عصر ایران ورزشی- عباس خادم الحسینی: بی شک خوشحالی ما از این برد دلایلی دارد. دلایلی که باعث شده است از قبل بسیار امیدوار تر باشیم.
دلیل اول: عقده ایرانی علیه بحرین
کیست که آن شکست تلخ را فراموش کند؟ ناجوانمردی بحرینی ها در منامه در يكشنبه 29 مهر سال 80 را کیست که کینه به دل نگرفته است؟ کدام ایرانی؟ بی شک هیچ کس... ایران در آن بازی منحوس با نتیجه 3 بر یک از بحرین شکست خورد تا داغ حضور در جام جهانی در دل میلیون ها ایرانی بماند.
بحرینی ها پس از این پیروزی چنان خوشحال بودند که انگار به جام جهانی رفته اند. حوادث پس از آن بازی نمونه ای بارز بود از جهل جهان سومی... از ذلت استعمار فکری... آری بحرینی ها با پرچم عربستان دور افتخار زدند. این صحنه ها همانند یک غم نهفته در قلب های ایرانی ها باقی ماند.
تماشاگران به ورزشگاه رفتند تا انتقام بگیرند، هر کدام از آن تماشاگران ( چیزی حدود 83000 نفر) همانند کابوی هایی زخم خورده با اسلحه(پرچم ایران) به میدان(استادیوم) آمدند تا بدمن همیشگی فوتبال ایران(بحرین) را در هم کوبیده شده به نظاره بنشینند.
تیم ایران با نتیجه قاطع 6 بر صفر بحرین را شکست داد، همه خوشحال شدند و تفنگ هایشان را بوسه زدند و به یک پایکوبی مسرور کننده پرداختند.
دلیل دوم: چهره جدید و دوست داشتنی تیم ملی
در دوران سرمربیگری هیچ کدام از مربیان این چند وقت اخیر فوتبال ایران( قلعه نویی، دایی، قطبی و حتی برانکو) اینقدر شاهد سطح بالای رضایتمندی اهالی مطبوعات و فوتبال و تماشاگران از لیست تیم ملی نبوده ایم. حضور چهره های جدید در تیم ملی سبب شده است که شوقی جدید در علاقه مندان فوتبال ایجاد شود. حضور بازیکنانی نظیر علی کریمی، میلاد میداوودی، مجتبی جباری و ... باعث شده است که بر جذابیت های این تیم پیش ازپیش افزوده شود.
تیم ملی در بازی با بحرین با ترکیبی به میدان رفت که بسیار ایده آل به ثمر می رسید، حضور میداوودی در ترکیب ثابت بدون شک باعث خوشحالی استقلالی ها شد و همچنسن گلزنی غلامرضا رضایی علاقه پرسپولیسی ها را دو چندان کرد.
با ادامه این روند مطمئناً بار دیگر شاهد یک شور بی سابقه نسبت به تیم ملی خواهیم بود، شوری برابر با شور سال 1998.
دلیل سوم: حرفه ای گری کیروش و روانشناسی تماشاگر
کیروش بسیار خوب نبض ایرانی ها را در دست گرفته است. حالا او چهره محبوبی در فوتبال ایران است. وی با سیاست صحیح خود کاری کرد مردمی که با فوتبال ملی قهر کرده بودند، آشتی با شکوهی داشته باشند. وی فرهاد مجیدی و علی کریمی را به تیم ملی برگرداند و آنها را در ترکیب ثابت قرار داد( صرف دعوت کردن نظریه عوام فریبی را تقویت می کرد).
کیروش اهل وعده وعیدهای آنچنانی نیست، عادت ندارد به مردم امید بیهوده و عبث بدهد، وی اهل موضع گرفتن های آنچنانی نیست، او با مطبوعات با ملاطفت برخورد می کند، وی اهل باندبازی نیست و فضایی بسیار دوستانه را در تیم ملی حاکم کرده است.
کیروش یک مربی سرد و گرم چشیده است. می داند چگونه بازیکنان را مطیع به انجام دستورات خود کند، می داند یک تیم را چگونه باید بسازد. او به درستی رابطه ای تنگاتنگ بین تیم ملی و تماشاگران برقرار کرده است( پیامش مبنی بر پوشیدن لباس سفید توسط تماشاگران در بازی با بحرین). او حالا در نقش یک ناجی در فوتبال بحران زده ایران می درخشد. او می خواهد بار دیگر قدرت را به فوتبال ایران بازگرداند.
کیروش انگار همان چیزی است که باید باشد!
منافع بعضی ها به هر چیزی حتی رفتن ایران به جام جهانی مقدم است. باید مراقب کیروش بود که حسودان صدمه ای بهش نزن.
هزاران تهمت و افترا به جوانان همراه خواهد بود.نویسنده محترم،حق انتخاب خوشحالیهای مختلف را نداریم،فقط یک خوشحالی داریم آن هم فوتباله.