عصرایران ؛ جعفر محمدی - قتل مرحوم روح الله داداشي - قوي ترين مردان ايران و جهان - حاوي نكات غم انگيز زيادي است كه كم و بيش بدانها پرداخته شده است ،از جمله اين كه قاتل وي ،نه يك فرد شرور سابقه دار كه نوجواني هفده و نیم ساله است كه با خود چاقو حمل مي كرده است. همين يك مورد ، كافي است همه كساني كه به جامعه ايراني علاقه مند هستند را به شدت بيمناك و نگران كند كه چه زمينه هاي فرهنگي ، تربيتي و اجتماعي نامساعدي باعث شده فردي به اين سن و سال ، اولاً با خود آلت قتاله حمل كند ، ثانياً سر مساله اي كه اساساً مساله نيست (برخورد آینه بغل خودروها به یکدیگر) درگيري فيزيكي و فحاشي ايجاد شود و نهايتاً يك به خود اجازه و جرأت دهد با چاقو شاهرگ يك فرد ديگر را بزند.
قاتل داداشي ،هر چند در اين پرونده مجرم است و بايد مجازات شود ، اما در نگاهي كلان تر به موضوع ،او خود قرباني جامعه اي است كه در آن تربيت شده است و اين ،همان نقطه نگران كننده است چه آن كه پرونده حاضر با رأي دادگاه و تصميم اولياي دم ،مختومه مي شود اما ميليون ها جوان و نوجوان ديگر ايراني در جاي جاي اين كشور ،در معرض ْآسيب هاي اين چنيني هستند ، آسيب هايي كه گاه در قامت قتل و قاتل و مقتول رخ مي نماياند ، گاه جوان ايراني را از ديوار خانه مردم بالا مي برد ، يا او را به مسلخ مواد مخدر مي برد ،يا به مشكلات جنسي و بيماري هاي لاعلاج مبتلا مي سازد و نهايتاً او را افسرده ، عاصی ، ناامید ، فحاش ، بی حوصله ، زود رنج و بی اخلاق می کند.
البته منظور این نیست که همه جوانان چنین اند اما نمی توان خود را به خواب زد و با "شعار درمانی" ، واقعیت ها را نادیده گرفت و وجدان خود را آسوده پنداشت. بخش قابل توجهی از جوانان ما همان گونه اند که در سطور بالا بدان اشاره شد.
بحث ، بحث مرحوم داداشی و ماجرای قتل او نیست.این فقط یک نمونه از ناهنجاری هایی است که دامنگیر نسل جوان شده است؛ نسلی که اگر آینه بغل ماشین هایشان در ترافیک خیابان به هم سابیده شود ، ممکن است کارشان از فحش ناموسی در پشت فرمان آغاز و به قتل در پشت چراغ قرمز منتهی شود.
وضعیت حاضر هم مربوط به این دولت و آن دولت نیست . کلیت جامعه ما با شیب قابل ملاحظه ای دچار سقوط اخلاقی شده است. خانواده به ویژه در شهرهای بزرگ ، آن جایگاه سابق خود را از دست داده است و هم از این روست که حدود یک پنجم ازدواج ها به طلاق حقوقی می انجامد و بخش عمده باقی مانده هم دچار اختلال و طلاق عاطفی اند. احترام والدین مانند قبل نیست. حرمت زنان در جامعه محفوظ نیست و جامعه ای که تا دیروز زنان و دختران را ناموس خود می پنداشت ، با شگفتی می بیند که جوانش در خیابان بر سر زن مردم عربده می کشد یا در حضور بانوان ، از گفتن رکیک ترین دشنام ها ابایی ندارد.
حجب و حیا ، گوهر کمیاب جامعه شده است ، خدا نکند فیلمی از روابط خصوصی یک نفر به بیرون درز کند ، همه در بلوتوث و ایمیل کردن آن به یکدیگر سر از پا نمی شناسند، از همسایه ، فقط یک نام باقی مانده و شاگردی و استادی ، به قالب های خشک و بی روح محدود شده است، دروغ به راحتی آب خوردن رد و بدل می شود،کمتر کسی از این که جنس درجه سه را به نام کالای اعلا قالب کند عذاب وجدان می گیرد ، روابط جنسی خارج از خانواده یک واقعیت تلخ است ، صله رحم به مهمانی های رسمی و تعارفی تقلیل یافته ، لبخندها عمدتاٌ تصنعی شده و ... . ما دیگر همان جامعه قبل نیستیم.
پزشکی قانونی اعلام کرده که طی 10 سال اخیر به طور متوسط هر 8 ساعت یک نفر با سلاح سرد کشته شده اند و هر روز به طور متوسط 1600 پرونده نزاع در این نهاد قانونی تشکیل می شود (خبرگزاری مهر).
این ها که آمار ساختگی بی بی سی و رادیو اسرائیل نیست.واقعیت های تلخ و گزنده جامعه امروز خود ماست. کجای تاریخ ایران ، هر روز خدا 3 نفر فقط با سلاح سرد در این مملکت کشته می شدند. چه زمانی در این سرزمین طلاق این همه گسترش داشت؟ چه زمانی این همه جوان معتاد داشتیم؟خیانت های خانوادگی و تن فروشی و دختران فراری ، کی در این کشور تا بدین حد رواج داشت؟ همین الان با 75 میلیون جمعیت 13 میلیون پرونده قضایی داریم! که اگر برای هر پرونده حداقل 2 نفر طرفین دعوا را در نظر بگیریم ، معنایش این است که همین الان 30 - 20 میلیون نفر از جمعیت ایران در حال نزاع قضایی با یکدیگرند! وحشتناک نیست؟! کجاست آن دوستی ها و صداقت ها و گذشت هایی که جامعه ایران را در جهان ممتاز می کرد؟!
پیشنهاد مشخص ما این است که استادان بزرگ جامعه شناسی با احساس وظیفه ای تاریخی ، دور هم جمع شوند و به واکاوی همه جانبه جامعه امروز ایران بپردازند ، علت و درمان ها را از رهگذر مطالعات علمی و میدانی پیدا کنند و به جامعه و دولتمردان «نسخه» دهند. هر چه فارغ از این بررسی های علمی ارائه شود ، یا غلط است ، یا احساسی و یا در بهترین حالت - که اغلب در رسانه های مستقل می بینیم -فقط بخشی از واقعیت است.
ما همان طور که در علم پزشکی متخصصان خوبی در کشور داریم که درد و درمان بسیاری از بیماری ها را می شناسند ، متخصصان واقعاً دانشمندی در عرصه علوم اجتماعی داریم که می توانند در این زمان که جامعه ما بیمار شده ، درد و درمان را بیابند و الا اگر این مسائل به تیترهای رسانه ها و اظهار نظر فلان نماینده مجلس در نطق پیش از دستور و اقدامات پلیسی و نظایر این ها واگذاشته شوند ، دیری نخواهد پایید که همه آنچه در طول تاریخ از فرهنگ و تمدن و دیانت و انسانیت اندوخته ایم ، به باد فنا برود.
جامعه شناسان!
چشم جامعه امروز ایران به تخصص و دانش شماست ؛ بار این وظیفه تاریخی را بر دوش خود حس نمی کنید؟!
صورت مسئله را به طور کلی بیان کردید
نشانه های مسئله هم تا حدی بررسی شده
پیشنهاد میکنم در نظر سنچی تون روری علت و راه حلها از مردم کمک بگیرید.
نه فقط جامعه شناسان بلکه روانشناسان ، پزشکان ، دانشمندان دینی ،سیاسیون و .... اظهار نظر کنند چون مسئله ابعاد مختلف و پیژیدهای داره
اولين داروي آن آزادي است آزادي رسانه ها، صدا و سيما و ... است.
جامعه شناس 1
وقتی آزادی باشه همیچی رو نمیتونن قایم کنن و باید به فکر راه حلش بگردن
مسائل اصلی کشور همین ها هستند که گفتید نه این سر و صداهای سیاسی و بگو مگوهای زرگری و دعواهای بی حاصل جناحی
از همون که گفته روزانه 3 نفر با سلاح سر کشته می شوند می پرسیدی بهت می گفت همیشه این بوده. مال امروز و دیروز نیست متاسفانه
راست و دروغ نداريم.
آونهایی که دروغگو هسند بقیه را هم دروغگو می پندارند
برادر من! این هموطنمون تازه باید کلاهشو بندازه بالا که یک شغل و درآمدی داره. ما چقدر تحصیل کرده بیکار داریم؟ فکر می کنید وضعیت روحی روانی اونها چطوریه؟
خدایا خودت به فریاد ما برس
چه قشنگ تهمت درو مي زنيد
فكر نكنم تا به حال نيازمندي ها رو باز كرده باشي و بري ببيني حقوق مصوب وزارت كار چقدره؟؟؟؟
امثال من كه نمي خوان از پارتي استفاده كنن ، حتي اگر دانشجوي دكنرا باشن!! ( مثل حقير ) حدود سيصد و چهل هزار تومن حقوق مي گيرند ، حالا برو باز به امارهاي پوشالي دل ببند
حوش به حالت كه راحتي
الان لیسانساش کارگری میکنن
تا کی ریا و دروغ ؟! می خواین الکی بگین هیچ خبری نیست ؟ اینجا که شهری کوچیکه و همه از اتفاقات بصورت دهن به دهن خبر دار می شن!!!
جالب اینجاست که مسئولین می توانند با دادن خبر هرچند دستکاری شده هم اعتماد مردم را بدست بیارند و هم از بزرگنمایی ها و شایعه ها جلوگیری کنند در حالی که مثل همیشه مسخره ترین راه را انتخاب کردن... پاک کردن مسئله!!!
اگرزباغ رعیت ملک خورد سیبی
برآورند غلامان درخت از بیخ
از میان دهها شاخص و نماد یک جامعه اسلامی اینها فقط حجاب چسبیدند
به قول ابوذر " وقتي فقر از دري وارد شود ، ايمان از در ديگر خارج مي شود".
شايسته سالاري در همة اركان و مناصب مي تواند زمينة برنامه ريزي و اجراء موفق را فراهم نمايد.بايد تعريف جديدي از متعهد بودن و متخصص بودن ارائه شود و انتصابات بر مبناي جديد انجام گيرد تا جامعه با نبوغ افراد شايسته شكل بهتري به خود گيرد و اصلاح شود.و گرنه علف هاي هرز همة باغ را خواهد گرفت.
محمدی عزیز، اگرچه حرفت، حرف دل غالب ایرانی ها و دوستداران کشور است، ولی باور ندارم با توجه به شرایط موجود،انتظار حرکت مثبت و عملی در این راه داشته باشی. اما من به سهم خودم دعا میکنم، حاکمانمان به دور از هرگونه تهمت و برچسب زنی (قدری از آن جایگاه والایی که برای خودشان ساخته اند پایین آمده)و با یک نگاه واقع بینانه، به این موضوعات بپردازند. یادمان باشد که ما اولین و تنها کشوری نیستیم که با اینگونه معضلات دست و پنجه نرم میکنیم. سعی کنیم از تجربیات دیگران استفاده کنیم.بازهم متشکرم.
چشم جامعه امروز ایران به تخصص و دانش شماست ؛ بار این وظیفه تاریخی را بر دوش خود حس نمی کنید؟!"
آقای جعفر محمدی عزیز تمامی مشکلات مملکت ما، نبود متخصص در راس امورات است و این تخصص است که دارد به تاریخ می پیوندد ! خلاصه مطلب اینکه دلمان را به بهبود اوضاع خوش نکنیم و در انتظار توفان فنا باشیم !
خوب ! خبر را كه دیدید. خیلی شفاف اعلام شده ایران سالانه 217 میلیارد دلار از فروش نفت و گاز (معادن ، پتروشیمی ، مالیات و ... رو حساب نكردیم) پول می گیرد
217 میلیارد دلار می شود 238700 هزار میلیارد تومان یعنی روزانه حدودا 650 میلیارد تومان (دلار 1100 تومان)
یعنی با درآمد یكروز نفت و گاز كشور می توان بدون وام و منت می توان كل مسكن مهر یعنی 31000 واحد 75 متری را از ابتدا با قیمت هر متر مربع 300000 تومان ساخت و تمام كرد و به رایگان ! به مردم داد
یعنی با در آمد پنج روز ( صبح شنبه تا پایان چهار شنبه ) می توان یارانه نقدی كل كسانی كه ثبت نام كرده اند یعنی 72 میلیون و پانصد هزار نفر را واریز كرد
یعنی اینكه با درآمد یك روز و نیم كشور می توان ورزشگاهی ساخت كه لیاقت برگزاری المپیك لندن را داشته باشد
یعنی با در آمد یك روز می توان دو نیروگاه 450 تا 500 مگا واتی ساخت یعنی برابر بانیروگاه اتمی بوشهر كه قرار است 1100 مگا وات نیرو تولید كند
یعنی با در آمد یك هفته مملكت می توان 104 هواپیمای ایرباس A320 نو خرید
با در آمد بیست روز كشور می توان 743150 تویوتا كرولا 2011 خرید و هرچی ماشین داغونه از سطح كشور جمع كرد وسرانه مصرف بنزین رو به 5-6 لیتر در 100 كیلومتر رسوند
با حدود یكماه درآمد نفت و گاز نصف مشكلات سی ساله مملكت رو حل كردیم ببین با 12 ماه چه كارهایی میشه كرد
جدا این پول ها كجاست؟
باتشکر از محاسبات شما (هر چند غلط)
یکی از مهم ترین مناطق اتلاف منابع همین پروژه های فضایی است اکثر مردم نمی دونن ولی هر ماهواره به بودجه ای چندین میلیارد «دلاری» احتیاج دارد
یکی از ماهواره های ناسا که موفق به نشستن روی مریخ شد(ماهواره نه سفینه!) با این که داری بودجه ی «1 میلیارد دلاری» بود در آن تماما از قطعات دست دوم استفاده شده بود! بعد حالا ما میخواهیم محموله ی زنده به مدار زمین بفرستیم که نیازمند یک سفینه می باشد و حداقل 2-3 برابر ماهواره ها بودجه می خواهد
عصرایران تو رو خدا این رو بزار
داریم ؟؟و اگه داریم واقعیه ان یا سهمیه ای!
من و تو مقصریم
پول نفت دستمونه كه اشتغال باهاش درست نكرديم؟
صنعت سينما دستمونه؟
صدا و سيما دستمونه؟
چرا تقصير ماست؟
پراکنده شد کام دیوانگان
هنر خوار شد جادوئی ارجمند
نهان راستی آشکارا گزند
شده بر بدی دست دیوانگان دراز
به نیکی نرفتی سخن جز به راز
پرخاش و .... که خود بخود بر ضمیر ناخودآگاهمان تاثیر منفی گذاشته و باعث بر هم خوردن تعادل روحیمان می شود.
من که مدتهاست کلا فیلمها و سریالهای ایرانی نمی بینم. خانواده ام هم همینطور به شما هم توصیه می کنم برای مدتی هم که شده، این مزحرفات صدا و سیمای آبکی رو نبینید، ببینید روحیه تون چقدر بهتر میشه. به یکبار امتحان کردنش می ارزد.
اوضاع جامعه خیلی بدتر از اون چیزیه که بشه تصور کرد. هدف اینه که مردم درگیر خودشون باشن تا یه عده بتونن بیت المال رو بالا بکشن.
اما مشکل اینجاست که :
1-ما از درون تهی شدیم و رنگ و لعابی که به ظاهر خودمون زده بودیم روزبه روز کمرنگ تر میشه .
2-گفتن "الرعیت علی دین ملوکهم" ، الگوی سیاست جامعه سیاستمدارانی هستند که برای حذف رقبا از هیچ نامردی روگردون نیستن و هر ناسزا و نامربوطی به دهن و دستشون میاد میگن و انجام میدن اما جای مهر نماز روی پیشونیشون حک شده .
3-فعالان شاخص ما در عرصه رسانه رسمی مثل کیهان وصداو سیما که باید الگوهای فرهنگی جامعه باشند تبدیل شدن به مروجین اصلی ادبیات فحاشی و مچ گیری و افترا و تهمت و ابتذال و سطحی گرائی .
4- الگوهای هنری ما در عرصه سینما شدن یه مشت کارگردان و هنرپیشه جلف و بیسواد و تازه به دوران رسیده .
4-الگوهای ورزشی ما هم که ...همون هیچی نگیم بهتره
از حقیقت نباید گریخت هرچقدر تلخ باشد.برای درمان اول باید درد رو شناخت هرچقدر که صعب العلاج باشه
دقيقا" جواب پرسش شما همينجاست كه فكر ميكرديد وميكرديم ما و ايرانيان درطول تاريخ بلحاظ اخلاق برترند درنتيجه نيازي به نهادينه كردن اخلاق در آن نيست و هزاران تصورات موهوم ديگر....
عصر ايران محترم خيلي وقت است كامنتهاي مرا درج نميكنيد موضوع جديدي را طرح نموده ام لطفا"با درج مطلب آنرابه مباحثه بگذاريد.با تشكر
متاسفانه بعضي ها فكر ميكنن با چندرغاز يارانه ميتوانند سلامت رواني جامعه را تامين نمايند.متاسفانه به قول شما ما شاهد شيب سقوط اخلاق در جامعه هستيم و نسل بعدي كه فرزندانمان مي باشند نيز شاهد اين وقايع تاسف بار هستند . هر روز از رسانه ها شاهد يك حادثه تلخ در كشور هستيم. بيچاره مردم......
1. چرا شما رسانه ها از خودتون شروع نمی کنید. دانشمندانی را که نامبردید دعوت کنید و با آنها مصاحبه کنید. این جهاد را شما شروع کنید.
2. ناهنجاری های اجتماعی بیشتر از اقتصاد ضعیف بوجود میاید چه در خانواده با اقتصاد ضعیف چه در یک شهر و یا یک کشور. در همین کشور خودمان یک نگاه به شهرهای کوچک صنعتی بیندازید حتما جرم و جنایت کمتر است چون همه یه جوری مشغله کاری دارند و درآمدی مختصر.
3. خوراک بیشتر رسانه های ما شده سیاست و سیاسی بازی؛ از هر 10 موضوع 9 تاش سیاسی و آن یکی هم باز یه جورایی به سیاست ربط داده می شه. یعنی اگر از اول به اندازه ای که به سیاست اهمیت داده شد کمی هم به موضوعات اجتماعی بصورت تخصصی پرداخته می شد کار به اینجا نمی کشید.
4......
با سلام
من نه كارشناس مسايل اجتماعي هستم و نه مسئول و متولي مسائل فرهنگي جامعه.يك شهروند عادي 31 ساله داراي مدرك كارشناسي هستم مثل ميليونها شهروند ديگر و صرفا بر اساس اعتقادات، تجربيات و تجزيه و تحليل شخصي خودم سخن ميگويم.
اين مطلب را به صرف تكليف و براي اينكه در محضر وجدان و خداي خويش پاسخي داشته باشم مينويسم.
همانگونه كه نويسنده متن فوق اشاره نموده اند، جامعه كنوني ما با شيب فزاينده اي به سوي انحطاط اخلاقي ميرود.
روي سخنم نه با مردم كه با مسئوليني است كه نتيجه عملكردشان در دراز مدت نمود پيدا ميكند.
ميگويند زماني كه اسكندر در ايران به قدرت رسيد، از مشاورانش پرسيد كه چگونه بر ملتي كه از نظر فرهنگ و ادب و علم ازما برترندحكومت كنيم.بهترين مشاورش گفت : افراد پست را بر مشاغل مهم، و افراد لايق را بر مشاغل پست بگذار، بعد از مدتي افراد لايق از دست افراد پست دق ميكنند و افراد پست نيز جريح تر ميشوند و فرهنگي كه طي قرنها و هزاران سال ايجاد شده طي چند سال به طور كلي از بين ميروند.
مشكل جامعه ما نبود راه حل نيست، مشكل جامعه امروز ما عدم وجود اراده براي تغيير شرايط فعلي است و حتي مي توان با ترديد بيان كرد شايد حتي اين شرايط به طور عمد و با برنامه ريزي دقيق ايجاد شده باشد.
لازم مي دانم بنده هم به عنوان يك فردي از اين جامعه از جنابعالي كمال تشكر را داشته باشم. و معتقد هستم اگر اين مشكلات بطرق مختلف از رسانه ها گفته شود حتما تاثيرات آنرا خواهيم ديد. مي توان راهكارهايي را هم در كنار مشكلات قرار داد تا موثرتر و مفيد تر واقع گردد.
هزارتا دكتر هم كه بري ولي دستوراتش رو عمل نكني چه فايده؟؟؟؟
گوش شنوا گرمي چند؟؟؟!!!
بگذارید یه نمونه موجود رو براتون مثال بزنم
من کارمند یک اداره نیمه خصوصی هستم.مسئول اراده فردی مومن و خداشناسه و این رو من که کارمندش هستم میگم با این که حقوق بالایی ندارم، و شکممو انچنان سیر نمیکنه که بخوام تملق وچاپلوسی کنم. ولی می بینم و می فهمم که در اداره ما بدلیل خداشناسی و تعهد دینی مافوق و البته کارمندهاش که همه با سنجیدن یکسری شرایط انتخاب شدن, خدمت مخلصانه,کسب رضایت مشتری، پرهیز از زدوبند و راندخواری واقدامات غیر قانونی،پرهیز از تضییع حق و وقت مشتری وکسب سود های نابجا و حرام و...حرف اول رو میزنه و این اداره واحد نمونه استان میشه و اکثر مشتری ها راضی اندمگر کسانی که با درخواست غیر قانونیشون مخالفت شده.
عزیزان قسم میخورم که خلاف واقع نگفتم و فکر نکنید که این اداره تو سرزمین ارزوهاست بلکه این کار شدنیست... فقط اگرمردم بخوان که به اصل و ذات خداپرستیشون برگردن. و به نظر من مشکل این دوره جامعه همینه
1) آمواج جریان ماتریالیسم و کاپیتالیسم که با صنعتی شدن دنیا در قرن بیستم پایه های جوامع سنتی (چه در حد خانواده و چه در حد کلان) را فرو ریخت به کشور ما رسیده که ساده ترین فرمول آن این بود که برای رسیدن به پول از هر ابزاری (دروغ، خیانت، قتل و ...) میتوان استفاده کرد. جوامع متمدن امروز با وضع قوانین سفت و سخت و مهمتر از آن اجرای سفت و سخت آن توانستند تا حد زیادی از آسیبهای آن جریان فاصله بگیرند ولی ما اگرچه در وضع قانون خوب عمل کرده ایم ولی در اجرای آن مانده ایم (چون خود خلافکاریم).
2) علت دیگر مرتبط با دهکده جهانی است. بیست سال پیش هر چه روحانی مسجد محله میگفت ملاک رستگاری دنیا و آخرت محسوب میشد. امروز جمعیت جوان ما زیر بمباران اطلاعاتی جوامع و انجمنهایی هستند که هر کدام با هزاران جاذبه به ترسیم رستگاری پرداخته اند. جاذبه های جوامع و انجمن های فعال دنیا که اکثریت جمعیت کشور مخاطبین آنها هستند با مطالعات وسیع روانشناختی و جامعه شناختی تعیین و ارایه می شوند. نتیجه این که ما برای پر کردن خلاء های این چنینی (نیاز به تفریح، هیجان، مسایل جنسی و ...) بجای عمل کردن بر اساس واقعیات به یک سری عرفهای سنتی چسبیده ایم که حتی با اصول اسلامی هم سازگاری ندارند. این روند جوان ما را از دست ما خارج و تابع انجمنها و جوامعی میکند که به این انتظارات پاسخ مناسبی دارند. نتیجه پیوستن به انجمنها و جوامع خلقالساعه پشت کردن به جامعه خود و گرفتار شدن در تله های آنها و انحطاط است.
ولی افسوس که گوش شنوائی نیست و بجای حل مشکل که بنظرم اگر هم بخواهند قدرت و سواد حل آن را ندارند سعی در پاک کردن صورت مسئله و جواب های بی محتوا تر خواهند کرد
ولی کو گوش شنوا برادر من...
ما ایرانیا منطقه درد رو خوب شناسایی میکنیم ولی علت درد و درمان رو نه.
بهترین راه ایجاد یک جامعه اخلاقی یا درمان یک جامعه رجوع به کلام و شریعت الهیه. یک جامعه اسلامی جامعه ایست که اخلاق رسول خدا سرلوحه باشه. آدم اخلاقی دارای قید و بندهایی برای خودشه هر چند اون کارها براش آزاد باشه.
با نگاهی به روند تاریخ معاصرمون یه نکته خیلی واضحه: هر وقت که ما کفکیرمون به ته دیگ میخوره مشکلات اجتماعی در ملت پدیدار میشن (یعنی هر وقت عزت نفسمون به واسطه بی پولی کم بشه انسانیت هم افول میکنه )
اما برای امروز ما علاوه بر درآمد کم سرانه طبقه متوسط ، خواسته ها و نیازهای کاذب شدیدی هم پیدا کردیم که برامون از نون شب واجب تر شده؟؟؟ (مثال خیلی ساده ما تو تهرون یه پیرهن نو رو خاضر نیستیم بیشتر از 3بار بپوشیم و بعدش میگیم از مد افتاد )
با همین درآمد کم اهل اصراف هستیم ((اصراف برکت رو میبره ))
توصیه: اگه ما به جای نالیدن بهتر کار کنیم و خیلی بهتر مصرف کنیم تا حدی مسکل درآمدمون رو کم کردیم
...
كاري ندارد
نصيحت
نصيحت
نصيحت
نصيحت
نصيحت
نصيحت
نصيحت
نصيحت
وباز هم
نصيحت............
ای که جواب بسیاری از این پرسشها را می دانی (کجای تاریخ ایران؟،چه زمانی در این سرزمین؟،خیانت های خانوادگی و تن فروشی و دختران فراری،کی؟ و...)اما در درج صریح جواب عاجزی و خودت را به خنگی می زنی؟
ای عصر ایران؟ ای تو که مثل بسیاری از سران؟! (که خود اداره می کنند و خود به دنبال مقصرند؟) فقط نقد منتشر می کنی.؟ ای عصر ایران؟ که بغض ترکیده ملت را فقط واگویه می کنی!
ای عصر ایران!
... ننویس! کین درد، نقد و تفسیر نمی طلبد برادر
تا موقعی که کارهای بزرگ را به آدمهای کوچک و کارهای کوچک را به آدمهای بزرگ بسپاریم هیچوقت اوضاع از این بهتر نخواهد شد.
يك نفر بايد جلوي اين مهاجرتهاي بي رويه رو بگيره. اين مسئله باعث التقاط فرهنگهاي مختلف در شهر كرج شده و روحيه خشونت رو افزايش داده. بي نظمي ترافيكي هم اين قضيه رو تشديد مي كنه. يك چيزي ميخوايم كه مردم رو آروم كنه.
تقاضا مي كنم به مسائل اين چنيني بيشتر بپردازيد. هيچ چيز بدتر از ناامني نيست.
مثل همیشه گل گفتی ولی خدا وکیلی خودت هم دلیلش رو نمی دونی؟!!
دلیل سقوط اخلاقیات در جامعه ما اظهر من الشمس است. وقتی مسئولان و مدیران مملکتی خود الگوی ناهنجاری و بی قانونی و بی مسئولیتی و رفتارهای ناشایست و گفتارهای رکیک باشند، چه انتظاری از دزدان کوچه بازاری جان و ناموس مردم دارید؟؟؟
مگر نشنیده اید که حضرت علی (ع) در نهج البلاغه اش فرموده اند:" اگر به مملکتی پا گذاشتید و مردمانش را صالح دیدید، بدانید که سران آن مملکت صالح اند و اگر به مملکتی عبور کردید و مردمانش را ظالم و فاسد یافتید، بدانید که ملوکشان ظالم و فاسدند."
من و شما و همه خوب می دانیم علت این همه ناهنجاری و بی اخلاقی و لگدمال شدن شخصیت جوانمردی و غیرت ایرانی چیست، اما جرأت بیانش را نداریم.
جرأت بیان حقیقت را نداریم و چون از شهادت می ترسیم ناگزیر به دامان مرگ خزیده ایم.
واقعا جامعه خراب شده است و این همه نامردی ها را می توانم از فیلم هایمان که در تلویزیون یا سینماها پخش می شود ملاحظه کرد
زمان قبل انقلاب حداقلش حجب و حیابود و جوانان غیرت داشتند و به ناموس مردم چپ نگاه نمی کردند حتی اگر هم مست در خیابان بودن ولی حالا چطو رشده
همه می دانیم علت چیست ولی جرات بیان کردن را نداریم؟
تاهنگامی که سینمای ما فیلم هایی را اکران می کند که ترویج دروغ میکند مانند فیلم جدایی نادر از سیمین و بسیاری دیگر و رسانه ملی هم برنامه ها و فیلم های ضداخلاقی مانند ساختمان پزشکان را پخس می کند نباید انتظاری بیش از این را در جامعه داشته باشیم.
البته این یکی است و همه نیست...
سلام ...
میدونید که تا زمانی که هدف درست انتخاب نشود ابزار نیز کارامد نخواهند بود.در همین ارومیه ، شما که خوب می دانید چه اتفاقاتی که نمی افتد... اما کوچکترین قدمی حتی نرم افزاری در جهت رفع مشکل تفکر مردم انجام نمی شود... فراموش نکنیم که جامعه از افراد تشکیل یافته و افراد را تفکر شان اداره می کند
*دادن آزادي اجتماعي سياسي به مردم و رسانه ها براي جلوگيري از ايجاد عقده
* فعاليت احزاب با سليقه هاي مختلف براي در نظر گرفتن عقايد مختلف
* عدم تبعيض قومي و مذهبي در كشور
* بهبود روابط با كشورهاي ديگر و لغو تحريمها
* ...
* ايجاد قوه قضائيه مستقل و مقتدر و بدون رانت
* فرهنگ سازي با ساخت فيلم و مجلات
به چه می باید دل خوش کرد
به چه می باید دل بست
نمیشه که هر چاقوداری رو حبس ابد کرد!
شاید جنابعالی ماشین داشته باشی و چاقوی میوه پاک کنت رو (که داری میری پیکنیک) بذاری تو صندوق عقب؛ بنده که پیاده با خانواده ام دارم میرم پیکنیک چه؟ حرف درست بزن عزیزم قضاوتت نسبی و با استثنا نباشه!
كجا پاسپورت ميدن؟
ما هم بريم بلاد كفر
شرمون كم بشه از اين بهشت برين
آقای مدیر مسئول
اون کارشناسائی که شما ازشون درخواست داری که خودی نیستن
شما از کیسینجر اسلام
استاد شجونی
استاد علم الهدی
استاد ذوالنور
از اینها درخواست کن
اینها چشمه های جوشان معرفت هستن ...
کجای کاری برادر
من جامعه شناس هستم. راه حل هاي تبديل ايران به كشوري خوب:
*دادن آزادي اجتماعي سياسي به مردم و رسانه ها براي جلوگيري از ايجاد عقده
* فعاليت احزاب با سليقه هاي مختلف براي در نظر گرفتن عقايد مختلف
* عدم تبعيض قومي و مذهبي در كشور
* بهبود روابط با كشورهاي ديگر و لغو تحريمها
* ...
* ايجاد قوه قضائيه مستقل و مقتدر و بدون رانت
* فرهنگ سازي با ساخت فيلم و مجلات
--------------------------------------------------
بنده :
برادر اگه شما رو دعوت کنند تلویزیون، جلوی دوربین همه اینایی رو که گفتی برعکس میگی و یا اصلا تکذیب می کنی، البته عوامل مسئول پشت صجنه خودشون بهتون یاد میدند که چطوری حرفهای از پیش تعیین زده رو بزنید.
مملکته دیگه.7ماهی ماشینم رو پارسال اول ماه رمضان دزدیدند، بعد 7 ماه مهاباد پیدا شد، دوست دارم برید ببینید همه ی ماشین های اونجا سرقتی و مخصوص قاچاق مشروب هستند، کدوم پلیس ؟ همه همدیگه رو میشناختند،قسم میخورم 90 درصد ماشینهای اونجا سرقتی هستند ، مای بدبخت نمیدونیم چطوری خودمون رو خالی کنیم. اسیر خودخواهی مسئولین شده ایم
-----------------------------------------------
عصر ایران خواهشن واسه دلخوشیم اینو تایید کن،هرچی نظر میدم که تایید نمیکنید
به راستي اخلاق كجاست ؟
پدرم ميگفت سي سال پيش وقتي تو خيابون ماشين يه بنده خدايي خراب مي شد چند نفر جمع مي شدند سريع ماشينشو هول ميدادن تا خودشو به جاي مناسبي برسونن و اگر پول هم نداشت بهش كمك مي شد .
اما الان چي اگه خداي نكرده تو اتوبان بموني خيلي ها با چراغ و بوق و دادو بيدادو حتي بعضاً فحش و ناسزا از كنارت مي گذرن !!
چه دفعات كه همه ما ديديم تو معابر و پياده رو ها كه زن و بچه دارن توش راه ميرن يه سري ها تو حرفهاي عادي شون از زشت ترين الفاظ استفاده مي كنند.(جاي تاسف داره)
اخلاق كجا رفته بگرديم دنبالش
با تشکر
برادر کوچکتان از جنوب
90درصد مقصر قضاياي فوق دانشگاه ها مي باشد به جاي تربيت بچه ها و خواندن درس دانسته ياندانسته دهن كجي به ارزشها ،اصول ،سنت ، دين، مذهب ، باور ها،....ميكنند
زمانه عوض شده اما ما قالبمان را عوض نکردیم برای همینه که گیج شدیم . پول مملکت هم خرج میشه اما نتیجه مطلوب را نمیده. بدون شک باید متخصصان جامعه اقدام کنند .
مردم بي دين و ايمان مثل سگ و گربه به جون هم افتاده اند
حوادث فقط همين اخبار سلكت شدهي شما نيست
چند روز پيش در اتوبان چمران يك سمند به طمع تصاحب موتور!!! يكي از دوستان ما، از بغل به موتور نزديك شده و راكب را بين خودرو و گارد ريل بيش از 15 متر كشيده تا جاني براي راكب نماند و پس از زمين خوردن همراه راننده خودرو سمند پياده شده راكب را به گوشه اي انداخته و سوار بر موتور!!! به همراه دوست خود محل را ترك كرده اند
در اتوبان چمران
ساعت 10!! شب
و بدن دوست موتور سوار ما بعد از چند ساعت كه رها شده بوده كنار اتوبان به وسيلهي يك كارگر شهرداري به بيمارستان ميرسه كه ديگه تو كما هم بوده يا امروز
از همه مسئولين و بالايي و بالاتر و ... كمال تشكر رو داريم براي بهشتي برامون ساختن
مهمترین فعالیتی که در حال حاظر باید انجام شود "عارضه یابی " است که لطفا با "مقصر یابی" و "پاک کردن صورت مسئله" اشتباه نشود.
عارضه یابی یعنی اینکه ما صورت مسئله را پذیرفته ایم و می خواهیم پارامترهای - همان عارضه ها - اثرگذار بر این مسئله را موشکافی کرده و میزان سهم آن ها را در ایجاد مسئله مشخص نماییم و سپس برای هر عارضه راهکار های مناسب را پیدا کرده و برای حل مسئله ضمن پایش آن ها را اجرایی نماییم.
این نه در حیطه وظیفه من است نه شما نه عصر ایران ... تا وقتی که مسئولین امر مشکل را نپذیرفته اند ما هیچ کاری نمی توانیم بکنیم چون در مرحله اجرا برای ما مشکل درست خواهند کرد.مضافا اینکه این یک وظیفه فرا سازمانی است و چندین وزارت خانه باید همزمان درگیر آن شوند و در حال حاضر با ادغام چندین وزارت خانه و تغییرات اساسی در شرح وظیفه آن ها باید تا چندین سال آینده انجام این کار را به بوته فراموشی بسپاریم.
با وضع موجود باید خیلی خوش شانس باشیم که در آینده ای نه چندان دور یکی از ما و شما قربانی ناهنجاری های جامعه ای روانپریش نباشیم.