ایسنا: «جورج كلوني»، بازيگر سرشناس هاليوود به احتمال زياد نقش «استيو جابز»، بنيانگذار شركت "اپل" را در فيلم زندگي او بازي خواهد كرد.
پس از درگذشت «استيو جابز»، از بنيانگذاران شركت "اپل" در ماه گذشته، كمپاني فيلم سوني حق ساخت فيلمي براساس زندگي اين نابغه دنياي تكنولوژي را خريداري كرد.
«آرون سوركين» كه با نگارش فيلمنامه «شبكه اجتماعي» برنده جايزه اسكار شد، فيلمنامه اين پروژه را بر اساس كتاب شرححال استيو جابز نوشته «والتر ايساكسون» خواهد نوشت.
به گزارش ديجيتال اسپاي، «جورج كلوني» بيشترين شانس را براي ايفاي نقش استيو جابز در فيلم زندگي او دارد.
كلوني 50 ساله با فيلم «عيد مارس» كه در افتتاحيه جشنواره ونيز امسال اكران جهاني شد، از كانديداي جدي جوايز اسكار امسال محسوب ميشود كه علاوهبر كارگرداني اين فيلم، در مقابل دوربين هم به ايفاي نقش پرداخته است. اين فيلم زندگي سياسي سخنگوي مطبوعاتي يک کانديداي انتخاباتي را به تصوير ميكشد که در جريان رقابتهاي انتخاباتي با خيانتها و حقههاي انتخاباتي اين کانديد مواجه ميشود و به همين دليل درگير اتفاقاتي ناخواسته ميشود.
كلوني وي در خانوادهاي معروف در زمينه تجارت و هنر به دنيا آمد. پدرش، نيک کلوني، مجري راديو و تلويزيون بود.
خانواده جورج از کاتوليکهاي بسيار متعصب بودند و همه مسائل و احکام دين خود را رعايت ميکردند و جورج در چنين خانوادهاي پرورش يافت.
دوران دبستان و دبيرستان خود را در لکسينگتون گذراند و براي تحصيلات دانشگاهي به شمال کنتاکي رفت، او علاقه زيادي به درس و تحصيل نداشت و هميشه بهانهاي ميآورد تا بار مسووليت درس خواندن فرار کند.
در کلاسهاي دانشگاهي خود شرکت نميکرد. علاقه او به کار در خريد و فروش اجناس و کالاها را در آنجا بگذراند و خريد و فروش که البته به کار در راديو و تلويزيون نيز گرايش داشت.
پس از پايان تحصيلات توسط پدرش به کار گويندگي در تلويزيون مشغول شد که اولين کارش محسوب ميشد در همان زمان پسرخالهاش ميکل فرير به لکسينگتون آمده بود تا در آنجا فيلم کوتاهي درباره اسبهاي مسابقهاي تهيه کند، به جورج هم نقش کوچکي داد.
به اين ترتيب جورج وارد عرصه بازيگري شد و با ايفاي نقش هر چند کوچش استعداد خود را در اين زمينه نشان داد. از سويي ديگر با کار در تلويزيون توانست راه خود را در رشته بازيگري باز کند و اولين نقش خود را در سريال تلويزيوني اتاق اورژانس که ازبرنامههاي پربيننده تلويزيون آمريکا بود اجراکرد و مورد توجه همگان قرار گرفت.
وي در سال 1982 راهي لس آنجلس شد اما يک سال بيکار بود. اولين کار رسمي او در لس آنجلس، کار در شرکت تجاري ژاپني پاناسونيک بود.
در سال 1984 جورج کار سينما را با اجراي نقشي کم اهميت در فيلمي بازي کرد که حتي به مرحله پخش نرسيد اما توجه تهيه کنندگان را به خود جلب کرد.
او دلسرد نشد بلکه به بازي در فيلم هاي سينمايي علاقمند شده بود و احساس مي کرد اگر پا در اين عرصه بگذارد به موفقيت دست مي يابد او با قيافهاي جدي، مصمم و خوش تيپي که داشت نظر کارگردانان را به خود جلب کرد.
جورج از اينکه توانسته بود راهي به سينما پيدا کند، بسيار خوشحال بود. بازي او در فيلمهاي «يک روز خوب با خارج از ديد» در کنار جنيفر لوپز در سال 1998، «از طلوع تا غروب»، «اي برادر کجايي و طوفان کامل» که اکثر موضوعشان درباره دزدي و پليسي بود او را به بالاترين درجات موفقيت و شهرت رساند.
وي در سال 2006 با فيلم «سيريانا» برنده جايزه اسكار بهترين بازيگر مرد شد و با فيلم «شب بخير و موفق باشيد» نامزد جايزه اسكار بهترين كارگرداني بود.