاعات و جلوگيري از ارتباط شهروندان اين كشور با جهان خارج ، مردم خود را در ناآگاهي كامل نگه داشته است و شهروندان كره شمالي هيچ اطلاعي از جهان خارج و رويدادهاي آن ندارند .
اين مساله سبب مي شود كه تحولات جهان بيروني كم ترين تاثير را بر جامعه كره شمالي داشته باشد و شايد تنها اين فشارهاي اقتصادي جامعه بين المللي عليه حكومت پيونگ يانگ باشد كه بتواند تاثيري هر چند ناچيز در تصميم گيري رهبران اين كشور داشته باشد .
از سوي ديگر بايد توجه داشت كه مردم كره شمالي هيچ تصوري از يك زندگي طبيعي كه حق هر انساني است ندارند و بيشتر آنها بر اين گمانند كه همه مردم دنیا روزانه دو وعده غذا مي خورند و قوت غالب آنها هم سيب زميني است .
در چنين جامعه اي انتظار حركت از درون توده هاي مردمي عليه نظام حاكم بسيار بعيد است ، چرا كه اين " آگاهي " است كه در گام اول به بسيج توده ها عليه نظام يا فرد حاكم مي انجامد و از اين زاويه مردم كره شمالي در دهه هاي گذشته در بي آگاهي مطلق نگاه داشته شده اند .
مورد ديگر درباره احتمال فروپاشي حكومت كره شمالي به "رفتار و سياست هاي " جانشين جوان بر مي گردد . كيم جون اون 28 ساله يك فرد دنيا ديده است كه در سوييس تحصيل كرده و علاوه بر زبان مادري به 3 زبان زنده دنيا تكلم مي كند .
هنوز اون جوان هيچ اظهار نظري نداشته تا علايق و سلايق او شناخته شود اما اين انتظار بعيد نيست كه به دليل جوان بودن ، زندگي او در اروپا و تحصيلكرده بودن جانشين احتمالي رهبر متوفي كره ، وي سياست هايي متفاوت با پدر در پيش گيرد و آرام آرام اصلاحاتي را در كره شمالي به مورد اجرا بگذارد ، اما بايد توجه داشت در كشوري كه رهبران متوفي تبديل به قديس مي شوند پا گذاشتن روي اصول و عقايد رهبر گذشته بسيار سخت است و اگر جانشين احتمالي رهبر كره قصد اصلاح هم داشته باشد انجام اين اصلاحات در نظام به شدت بسته كره شمالي كار آساني نخواهد بود.
در جمع بندي بايد به اين نكته اشاره كرد كه به دليل فقدان عوامل لازم براي ايجاد تغييرات سريع و بنيادين در كره شمالي امروز ، انتظار براي مشاهده تغييرات بنيادين همانند فروپاشي نظام حكومتي يا تغييري بنيادين در ساختار حكومتي اين كشور امري نامحتمل است اما اگر جانشين احتمالي جوان كره شمالي نخستين سخنراني رسمي خود را بيان كند و در اين سخنراني بخش هايي از خواست ها و برنامه هاي خود را اعلام كند شايد در آن موقع بهتر بتوان روي امكان انجام اصلاحاتي در كره شمالي سخن گفت
و در پايان ذكر اين نكته لازم است كه برخي تغييرات پيش بيني نشده ( همانند جرقه اوليه انقلاب هاي عربي كه با آتش زدن يك جوان تونسي آغاز شد) در هر جامعه اي ممكن است همه معادلات را بر هم زند و طبيعتا كره شمالي نيز كمابيش از اين قاعده مستثني نيست.